نود و نه سؤال و جواب در عقیده

99 سوال و جواب در عقیده

99 سوال و جواب در عقیده

بسم الله الرحمن الرحیم

س۱:- چرا خداوند تعالی مخلوقات را آفریده است؟

جــ :- هدف آز آفرینش مخلوقات یکتا پرستی خداوند است.

خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦[الذاریات: ۵۶].

ترجمه: «من جن و انسان‌ها را جز برای پرستش خود نیافریده‌ام».

س۲:- معنای عبادت یا پرستش چیست؟

جــ :- عبادت اسم جامعی است که بر همه اقوال و اعمال ظاهری و باطنی که خداوند به آن راضی و خوشنود می‌شود اطلاق می‌گردد.

س۳:- چگونه خداوند تعالی را عبادت کنیم؟

جــ :- خداوند تعالی را باید مطابق اوامرش و اوامر پیامبرش عبادت کنیم. پیامبرصمی‌فرمایند: «آنکه عملی را انجام دهد که شریعت ما آنرا تأیید نمی‌کند پس مردود است». صحیح مسلم.

س۴:- عبادت با چه شروطی قبول می‌گردد؟

جــ :- عبادت با دو شرط قبول می‌گردد: ۱:- اخلاص نیت در عبادت و دوری از ریا ۲:- موافقت آن باشریعت خداوند تعالی.

س۵:- معنای اخلاص نیت چیست؟

جــ :- معنای اخلاص نیت اینست که هدف مسلمان از گفتار و عمل چه ظاهری و یا باطنی رضامندی خداوند تعالی باشد چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ[البینة: ۵].

ترجمه: «و دستور داده نشده است به ایشان مگر آنکه مخلصانه و حقگرایانه خداوند را بپرستند».

س۶:- دینی که خداوند به پیروی آن امر کرده است کدام است؟

جــ :- دینی که خداوند به پیروی آن امر کرده است اسلام است.

چنانکه خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُ[آل‌عمران: ۱۹].

ترجمه «در حقیقت دین ((معتبر و پسندیده)) نزد خداوند دین اسلام است».

س۷:- معنای اسلام چیست؟

جــ :- اسلام یعنی تسلیم شدن به خداوند بی‌همتا و به اوامر و نواهی او گردن نهادن و دوری از شریک آوردن به الله است.

س۸:- اسلام چند رکن (بنا) دارد؟

جــ :- اسلام پنج رکن دارد که عبارت‌اند از:

۱- گواهی دادن برکلمه‌ی شهادت «لا اله الا الله محمد رسول الله».

۲- نماز خواندن.

۳- زکات دادن.

۴- روزه گرفتن ماه رمضان.

۵- حج کردن خانه‌ی خداوند «اگر توان آنرا داشته باشد»

س۹:- دلیل ارکان اسلام چیست؟

جــ :- دلیل آن حدیث جبرئیل است هنگامی‌که از پیامبرصدر باره‌ی مسایل دین پرسید. «... جبرئیل گفت: ای محمد! مرا از اسلام خبر ده. رسول اللهصفرمود: «اسلام اینست که شهادت دهی اینکه معبود بر حقی جز الله نیست و محمد فرستاده‌ی خداست و نماز برپا داری و زکات بدهی و رمضان را روزه بگیری و اگر توانایی داشتی به حج خانه‌ی خدا بروی...». نزد مسلم

س۱۰:- معنای لا اله الا الله چیست؟

جـــ :- یعنی هیچ معبودی بر حق جز الله تعالی نیست، پس چنانکه در پادشاهی الله تعالی کسی شریک نیست همانطور در عبادت نیز کسی باوی شریک نمی‌باشد.

س۱۱:- معنای محمد رسول الله چیست؟

جـــ :- معنای محمد رسول الله اینست که مسلمان به نبوت و رسالت او از اعماق قلب ایمان داشته باشد و درین گواهی قلب و زبانش باهم موافق باشد. و آنچه از اخبار گذشته و آینده را که آن حضرتصخبر داده است تصدیق نماید. اوامر وی را بر خود فرض بداند و از نواهی وی بپرهیزد. پیرو شریعت وی باشد و فیصله‌های او را باکمال رضائیت قبول کند. و بداند که طاعت پیامبرصطاعت خداوند تعالی است و نافرمانی او نافرمانی الله تعالی است زیرا آن‌حضرت÷از جانب او تعالی بسوی بندگانش فرستاده شده است.

س۱۲:- اگر شخصی یکی از ارکان پنجگانه‌ی اسلام را انکار کند، یا از بعضی این ارکان سرکشی کند، حکم چنین اشخاص از نظر شریعت چیست؟

جـــ :- این چنین اشخاص از دیدگاه شریعت اسلامی کافر شمرده شده در صف مستکبرین مانند ابلیس و فرعون قرار گرفته است و مانند کفار و طاغوت‌ها باوی تعامل صورت می‌گیرد.

س۱۳:- مقام و منزلت نماز در اسلام را بیان نمائید.

جـــ :- نماز مقام و منزلت بزرگی را در بین سایر عبادات دارا می‌باشد، نماز مرز فاصل بین اسلام و کفر است از اینجاست که در ادای آن تشویق و ترغیب زیادی صورت گرفته است، و ترک کننده آن در معرض خطر قرار دارد.

نماز عبادتی است که در تمامی ادیان آسمانی گذشته وجود داشته است زیرا در تربیت و اصلاح نفس نقش مهمی دارد.

پیامبرصمی‌فرمایند: «اولین عملی که بنده در روز قیامت در مورد آن محاسبه می‌شود نماز اوست، اگر درست بود بدون شک کامیاب و رستگار گردید و اگر فاسد و نادرست شد همانا هلاک و زیانکار گردید...» نزد ترمذی.

س۱۴:- حکم ترک‌کننده‌ی نماز فرض چیست؟

جـــ :- نماز ستون اسلام است و مرزی میان کفر و اسلام شمرده شده است، پیامبرصمی‌فرمایند: «عهد و پیمانی که میان ما و آن‌ها (منافقین) است عبارت از نماز می‌باشد و کسی‌که آن را ترک نمود به تحقیق کافر شده است» نزد ترمذی

چنانکه روایت شده است که اصحاب و یاران محمدصترک هیچ عملی را بجز نماز کفر نمی شمردند. نزد ترمذی

علما در مورد سرنوشت ترک کننده‌ی نماز اختلاف نظر دارند، لیکن اکثریت آنان بر این عقیده‌اند که اگر شخصی بدون عذر شرعی و از روی تنبلی نماز را از وقت تعین شده‌اش تأخیر کند مرتکب گناهی بزرگی شده است پس باید حاکم از او بخواهد که توبه کند و دوباره مرتکب این جرم بزرگ نشود، اگر توبه نکرد نظر به حکم قرآن کشته شود، خداوند می‌فرماید: ﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡ[التوبة: ۵].

ترجمه: «پس اگر توبه کنند ـ منافقین ـ و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را پس بگذارید راه ایشان را».

و اگر کسی نماز را از روی انکار ترک کند کافر بوده و مرتد گردیده و باید کشته شود.

س۱۵:- آیا پدران و مادران مسؤلیت دارند تا فرزندان‌شان را به ادای نماز امر نمایند؟

جــ :- بلی، والدین مسؤلیت بزرگی را درین مورد بدوش دارند و در نزد خداوند با آنان محاسبه خواهد شد، پیامبرصامتش را چنین توصیه می‌نمایند: «اولاد خود را در هفت سالگی به نماز امرنمائید و در ده سالگی آن‌ها را بخاطر ترک نماز بزنید و خوابگاه شان را جدا کنید». نزد ابوداود.

پس بر اولیای امور اطفال لازم است تا کودکان را اعم از پسر و دختر در هفت سالگی به نماز امر نمایند، و در ده سالگی او را توصیه کنند، و در صورت لزوم بخاطر تأدیب او را بزنند، تا طفل به ادای نماز عادت بگیرد و در نتیجه وقتی بالغ می‌شود و نماز بر او فرض می‌گردد با سهولت و با رغبت و کمال میل خود به ادای نماز روی می‌آورد.

س۱۶:- ثروتمندی از دادن زکات امتناع می‌ورزد حکم چنین اشخاص از نظر شریعت اسلامی چیست؟

جـــ :- اگر ثروتمندی از دادن زکات امتناع ورزید بر حاکم لازم است تا از راه زور و فشار زکات را از آن‌ها بستاند و اگر نیروی جنگی داشتند باید با آن‌ها بجنگد تا زکات را بدهند.

«از ابوهریرهسروایت شده که چون رسول اللهصوفات یافتند و ابوبکر صدیقسخلیفه بود عده‌ی از مردم عرب به کفر گرویدند و از دادن زکات امتناع ورزیدند، ابوبکر صدیقسفرمود: سوگند به خدا با کسی می‌جنگم که میان نماز و زکات فرق می‌گزارد زیرا زکات حق مال است». بخشی از حدیث متفق علیه.

س۱۷:- کسانی‌که از دادن زکات امتناع می‌ورزند در روز آخرت چه سزائی دارند؟

جــ :- پیامبرصمی‌فرمایند: «هیچ صاحب طلا و نقره‌ی نیست که حق آن (زکاتش) را از آن تأدیه نکند، مگر اینکه در روز قیامت برایش تخته‌هائی از آتش ساخته شده و در آتش جهنم داغ گردیده پهلو و پیشانی و پشتش بدان داغ کرده می‌شود روزی که به اندازه‌ی پنجاه هزار سال است تا در میان بندگان حکم صورت گرفته و او راهش را بسوی بهشت یا دوزخ ببیند...» نزد مسلم.

به همین ترتیب صاحبان اموال تجارت و مواشی و زمین‌دارانی که از کشت و زرع زمین‌های شان استفاده می‌کنند باید زکات و یا عشر آنرا بپردازند.

س۱۸:- شریعت اسلامی در مورد ترک کنندگان روزه چه حکم می‌کند؟

جـــ :- کسانی‌که در گرفتن روزه تنبلی می‌کنند و به بهانه‌های دروغین می‌خواهند از عملی کردن این فریضه‌ی خداوندی شانه خالی کنند، حاکم یا نائب او مسؤلیت دارد چنین اشخاص را باز پرس کند و او را جزای سنگین بدهد تا عبرت و پند برای او و دیگران گردد.

س۱۹:- لطفاً در باره‌ی فضیلت روزه گرفتن معلومات دهید؟

جــ :- پیامبرصمی‌فرمایند: «کسی که رمضان را از روی ایمان و اخلاص روزه گیرد گناهان گذشته‌اش آمرزیده می‌شود» متفق علیه

همچنانصفرمودند: «خداوند عزوجل می‌فرماید: «هر عملی فرزند آدم چند برابر می‌شود، نیکی به ده برابرش تا هفتصد برابرش، الله تعالی فرمود: مگر روزه که همانا از برای من است و من بدان پاداش می‌دهم، شهوت و طعام خود را به دستور من می‌گزارد و برای روزه دار دو شادی است یک شادی در وقت افطارش و یک شادی در وقت ملاقات با پروردگارش و سوگند که بوی دهن روزه دار در نزد خداوند متعال از بوی مشک بهتر است». نزد مسلم

س۲۰:- منزلت حج در اسلام را بیان کنید؟

جـــ :- حج در تمام عمر مسلمان یکبار بروی فرض می‌گردد پس لازم است در ادای آن تأخیر و تنبلی نکند، خداوند می‌فرماید: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَيۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗاۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ[آل‌عمران: ۹۷].

ترجمه: «و حق خداست بر مردم که خانه‌ی او را حج کنند هر که توانایی رفتن به سوی آنرا دارد – از جهت اسباب راه – و هرکه کافر شود پس بی‌گمان خداوند از عالمیان بی‌نیاز است».

همچنان پیامبرصمی‌فرمایند: «کسی که حج کند و فحش‌گویی نکرده و فسق ننماید، مانند روزی که مادرش او را زائیده بود (بیگناه) باز می‌گردد». متفق علیه

س۲۱:- کدام حج مورد پذیرش خداوند است؟

جــ :- حج با شروط ذیل مورد قبول قرار می‌گردد:

۱- مالیکه با آن حج می‌کند باید حلال و پاک باشد.

۲- خاص بخاطر رضای خداوند و دور از هرگونه ریا، شهرت و نیکنامی باشد.

۳- گفتار و کردار بد را کنار گذاشته، از خصومات و مجادله با مسلمانان و اذیت آن‌ها اجتناب ورزد و بسوی زنان نگاه نکند.

۴- از اعمال و سخنان بد گذشته توبه کند و حقوق مردم را دوباره به آن‌ها بسپارد و با کسانی‌که خصومت و دشمنی داشت معذرت خواسته آنان را راضی بسازد.

س۲۲:- ایمان چیست؟

جـــ :- ایمان عبارت است از اقرار بزبان، تصدیق با قلب و عمل نمودن با اعضاء.

س۲۳:- ایمان چند رکن دارد؟

جـــ :- ایمان شش رکن دارد که عبارت‌اند از: ۱:- ایمان بخداوند ۲:- ایمان به فرشتگان ۳:- ایمان به کتاب‌های آسمانی ۴:- ایمان به پیامبران ۵:- ایمان بروز آخرت ۶:- ایمان به قدر (تقدیر).

س۲۴:- دلیل ارکان ایمان را از قرآن کریم و حدیث شریف بیان کنید.

جـــ :- دلیل ارکان ایمان از قرآنکریم فرموده‌ی خداوند تعالی است:

﴿لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ[البقرة: ۱۷۷].

ترجمه: «نیست نیکو کاری آنکه متوجه کنید روی خود را بطرف مشرق و مغرب و لیکن نیکوکاری آنست که بخدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب و پیامبران ایمان آورد».

﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩[القمر: ۴۹].

ترجمه: «هر آئینه ما هرچیز را به اندازه‌ی لازم و از روی حساب و نظام آفریده‌ایم».

