اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان

در رفتارهاي عمومي و مهم براي بانوان مسلمان

در رفتارهاي عمومي و مهم براي بانوان مسلمان

۱- نافرمانی از پدر و مادر: به صورت بلند کردن صدا و پرخاش در برابر آنان و گوش ندادن به سخنان‌شان.

خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ إِمَّا يَبۡلُغَنَّ عِندَكَ ٱلۡكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوۡ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوۡلٗا كَرِيمٗا ٢٣[الإسراء: ۲۳] . «و پروردگار تو مقرر کرده که جز او مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنان [حتی] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنان سخنی شایسته بگوی».

یکی از موارد نافرمانی از پدر و مادر کمک نکردن دختران به مادرانشان در کارهای خانه است.

۲- ترک امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به سوی خدا در محافل زنانه.

سبب این کار ممکن است یا شرم داشتن از زنان اطراف باشد و یا ترس از آنان به ویژه هرگاه از نظر اجتماعی بزرگ‌تر باشند. همچنین می‌تواند به دلیل این اصل باشد که می‌گوید: «مردم را به خدا واگذار».

این اسباب همه از وسوسه‌های شیطان است، خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: «مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند، و نماز را برپا می‌کنند و زکات می‌دهند، و از خدا و پیامبرش فرمان می‌برند، آنانند که خدا به زودی مشمول رحمت‌شان قرار خواهد داد، که خدا توانا و حکیم است».

از راه‌های دعوت به سوی خداوند، می‌توان به پخش نوار و کتب اسلامی و سخنرانی‌های هدفمند و نصیحت‌های مؤثر در مجالس زنانه اشاره کرد.

۳- انتشار انواع آفت‌های زبان در مجالس زنانه. از جمله اینکه زنی از روی بی‌دانشی به دیگری فتوا دهد و بگوید: این کار حرام است و آن حلال. همچنین نپذیرفتن سخن علما و مشغول شدن به غیبت، سخن چینی، تهمت‌زنی، دروغگویی و دیگر کارهایی که از آفت‌های زبان به شمار می‌آید.

۴- آسان‌گیری در نگاه به مردان بیگانه و نامحرم، انگار که امر به نگاه نکردن ویژه‌ی مردان است، حال آنکه خداوند بلندمرتبه می‌فرماید:

﴿وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِۖ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٣١[النور: ۳۱] .

«و به زنان باایمان بگو: دیدگاه خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [هم‌کیش] خود یا کنیزانشان یا خدمت‌کاران مرد که [از زن] بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های زنان آگاهی ندارند آشکار نکنند، و پاهای خود را [به گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد. ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید».

۵- اینکه زنی با نگاه کردن به زن دیگر او را برای محرم خود توصیف کند، طوری که گویا او را می‌بیند، بی‌آنکه هدفی شرعی همچون ازدواج در میان باشد. پیامبر فرموده است: «نباید زنی به زنی نگاه کند و آنگاه او را برای شوهرش توصیف کند گویا که شوهرش او را می‌بیند»[۲۹] . همچنین روا نیست تصویر دوستانش را به شوهر مردان محرم خود نشان دهد.

۶- همانندی زن با مردان در لباس پوشیدن، طرز رفتار و گفتار و وارد شدن به کارهایی که مختص به مردان است.

از ابن عباسبروایت کرده‌اند که: «پیامبر صمردانی که خود را همانند زنان کنند و زنانی که خود را همانند مردان نمایند لعنت کرده است»[۳۰] .

۷- ارتکاب نوعی از ربا. بدین صورت که برخی از زنان طلای قدیم خود را با طلای جدید تعویض می‌کنند و تفاوت قیمت را در آن لحظه می‌پردازند که این کار عین ربا است. باید برای پرهیز از ربا طلای قدیم خود را بفروشد و پس از دریافت قیمتش طلای جدیدی را که می‌خواهد بخرد.

۸- تباه کردن وقت در راه‌های بیهوده. از آن‌جا که وقت مهمترین چیزی است که هرگز جبران و برگشت‌ناپذیر است، ضروری می‌نماید تا آن را در راه‌های مفید و ارزشمند بگذرانیم. همچون قرائت قرآن، احادیث پیامبرص، و دیدن و شنیدن نوارهای صوتی و تصویری مفید و مطالعه‌ی کتاب‌های آموزنده، زیرا تنها از این راه‌ها می‌توانیم بر‌ آگاهی و دانش خود بیفزاییم.

۹- تکبر و غرور به دل راه دادن؛ از طریق زیبا ظاهر شدن و پوشیدن لباس‌های گران‌قیمت و یا به وسیله‌ی زیبایی و جمالی که خداوند به او ارزانی داشته است، این کاری بس زشت و ناپسند است که انجام دهنده‌اش را به نابودی می‌کشاند.

پیامبرصفرموده است: «کسی که در قلبش ذره‌ای از کبر باشد به بهشت راه نمی‌یابد»[۳۱] .

از اشکال کبر و غرور در میان زنان، پیش سلام نبودن نسبت به یکدیگر است.

