پیشگفتار
دانشگاه آکسفورد از بزرگترین و قدیمیترین دانشگاههای بریتانیا است که تقریباً از هفت قرن پیش تأسیس شده و تا به امروز جایگاه و اهمیت خود را حفظ نموده است، و آن دسته از دانشجویان علوم جدید که آن را برمیگزینند، بدان راه مییابند، فقدان یک مرکز اسلامی یا بخشی جهت مطالعات اسلامی در آکسفورد، برخی از اساتید این دانشگاه را برآن داشت تا با تأسیس چنین مرکزی در دانشگاه یا در کنار آن، ضمن تحقق بخشیدن به آمال علاقهمندان به مطالعات اسلامی، بر تعداد آنان بیفزایند، چنین بود که اندیشه مذاکره در این خصوص، و دستیابی به نتیجه مطلوب شکل گرفت.
از حضرت مولانا ابوالحسن علی حسنی ندوی /برای دیدار از آکسفورد و مشارکت در تأسیس چنین مرکزی، دعوت به عمل آمد، و حضرت مولانا هم در انتظار و آرزوی این بود که فرصتی برایش مهیا شود تا در یکی از اماکن مهم غرب، با صراحت ودقت خطاب به نخبگان رهبری فکری و رجال تربیت و ارشاد سخن بگوید و حقایقی را برایشان بیان دارد که خیلی کم اتفاق افتاده تا این حقایق توسط یک مسلمان شرقی در کشوری غربی خطاب به آنان گفته شود و این امر برای ایشان افتخار و توفیق بزرگی به حساب میآمد که – و لو برای یکبار در عمر هم که شده – پیرو اسوه پیامبر اکرم جباشد، چنان که آن حضرت جنامههایی به سوی پادشاهان جهان ارسال داشتند، و جلوتر از همه آنها امپراتور دولت بیزانس روم، هرقل اول بود که او را با این آیه قرآن مورد خطاب قرار دادند: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٦٤﴾[آلعمران: ۶۴] [۱].
بنابراین، زمانی که از طرف مرکز فرهنگی بزرگی چون دانشگاه آکسفورد از ایشان دعوت به عمل آورده شد، وی آن را تحقق یافتن آرزوی خویش دانست و بر آن شد تا این فرصت را که خداوند برای دعوت فراهم نموده، از دست ندهد.
لذا هنگامی که جناب مولانا اطمینان یافت که موضوع تأسیس مرکز اسلامی در آکسفورد موضوعی غیر مشکوک، سالم و هدفمند است، دعوت را پذیرفت. جناب آقای دکتر خلیق احمد نظامی – رئیس فعلی بخش تاریخ دانشگاه اسلامی علیگره، و نائب رئیس سابق این دانشگاه – در رساندن دعوت به حضرت مولانا ندوی /واسطه بود، ایشان دوست علامه ندوی و یکی از بزرگترین نویسندگان و پژوهشگران در زمینه تاریخ اسلام میباشد، و فرزندش آقای فرحان نظامی موضوع مزبور را در دانشگاه آکسفورد مطالعه کرده و در آمادهسازی اندیشه تأسیس مرکز اسلامی با اساتید دانشگاه که پیشاپیش همه استاد د.ج. براونینگ [۲]میباشد، سهمی بوده است.
حضرت مولانا ندوی /در روز ۲۱ / ۲۲ ژوئیه [۳]در حالی که راقم این سطور او را همراهی میکرد، به انگلستان سفر نمود، جلسات شروع شد و تا روز ۲۴ ژوئیه ادامه داشت و با این قرار خاتمه یافت که مرکز اسلامی در آکسفورد در مکانی در وسط دانشکدهها که دانشگاه به چنین مرکزی اهداء نموده بود، تاسیس شود، همچنین مقرر شد این مرکز، مرکزی برای مطالعات اسلامی در سطح جهانی باشد، نیز کاملاً مستقل بوده و هیچگونه ارتباطی به دانشگاه آکسفورد و سایر مؤسسات، حکومتها، گروهها و احزاب نداشته باشد، جز رابطه همکاری علمی و فرهنگی. و این که وابسته به شورای مؤسسان خود باشد که یک سوم اعضای شورا از میان شخصیتهای مسلمان جهان اسلام و یک سوم دیگر به عنوان وکلای دانشگاه توسط خود دانشگاه انتخاب شوند و بعضی از آنها را شورای مؤسسان از میان غیر مسلمانان انتخاب کنند.