دلیل ارکان ایمان از حدیث، فرموده‌ی آن‌حضرتصبه جبرئیل÷است «... جبرئیل گفت: پس مرا از ایمان خبر ده. فرمودند: اینکه ایمان بیاوری به خدا و فرشتگان و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز آخرت، و ایمان بیاوری به قدر خیرش و شرش...». نزد مسلم

س۲۵:- چگونه به خداوند تعالی ایمان داشته باشیم؟

جــ :- ایمان به خداوند اینست که بنده از صمیم قلب به وجود الله تعالی باور داشته باشد و بداند که او ذاتی است واحد و یکتا و بی‌همتا. هیچ چیزی بر او سبقت نکرده و نه بعد از فنا و نابودی جهان و کائنات غیر از او چیزی باقی نمی ماند، خداوند بر همه چیز غالب است و هیچ چیزی بر او غالب نیست، همه چیزهای پنهان به او آشکار است و اوست زنده و همیشه، بی‌نیاز و بی‌مانند.

خداوند در الوهیت و ربوبیت و اسماء و صفات خود واحد و بی‌مثال است

س۲۶:- توحید الوهیت چیست؟

جــ :- یگانه پنداشتن خداوند در پرستش را توحید الوهیت گویند یعنی عبادت با همه انواع آن خاص به الله تعالی است چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ[الإسراء: ۲۳].

ترجمه: «پروردگار تو حکم کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید».

س۲۷:- توحید ربوبیت چیست؟

جــ :- یگانه دانستن خداوند در آفرینش کائنات را توحید ربوبیت گویند یعنی خداوند پروردگار، آفریدگار، و مُدبر همه چیز است، همه چیز بدست و تصرف اوست، و به کمک دیگران ضرورت ندارد، خداوند می‌فرماید:

﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّۖ وَكَبِّرۡهُ تَكۡبِيرَۢا ١١١[الإسراء: ۱۱۱].

ترجمه: «بگو: حمد و سپاس خداوندی راست که برای خود هیچ فرزندی برنگزیده است و در فرمانروائی (جهان) شریکی انتخاب ننموده است و یاوری بخاطر ناتوانی نداشته است، بنابراین او را به تعظیم یاد کن».

س۲۸:- معنای توحید اسماء و صفات چیست؟

جــ :- توحید اسماء و صفات اینست که مسلمان اعتقاد کامل و راسخ داشته باشد اینکه خداوند تعالی متصف به تمام صفات کمال بوده از همه نواقص و عیوب پاک و منزه است و باید به تمام اسما و صفات خداوند تعالی طوریکه لایق و شایسته‌ی شأن اوست ایمان بیاورد ، طوریکه خداوند در قرآن مجید و پیامبرصدر احادیث نبوی وصف نموده‌اند. مسلمان باید بدون اینکه از کیفیت و چگونگی آن سوال کند به آن اوصاف ایمان بیاورد و در مورد اثبات این اسماء و صفات به هیچ نوع زیادت و یا نقص و یا تشبیه و یا تمثیل و یا انکار قایل نباشد خداوند می‌فرماید:

﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ[الشوری: ۱۱].

ترجمه: «هیچ چیزی همانند خدا نیست و او شنوا و بینا است». چنانکه می‌فرماید: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا[الأعراف: ۱۸۰].

ترجمه: «خداوند دارای زیباترین نام‌ها است پس او را به آن نام‌ها بخوانید». پیامبرصمی‌فرمایند: «خداوند دارای ۹۹ اسم بوده، هر که آن را یاد کند داخل بهشت می‌شود». متفق علیه.

س۲۹:- معنای ایمان داشتن به فرشتگان (ملائکه) چیست؟

جـــ :- معنای ایمان داشتن به فرشتگان اینست که مسلمان به وجود آن‌ها اعتراف داشته اعمال و وظائف مربوط به آن‌ها را که در دنیا و آخرت بدوش دارند و انجام می‌دهند تصدیق کند.

س۳۰:- چرا خداوند فرشتگان را آفریده است؟

جـــ :- خداوند فرشتگان را برای عبادت خودش و انجام اوامرش در کائنات آفریده است.

س۳۱:- فرشتگان چه صفاتی دارند و از چه آفریده شده‌اند؟

جـــ :- فرشتگان در عالم غیب و پنهان مشغول طاعت و عبادت خداوند هستند و انسان آن‌ها را به چشم مشاهده نمی‌تواند و هیچ کس غیر از خداوند تعداد و چگونگی آن‌ها را نمی داند. خداوند آن‌ها را از نور آفریده است و می‌توانند به اشکال مختلف خود را ظاهر سازند، فرشتگان دارای بال‌های هستند، بعضی از آن‌ها دو بال و یا سه بال یا چهار بال و یا بال‌های بیشتری دارند مانند جبرئیل که ششصد بال دارد چنانکه رسول اللهصوی را دید که هر بالش افق را پوشانیده بود.

س۳۲:- وظائف و مسؤلیت‌های که فرشتگان به انجام آن مکلف‌اند چیست؟

جــ :- فرشتگان مخلوقات مطیع و فرمانبرداری‌اند که هیچگاه از طاعت و عبادت خداوند خسته نشده و سرباز نمی‌زنند، و به وظائفی که مأمور اند هیچ تأخیر نمی‌کنند فرشتگان وظائف و اعمال معین را بدوش دارند که بطور مختصر آنرا بیان می‌کنیم.

۱- جبرئیل،: مأمور به فرود آوردن وحی از جانب خداوند به پیامبران خدا است.

۲- میکائیل،: مأمور به فرود آوردن باران است.

۳- اسرافیل: موظف به دمیدن صور (بوق) است هنگامی‌که خداوند بخواهد مردم را از قبرهای شان بیرون آرد.

۴- فرشتگانی است که موظف به قبض جان‌ها اند مانند ملک الموت و همکاران او.

۵- بعضی آن‌ها اعمال بندگان را می‌نویسند (کراماً کاتبین) یکی در پهلوی راست حسنات را می‌نویسد و دیگری در پهلوی چپ بدی‌های انسان را می‌نویسد، آن‌ها در هر جایی با انسان همنشین هستند و او را ترک نمی‌کنند.

۶- بعضی از آن‌ها مسؤلیت نگهداری و حفاظت انسان را بدوش دارند.

۷- فرشتگانی‌اند که مسؤلیت بهشت و نعمت‌های آن را دارند.

۸- بعضی از فرشتگان موظفین دوزخ و عذاب آن هستند مانند مالک و همراهانش.

۹- فرشتگانی است که مأمور به پرسیدن مردگان در قبر اند، (منکر و نکیر).

۱۰- بعضی از آن‌ها عرش خداوند را حمل می‌کند.

۱۱- فرشتگانی‌اند که مسؤلیت القای نطفه در رحم و مراحل خلقت انسان در رحم مادر را بدوش دارند.

۱۲- بعضی آن‌ها مقربین در بار خداوند تعالی‌اند.

۱۳- فرشتگانی هستند که همیشه در رکوع و سجود مشغول عبادت خداوند اند و هیچگاه سر خود را بلند نمی‌کنند.

۱۴- فرشتگانی‌اند که همیشه در جستجوی مجالس ذکر می‌باشند. خلاصه اینکه هر رویداد و واقعه‌ی که در این کائنات پدید می‌آید همه را خداوند توسط فرشتگانش به اجرا در می‌آورد.

س۳۳:- ایمان داشتن به فرشتگان چه تأثیری در زندگی مسلمان دارد؟

جــ :- ایمان به فرشتگان تأثیر بس بزرگی در زندگی مسلمان دارد وقتی مسلمان درک کرد که وی مراقبت می‌شود و در هر زمان و مکان چیزی دنبالش است و حرکات و سکناتش را ثبت می‌کند. بلا فاصله احتیاط نموده مو اظب گفتار و کردار خود خواهد بود، تا در موردش چیزی نوشته نشود.

س۳۴:- مسلمان چگونه به کتاب‌های آسمانی ایمان داشته باشد؟

جـــ :- مسلمان باید یقین کامل داشته باشد که همه کتاب‌ها از جانب الله تعالی فرود آمده است، بعضی را خداوند توسط جبرئیل به پیامبرانش فرستاده است یا اینکه از پشت پرده بدون واسطه‌ی با پیامبرش سخن گفته است و بعضی از آن‌ها را خداوندأقسم نوشته شده به پیامبرانش فرستاده است.

س۳۵:- نام کتاب‌های آسمانی چیست و بر کدام انبیاء نازل گردیده است؟

جــ :- کتاب‌های که باید به آن ایمان داشته باشیم این‌ها است:

۱- قرآن کریم بر حضرت محمدصنازل گردیده.

۲- تورات بر موسی÷نازل گردید.

۳- انجیل بر عیسی÷نازل گردید.

۴- زبور بر داود÷نازل گردید.

۵- صحف ابراهیم و موسی.

علاوه بر این کتاب‌های دیگری بر سایر پیامبران نازل گردیده است که در قرآن از آن‌ها نام برده نشده است.

س۳۶:- آیا کتاب‌های انجیل و تورات که امروز در دسترس یهود و نصاری قرار دارد، همانطوریست که نازل گردیده بود؟

جــ :- نه، کتاب‌های تورات و انجیل امروزی همه تحریف شده است، زیرا علمای آن‌ها این کتاب‌ها را مطابق هوی و هوس خویش تغیر داده‌اند.

س۳۷:- ایمان داشتن به پیامبران چه معنی دارد؟

جـــ :- ایمان داشتن به پیامبران اینست که مسلمان باید یقین کامل داشته باشد که خداوند متعال به هر قومی از میان خود شان پیامبری را بر گزیده است تا آن‌ها را بسوی عبادت خداوند بی‌همتا و ترک شرک و بت‌پرستی دعوت کند. پیامبران خداوند دارای اوصاف نیک مانند، راستی، امانت داری، نیکو کاری، عزت، وقار، عفت، تقوی، و خیر خواهی مردم بودند.

س۳۸:- آیا پیامبران بر یکدیگر امتیاز و فضلیتی دارند؟

جــ :- بلی، بعضی پیامبران بر بعضی دیگر امتیاز دارند خداوند می‌فرماید:

﴿تِلۡكَ ٱلرُّسُلُ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۘ مِّنۡهُم مَّن كَلَّمَ ٱللَّهُۖ وَرَفَعَ بَعۡضَهُمۡ دَرَجَٰتٖ[البقرة: ۲۵۳].

ترجمه: «این پیغمبران بعضی از ایشان را بر بعضی دیگر برتری دادیم. خداوند با برخی از آن‌ها سخن گفت، و بعضی را درجاتی برتر داد».

مثلاً: خداوند متعال ابراهیم و محمدرا بدوستی خود برگزیده و با موسی÷سخن گفت و به ادریس÷مقام بلند بخشید و عیسی÷را بدون پدر و با ذریعه‌ی کلمه‌ی ((کن)) در مریم القاء کرد سپس او را بسوی خود بالا برد.

س۳۹:- آیا پیامبر گرامی ما حضرت محمدص فضیلت و امتیازی بر سایر پیامبران پیشین دارد؟

جــ :- بلی، پیامبر گرامی ما فضایل و خصوصیات و امتیازاتی بر سایر پیامبران دارد که آنرا ذکر می‌نمایم.

۱- پیامبر ما صسردار و بهترین اولاد آدم است چنانکه صمی‌فرمایند: «من سردار فرزندان آدم هستم و به آن فخر نمی‌کنم». نزد ترمذی و ابن ماجه و احمد.

۲- پیامبرما به سوی جن و انس فرستاده شده است.

۳- پیامبرما آخرین پیامبر است و به همه جهانیان تا روز قیامت فرستاده شده است.

۴- هیچ انسانی بدون ایمان آوردن به محمدصبه بهشت داخل نخواهد شد چنانکه عليه الصلاة والسلامفرموده‌اند: «قسم بذاتیکه جان من بدست اوست، هیچ فردی از مردم چه یهودی باشد یا نصرانی، دعوت من بگوش او برسد سپس بمیرد در حالیکه به من و به آنچه فرستاده شده‌ام ایمان نیاورد، از جمله‌ی دوزخیان خواهد بود» نزد مسلم و احمد.

۵- حضرت پیامبرصبعضی امتیازات خود را بر سایر پیامبران چنین بیان می‌کند: «پنج چیز به من داده شده که قبل از من به کسی داده نشده است:

۱- به مسافت یکماه راه، دشمن از من می‌ترسد.

۲- تمام زمین برایم سجده گاه گردانیده شده است بناءً هر فردی از امتم در هر جائی که وقت نمازش شود پس در همانجا نماز خود را ادا نماید.

۳- مال غنیمت برایم حلال گردانیده شده، در حالیکه قبل از من برای کسی حلال نبود.

۴- به من اجازه‌ی شفاعت داده می‌شود.

۵- قبل از من هر پیامبری تنها بسوی قومش فرستاده می‌شد لکن من بسوی همه بشریت فرستاده شده‌ام» متفق علیه.

س۴۰:- اگر شخصی به بعضی از پیامبران ایمان داشته و به بعضی دیگر ایمان نداشته باشد، و یا اینکه به یکی از پیامبران سخن بدی را نسبت دهد این شخص از نظر شریعت اسلام چیست؟

جــ :- ایمان به پیامبران رکنی از ارکان ایمان بشمار می‌رود، اگر مسلمانی ایمان به همه‌ی پیامبرانمانند ایمانش به محمدصنداشته باشد، مسلمان محسوب نمی‌شود و اگر به یکی از پیامبران کافر شود و یا سخن بد یا زشتی را به آن‌ها نسبت دهد از دایره‌ی اسلام خارج گردیده و مرتد می‌گردد، کسی که به یک پیامبر کافر گردد چنانکه به همه‌ی آن‌ها کافر گردیده باشد.

س۴۱:- چرا خداوند پیامبران را فرستاده است؟

جــ :- خداوند پیامبران را فرستاده است تا مردم را به عبادت خود و ترک شریک آوردن به او امر و دعوت نمایند. خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ[النحل: ۳۶].

