گفتار ابن تیمیه /دربارهی قاتلین حسین س
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: و اما مسألهی جواز دعای خیر برای شخصی و نفرینکردن او بسط و شرح آن را باید در باب جنائز جستجو کرد؛ زیرا مردگان مسلمان چه نیکوکار و چه بدکار بر آنها نماز خوانده میشود اگر چه فاجر و بدکار را هم میتوان به صورت تعیین با عموم لعن کرد ولی بهتر آن است که به صورت عموم لعن شود و من به این صورت به «بولای» فرماندهی مغولی هنگامی که در فتنهی بزرگ وارد دمشق شدند پاسخ دادهام و در بین من و او مباحثات و پرسش و پاسخهایی صورت گرفت از جمله سؤالهایی که او از من پرسید این بود که نظر شما در مورد یزید چیست؟ گفتم: به او دشنام نمیدهیم و او را دوست هم نداریم؛ زیرا مردی نیکوکار و صالح نبوده تا دوستش داشته باشیم و ما هم به هیچ مسلمان معینی سب و دشنام نمیدهیم. گفت: آیا او را لعن نمیکنید؟ مگر او مردی ستمگر نبوده؟ مگر او حسین را به قتل نرسانید؟ در پاسخ او گفتم: ما هنگامی که ستمکاران نزدمان یاد میشوند مانند حجاج و امثال او چنان میگوئیم که خدا در قرآن گفته است: ﴿أَلَا لَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ﴾[هود: ۱۸]. «هان! نفرین خدا بر ستمگران باد!». و ما دوست نداریم که هیچ شخص معینی را لعن کنیم اگر چه برخی از علماء لعن را به صورت تعیین کردهاند و این مسألهی است که اجتهاد در آن جائز است اما آنچه که گفتیم: نزد ما خوبتر و نیکوتر است.
ولی آن کسی که حسین را کشت یا کمک به کشتن او کرد یا به این کار رضایت داد لعنت خدا و ملائکه و تمام مردمان بر او باد، و خداوند هیچ چیزی را از او نپذیرد.
گفت: آیا اهل بیت را دوست دارید؟ گفتم: محبت ایشان نزد ما لازم و واجب است و پاداش هم دارد چون در صحیح مسلم از زید بن ارقم روایت شدهاست که گفت: پیامبر جدر (غدیر خم) -مکانی است بین مکه و مدینه- برای ما سخنرانی فرمود و گفت: «ای مردم! من دو چیز گرانمایه در میان شما بجا میگذارم، نخست: کتاب خدا، قرآن را یاد کرد و مرا بر آن تشویق فرمود سپس فرمود عترت و آل بیت و خانوادهام. خدا را به نسبت خانواده و آل بیتم به شما یادآوری مینمایم (و حقوق آنان را ضایع نکنید) دو بار این را تکرار نمود.
من به آن فرماندهی مغولی گفتم: ما در نمازهایمان در هر روز میگوئیم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ». «خدایا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، چنانکه بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، تو ستایششده و بزرگواری».
مغولی گفت: چه کسی اهل بیت را دوست ندارد و با آنان دشمنی میورزد؟
گفتم: هر که با آنان دشمنی ورزد و آنان را دوست نداشته باشد لعنت خدا و ملائکه و تمام مردمان بر او باد! و خداوند هیچ چیزی را از او نپذیرد.
سپس به آن مغولی گفتم: چرا در حالی که خود تاتاری است در مورد یزید از من سؤال نمود؟ گفت: چون به او گفتهاند: مردم دمشق «نواصب» هستند و با آل بیت دشمنی میکنند من هم با صدای بلند گفتم: کسی که این را گفته دروغ میگوید و هرکسی که این را به شما گفته است لعنت خدا بر او باد! قسم به خدا در میان مردم دمشق «نواصب» وجود ندارد و من هیچ «ناصبی» [۱۴]را در بین آنها نمیشناسم و اگر کسی علی را مذمت کند و حقش را ضایع نماید مسلمانان علیه او قیام میکنند. اما در گذشته هنگامی که بنی امیه فرمانروا بودهاند برخی از آنان با علی دشمنی و مخالفت میکردند و او را دشنام میدادند ولی امروزه هیچ یکی از آنها باقی نماندهاست [۱۵].
[۱۴] فرقهای که با امیرالمؤمنین علی و آل بیت دشمنی میکردند. [۱۵] مجموع الفتاوی: ۴/۴۸۷. نگاه: ابن تیمیه لم یکن ناصبیا، تألیف سلیمان خراشی، ص۷۲-۷۳.