در مرحله اول چهار نفر انتخاب شدند که عبارت بودند از حضرت مولانا ندوی/، دکتر استاد خلیق احمد نظامی از هند، استاد بروهی وزیر سابق امور دینی دولت پاکستان، و استاد عامر علی عمیر رئیس دانشگاهی ،که بزودی در عمان تأسیس میشود.
کمیتهای نیز برای تدوین اساسنامه طرح، متشکل از آقایان استاد بروهی و استاد نظامی و استاد عامر تشکیل یافت، همچنین دکتر فرحان به عنوان مدیر مرکز و استاد براونینگ به عنوان دبیر آن تعین شدند.
دکتر براونینگ از حضرت مولانا ندوی /خواسته بود تا مقالهای برای مراسم عمومیای که قرار بود در ۲۲ ژویه جهت زمینهسازی اندیشه [تاسیس] این مرکز و تنویر افکار عمومی برگزار شود، آماده کند و پیشنهاد کرد که موضوع آن «اسلام و غرب» باشد.
مولانا در آخرین روزهای ماه رمضان این مقاله را آماده کرد، با این امید که نهایت استفاده را از این فرصت برده و از این رهگذر آرزویی که از مدتها پیش او را به شبهه انداخته و فکرش را مشغول داشته بود، تحقق یابد و این مقاله محل تحقیق و تفکر علمای غرب و اساتید دانشگاهها و رهبران فکری اروپا و امریکا باشد، لذا مقاله را با شتاب در سه زبان: انگلیسی و عربی و اردو آماده کرد.
مراسم روز جمعه ۲۲ ژونیه، ساعت ده صبح در یکی از سالنهای دانشگاه با حضور جمعی از اساتید دانشگاه، و محققان و پژوهشگران مسلمانی که مشغول فعالیتهای اسلامی بودند برگزار شد، دکتر «براونینگ» بعد از بیان خیر مقدم و خوشامدگویی و شرح نظرات مکتوب خویش، از حضرت مولانا تقاضا کرد قبل از این که متن انگلیسی مقالهاش را قرائت کند، دقایقی به زبان عربی سخن بگوید، تعدادی از تحصیلکردههای عرب و کارکنان سفارتهای عربی و رجال کادر سیاسی در ردیفهای جلویی حاضر بودند، سپس مولانا تشریف آورد و به زبان عربی فصیح سخنرانی کرد که خلاصه سخنان ایشان چنین بود:
پس از حمد و ستایش خداوند و درود بر سرور پیامبران خاتم الأنبیاء ج، فرمودند: سرورانم، مایه سعادت و خوشبختی و افتخار بنده است که در این مناسبت زیبا برای شما به زبان عربی صحبت کنم، زبانی که قرنها پیش تنها وسیله انتقال سرمایه علمی قدیم از جمله علوم حکمت و ریاضیات و طب، از اسپانیای اسلامی عربی به این گوشه از جهان، و زبان رسمی و بین المللی و علمی بوده است، و از با ارزشترین هدایایی که اندلس و جهان عرب به غرب عطا کرد، منطق استقرایی [۴]بود که جایگزین منطق قیاسی و استخراجی [۵]رایج در غرب گردید، این شیوه تحقیق که مبتنی بر تجربه و مشاهده بود، جریان فکری غرب را به طور کلی متحول کرد و پشرفت علم و صنعت و علوم تجربی کاربردی در اروپا مدیون آن است [۶]، ولی امروز چنان روزگاری بر سر ما آمده که حکام و اساتید غرب در کشورهای شرقی اسلامی مان با زبان انگلیسی شان با ما صحبت میکنند، و اینک ما امروز شما را در کشور خودتان با زبان عربی مخاطب قرار میدهیم: ﴿وَتِلۡكَ ٱلۡأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيۡنَ ٱلنَّاسِ﴾[آلعمران: ۱۴۰] [۷].
مقالهای که مولانا آماده کرده بود، ارایه شد و حضار با سکوت و توجه و دقت از آن استقبال کردند، و در پی آن، مقالات دیگری که استاد بروهی و استاد عامر علی عمیر تهیه کرده بودند، ارائه شد و جلسه، با آرامش و وقار و لذت و تحسین خاتمه یافت و حضار مسلمان جهت ادای نماز جمعه به طرف مسجد جامع نزدیکی رهسپار شدند.