ترجمه: «ما در هر گروه و ملتی پیغمبری را فرستادیم که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید».

س۴۲:- آخرین پیامبران کیست؟

جــ :- آخرین پیامبران محمدصاست، بعد از وی هر کسی دعوای پیامبری را کند دروغگو و دجال است، پیامبرصمی‌فرمایند: «زود است بعد از من سی نفر دروغگو پیدا شود، همه‌ی آن‌ها دعوای پیامبری را خواهد کرد، من آخرین پیامبران هستم و بعد از من دیگر پیامبری نیست». نزد ترمذی و احمد

س۴۳:- ایمان داشتن به روز آخرت چه معنی دارد؟

جــ :- ایمان به روز آخرت اینست که مسلمان یقین کامل به آمدن آن روز داشته باشد، و بخاطر نجات در آن روز، آماده و بیدار بوده در دنیا عمل نیک کند.

همچنان مسلمان باید به علامات و نشانه‌های روز آخرت که قبل از برپا شدن قیامت به وقوع می‌پیوندد ایمان داشته باشد.

در ضمن ایمان به روز آخرت امور ذیل نیز شامل آن می‌گردد:

ایمان به مرگ و امتحان در قبر، عذاب و نعمت در قبر، بیرون آمدن از قبرها بعد از نفخ در صور توسط اسرافیل، مواقف روز قیامت و حالات هولناک آن روز، باز کردن نامه‌های اعمال، ترازوی اعمال، پل صراط، و حوض کوثر و شفاعت، جنت و نعمت‌های آن، دزوخ و عذاب و شکنجه‌های آن، دیدار خداوند در جنت و محروم شدن اهل دوزخ ازین نعمت بزرگ، جاویدان بودن اهل جنت در جنت و اهل دوزخ در دوزخ.

س۴۴:- آیا به وقوع پیوستن قیامت را کسی می‌داند؟

جـــ :- نه، آمدن قیامت را جز خداوند کسی دیگر نمی‌داند، نه ملائکه و نه جن و نه انسان.

س۴۵:- علامات و نشانه‌های که قبل از روز قیامت آشکار می‌گردد کدام‌ها ‌اند؟

جـــ :- علامات روز قیامت به دو دسته تقسیم می‌گردد:

۱- علامات خورد ۲- علامات بزرگ

۱:- علامات خورد (صغری) که اکثر آن واقع شده است ما عمده‌ترین آنرا بطور مختصر ذکر می‌کنیم:

۱- بعثت و وفات پیامبر گرامی ماص.

۲- فتح بیت المقدس.

۳- زیادی مال و ثروت.

۴- ظهور فتنه‌ها از جانب مشرق زمین.

۵- شهادت عثمانس.

۶- جنگ‌های جمل و صفین.

۷- ظهور خوارج.

۸- پیروی از امت گذشته «یهود و نصاری».

۹- ظهور مدعیان نبوت.

۱۰- آسایش در زندگی.

۱۱- بیرون آمدن آتش از سر زمین حجاز.

۱۲- خیانت در امانت.

۱۳- زنا کاری و سود خواری.

۱۴- زیاد شدن پولیس و همکاران ظالمان.

۱۵- ظهور جهل و نادانی و قلت علماء.

۱۶- شنیدن ساز و سرود و شراب خواری.

۱۷- مزین ساختن مساجد و افتخار به آن.

۱۸- بنا نمودن خانه‌های بلند.

۱۹- قتل و کشته شدن بی‌مورد.

۲۰- نزدیکی سال و ماه و هفته.

۲۱- نزدیکی بازارها.

۲۲- ظهور شرک در امت محمدص.

۲۳- ظهور فواحش و قطع صله رحمی و بدی با همسایگان.

۲۴- مردان و زنان پیر، خویش را جوان جلوه دادن.

۲۵- زلزله‌های پی در پی.

۲۶- پاره شدن زمین.

۲۷- مسخ شدن بعضی انسان‌ها.

۲۸- رفتن مردم نیک.

۲۹- ظهور زنان برهنه.

۳۰- صدق نمودن خواب‌های مؤمنان.

۳۱- بی‌پروائی و بی‌رغبتی در امور دین.

۳۲- دروغگویی و شاهدی دادن به ناحق.

۳۳- مرگ‌های بی‌سبب و ناگهانی.

۳۴- زیاد شدن زنان و کم شدن مردان.

۳۵- ذلت و خواری و ضعف مسلمانان.

۳۶- جنگ با یهود.

۳۷- مدینه مردمان بد را نفی می‌کند.

۳۸- وزیدن بادیکه روح مؤمنان را به آسانی قبض می‌کند.

۳۹- ویران شدن خانه‌ی خدا.

۲:- علامات بزرگ (کبری) که هنوز بوقوع نپیوسته است ما بطور مختصر آنرا ذکر می‌کنیم:

۱- ظاهر شدن مهدی÷

۲- ظهور دجال.

۳- نزول عیسی÷به زمین.

۴- خروج یاجوج و ماجوج.

۵- چاک شدن زمین در سه جهت، در شرق و غرب و جزیرة العرب.

۶- آشکار شدن دود بزرگ.

۷- طلوع آفتاب از مغرب.

۸- خارج شدن دابه (حیوان) از زمین که بر جبین‌ها مهر کفر و ایمان را می‌زند.

۹- ظهور آتش از یمن که مردم را بسوی سرزمین شام سوق می‌دهد.

س۴۶:- روز قیامت چه مراحلی دارد و از کجا آغاز می‌گردد؟

جــ :- مرگ اولین مرحله و نقطه‌ی آغاز روز قیامت می‌باشد چنانکه آن‌حضرتصفرموده‌اند: «هر شخصی که می‌میرد قیامت وی برپا شده است».

دومین مرحله‌ی قیامت همانا گذاشتن مرده در قبر است، هنگامی‌که انسان در بستر خاک آرام گرفت و تشییع کنندگان باز گشتند، صدای پاهای آنان را می‌شنود، سپس دو فرشته‌ی خوفناک او را نشستانده سه سوال از وی می‌کنند:

۱:- پروردگار تو کیست؟ ۲:- دین تو چیست؟ ۳:- پیامبرت کیست؟

اگر شخص مؤمن باشد خداوند او را ثابت قدم می‌دارد و جواب صحیح به وی الهام می‌کند، و اگر کافر و بدکار بود، به هیچ وجه نمی‌تواند جواب فرشتگان را بدهد، اگر چه در دنیا آنرا می‌دانست. شخص مؤمن در قبرش خوشبخت شده جای خویش را در بهشت مشاهده می‌کند، و قبرش گشاده شده خوش بویی بهشت به مشامش میرسد.

اماشخص کافر و بد عمل بد بخت شده جایگاه خود را در دوزخ مشاهده می‌کند، قبر نیز بر او فشار آورده تا اینکه استخوان‌هایش درهم می‌پیچد و قبرش به گودالی از گودال‌های آتش مبدل می‌گردد و از بدبویی‌ها و گرمی دوزخ به وی میرسد.

پس بدان که قبرباغی از باغ‌های بهشت، یا گودالی از گودال‌های دوزخ است.

سومین مرحله قیامت آنست، هنگامی‌که اسرافیل بوق را بصدا در آورده تمام موجودات زنده بیهوش شده می‌میرند، سپس این زمین به زمین دیگر تبدیل شده آسمان‌ها تکه و پاره می‌شود، آفتاب، مهتاب، و ستارگان به هم ریخته نظام کائنات از بین می‌رود، خداوند این روز وحشتناک را چنین توصیف می‌فرماید:

﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤ فَيَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥ وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِيَ يَوۡمَئِذٖ وَاهِيَةٞ ١٦[الحاقة: ۱۳-۱۶].

ترجمه: «هنگامی‌که یک دم در صور دمیده شود و زمین و کوها از جا برداشته شود و یکباره درهم کوبیده و متلاشی گردند پس آن روز واقعه‌ی بزرگ رخ می‌دهد و آسمان از هم می‌شگافد و در آن روز سست و نا استوار می‌گردد».

برای بار دوم اسرافیل در بوق دمیده همه مردم از قبرها بر خاسته زنده می‌شوند، خداوند می‌فرماید: ﴿ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ[الزمر: ۶۸].

ترجمه: «سپس بار دیگر در آن دمیده می‌شود، بناگاه همگی بپا می‌خیزند و می‌نگرند».

در این هنگام مردم سراسیمه، برهنه، و ختنه ناشده (مانند روزیکه از مادر بدنیا آمده‌اند) از قبرهای‌شان بر می‌خیزند، و از شدت و سختی آنروز هیچ کسی به دیگری نگاه نمی‌کند، در آن روز انسان از برادر، پدر، مادر، زن و فرزندانش می‌گریزد، چون هر کدام از آن‌ها وضعی دارد که او را کاملاً به خود مشغول می‌سازد.

آفتاب با آن شدت حرارتش به آن‌ها نزدیک شده از تمامی بدن آن‌ها عرق سرازیر می‌شود، هر که بقدر اعمالش در عرق می‌باشد، کسانی هستند که عرق تا بجلک پایش رسیده، کسانی تا زانو، کسانی تا کمر، و کسانی تا دهانشان در عرق غرق هستند.

یکی ار مراحل قیامت حساب و محاسبه است، بعد از اینکه مدت طولانی را در ترس و وحشت به سر بردند پیامبر گرامی محمدصبرای پایان یافتن این وضع هولناک شفاعت می‌کند سپس خداوند برای محاسبه دستور می‌دهد، خداوند می‌فرماید:

﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ ٢٤[الصافات: ۲۴].

ترجمه: «آنان را نگاه دارید که باید باز پرسی شوند».

چنانکه می‌فرماید: ﴿يَوۡمَئِذٖ يَصۡدُرُ ٱلنَّاسُ أَشۡتَاتٗا لِّيُرَوۡاْ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٦ فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨[الزلزلة: ۶-۸].

ترجمه: «در آن روز، مردمان دسته دسته و پراگنده بیرون می‌آیند تا اعمال شان به آنان نشان داده شود پس هر کس به اندازه‌ی ذره‌ای کار نیکو کرده باشد آن را می‌بیند و هر کس به اندازه‌ی ذره‌ای کار بد کرده باشد آنرا خواهد دید».

یکی از مراحل قیامت تقسیم نامه‌های اعمال است، مؤمن نامه‌ی اعمال خود را بادست راست و کافر با دست چپ تسلیم می‌شود، خداوندأچنین می‌فرماید:

﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَيَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ كِتَٰبِيَهۡ ١٩[الحاقة:۱۹].

ترجمه: «و اما هر کسی‌که نامه‌ی اعمالش به دست راست او داده شود می‌گوید نامه‌ی اعمال مرا بگیرید و بخوانید».

﴿وَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَيَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُوتَ كِتَٰبِيَهۡ ٢٥[الحاقة: ۲۵].

ترجمه: «و اما کسی‌که نامه‌ی اعمالش به دست چپش داده شود، می‌گوید: ای کاش هرگز نامه‌ی اعمالم به من داده نمی‌شد!».

یکی از مراحل قیامت گذاشتن ترازو برای وزن اعمال بندگان است خداوند می‌فرماید: ﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡ‍ٔٗا[الأنبیاء: ۴۷].

ترجمه: «و ما ترازوی عدل را در روز قیامت خواهیم نهاد، و اصلاً به هیچ کسی کمترین ستمی نمی‌شود».

س۴۷:- پل صراط چیست؟

جـــ :- بعد از تمام شدن حساب و تسلیم شدن عمل نامه‌ها، پلی بر روی جهنم نهاده شده (پل صراط) که از مو باریک و از شمشیر تیزتر است، سپس مردمان از آن عبور می‌کنند.

پیامبرصدر مورد پل صراط چنین می‌فرمایند: «روز قیامت پلی آورده شده بر روی جهنم نصب می‌گردد، آن پل جای لغزیدن و افتیدن است که در اطرافش چنگگ‌های آهنین تیز و نوکدار و پهن نصب است، مؤمنان از بالای آن با این کیفیت عبور می‌کنند: بعضی‌ها مانند برق و باد به سرعت از آن می‌گذرند، بعضی‌ها مانند اسپ سواران و شتر سواران از آن عبور می‌کنند.

عبور کنندگان سه گروه‌اند: کسانی‌اند که سالم و بدون خطر از آن می‌گذرند، کسانی دیگر اند که در وقت عبور، زخم و جراحت می‌یابند، گروه دیگر کسانی‌اند که هنگام عبور از پل در جهنم می‌افتند، آخرین مردمانی که نصیب‌شان نجات است، کشان کشان از پل می‌گذرند، ابو سعید خدریسراوی حدیث می‌گوید، به من خبر رسیده است که پل صراط باریکتر از مو و تیزتر از شمشیر است» بخشی از حدیث متفق علیه.

س۴۸:- درمورد حوض کوثر معلومات دهید.

جـــ :- حوض کوثر یکی از نعمت‌های بزرگی خداوند است که در آخرت به آن‌حضرتصعطاء می‌گردد، سپس امت پیامبر ماصدر آن وارد می‌شوند، پیاله‌های آن به اندازه‌ی تعداد ستارگان آسمان است، آن‌حضرتصبا دست شریفش به امتیانش جامی از آب این حوض می‌دهند و هر که از آن بنوشد هرگز تشنه نمی‌شود، آب آن سفیدتر از شیر و از عسل لذیذتر است، لکن کسانی هستند که از این نعمت بزرگ محروم می‌شوند، پیامبر صفرمودند: کسانی از میان وارد شدگان بیرون کرده می‌شوند، من می‌گویم او از امت من است! به من گفته می‌شود، تو آگاهی نداری که این شخص بعد از تو چه بدعتی را انجام داده‌است» برگرفته از حدیث انس نزد ترمذی.