۱۰- سخن گفتن به نرمی و ناز با مردان بیگانه؛ که بیش‌تر ازطریق تلفن صورت می‌گیرد و باعث می‌شود تا بسیاری از دختران و زنان ساده به راحتی در دام مردانی بیماردل و گرگ‌صفت افتند.

﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢[الأحزاب: ۳۲] .

خداوند بلندمرتبه فرموده است: «ای همسران پیامبر، شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید، اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید».

این در مورد زنان پیامبر بود، پس در مورد زنانی که در مقایسه با آنان تقوا و منزلتی پایین‌تر دارند چگونه خواهد بود؟

۱۱- توشه برنگرفتن برای آخرت. بعضی از زنان یا قرائت قرآن بلد نیستند یا آنکه فقط در ماه رمضان تلاوت می‌کنند، و بر نمازهای سنت، از جمله نماز وتر و ضحی مواظبت ندارند.

۱۲- مخالفت با امری فطری؛ که عبارت است از کوتاه کردن ناخن‌ها.

برخی از زنان یافت می‌شوند که ناخن‌های خود را بلند نگه می‌دارند و بر آن‌ها لاک می‌زنند که این ماده‌ی رنگی مانع رسیدن آب به ناخن‌ها می‌شود که بسیاری از زنان با وجود آن وضو می‌گیرند و نماز می‌خوانند، در حالی که نمازشان به دلیل درست نبودن وضوی‌شان باطل است. از این رو کسی که به ناخن‌هایش لاک می‌زند باید پیش از وضو آن‌ها را از بین ببرد.

۱۳- برگزیدن دوستان بد. کسانی که باعث سهل‌انگاری او در گزاردن حقوق خداوند و محافظت بر کرامت، آبرو و منزلتش می‌شوند، و او را به راه‌هایی می‌کشانند که سرانجام خوبی نخواهد داشت.

۱۴- افزودن عزاداری و مجلس ترحیم مرده از سه شبانه‌روز؛ در صورتی که مرده شوهر زن نباشد.

پیامبرصفرموده است: ‌«برای زن مؤمن به خدا و روز آخرت حلال نیست برای مرده‌ای بیشتر از سه شبانه‌روز به سوگواری بنشیند مگر برای شوهرش که مدت آن چهارماه و ده‌ روز است»[۳۲] .

۱۵- پایبند نبودن به آ‌داب سوگواری طبق شریعت اسلامی. زنی که برای شوهرش به سوگواری نشسته است نباید در این مدت از لباس‌های زینتی، زیورآلات و لوازم آرایشی و خوش‌بو استفاده کند. همچنین نباید جز برای ضرورت از منزل بیرون رود، البته روا نیست لباس سیاه بپوشد، زیرا این کار دلیلی شرعی ندارد، بلکه کاری باطل و ناپسند است.

۱۶- نوشتن مطالب و مقالات هرزه و بی‌مایه که چه بسا موجب تحریک و به فتنه افتادن جوانان گردد.

همچنین مطالعه‌ی مطالب و دیدن تصاویر خلاف عفت و نگه داشتن و یا چسبانیدن تصاویر مردان بیگانه بر دیوار اتاق و ابراز عشق و دوستی به آنان و پیروی و تقلید از نامسلمانان در رفتار، پوشش، اصلاح موی سر و غیره، زیرا اینکار به دلیل همانندی با نامسلمانان و دشمنان خدا و پیامبرش روا نیست، بلکه برای زن مسلمان شایسته است تا فرهنگ و شخصیت اسلامی خود را حفظ کند و با ایمان و اسلام خود احساس عزت و افتخار نماید. خداوند بلندمرتبه می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ[الـممتحنة: ۱] .

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید [به طوری] که با آنان اظهار دوستی کنید و حال آنکه قطعاً به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند».

و پیامبر صفرموده است: «هر کس با محبوب خود است». و در جایی دیگر می‌فرماید: «هر کس خود را با گروهی مانند سازد از آنان است».

پایان

[۱] روایت ابن حبان. [۲] روایت بخاری. [۳] روایت بخاری. [۴] روایت مسلم. [۵] روایت ترمذی. [۶] روایت حاکم. [۷] روایت بخاری. [۸] روایت ترمذی، ابن ماجه، ابو داود. [۹] روایت مسلم. [۱۰] روایت ابن ماجه. [۱۱] متفق علیه. [۱۲] روایت مسلم. [۱۳] روایت مسلم. [۱۴] متفق علیه. [۱۵] روایت بخاری. [۱۶] متفق علیه. [۱۷] روایت ابن ماجه. [۱۸] روایت ابوداود و نسایی. [۱۹] متفق علیه. [۲۰] متفق علیه. [۲۱] روایت مسلم. [۲۲] روایت مسلم. [۲۳] روایت نسایی. [۲۴] روایت ترمذی و احمد. [۲۵] روایت ترمذی. [۲۶] روایت ابوداود و نسایی. [۲۷] متفق علیه. [۲۸] روایت ابوداود و ابن ماجه. [۲۹] به کتاب [۳۰] متفق علیه. [۳۱] روایت مسلم. [۳۲] متفق علیه.