دعوتشدگان این نشست در ساختمانهای دانشگاه، خصوصا در دانشکده (مرتن) اقامت داشتند و جلسات نشست در آنجا برگزار میشد، و همچنین ضیافتهایی به احترام میهمانان برپا شد که یکی از آنها طرف نایب رئیس دانشگاه و سه تا از طرف رؤسای سه تا از دانشکدهها بود، و در مراسمهای پذیرایی فرصتهایی جهت تبادل آراء و معلومات میان اجتماع حاضر در نشست، و حاضرین پذیرائیها که از میان اساتید صاحب تخصص علمی دانشگاه بودند، فراهم شد، این دیدار، دیدار واقعاً مفیدی بود و از این بابت که همه شرکتکنندگان ضرورت آمادهکردن اذهان بیگانگان برای فهم صحیح اسلام، و تمییز [تحقیقات] متخصصان واقعی از تحقیقات مستشرقین را خاطر نشان کردند، ممتاز بود و همگی اتفاق نمودند که مرکز، مورد توجه و اهتمام مسلمانان قرار گیرد و دانشگاه نیز در افزایش دانشجویان علاقمند به مطالعات اسلامی از آن استفاده کند.
مولانا ندوی /سه روز را در دانشگاه آکسفورد سپری کرد، سپس از تعدادی از شهرهای انگلستان از جمله لندن، لیدز، لستر، دیورزی، بولتن و نینی تن دیدار به عمل آورد همچنین از گلاسکو در اسکاتلند دیدن کرد، و جناب مولانا در اکثر این شهرها بنا به درخواست اهالی آنها در دانشگاهها و مراکز اسلامی سخنرانی کردند.
این دیدار در ۳۱ ژوئیه خاتمه یافت و ایشان به هند برگشت و در اول آگست به هند رسید و به مسؤلیت خویش در ندوه العلما که وی ریاست آن را به عهده داشت، پرداخت.
سخنرانی مولانا ندوی /در جلسه افتتاحیه نشست، واقعاً یک سخنرانی مؤثر و ارزشمند بود، ایشان در خلال این سخنرانی، ضرورت اهتمام غیر مسلمانان نسبت به فهم اسلام از طریق سرچشمههای اصلی آن، و نیز شناخت ویژگیهای آن که از سایر ادیان آسمانی ممتاز اند را مورد بررسی قرار دادند و توجه حضار را به این نکته جلب نمود که انگلیسیها خصوصاً در شرایطی واقع بوده اند که شناخت اسلام و ویژگیهای عظیم آن که متضمن نجات تمدن غربی از جهت گیری نادرستی که جهان را در معرض فرجام دردناک و سریعی قرار داده، برایشان سهل و آسان بوده است، اما انگلیس با وجود وفور امکانات و داشتن فرصت و با توجه به سیطرهاش بر سرزمینهای وسیعی از جهان اسلام، در این مورد قصور ورزیده همانگونه که فرزندان این کشورهای اسلامی در گفتگوی مؤثر و مفید با انگلیس ،در زمینه نزدیککردن ارزش اسلام و جایگاه رهبری سازنده آن به اذهان آنان، کوتاهی کردهاند.
محمد رابع حسنی ندوی
رئیس «مجمع اسلامی علمی»
ندوة العلماء لکهنو (هند)
۲۵ شوال سال ۱۴۰۳ هجری
[۱] «بگو: ای اهل کتاب! به سخنی روی بیاورید که میان ما و شما یکسان است؛ اینکه جز الله را پرستش نکنیم و هیچ چیزی را شریکش نسازیم و برخی از ما، برخی دیگر را به جز الله در جایگاه ربوبیت قرار ندهیم. اگر سرپیچی کردند، بگویید: شما گواه باشید که ما مسلمانیم». [۲] D.G.Brownning. [۳] این سفر به سال ۱۹۸۳ میلادی صورت گرفت – «مترجم». [۴] Inductive Logic [۵] Logic Deductive [۶] لیون Gustave Lebon میگوید: «مردم قاعده تجربه و مشاهده (منطق استقرایی) را که اساس تحقیق علمی نوین میباشد، به «باکون» Francis Bacon نسبت میدهند، ولی امروز باید اعتراف کرد که این شیوه همهاش از ابداعات عربها است». [۷] «و ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان مردم میگردانیم». بسم الله الرحمن الرحیم