س۴۹:- چگونه به جنت و دوزخ ایمان داشته باشیم؟

جـــ :- مسلمان باید یقین کامل داشته باشد که جنت و دوزخ فعلاً موجود است، و باور داشته باشد که جنت با نعمت‌های فراوان و بی‌پایانش و دوزخ با عذاب و شکنجه‌های درد ناکش همیشه و جاویدان‌اند و هرگز فنا نمی‌شوند.

پیامبرصدر نماز‌های نیمه شب با خداوند اینچنین راز و نیاز می‌کردند: «خداوند! تراست ثنا و ستایش، تو حقی و وعده‌ی تو حق است، دیدار تو حق است و گفته‌ی تو حق است، جنت و دوزخ تو حق است و پیامبران به شمول محمدصحق‌اند و روز رستاخیز حق است». متفق علیه

س۵۰:- آیا اهل بهشت پروردگار‌شان را می‌بینند؟

جـــ :- آری! چنانکه خداوند فرموده است: ﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَة[یونس: ۲۶].

ترجمه: «کسانی که کارهای نیکو انجام دادند - بهشت - از ایشان است و افزون (نگاه به خداوند)».

س۵۱:- لطفاً در باره‌ی شفاعت معلومات دهید.

جـــ :- شفاعت از جمله‌ی امور اعتقادی مسلمانان بشمار می‌رود، خداوند متعال در آیات زیاد شفاعت را با قیود و شرایط سخت و سنگین ثابت نموده آنرا ملک خود و در اختیار خود قرار داده است، چنانکه می‌فرماید:

﴿يَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُۥ قَوۡلٗا ١٠٩[طه: ۱۰۹].

ترجمه: «در آن روز شفاعت- هیچکسی سودی نمی‌بخشد، مگر کسی که خداوند مهربان به او اجازه دهد و گفتارش را بپسندد».

شفاعت تنها از بندگان صالح و نیک اللهأپذیرفته می‌شود، بندگان نیک و صالح اوکسانی‌اند که الله تعالی از آن‌ها راضی و خوشنود باشد.

س۵۲:- شفاعت چند نوع است؟

جـــ :- شفاعت شش نوع بوده که آنرا مختصراً بیان می‌کنیم:

شفاعت عظمی که مخصوص پیامبر ما محمدصاست هنگامی‌که از خداوند می‌خواهد تا قضا و محاسبه در میان بندگان را آغاز نماید.

شفاعت بخاطر کشودن دروازه‌ی جنت که این هم مخصوص پیامبر گرامی ما محمدصاست و اولین امتی که داخل بهشت می‌شود امت اوست.

شفاعت در مورد کسانی که مسیر شان به دوزخ تعین شده است.

شفاعت در باره‌ی یکتا پرستانی که وارد دوزخ شده‌اند لیکن توسط شفاعت از دوزخ بیرون آورده می‌شوند.

شفاعت بخاطر بلند شدن مرتبه و منزلت جنتیان.

شفاعت بخاطر کم کردن عذاب از بعضی کافران که این شفاعت خاص به پیامبرصاست، آن‌حضرتصدر باره‌ی کاکای شان ابو طالب شفاعت می‌نمایند و پذیرفته می‌شود.

س۵۳:- آیا زندگی دوزخیان و بهشتیان جاودانه و دایمی است؟

جـــ :- بلی! بهشتیان و دوزخیان با جسد و روح‌شان بطور جاویدان و ابدی زندگی نموده مرگ وجود ندارد چنانکه در حدیث شریف آمده است: «روز قیامت مرگ بشکل قُچی آورده شده سپس فرشتگان بهشتیان را صدا می‌زنند، همه نگاه می‌کنند، به آن‌ها گفته می‌شود این را می‌شناسید؟

همه می‌گویند: بلی، مرگ است، همچنین فرشتگان اهل دوزخ را صدا می‌زنند آن‌ها نیز نگاه می‌کنند، بعد از آن مرگ را ذبح می‌کنند، سپس به بهشتیان گفته می‌شود این زندگی جاودانه است و مرگی نیست، در نتیجه آن‌ها خیلی خوشحال می‌شوند، و به دوزخیان گفته می‌شود این زندگی جاودانه است و مرگی نیست، در نتیجه به غم و اندوه و ناراحتی آن‌ها افزوده می‌گردد». نزد بخاری

س۵۴:- اگر کسی از زنده شدن بعد از مرگ انکار کند چه حکم دارد؟

جــ :- اگر کسی از زنده شدن بعد از مرگ انکار کند کافر است و جایگاهش دوزخ خواهد شد، خداوند درین مورد از زبان کافران حکایت می‌کند:

﴿زَعَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن لَّن يُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧[التغابن: ۷].

ترجمه: «کافران می‌پندارند که هرگز زنده و برانگیخته نخواهند گردید! بگو: چنین نیست که می‌پندارید، به پروردگارم سوگند! زنده و برانگیخته خواهید شد وسپس از آن چیزهای که می‌کرده‌اید با خبرتان خواهند کرد، و این کار برای خداوند ساده و آسان است».

س۵۵:- ایمان به قدر «تقدیر» چیست؟

جـــ :- ایمان به قدر یکی از اصول و ارکان ایمان بشمار می‌رود، مسلمان باید یقین کامل داشته باشد که تقدیر خیر و شر از جانب خداوند است و اگر مصیبتی بر او برسد، آنرا متحمل شود و ابراز رضایت نماید و به اراده‌ی خداوندی تن در دهد و بداند که مصیبت و آسیب از روی تصادف نبوده بلکه قبلاً فیصله شده است، هیچ چیزی در کائنات خارج تقدیر نبوده در لوح محفوظ نوشته شده است، اعمال بندگان خیر یا شر به اراده‌ی خداوند صورت می‌گیرد، با آن هم خداوند آنان را اختیار و اراده داده است و در هیچ عملی آنان را مجبور نساخته است لذا خداوند بندگان خود را امر و نهی نموده است و راه خیر و شر را به آنان واضح و بیان کرده است.

س۵۶:- لطفاً در مورد تقدیر معلومات بیشتر بدهید؟

جـــ :- ایمان به قدر مشتمل بر چهار مرتبه است:

اول:- مؤمن باید باور و یقین داشته باشد که علم خداوند بر همه چیز احاطه کرده است و هیچ چیزی در این عالم از دایره‌ی علم او بیرون نیست، خداوند قبل از آفریدن کائنات بر همه‌ی آن‌ها علم و آگاهی داشت، اعمال، کردار، روزی، اجل، و حرکات آن‌ها، اهل جنت و دوزخ به او معلوم بود.

خداوند می‌فرماید: ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا[الطلاق: ۱۲].

ترجمه: «و آگاهی او همه چیز را فرا گرفته است».

دوم:- مؤمن باید اعتقاد جازم داشته باشد که خداوند قبل از آفریدن خلائق و کائنات، همه چیز را نوشته بود، چنانکه پیامبرصمی‌فرمایند: «خداوند متعال پنجاه هزار سال قبل از پیدایش آسمان‌ها و زمین، تقدیر مخلوقات را نوشته بود، «قبل از آن» عرشش بر بالای آب بود». نزد مسلم و احمد.

سوم:- مؤمن ایمان داشته باشد که اراده و خواست خداوند نافذ و قدرت او بر همه چیز است، همه حوادث و وقایع به اراده و قدرت او واقع شده و می‌شود، آنچرا خداوند بخواهد پدید می‌آید و آن چیزی را که نخواهد پدید نمی‌آید، خداوند می‌فرماید: ﴿وَيَفۡعَلُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ[إبراهیم: ۲۷].

ترجمه: «و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» همچنان می‌فرماید:

﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ[الإنسان: ۳۰].

ترجمه: «شما نمی‌توانید، بخواهید، مگر اینکه خدا بخواهد».

چهارم:- مؤمن باید ایمان داشته باشد که اللهأآفریدگار همه چیز است، همه چیز خورد و بزرگ را آفریده است و بر همه چیز قادر است، چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿قُلِ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ[الرعد: ۱۶].

ترجمه: «بگو: خدا آفریننده‌ی همه چیزها است».

س۵۷:- شخصی می‌گوید: من بر آنچه که در موردم در ازل و لوح محفوظ نوشته شده است اعتماد و اکتفاء نموده عملی انجام نمی‌دهم، جوابش درین مورد چیست؟

جـــ :- هر مسلمان مکلف است به انجام اعمال نیک مبادرت و رزیده و از اعمال بد بپرهیزد، حدیث ذیل جواب قناعت بخشی برای چنین اشخاص است.

از علیسروایت شده که گفت: ما در جنازه‌ی در بقیع حضور داشتیم و رسول اللهصآمده و نشست و ما به اطرافشان نشستیم در دست‌شان عصایی بود، سپس سر شان را به زیر انداخته و با عصایی که سرش کج بود بزمین زده و فرمودند: «هیچ کدام از شما نیست مگر اینکه جایش از جهنم و بهشت نوشته شده است، گفتند: یا رسول الله آیا بر نوشته‌ی ما در «لوح محفوظ» اعتماد نکینم؟ فرمود: عمل کنید زیرا برای هرکس آنچه که برای آن آفریده شده است، آماده گشته» متفق علیه.

همچنین آن‌حضرتصمی‌فرمایند: «آفرینش یکی از شما در رحم مادر برای چهل روز بصورت نطفه باقی می‌ماند و بعد از آن مثل همین مدت چهل روز به خون بسته تبدیل می‌گردد، مثل همین مدت هم چهل روز به گوشت پاره مبدل می‌گردد، سپس فرشته‌ی فرستاده شده و در وی روح می‌دمد و به چهار چیز دستور داده می‌شود تا بنویسد: به نوشتن روزی‌اش، اجلش، عملش، و اینکه نیکبخت است یا بدبخت، پس سوگند به خدایی که معبود بر حقی بجز او نیست، همانا یکی از شما عمل اهل بهشت را انجام می‌دهد که میان او و بهشت جز گزی «فاصله» نمی‌ماند ولی نوشته «لوح محفوظ» بر وی سبقت می‌جوید و وی عمل اهل دوزخ را انجام داده به دوزخ داخل می‌گردد، و همانا یکی از شما عمل اهل دوزخ را انجام می‌دهد که میان او و دوزخ جز گزی نمی ماند ولی نوشته «لوح محفوظ» بر وی سبقت جسته و وی عمل اهل بهشت را انجام داده و به آن داخل می‌گردد». متفق علیه

این حدیث قدر را ثابت می‌کند و اینکه هر آنچه در جهان است از سود و زیان به قضا و قدر خداوند است.

همچنان این حدیث می‌رساند که ارزش کارها و اعتبار آن به خاتمه است و نباید به ظاهر اعمال اعتماد شود، چنانکه نباید انسان به اعمال نیکش فریفته و مغرور گردد.

مؤمن باید ایمان و یقین کامل داشته باشد که آفریننده‌ی خیر و شر اللهأاست و به اوامر و نواهی شریعت پابندی داشته باشد و احکام الله را در آشکار و پنهان بر خود حاکم بداند، و با تکیه به تقدیر از عمل شانه خالی نکند.

و بداند که هدایت و گمراهی همگی بدست الله است، ثواب و عقاب بر اساس پیروی از شریعت و تخلف از آن است، نه بر اساس تقدیر، نباید در وقت مصیبت خود را به تقدیر حواله دهد و هرگاه به کار خوب و نیک توفیق یافت آن را از کمال خود نداند بلکه بگوید که همه از احسان و نیکی خداوند است، به لغزش‌های خود اعتراف نموده بلا فاصله از خداوند طلب مغفرت خواسته به او رجوع کند.

س۵۸:- اموری‌که مسلمان را از دایره‌ی اسلام خارج ساخته و ایمانش را نقض می‌کند چیست؟

جـــ :- اموریکه مسلمان را از دایره‌ی اسلام خارج نموده ایمانش را نقض می‌کند قرار ذیل است:

۱- شریک قرار دادن با خداوند متعال در عبادت، مانند: غیر از خدا خواستن، یا به مخلوقی امید کردن یا از وی ترسیدن، یا دوستی با مخلوق مانند محبت با خداوند و یا بیشتر از آن، یا شباهت دادن مخلوقی با خالق، و یا اینکه عبادتی برای غیر الله تعالی اداء گردد مانند قربانی، نذر و غیره، و اینگونه اشخاص مشرک بوده داخل شدن جنت بر آن‌ها حرام است و دوزخ جایگاه ابدی شان خواهد بود خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَار[المائدة: ۲۷].

ترجمه: «بیگمان هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خدا بهشت را بر او حرام کرده است و جایگاه او آتش است».

۲- کسی‌که میان خود و پروردگارش واسطه‌ای را قرار داده از آن‌ها شفاعت می‌طلبد یا بر آن‌ها توکل می‌نماید، به اجماع امت اسلامی کافر است.

۳- کسی‌که مشرکان و کافران را کافر نگوید یا در کفر آنان شک کند و یا اینکه راه، روش و مفکوره‌ی آنان را صحیح گفته و بهتر بداند، کافر است.

۴- کسی‌که معتقد باشد اینکه راه و روش و مفکوره‌های دیگران بهتر و کاملتر از هدایات و رهنمود‌های پیامبر گرامی محمدصاست یا حکم آنان را بر حکم پیامبرصترجیح داده آنرا صحیح بخواند کافر است، مانند کسانی‌که حکم طاغوت‌ها و مستکبران روی زمین را بهتر از اسلام میدانند.

۵- کسی‌که با رهنمود و اوامر پیامبرصبغض و کینه می‌ورزد هر چند به آن عمل کند، کافر است چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱتَّبَعُواْ مَآ أَسۡخَطَ ٱللَّهَ وَكَرِهُواْ رِضۡوَٰنَهُۥ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٢٨[محمد: ۲۸].

ترجمه: «بدان خاطر است که آنان بدنبال چیزی می‌روند که خدای را بر سر خشم میآورد، و از چیزی که موجب خوشنودی او است ناپسندی می‌کنند».

