جایگاه سنت در دین
حال بصورتی فشرده و گذرا به نقش سنت و علاقه مباشر آن با قرآن کریم اشاره میکنیم تا اهمیت سنت و جایگاه آن بیشتر برای دوستان روشن گردد:
۱- قرآن کریم در بسیاری موارد احکام شریعت را بصورتی مجمل بیان میکند، و این سنت پیامبر خداست که تفصیل و شرح آنها را بیان میدارد: مثلا قرآن بصورت اجمالی میگوید: نماز بر پا دارید، زکات بدهید، روزه بگیرید، و...
این سنت پیامبر اکرم جاست که به ما نحوه نماز خواندن، و تعداد رکعات و وقتهای پنجگانه آن، و سایر تفاصیل نماز و روزه و زکات و سایر معاملات را میآموزاند. پیامبر خدا جفرمودند: «صَلُّوْا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي» (بخاری) «نماز بر پا دارید درست بصورتی که مرا دیدید که نماز میخوانم».
ابن مبارک آورده است: روزی مردی به صحابی پیامبر ج؛ عمران بن حصین روی کرده گفت: تنها از قرآن برای ما بگو، و از سنت هیچ برایمان نگو! آن صحابی از کوچکی عقل آن مرد حیرتزده شده به او گفت: واقعا تو مرد احمقی هستی! آیا در کتاب خدا دیدهای که نماز ظهر چهار رکعت باشد و در آن با صدای پست قراءت بخوانی؟!
سپس در مورد نماز و زکات و مواردی دیگر نیز چنین گفت، سپس به او گفت: آیا تفصیل و شرح اینها را در کتاب خدا مییابی؟! کتاب خدا بصورت اجمالی بیان داشته و سنت پیامبر خدا آن را شرح داده است [۱].
۲- قرآن در مواردی احکام شریعت را بصورت عموم مطرح میکند، و تخصیص آن را به عهده سنت میگذارد. قرآن میگوید که فرزندان از والدین ارث میبرند، و سنت قاتل را از ارث بردن محروم میکند. قرآن برای برقراری امنیت جامعه به بریدن دست دزد فرمان میدهد و سنت قیمت چیز دزدیده شده، و مقدار دستی که باید بریده شود را مشخص میکند.
۳- چه بسا در فهم برخی آیات سوء تفاهمی ایجاد میشود، که سنت آن را تصحیح میکند.
وقتی خداوند متعال فرمودند: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢﴾ [الأنعام: ۸۲] «آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به ستمی نیالودند ایمنی آنهاراست و هم آنها حقیقتا هدایت یافتهاند».
مؤمنان را وحشت برداشت که همه انسانها حداقل اگر به کسی دیگر نه، گاهی به خود ظلم میورزند. پیامبر اکرم جاین فهم را تصحیح نموده فرمودند: ظلم در این آیه شرک ورزیدن به خداوند متعال است.
۴- و چه بسا پیامبر جاحکام و دستوراتی را که قرآن بدانها اشاره نکرده است، را برای مسلمانان وضع میکند. مثلا؛ قرآن از محارمی که ازدواج با آنها درست نیست، سخن گفته، و حرفی از خاله و عمهی زن نزده، سنت این مورد را به عنوان قانون و تشریع مستقلی به مؤمنان امر میکند که جایز نیست مردی در یک زمان خانمی و خالهاش و یا عمهاش را به عقد ازدواج درآورد!
و سنت قانون برابری تحریم همشیری با تحریم نسب را وضع کرده است: «يَحْرُمُ مِنَ الرَّضَاعَةِ مَا يَحْرُمُ مِنَ النَّسَبِ» (رواه البخاری).
و سنت بسیاری دیگر از قوانین شرعی چون زکات فطر و حرام بودن گوشت الاغ و حیواناتی که ناب (نیش) دارند را بصورت کاملا مستقل وضع کرده است.
با توجه به آنچه عرض شد ما در دین خود نمیتوانیم افرادی با پلاکارد «قرآنی» داشته باشیم، بلکه شعار و محتوای دین عبارت است از قرآن و سنت.. کتابی که از آسمان آمده و معلم و استادی که خداوند او را برای رساندن و شرح کتاب خود تربیت و راهنمایی نموده است. نامه و پیک آسمان هردو با هم اساس شریعت خداوند میباشند. و یکی بدون دیگری نمیتواند معنا و مفهومی داشته باشد..
انتظار میرود دوستانی که در میانه راه ماندهاند، باز خورجین معرفت برگیرند و با همت و جرأتی که از زیر بار خرافات تشیع صفوی توانست آنها را نجات دهد راهشان را ادامه دهند تا به سر منزل سعادت، بدانجایی که رسول پاک پروردگار نقش پای خود را نهاده برسند...
[۱] وروى ابن المبارك عن عمران بن حصين أنه قال لرجل: إنك رجل أحمق أتجد الظهر في كتاب الله أربعا لا يجهر فيها بالقراءة! ثم عدد عليه الصلاة والزكاة ونحو هذا ثم قال: أتجد هذا في كتاب الله مفسرا! إن كتاب الله تعالى أبهم هذا وإن السنة تفسر هذا.