۶- کسی‌که به امری از امور دین اسلام توهین کند یا به آن تمسخر کند کافر است، خداوند در مورد چنین اشخاص می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ كُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ ٦٥ لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ كَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ[التوبة:۶۵-۶۶].

ترجمه: «بگو: آیا به خداوند و آیات او و پیغمبرش بازی و شوخی می‌کردید؟! عذر خواهی نکنید، شما پس از ایمان آوردن کافر شده‌اید».

۷- کسی‌که جادو کند و یا به آن راضی شود کافر است مانند اختلاف افگنی میان دو دوست و یا نزدیک سازی میان دو شخص توسط جادو، خداوند در مورد کفر جادوگران چنین می‌فرماید: ﴿وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡ[البقرة: ۱۰۲].

ترجمه: «آندو فرشته- به هیچ کس چیزی نمی آموختند، مگر اینکه پیشاپیش به او می‌گفتند: ما وسیله‌ی آزمایش هستیم کافر نشو».

۸- کسی‌که در برابر مسلمانان باکفار کمک و همکاری نموده و از آن‌ها پشتیبانی می‌کند کافر است خداوند در مورد چنین مردمان می‌فرماید:

﴿وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ[المائدة: ۵۱].

ترجمه: «هر کس از شما با ایشان «یهود و نصاری» دوستی ورزد بیگمان او از زمره‌ی ایشان به شمار می‌رود، و شک نیست که خداوند افراد ستمگر را هدایت نمی‌کند».

۹- کسی‌که معتقد باشد اینکه بعضی اشخاص می‌تواند از شریعت محمدصپا بیرون نهد، پس اینگونه اشخاص کافر می‌باشد خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٨٥[آل‌عمران: ۸۵].

ترجمه: «کسی‌که غیر از اسلام، آئینی برگزیند، از او پذیرفته نمی‌شود، و او در آخرت از زمره‌ی زیانکاران خواهد بود».

۱۰- کسی‌که از دین خداوند روگرداند، طوریکه نه آنرا می‌آموزد و نه به آن عمل می‌کند، کافر است خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِۦ ثُمَّ أَعۡرَضَ عَنۡهَآۚ إِنَّا مِنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُنتَقِمُونَ ٢٢[السجدة: ۲۲].

ترجمه: «چه کسی ستمکارتر از آن کسی است که به آیات پروردگارش پند داده شود، و او از آن‌ها روی بگرداند؟ مسلماً ما از گناه کاران انتقام گیرنده‌ایم».

۱۱- کسی‌که ادعای علم غیب کند کافر است مانند فال بینان، جادوگران کف شناسان و نجومیان و هر کسی‌که سخن از امور غیبی زند، بجز پیامبران خداوند که احیاناً به اذن خداوند و حکمت و مصلحتی که در آن نهفته است از امور غیبی آگاهی می‌دهند. خداوند می‌فرماید:

﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ يَسۡلُكُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا ٢٧[الجن: ۲۶-۲۷].

ترجمه: «داننده‌ی غیب خدا است، و هیچکس را برغیب خود آگاه نمیسازد مگر پیغمبری که خدا از او خوشنود باشد، خدا محافظان و نگهبانانی در پیش و پس او روان می‌دارد».

غیب‌گویان دوستان شیاطین‌اند، زیرا شیاطین برای آنان وحی می‌کند چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّكُمۡ لَمُشۡرِكُونَ[الأنعام: ۱۲۱].

ترجمه: «بیگمان شیاطین مطالب وسوسه‌انگیزی به دوستان خود القاء می‌کنند تا با شما منازعه و مجادله کنند، اگر از آنان اطاعت کنید، بیگمان شما (مثل ایشان) مشرک خواهید بود».

همچنان پیامبرصدر مورد آنان می‌فرمایند: «هنگامی‌که خداوند تعالی در عالم بالا در مورد چیزی امر صادر نماید، فرشتگان یکدیگر را از آن خبر می‌دهند، درین حالت شیاطین که یکی بر بالای دیگر قرار دارند تا به جایی برسند که سخن فرشتگان را بشنوند، گاهی این سخن را می‌شنود و گاهی می‌شود که شهاب ثاقب «پاره‌ی آسمانی» به او اصابت می‌کند، وقتی خبری را شنیدند آنرا از بالا برای شیاطین پائین انتقال می‌دهند تا اینکه سخنی را که شنیده‌اند برای جادو گران و فال بینان زمین برسانند، جادوگران و فال بینان با آن سخنی که شینده‌اند، صد دروغ را یکجا نموده به مردم خبر می‌دهند...». بر گرفته از حدیث بخاری.

س۵۹:- تصدیق نمودن جادوگران، فال‌بینان و شعبده بازان چه حکم دارد؟

جـــ :- هرکه سخن جادوگران، کاهنان (فال بینان) و شعبده بازان را تصدیق نماید شریعت اسلام آنان را کافر خوانده است پیامبرصدر این مورد چنین می‌فرمایند: «اگر کسی نزد فال بینی برود و او را در سخنی که می‌گوید (در امور غیب) تصدیق نماید، بی‌گمان به آنچه که بر محمدصنازل شده است،کافر شده است». نزد ابو داود.

س۶۰:- شریعت اسلام در مورد علم نجوم و منجمانی که با استدلال به امور فلکی حوادث و پیش‌آمد‌های جهان را پیش بینی می‌کنند چه حکم می‌کند؟

جـــ :- اول باید بدانیم که خداوند ستارگان (نجوم) را بخاطر سه مقصد آفریده است چنانکه آیات قران آنرا واضح ساخته است:

۱- بخاطر زیبائی و درخشان ساختن آسمان.

۲- بخاطر راندن شیاطین.

۳- بخاطر راه‌یابی مسافران شب.

و هر که غیر از آنچه ذکر شد، خلقت ستارگان را تفسیر و توجیه می‌کند، مرتکب خطای بزرگ شده و خود را در زمره‌ی جادوگران و فال بینان قرار داده‌است.

پیامبر گرامی ماصدر مورد علم نجوم و پیشه وران آن چنین می‌فرمایند: «کسی که از ستارگان علمی را فرا گیرد در حقیقت شاخه‌ی از سحر (جادو) را آموخته است، به هر پیمانه‌ی که از آن (علم ستاره شناسی) بیاموزد، بهمان پیمانه گویا از سحر آموخته است». نزد ابو داود.

س۶۱:- چگونه جادو یا طلسم را باز کنیم؟

جـــ :- باز کردن جادو به دو قسم است: ۱:- مشروع ۲:- ممنوع

۱- باز کردن جادو از راه مشروع اینست که با آیات قرآنی و دعاهای وارد از پیامبرصو یا دواهای مجرب نزد اطباء صورت گیرد.

۲- اما درهم شکستن و بازکردن جادو از راه ممنوع اینست که توسط جادوگر صورت گیرد و اینکار انسان را بسوی شرک و کفر می‌کشاند، زیرا پیامبرصدر مورد سحر گشایی سوال شدند، در جواب فرمودند:

«اینکار از عمل شیطان است» نزد احمد و ابی‌داود.

علت ممنوع بودن این نوع آنست که جادوگر دومی به جنیات خود روی آورده از آن‌ها می‌خواهد تا جادوی اولی را از بین ببرند، به این ترتیب جادوی اولی و دومی هردو بواسطه‌ی شرک آوردن به الله صورت می‌گیرد، مانند شخصی که می‌خواهد نجاست را بانجاست پاک کند.

س۶۲:- سزای جادوگر چیست؟

جـــ :- سزای جادوگر اینست که کشته شود، چنانکه از آن‌حضرتصثابت است:

«سزای جادوگر اینست که گردنش با شمشیر زده شود» نزد ترمذی.

س۶۳:- فال چیست و چند نوع دارد؟

جـــ :- فال اینست که انسان موفقیت و یا عدم موفقیت کار خود را مرتبط به حوادث یا رویدادها بداند که این عقیده از جمله‌ی شرک اصغر محسوب می‌شود.

فال به دونوع تقسیم می‌گردد: ۱:- فال نیک ۲:- فال بد

۱- فال نیک آنست که در قلب انسان خوشی و امیدواری پدید می‌آید و اینکار باعث اعتماد و گمان نیک به خداوند می‌گردد، پیامبرصدر مورد فال نیک می‌فرمایند: «از فال نیک خوشم می‌آید، اصحاب کرام گفتند فال چیست؟ آن‌حضرتصفرمودند: سخن نیک» نزد بخاری.

۲- فال بد آنست که انسان تصیمم و انجام کارها یا خودداری از آن را به اساس فال بد پی ریزی نماید که این عمل شرک به الله تعالی و منافی کمال یگانه پرستی است، چنانکه اینکار از صفات مشرکین و دشمنان پیامبرصمی‌باشد خداوند می‌فرماید: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ[الأعراف: ۱۳۱].

ترجمه: «آگاه باش که فال بد ایشان تنها از جانب خدا بوده است لیکن اکثر آنان نمی‌دانستند».

همچنان پیامبرصدرین مورد می‌فرمایند: «بد فالی شرک است» نزد احمد و این سخن را دو بار تکرار نمودند.

س۶۴:- چگونه از بد فالی خودداری نمائیم؟

جـــ :- مسلمان باید به این عقیده باشد که نفع و ضرریکه عاید حالش می‌شود به قضاء و قدر خداوند صورت گرفته است و هیچ رویداد و حادثه‌ی در جلب منفعت و یا دفع ضرر تأثیر ندارد، اتکاء و توکلش باید فقط به توانایی و قدرت و اراده‌ی خداوند باشد، و اگر بدفالی در قلبش پدید آید باید به ارشادات نبوی عمل کند، پیامبرصدر مورد کفاره‌ی آن چنین می‌فرمایند:

«شخصی که بنا بر بد فالی از تصمیمش منصرف شود، در حقیقت او به الله شریک آورده است، اصحاب کرام پرسیدند: پس کفاره‌ی آن چیست؟ فرمود: اگر چنین اشتباه از کسی سر زند باید بگوید: ای الله! خوبی و نیکی از جانب تو است و جز فال (نیک) تو دیگر فال (نیک) وجود ندارد، زیرا جز تو معبودی نیست» نزد احمد.

س۶۵:- معنای شرک چیست و بر چند نوع است؟

جـــ :- شرک بمعنای شریک قرار دادن با خداوند تعالی در آفرینش و پرستش است مانند: غیر از خداوند چیزی بخواهد که در مقدور بنده نیست، یا غیر از خدا رحمت بطلبد، یا غیر از خدا ترس و هراس داشته باشد، یا قربانی، نذر، یا عبادتی از عبادات را برای غیر الله انجام دهد، یا مخلوق را با خداوند در خصایص خداوندی همسان قرار دهد.

شرک دو نوع است: ۱:- شرک اکبر ۲:- شرک اصغر

۱- شرک اکبر آنست که نوعی از عبادات برای غیر خداوند بجا آورده شود و آن را با آفریدگار جهان مساوی و همتا بداند، مانند: خواستن مطالب و حاجات در دعا غیر از الله، یا طوریکه از الله می‌ترسد از آن بترسد یا در وقت خوف به غیر الله پناه ببرد، در وقت مشکلات و مصایب غیر الله را خوانده از او بیم و امید داشته باشد و بر او توکل و اعتماد کند مانند بر آورده کردن نیازمندی‌ها، و آسان کردن سختی‌ها چنانکه امروز در اطراف بسیاری از قبرها و زیارتگاه‌ها صورت می‌گیرد.

این نوع شرک مسلمان را از دایره‌ی اسلام خارج ساخته جایگاه ابدی‌اش دوزخ خواهد بود و اگر قبل از مرگ توبه کند خداوند آمرزنده و مهربان است.

خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا ٤٨[النساء: ۴۸].

ترجمه: «بیگمان خداوند (هرگز) شرک به خود را نمی بخشد، ولی گناهان غیر از آن را از هرکس که خود بخواهد می‌بخشد، و هر که بخدا شرک ورزد، گناه بزرگی را مرتکب شده است» چنانکه می‌فرماید:

﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِ[یونس: ۱۸].

ترجمه: «به جای خدا چیزی‌های را می‌پرستند که نه با آنان زیان می‌رساند و نه به آنان سود می‌رساند».

۲- شرک اصغر عبارت از اقوال و افعالی است که با انجام دادن آن مسلمان به شرک اکبر نزدیک می‌گردد این نوع شرک را شرک خفی یا پنهان نیز می‌گویند زیرا اکثراً در نیت و اراده‌ی بنده راه پیدا می‌کند، مانند هر عملیکه منظور از آن رضای الله تعالی باشد ولی ریا در آن راه پیدا کند، که متأسفانه بسیاری از مردم به این نوع شرک آغشته‌اند، خداوند همه‌ی ما را هدایت عطاء فرماید.

پیامبر گرامی ماصدر مورد امتش نگران بود تا مبادا درین دام شیطانی نیفتند چنانکه می‌فرمایند: «در باره‌ی شما از همه بیشتر از شرک اصغر بیم دارم از آن‌حضرت در مورد آن سوال شد، فرمودند: ریا شرک اصغر است» نزد احمد و طبرانی

مثال‌هایی از شرک اصغر:

۱- شخصی برای ادای نماز می‌ایستد و بخاطر ریا نماز خود را حسن و زیبایی می‌بخشد.

۲- سوگند خوردن به غیر الله مانند: قسم خوردن به پدران و اجداد، یا قسم به کعبه، قسم به شرف و ناموس، قسم به سر فلان، قسم به سخی، قسم به علی یا عباس، قسم به جان فلان.

از ابن عمربروایت است که او مردی را شنید که می‌گفت: نه، و سوگند به کعبه، ابن عمربگفت: به غیر خدا سوگند مخور! زیرا از رسول اللهصشنیدم که می‌فرمودند: آنکه به غیر خدا سوگند خورد همانا کافر شده یا شرک آورده است» نزد ترمذی

۳- شخصی صدقه می‌دهد تا مردم او را مدح و ستایش کنند.

۴- شخصی جهاد می‌کند تا مردم او را شجاع گویند یا بخاطر بدست آوردن مال جهاد می‌کند.

۵- شخصی قرآن را با خوش آوازی تلاوت می‌کند تا مردم آنرا شنیده وی را مدح کنند.

۶- شخصی به دیگری می‌گوید: «آنچه را که خدا و تو بخواهی» شخصی همچو جمله را در مقابل پیامبرصاستعمال کرد، آن‌حضرتصبطور سر زنش به او گفتند: «آیا مرا با خدا شریک گردانیدی؟ بلکه آنچرا که خداوند خودش بخواهد همان می‌شود» نزد ابوداود.

۷- کسی‌که بخاطر بدست آوردن مال وثروت حج کند، یا امامت کند، یا علم بیاموزد، یا آذان دهد.

۸- شخصی به دیگری می‌گوید: «اگر خدا و شما نمی بودید من در فلان مصیبت دچارمی شدم» یا چنین می‌گوید: «من جز خداوند و شما کسی دیگر ندارم»، و درست اینست که بگوید: «اگر خدا نمی بود بعد از آن فلان» یا «من جز خداوند بعد از آن خودت...» پس بدانیم که شرک خفی باریکتر از مور سیاهیست که بر سنگ سیاه، در شب تاریک راه می‌رود، و بحریست که ساحل نداشته نجات یافتگانش کم‌اند.خداوند می‌فرماید:

﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا[الکهف: ۱۱۰].

ترجمه: «پس هرکس خواهان دیدار خدای خویش است، باید که کار شایسته کند، و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نسازد».

س۶۶:- فرق میان شرک اکبر و اصغر چیست؟

جـــ :- فرق میان شرک اکبر و اصغر در چهار چیز است:

۱- کسی‌که مرتکب شرک اکبر شود از دین اسلام خارج گردیده و مرتد می‌شود اما شرک اصغر مرتکبش از دین اسلام خارج نگردیده بلکه مرتکب گناه بزرگ می‌گردد.

۲- کسی‌که مرتکب شرک اکبر شود بطور همیشگی و دایم در دوزخ است اما کسی‌که مرتکب شرک اصغر شود داخل دوزخ گردیده ولی بطور جاویدان باقی نمی‌ماند.

۳- شرک اکبر همه اعمال نیک مسلمان را محو می‌کند، لیکن شرک اصغر همان عملی را محو می‌کند که ریا و شرک با آن آمیخته شده است.

۴- کسی‌که مرتکب شرک اکبر می‌گردد خون و مالش مباح می‌شود، لیکن شرک اصغر جان و مالش را مباح نمی‌گرداند.

س۶۷:- آیا مرده‌ها آواز زنده‌ها را می‌شنوند؟

جــ :- مرده‌ها آواز زنده‌ها را نمی‌شنوند خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ[النمل: ۸۰].

ترجمه: «بیگمان تو نمی‌توانی مردگان را شنوا بگردانی».

س۶۸:- آیا از مرده‌های که مردمان نیک و صالح بودند کمک و یاری خواستن جایز است؟

جــ :- نه، از مرده‌ها چه انبیاء و چه اولیاء کمک و یاری خواستن جایز نیست زیرا آنان قادر به چنین کاری نیستند، تنها خداوند متعال می‌تواند یار و مددگار بنده باشد و بس، خداوند می‌فرماید:

﴿إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ ٩[الأنفال: ۹].

ترجمه: «به یاد آورید زمانی را که «در جنگ بدر» از پروردگار خود درخواست کمک و یاری می‌نمودید و او در خواست شما را پذیرفت...»

همچنان پیامبر گرامیصدر دعایش چنین فرمودند: «ای زنده وای با تدبیر به رحمتت از تو کمک و یاری می‌خواهیم» نزد ترمذی.

مسلمان همه روزه با خداوند عهد و پیمان می‌بندد که تنها او را پرستش می‌کند و تنها از او کمک و یاری می‌طلبد، سوره‌ی فاتحه گواه این عهد و پیمان است.

﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُترجمه «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌طلبیم». همچنان پیامبر گرامی ماصبه ابن عباسبچنین توصیه نمودند: «ای پسر! خدا را حفظ کن تا ترا حفظ کند، بیاد خدا باش او را در برابرت می‌یابی، اگر چیزی می‌خواهی از خدا بخواه، و اگر یاری می‌جویی از خدا بجو» نزد ترمذی.

س۶۹:- چه کسانی اولیاء الله‌اند؟

جـــ :- هر مؤمنی که در طاعت خداوند و پیامبرشصپابندی و مواظبت داشته از نافرمانی آنان اجتناب ورزد، از جمله‌ی اولیاء الله به شمار می‌رود.

خداوند می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٦٣[یونس: ۶۳].

ترجمه: «دوستان (اولیاء) خدا آنانی‌اند که ایمان آورده‌اند و پرهیزگاری پیشه کردند».

س۷۰:- کرامات اولیاء چیست؟

جـــ :- کرامات اولیاء عبارت از امر خارق العاده‌ی است که از دوستان الله تعالی و بندگان نیک و صالحش صادر می‌شود واین عمل به خواست و اراده‌ی خداوند صورت گرفته، اولیاء در صدور آن هیچ اختیار و دخالتی ندارند مانند قصه‌ی اصحاب کهف، و قصه‌ی پناه بردن سه نفر به غار و توسل جستن آنان به اعمال نیک شان تا اینکه دهن غار باز گردید، و مانند کرامات عمر فاروق هنگامی‌که از سر منبر نبوی در مدینه به ساریه سر لشکر مسلمانان در شام صدا زد تا از محاصره‌ی دشمن خود را نجات دهند، و فرستادن مکتبوب وی بنام دریای نیل هنگامی‌که نامه‌ی او رسید رود نیل جاری گردید، و این کرامات تا روز قیامت در امت محمدصدوام خواهد داشت.

احیاناً اگر بعضی امور خارق العاده از مردمان بی‌تقوا و مخالف با شرع سر زد باید بدانیم که کرامت نبوده عمل شیطانی و شعبده بازی است.

س۷۱:- آیا مسلمان ضرورت به واسطه‌ای میان خود و پروردگارش دارد؟

جـــ :- نه، خداوند به بنده گانش آنقدر نزدیک است که ضرورت به واسطه‌ی ندارد چنانکه می‌فرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ[البقرة: ۱۸۶].

ترجمه: «و چون بندگانم از تو در باره‌ی من بپرسند، (بگو:) من نزدیکم و دعای دعا کننده را هنگامی مرا بخواند، قبول می‌کنم» همچنان خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «ای بندگانم همه‌ی شما گمراهید جز آنکه او را هدایت کرده‌ام پس از من هدایت طلبید تا شما را هدایت و رهنمونی کنم، ای بندگانم همه‌ی شما گرسنه‌اید مگر آن را که من روزی دهم پس از من بخواهید تا شما را روزی دهم، ای بندگانم همه‌ی شما برهنگانید مگر کسی را که من بپوشانم پس از من بخواهید تا شما را بپوشانم، ای بندگانم شما شب و روز خطا می‌کنید و من همه‌ی گناهان را می‌آمرزم پس از من آمرزش طلبید تا شما را بیامرزم...». بخشی از حدیث قدسی نزد مسلم.

س۷۲:- مسلمان با کدام وسیله می‌تواند بخداوند نزدیک گردد؟

جـــ :- خداوند متعال راه‌های زیادی را برای مسلمانان مهیا کرده است تا به وسیله‌ی آن به وی نزدیک گردیده و رضامندی‌اش را حاصل نمایند خداوند می‌فرماید:

﴿وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَيۡهِ ٱلۡوَسِيلَةَ[المائدة: ۳۵].

ترجمه: «و برای تقرب به خدا وسیله بجوئید (که عبارت از طاعت و اعمال شایسته است)».

بعضی از این وسیله‌های که بنده را بخداوند تعالی نزدیک می‌سازد مختصراً بیان می‌داریم:

۱- نزدیک شدن بخداوند بوسیله‌ی نام‌ها و صفات خداوند تعالی.

۲- نزدیک شدن بخداوند بوسیله‌ی ایمان و اعمال نیک.

۳- نزدیک شدن بخداوند بوسیله‌ی دعای مردمان صالح و نیکو کار زنده.

۴- نزدیک شدن بخداوند بوسیله‌ی اعتراف کردن گناهان و اظهار عاجزی.

س۷۳:- تعویذ چیست؟ و آیا بستن آن جایز است؟

جـــ :- تعویذ عبارت از نوشته‌های است که آنرا پوش کرده بر گردن کودکان و یا بزرگان جهت دفع نظر یا هر آسیبی دیگر آویزان می‌کنند.

تعویذ دو نوع است:

۱:- تعویذ‌های که از آیات قران است. ۲:- تعویذ‌های که غیر از آیات قرآن است.

۱- تعویذ‌های که از آیات قرآن کریم باشد بیشتر علماء آنرا ممنوع قرار داده‌اند، و دلیل آن‌ها در این مورد چنین است.

• پیامبرصاز آویزان کردن هر نوع تعویذ و تومار منع کرده است چنانکه فرموده‌اند: «کسی‌که تعویذ بآویزد همانا شرک ورزیده است». نزد حاکم

• جواز آن راه را بسوی تعویذ‌های غیر قرآنی باز می‌کند، پس بنا بر مصلحت شرعی این باب را کاملاً مسدود کرده‌اند.

• آویختن این چنین تعویذ‌ها توهین به آیات قرآن کریم است زیرا کسی‌که تعویذ را بر جسمش می‌بندد داخل تشناب و جاهای ناپاک می‌گردد.

۲- تعویذ‌های که غیر از آیات قرآنی باشد مانند رسم جدول، یا نوشتن حروف ابجدی، یا تارها، یا نام‌های جن و شیطان و یا هر طلسمی باشد حرام بوده از جمله‌ی شرک بشمار می‌رود، چنانکه آن‌حضرتصمی‌فرمایند: «هرکه چیزی را به جسم خویش ببندد، به همان چیز سپرده می‌شود». نزد احمد و ترمذی

همچنان می‌فرمایند: «دم کردن، تعویذ‌ها وآنچه بخاطر ایجاد محبت میان زن و شوهر است شرک بشمار می‌رود». نزد احمد و ترمذی

س۷۴:- آویختن مهره، حلقه، کره، چشم مهره، خرمهره، و قلاده و غیره بر گردن کودکان و حیوانات چه حکم دارد؟

جـــ :- آویختن مهره، حلقه، چشم مهره، خرمهره، قلاده بخاطر دفع آسیب و نظر از کودکان و حیوانات همه شرک است چنانکه پوشیدن کره‌ی روماتیزم و غیره حرام و ناجایز بوده از امور شرکی شمرده شده است، پیامبرصمی‌فرماید: «هرکه چیزی را به جسم خویش ببندد، به همان چیز سپرده می‌شود». نزد احمد و ترمذی

یعنی از حفاظت و نگهبانی خداوند تعالی خارج شده به همان چیز سپرده می‌شود. همچنان آن‌حضرتصشخصی را فرستاده تا قلاده‌های را که بخاطر دفع نظر بر گردن شتران آویخته‌اند قطع نمایند. نزد بخاری و مسلم.

همچنان آن‌حضرتصشخصی را دیدند که در دستش کره‌ی را بسته است، آن‌حضرتصاز او پرسیدند این چیست؟ آن شخص گفت: برای نجات از ناتوانی، سستی و کسالت آنرا بدست کرده‌ام. پیامبرصبه وی فرمودند: آنرا از دستت بیرون کن، زیرا این جز ناتوانی و کسالت چیز دیگری نخواهد بخشید، و اگر بمیری در حالیکه این حلقه در دستت باشد هرگز (از دوزخ) نجات نخواهی یافت» نزد حاکم و احمد.

س۷۵:- در مورد دم کردن و دعا خوانی بر مریض، شریعت اسلامی چه حکم می‌کند؟

جـــ :- دم کردن و دعاخوانی بر مریضان دو قسم است: ۱- مشروع ۲- نامشروع ۱:- دم کردن و دعا خوانی مشروع آنست که خالی از الفاظ شرکی باشد درین صورت به سه شرط ذیل جایز می‌باشد:

۱- به زبان عربی باشد تا اینکه معنایش فهمیده شود.

۲- از قرآن کریم و یا احادیث نبوی و یا از اسماء و صفات خداوند تعالی باشد.

۳- معتقد به این باشد که دم و دعا به تنهائی خود مؤثر نبوده بلکه تأثیر آن به اراده و خواست خداوند متعال صورت می‌گیرد.

۴- دم و دعای نامشروع آنست که در آن الفاظ شرکی وجود داشته از غیر خداوند کمک و یاری خواسته شود، مانند دم کردن بنام‌های جن‌ها و فرشتگان، پیامبران، نیکوکاران و غیره که قادر به رساندن نفع و ضرر نیستند، چنانکه رفتن نزد مردمان معروف به فال بین و شعبده باز، جادوگر، و کسانی‌که اینکار را حرفه و پیشه‌ی خود قرار داده‌اند، نا جایز و حرام بوده مسلمان باید از آن‌ها دوری بجوید.

س۷۶:- آیا حصول برکت و فیض از سنگ، درخت، قبر و غیره جایز است؟

جـــ :- حصول فیض و برکت از سنگ، درخت، قبر، چشمه، تپه و غیره اگر به این نیت باشد که گویا این‌ها وسیله و واسطه میان وی و خداوند قرار می‌گیرند و یا این‌ها شفاعت کننده نزد الله تعالی میباشند، در واقع وی به الله تعالی این چیزها را شریک ساخته و این از شرک اکبر محسوب می‌شود، خداوند می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ[الزمر: ۳].

ترجمه: «و آنانی که جز خدا دوستان و یاران دیگری را بر میگیرند (میگویند:) ما آنان را پرستش نمی‌کنیم مگر برای آنکه ما را به خداوند نزدیک گردانند».

و اگر به نیت این باشد که گویا با مالیدن و لمس کردن و یا رفتن به جاهای مخصوص جسمش پربرکت و پرفیض می‌گردد، این طرز فکر شرک اصغر است.

ابو واقد لیثیسروایت می‌کند که: «ما در غزوه‌ی حنین همراه با رسول اللهصدر حرکت بودیم، و ما در آن اواخر مسلمان شده بودیم که در طول راه درختی از بیر به نظر رسید که آنرا ذات انواط می‌نامیدند. مشرکین آنرا وسیله‌ی طواف قرار داده و سلاح‌های شانرا بآن می‌آویختند، پس نظر ما به درختی افتاد گفتیم ای رسول اللهصبرای ما هم درختی را برای آویزان کردن سلاح‌های ما انتخاب کن چنانکه مشرکین درختی برای سلاح آویزان کردن دارند، رسول الله صفرمودند: الله اکبر این رسم باستانی است، قسم بذاتیکه جانم بدست اوست، چنان گفتید که بنی اسرائیل برای موسی گفتند: برای ما الهی انتخاب کن چنانکه برای آن‌ها الهی است، یقیناً شما بر روش پیشینیان روان هستید» نزد ترمذی.

آن‌ها به این گمان بودند که این عمل در شرک داخل نیست، وقتی پیامبرصایشان را ازین عمل باز داشت خودداری نمودند.

س۷۷:- بدعت در دین چیست؟

جـــ :- کلمه‌ی بدعت بمعنای اختراع و نو آوری است، و بدعت در دین آنست که هر امری در عبادات دلیلی از قرآن کریم و یا سنت پیامبرصنداشته باشد بدعت گفته می‌شود، همچنان بدعت را ضد سنت میتوان گفت. چنانکه پیامبرصمی‌فرمایند:

«کسی‌که عملی انجام دهد که دین ما آن را تأیید نکند مردود است». نزد مسلم

بعضی علما بدعت در دین را چنین تعریف کرده‌اند: کسی‌که قول و عملی مربوط به دین را مخالف قول و عمل پیامبرصو اصحابش اختراع نماید بدعت نامیده می‌شود.

س۷۸:- بدعت در دین چه حکم دارد؟

جـــ :- بدعت و نو آوری در دین حرام است خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ١١٥[النساء: ۱۱۵].

ترجمه: «کسی که مخالفت با پیغمبر کند بعد از آنکه راه هدایت روشن شده است و غیر راه مؤمنان را در پیش گیرد، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمود می‌گردانیم و به دوزخش داخل می‌گردانیم و دوزخ چه بد جایگاهی است!».

چنانکه پیامبرصدر این مورد می‌فرماید: «بی گمان بهترین سخن کتاب خدا است و بهترین راه هدایت، راه هدایت محمدی است و بدترین امور آنست که بدعت باشد و هر امری نوپیدا (بدعت) گمراهی است» نزد مسلم.

س۷۹:- لطفاً بعضی از بدعت‌های که در بین مسلمانان منتشر گردیده است مختصراً بیان کنید؟

جـــ :- متأسفانه بدعت‌ها در جوانب مختلف عبادات و عادات مسلمانان رایج گردیده است، ما بطور مختصر به بعضی از این بدعت‌ها اشاره می‌نماییم خدا کند برادران مسلمان ما متوجه شده به ریسمان خداوند (قرآن و سنت) چنگ بزنند و راه‌های را که شیطان باز نموده است مسدود نمایند.

بدعت‌های که در عبادات و عادات مردم راه یافته قرار ذیل می‌باشد:

• بدعت در روزه: روزه گرفتن اولین روز ماه رجب ومشخص نمودن بعضی روزهای این ماه به روزه، روزه گرفتن ماه‌های رجب و شعبان و رمضان پیاپی.

• بدعت در زکات: مانند کسی‌که زکات را به ماه رجب تأخیر می‌نماید.

• بدعت در حج: لمس کردن رکن عراقی و شامی کعبه‌ی شریفه، لازم گردانیدن بعضی از حجاج رفتن به جبل رحمه و مسح و لمس کردن جسمشان را در آنجا، تبرک جستن به درختان و سنگ‌های مکه و مدینه، طواف کردن به قبر پیامبرصو مسح و لمس کردن دیوار و منبر و محراب مسجد نبوی شریف، راه پیمایی و مظاهرات در موسم حج بنام براءت از مشرکین.

• بدعت در قرآن کریم: کراه کردن قاریان بخاطر خواندن قرآن بر روح مرده، آویختن آیات قرآن بشکل تعویذ، ختم مجلس با خواندن سوره‌ی عصر، قرآن خوانی بصورت جماعی، قرآن خواندن بالای قبرها، میله و مهمانی بنام ختم قرآن.

• بدعت در روز جنازه و بعد از آن: پوشانیدن مرده با پارچه‌ی که آیات قرآنی دارد، تقسیم نمودن صدقه و خیرات بالای قبر، دعوت نمودن مردم به منزل مرده و صرف طعام بعد از دفن، گذاشتن مرده در تابوت، کراه کردن قاریان بخاطر خواندن قرآن و بخشش اجر آن به مرده، برگزاری مجلس بخاطر ماتم و گریه و ناله، بلند کردن قبر و گذاشتن لوحه و گنبد بر سر قبر، گردهم آیی مردم به منزل مرده در روزهای اول، دوم و سوم و هفتم و شب‌های جمعه و روز چهلم و پوره شدن سال، گذاشتن گل‌ها، پاشیدن آب و غرس درخت بر قبر، مشخص نمودن روز معین بخاطر زیارت قبرهای اولیاء و انبیاء، پوشیدن لباس معین و رنگ معین در روز جنازه و بعد از آن.

• بدعت در بر نامه‌های خوشی: تجلیل روز مادر، روز معلم، سالگره‌ی اطفال و افروختن شمع، سالگره‌ی عروسی، مهمانی شب ششم تولد طفل، تجلیل روز نوروز و آماده کردن هفت میوه، میله‌ی دیگچه، میله‌ی شب برات، پختن برنج و حبوبات در روز عاشورا.

• بدعت در مدح و ستایش اشخاص و حصول فیض و برکت از آن‌ها: مانند غلو و افراط در مدح انبیاء و مردمان نیک، تبرک و ستایش پسران مردمان صالح هر چند فاسق هم باشند، توسل جستن بحق و جاه مخلوقین، تبرک جستن از دروازه‌ها و دیوار‌های مکه و مدینه و مقام ابراهیم و پوش کعبه و دیوارهای آن.

خواننده‌ی عزیز: بدعت تنها در امور فوق منحصر نبوده، بلکه انواع و اقسام بیشتر دارد که ضرورت به جمع آوری آن در کتاب‌ها می‌باشد.

بدعت‌های فوق و غیره خالی از دو حالت نیست، یکی اینکه پیامبرصو یارانش به آن عمل نکرده‌اند، و یا عادات، و تقالید مردمان غیر مسلمان است که در میان مسلمان رخنه نموده صلاحیت مشروع بودن را بخود داده‌است، پس بر مسلمان لازم است تا عبادات، رسم و رواج و عادات خویش را مطابق و موافق به احکام و ارشادات پیامبر گرامی ما محمدصعیار نمایند و از هر گونه بدعت و نو آوری در دین دوری نمایند زیرا بدعت بدتر از گناه کبیره است چون شخصی که گناه کبیره را مرتکب می‌شود می‌داند که وی گنهکار شده و شاید روزی توبه نماید، اما شخصی که بدعت کار باشد اعتراف به گناه نمی‌کند و خود را پا بند به شریعت می‌داند و ادعاء می‌کند که وی بوسیله‌ی این اعمال بدعتی بخداوند نزدیک می‌گردد و روزی هم به فکر توبه نمی‌شود، تا اینکه موجب غضب و قهر خداوند شده از رحمت وی محروم می‌گردد، مگر کسی را که خداوند به لطفش رهنمایی نموده بحق رجوع کند.

س۸۰:- آیا پیامبر گرامی ما حضرت محمدص از نور آفریده شده‌اند یا از نطفه؟

جـــ :- خداوند تعالی محمدصرا مانند سایر بشریت از نطفه آفریده است، خداوند می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ يُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّكُمۡ ثُمَّ لِتَكُونُواْ شُيُوخٗاۚ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُۖ وَلِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى وَلَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٦٧[غافر: ۶۷].

ترجمه: «خداوند ذاتیست که شما را از خاک آفرید سپس از نطفه، سپس از خون بسته، سپس شما را کودک بیرون می‌آرد».

س۸۱:- آیا پیامبر ص مانند سایر بشریت چشم از جهان پوشید، یا اینکه مرگ وی با دیگران فرق دارد؟

جـــ :- پیامبرصمانند سایر بشر چشم از جهان پوشیدند و به خاک دفن گردیدند، خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠[الزمر: ۳۰].

ترجمه: «ای محمد! تو هم می‌میری، و همه آنان می‌میرند».

روزیکه پیامبر گرامی ما حضرت محمدصوفات یافتند حضرت عمرسمدهوش شده بود و می‌گفت: سوگند به خدا بیگمان پیامبرصباز می‌گردد و همانا دست و پای کسانی‌که می‌گویند او مرده است قطع و بریده خواهد شد. ابوبکر صدیق از خانه‌ی عایشهلبیرون آمد در حالیکه عمر با مردم صحبت می‌کرد. ابوبکر گفت: ای عمر! بنشین. سپس گفت: اما بعد! آنکه از شما محمدصرا می‌پرستید باید بداند که محمد مرده است و آنکه الله را می‌پرستید باید بداند که خدای محمد زنده است و نمی‌میرد. خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡ‍ٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤[آل‌عمران: ۱۴۴].

ترجمه: «محمد جز پیغمبری نیست و پیش از او پیغمبران بوده و رفته‌اند؛ آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به عقب بر می‌گردید؟! و هرکس به عقب باز گردد هرگز کوچکترین زیانی به خدا نمیرساند و خدا به شکرگزاران پاداش خواهد داد».

عمرسگفت: به خدا سوگند بعد از اینکه ابوبکر آن را تلاوت کرد بر زمین افتادم و دانستم که پیامبرصوفات یافته‌اند. نزد بخاری

س۸۲:- چگونه خداوند متعال و پیامبر گرامی‌اش را دوست بداریم؟

جـــ :- خداوند و رسولش را با فرمانبرداری اوامرشان دوست می‌داریم و هرکسی ادعای محبت خداوند و رسولش را دارد، باید پیروی از ارشادات و رهنمائی‌های محمدصکند نه اینکه به زبان ادعا نماید. خداوند می‌فرماید:

﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١[آل‌عمران: ۳۱].

ترجمه: «بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید، و خداوند آمرزنده‌ی مهربان است».

چنانکه پیامبرصمی‌فرمایند: «ایمان کسی از شما کامل نخواهد شد تا اینکه مرا بیشتر از پدر و فرزند و تمامی مردم دوست نداشته باشد» نزد بخاری.

س۸۳:- علت و انگیزه‌ی ظهور بدعت‌ها در امت اسلامی چیست؟

جـــ :- عمده ترین عواملی که منجر به ظهور بدعت و نو آوری در امت اسلامی گردیده چهار چیز است:

۱- دوری مسلمانان از احکام و فرامین دین‌شان.

۲- تشبه به کفار و تقلید از کلتور آنان.

۳- پیروی از خواهشات نفس.

۴- تعصب به آراء و نظریات اشخاص.

س۸۴:- چگونه از بدعت، انحراف و خرافات دوری و رزیم؟

جـــ :- یگانه راه نجات از بدعت‌ها و خرافات پیروی از قرآن و سنت پیامبرصو روش یاران پیامبرصاست، هر مسلمان مکلف است تا در جستجوی حق شده حق را از باطل، سنت را از بدعت تمیز نماید و از تعصب به اشخاص و نظریات شخصی که مبتنی بر دلایل شرعی نیست بپرهیزد و همیشه به علماء و دانشمندان اسلامی تماس داشته مسایلی را که وی درست درک کرده نمی‌تواند باعلماء مطرح نماید.

شکی نیست که هر گروه و فرقه‌ی منسوب به اسلام خود را بر حق دانسته وارث بهشت می‌شمارد لیکن معیار بر حق بودن چیست؟

پیامبرصاین معیار را تعین می‌کند چنانکه می‌فرمایند «دیری نخواهد گذشت که امت من هفتاد و سه گروه گردند تمام آن‌ها در دوزخ می‌روند غیر از یک گروه، آن‌ها کسانی‌اند که پیروی از من و اصحاب من می‌کنند». نزد ترمذی و حاکم.

همچنان می‌فرمایند: «شما را به تقوی و ترس از خدا، و شنیدن و اطاعت کردن توصیه می‌کنم هر چند غلام حبشی بر شما امیر باشد، بی‌گمان آنکه از شما زنده بماند، بزودی شاهد اختلافات زیادی خواهد بود، پس بر شما لازم است که از طریقه‌ی من و طریقه‌ی خلفای راشدین که آن‌ها هدایت کنندگان‌اند پیروی نمایید و آنرا بادندان‌ها محکم گیرید و از بدعت در دین بپرهیزید زیرا هر امر نو پیدایی گمراهی است» نزد ابو داود و ترمذی.

س۸۵:- هرگاه در مسأله‌ی اختلاف رخ دهد چگونه آنرا حل نمائیم؟

جـــ :- اگر در مسأله‌ی اختلاف رخ داد به قرآن کریم و سنت صحیح رسول اللهصرجوع نموده آنرا حل و فصل می‌کنیم، خداوند می‌فرماید:

﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا[النساء: ۵۹].

ترجمه: «و اگر در چیزی اختلاف کردید آن را به خدا و پیغمبر او برگردانید، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این کار برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است». همچنان پیامبرصدر این مورد چنین توصیه می‌نمایند:

«میان شما دو چیز را گذاشته‌ام که اگر به آندو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد کتاب خدا و سنت رسول الله» موطا مالک.

خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ[الحشر: ۷].

ترجمه: «چیزهای را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجراء کنید، و از چیزهای که شما را از آن باز داشته است، دست بکشید، از خدا بترسید که خداوند عقوبت سختی دارد».

س۸۶:- در باره‌ی اصحاب کرامش چگونه عقیده داشته باشیم؟

جـــ :- بر هر مسلمان واجب است که آنان را دوست داشته و احترام نماید، قلب و زبانش در مورد آن‌ها پاک باشد، گواهی دهد که آنان مردمان عادل بودند، هیچ نوع کینه و کدورت در مورد آن‌ها نداشته باشد، زبان خود را از بدگویی آن‌ها محفوظ نگهدارد. پیامبرصدر مورد آن‌ها چنین توصیه می‌فرمایند: «یاران مرا دشنام ندهید، قسم بذاتیکه جانم بدست اوست اگر یکی از شما چون کوه احد طلا و صدقه بدهد، به اندازه‌ی یک و یا نیم پیمانه صدقه‌ی آن‌ها نمی رسد» متفق علیه.

آن‌ها نمونه‌ی از تقوی، وفا، سخاء و صداقت‌اند که حتی در تورات و انجیل از آنان یاد شده است چنانکه آیات زیادی از قرآن گواه و شاهد بر آن‌هاست پس هر که در مقابل آن‌ها دشمنی می‌ورزد یا آن‌ها را به بدی یاد می‌کند و یا طعنه می‌زند زندیق است زیرا وی آیات و احادیث صریح که در مورد فضلیت آن‌ها است رد و تکذیب می‌کند.

س۸۷:- آیا میان یاران پیامبر÷ تفاوت و افضلیت وجود دارد؟

جـــ :- بلی! افضلترین اصحاب پیامبرصمهاجرین سپس انصار، و بعد از آنان کسانی‌که در جنگ بدر و احد شرکت نموده بودند، به دنبال آن‌ها اصحاب بیعت رضوان سپس کسانی‌اند که قبل از فتح مکه مال‌های خود را در راه خداوند خرچ نمودند، سپس کسانی‌که بعد از فتح مکه مشرف به اسلام و صحبت پیامبر گرامی اسلام شدند.

س۸۸:- افضل‌ترین اصحاب پیامبرص چه کسانی‌اند؟

جــ :- افضلترین اصحاب پیامبرصخلفای راشدین «حضرت ابوبکر، حضرت عمر، حضرت عثمان، حضرت علیش» هستند سپس ده نفر صحابی که مژده به جنت داده شده‌اند که عبارت‌اند از:

خلفای راشدین، زبیر بن عوام، طلحه بن عبیدالله، عبدالرحمن بن عوف، ابو عبیده بن جراح، سعد بن ابی وقاص و سعید بن زیدش.

س۸۹:- عقیده اهل سنت و جماعت در مورد اختلافات و درگیری‌های که میان اصحاب کرام صورت گرفت چیست؟

جـــ :- مذهب اهل سنت و جماعت در مورد آنچه که میان صحابه‌ی کرام رخ داد اینست که از هر گونه قضاوت و داوری و اظهار نظر و بحث و مناقشه در مورد آنان خودداری باید کرد و این توصیه‌ی خداوند را شعار خود قرار می‌دهند:

﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠[الحشر: ۱۰].

ترجمه: «پروردگارا ! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفته‌اند بیامرز، و کینه ای نسبت به مؤمنان در دل‌های ما جای مده، پروردگارا ! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی».

درگیری‌های که میان آنان رخ داد البته از روی اجتهاد بود و هر مجتهدی از دو حالت خالی نیست، یا درست و یا خطا، اگر اجتهادش درست و حق با او بود، دو اجر دارد و اگر اجتهادش نادرست و حق با او نبود یک اجر دارد، لذا هر دو جانب از اجر و پاداش بی‌بهره نیستند زیرا هدف و مقصد آنان از این اختلافات و درگیری‌ها منصب، ریاست و یا مطلب دنیوی نبوده فقط بخاطر دفاع از حق و حصول رضامندی خداوند و رفع مسؤلیت چنین اختلافات میان آن‌ها رخ داده‌است.

لغزش و خطاهای آن راد مردان تاریخ در پهلوی بحر بیکران فضایل و کارنامه‌های نیک آنان قابل مقایسه نیست. ایشان این جهان را در حالی وداع گفتند که خداوند از آن‌ها راضی و خشنود و آن‌ها از الله تعالی راضی بودند، چنانکه خداوند می‌فرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠[التوبة: ۱۰۰].

ترجمه: «پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را بخوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند، و خداوند برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر (درختان و کاخ‌های) آن رود خانه‌ها جاری است و جاودانه در آنجا می‌مانند، این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ».

متأسفانه در عصر حاضر به اصطلاح بعضی از روشنفکران و نویسندگانی که در مورد اصحاب پیامبرصداوری و قضاوت کرده بعضی از آن‌ها را بر حق و دیگری را خطا کار معرفی می‌کنند، باید بدانند که از راه راست تخطی نموده‌اند و پلان‌های دشمنان کینه توز اسلام را پیاده می‌نمایند، دشمنان اسلام بخاطر تفرقه افگنی و بد نام کردن بزرگان صدر اسلام روایات دروغین و تحریف شده‌ی زیادی را تزویر و جعل نموده‌اند و همچو فیلسوف نماها به این روایات استناد و استدلال نموده، جهل و نادانی خویش را ثابت می‌نمایند.

س۹۰:- مسؤلیت ما در قبال اهل بیت پیامبرص چگونه است؟

جـــ :- اهل سنت و جماعت در همه مسایل میانه رو است من‌جمله موقف آن‌ها در مورد اهل بیت رسول اللهصمعتدل بوده در مورد آن‌ها نه افراط و نه تفریط دارند، آن‌ها را از صمیم قلب دوست داریم و معتقد هستیم که خداوند تعالی آن‌ها را از هرگونه زشتی و ناپاکی دور و پاک ساخته است، محبت و دوستی اهل بیت را جز ایمان خود می‌دانیم زیرا پیامبرصبه امتش وصیت نموده تا اهل بیتش را دوست داشته آن‌ها را احترام نمایند چنانکه می‌فرمایند: «اهل بیت من، اللهأرا در باره‌ی آن‌ها به شما یاد می‌کنم) نزد مسلم و احمد- یعنی از خدا بترسید آن‌ها را به بدی یاد نکنید-

س۹۱:- چه کسانی اهل بیت پیامبرص‌اند؟

جـــ :- اهل بیت پیامبرصآنانی‌اند که گرفتن صدقه بر ایشان حرام است و عبارت‌اند از: همسران و دختران پیامبر گرامی‌مانصو آل علی، آل جعفر، آل عباس، بنو‌حارث بن عبد المطلب.

س۹۲:- اگر امروز کسی ادعا کند که وی از اهل بیت پیامبر گرامی ماص است با وی چگونه رفتار نماییم؟

جـــ :- اگر کسی ادعا کند که وی از نسل پیامبر صو یا از اهل بیتش است ( سید و یا شریف است) وی را دوست می‌داریم و احترامش را بجا می‌آوریم لیکن مشروط بر اینکه پیرو و پابند شریعت و سنت آن‌حضرت÷باشد، اما اگر این ادعا را کند سپس عملش مخالف سنت و شریعت پیامبرصباشد، پس دوستی و احترام او جایز نیست، زیرا آن‌حضرت÷فرموده‌اند: «کسی که عملش نزد خداوند قبول نگردد نسبش به وی سودی نخواهد کرد». نزد مسلم

همچنان هنگامی‌که خداوند پیامبرش را امر فرمود تا خویش و اقاربش را به اسلام دعوت نموده آنان را از آتش دوزخ بیم دهد، آن‌حضرتصبر خاسته فرمودند: «ای گروه قریش ! خود را از آتش دوزخ نجات دهید! ای گروه بنی کعب خود تان را از آتش دوزخ نجات دهید ! ای فاطمه دختر محمد (ص)! خود را از آتش دوزخ نجات ده که به خدا سوگند من در نزد خداوند به شما نفعی رسانیده نمی‌توانم...» نزد مسلم

س۹۳:- اگر شخصی مرتکب گناهی بزرگ و یا شرک شود آیا دروازه‌ی توبه برویش باز است؟

جـــ :- بلی ! دروازه‌ی توبه بروی هر کسی باز است و هرگاه انسان از عمق دل و اخلاص کامل توبه کند خداوند گناهان او را می‌آمرزد چنانکه می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَيِّ‍َٔاتِكُمۡ[التحریم: ۸].

ترجمه: «ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه‌ی نصوح کنید، چه بسا پروردگارتان گناهانتان را محو نماید».

س۹۴:- توبه‌ی که مورد قبول قرار می‌گیرد چگونه است؟

جـــ :- توبه از هر گناهی واجب است اما اگر گناه میان بنده و خدا باشد و به حقوق آدمی ارتباط نداشته باشد با سه شرط قبول می‌گردد:

۱- گناه را ترک کند.

۲- از انجام دادن آن اظهار ندامت و پشیمانی نماید.

۳- تصمیم گیرد که دوباره آن را انجام ندهد.

اگر یکی ازین شروط موجود نشود، توبه‌اش مورد قبول نیست.

و اگر گناه به حقوق انسان‌ها تعلق داشته باشد چهار شرط دارد، علاوه بر این شروطی که ذکر شد، اینکه از صاحب حق بخشش طلب کند.

اگر این حق مال و امثال آن باشد به وی باز گرداند، اگر حد تهمت و امثال آن باشد از او طلب عفو کند، اگر غیبت باشد بخشش طلبد و لازم است از همه‌ی گناهان توبه کند.

س۹۵:- چه زمانی توبه قبول نمی‌گردد؟

جـــ :- دو وقتی است که توبه قبول نمی‌شود:

۱- هنگامی‌که شخص فرشته‌ی مرگ را ببیند و متیقن گردد که مرگ به سراغش آمده است، توبه‌اش قبول نمی‌گردد، پیامبرصمی‌فرمایند: «خداوند عزوجل توبه‌ی بنده را می‌پذیرد تا لحظه ای که روح به حلقومش نرسد». نزد ترمذی

۲- هنگامی‌که آفتاب از مغرب طلوع کند دروازه‌ی توبه بسته می‌شود چنانکه آن‌حضرتصمی‌فرمایند: «قیامت بر پا نمی‌شود تا آنکه آفتاب از مغرب طلوع نکند، هنگامی‌که طلوع کرد و مردم آنرا مشاهده کردند همگی ایمان می‌آورند لیکن در آن وقت ایمان آوردن سودی نمی بخشد». نزد بخاری و مسلم

س۹۶:- پیامبرص چگونه امتش را به توبه و بازگشت به سوی خداوند توصیه نموده‌اند؟

جــ :- پیامبر گرامی ما حضرت محمدصمی‌فرمایند: «ای مردم ! از خدا آمرزش طلبیده و به درگاه او توبه کنید، زیرا من در هر روز صد بار توبه می‌کنم». نزد مسلم

هدف از این حدیث عدد معین در توبه نیست بلکه کثرت و بسیاری توبه و بازگشت به خداوند است.

س۹۷:- آیا کسی بدون حساب و عذاب وارد بهشت می‌شود؟

جــ :- بلی! هفتاد هزار از امت محمدصبدون حساب و عذاب وارد بهشت خواهند شد، ایشان کسانی‌اند که بخاطر دم خوانی نزد کسی نمی‌روند، و جسم‌های‌شان را بخاطر تداوی داغ نمی‌کنند، و انجام کاری و یا خودداری از آنرا به اساس شوم بودن چیزی پی ریزی نمی‌کنند (بدفالی نمی‌کنند)، و به پروردگار شان توکل دارند» بر گرفته از حدیث متفق علیه

س۹۸:- چه کسانی در روز قیامت زیر سایه‌ی عرش خداوند قرار می‌گیرند؟

جـــ :- پیامبر گرامی ماصمی‌فرمایند: «هفت کس است که خداوند آنان را در سایه‌ی عرش خود، در روزی که جز سایه‌ی عرش او وجود ندارد جای می‌دهد: زمامدار و رهبر عادل، و جوانی که در عبادت خداوند تعالی نشو ونما یافته، و مردی که دلش به مساجد پیوسته است، و دو مردی که برای خدا باهم دوست شدند، و برای او با هم یکجا شدند و برای او از هم جدا گشتند (یعنی دوستی شان تا دم مرگ پایدار بود) و مردی که زنی زیبا و مقبول از او طلب همبستری کرد و او گفت: من از خدا می‌ترسم، و مردی که پنهانی صدقه داد، بگونه ایکه دست چپش از آنچه دست راستش انفاق کرده با خبر نشد (یعنی دور از ریا و خاص برای خدا بود) و مردی که در تنهائی خدا را یاد نمود و اشک از چشمانش سرازیر شد» متفق علیه.

س۹۹:- بهترین مسلمانان چه کسی می‌باشد؟

جــ :- پیامبرخداصمی‌فرمایند: «آنکه مسلمانان از دست و زبان او در امان بمانند». متفق علیه

از خداوند میخواهیم تا دست‌های ما را از ظلم و تجاوز بر حقوق دیگران در امان دارد و زبان‌های ما را از غیبت و سخن چینی پاک نگهدارد.

متأسفانه امروز ما مسلمانان از هدایت و رهنمود‌های اسلام دور گشتیم، بخاطر بدست آوردن مال و سرمایه و حفظ جاه و منصب چه ظلمی را بر دیگران روا می‌داریم! ارزش‌های مردم اعم از آبرو، عزت، کرامت مال، جان و... آنان نزد ما قیمتی نداشته بلکه در راه منافع شخصی خویش با دست و زبان سایر مسلمانان را اذیت می‌نمایم.

خداوندا ! دست‌های ما را از تجاوز بر حقوق دیگران حفظ نما.

خداوندا ! زبان‌های ما را از غیبت، سخن چینی، توهین و تحقیر مسلمانان محفوظ گردان.

وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم