بیان آنچه از مساجد مدینه زیارت آن جایز و غیر جایز است

فصلی: درباره‌ی زيارت و احکام و آداب آن

فصلی: درباره‌ی زيارت و احکام و آداب آن

زیارت مسجد پیغمبر ـ قبل از مراسم حج یا بعد از آن ـ سنت است چون در صحیحین (بخاری و مسلم) آمده که ابوهریره سگوید، رسول الله صفرموده است: «صَلاةٌ فِي مَسْجِدِي هذا خَيْرٌ مِنْ الْـفِ صَلاةٍ فِيما سِواهُ إلاَّ الْـمَسْجِدَ الْـحَرامَ» [متفق علیه]. «یک نماز در مسجد من ثوابش برابر هزار نماز در سایر مساجد جز مسجد الحرام است».

از ابن عمر بمنقول است که رسول الله صفرمود: «صَلاةٌ فِي مَسْجِدِي هذا أفْضَلُ مِنْ الْـفِ صَلاةٍ فِيما سِواهُ إلاَّ الْـمَسْجِدَ الْـحَرامَ» مسلم و از عبدالله بن زبیر م گوید: رسول الله فرمود: «صَلاةٌ فِي مسجِدِي هذا أفضلُ مِن ألفِ صَلاةٍ فِيما سِواهُ إلاَّ الْـمسجَد الْـحرامَ، وَصَلاةٌ فِي مسجِدِ الْـحرامِ أفْضَلُ مِنْ مِأئةِ صَلاةٍ فِي مسجدِي هذا». [أخرجه أحمد وابن خزيمه وابن حبان عن جابر س]. «یک نماز در مسجد من این، بهتر است از هزار نماز در سایر مساجد جز مسجد الحرام، و یک نماز در آن برابر صد نماز در مسجد من است».

و در روایت جابر با اختلاف اندکی با روایت قبل آمده است «صَلاهٌ فِي مَسْجِدِي هذا أفْضَلُ مِن صَلاةٍ فِيما سِواهُ إلاَّ الْـمَسْجِدَ الْـحَرامَ وصَلاةٌ فِي الْـمَسْجِدِ الْـحَرامِ أَفْضَلُ مِنْ مِأئةِ الْـفٍ فِيما سِواهُ» [أخرجه أحمد وابن ماجه]. «یک نماز در مسجد من بیشتر از هزار نماز در سایر مساجد ـ جز مسجدالحرام ـ است و یک نماز در مسجدالحرام معادل یکصد هزار نماز در سایر مساجد است».

و احادیث فراوان در این زمینه وجود دارد.

وقتی که زایر به مسجد رسید سنت است پای راست را وارد مسجد کند وبگوید «بِسْمِ اللهِ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ أعُوذُ بِاللهِ الْـعَظِيمِ وَبِوَجْهِهِ الْـكَرِيمِ وَسُلْطانِهِ الْـقَدِيمِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ اَلّلهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِك».

چنانکه به هنگام وارد شدن به هر مسجدی سنت است این دعا را بخواند و دعای مخصوصی برای زیارت مسجد النبی صوجود ندارد.

ترجمه: «بنام خدا، درود و سلام بر رسول خدا، به خداوند عظیم و روى گرامى [كه لایق جلالش است] و قدرت قدیم و أزلى او پناه می‌برم از شر شیطان طرد شده، پروردگارا درهای رحمت خویش را بر من بگشا».

بعد دو رکعت نماز سنت می‌خواند و بعد از آنها دست دعا و راز و نیاز با خداوند به سوی آسمان بلند می‌کند و برای خیر دنیا و آخرت خویش دعا می‌کند و اگر این نماز را در حوزه‌ی روضه شریفه بخواند افضل است چون رسول الله صفرموده است: «ما بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْـجَنَّةِ». «فاصله‌ی میان خانه و منبر من باغی از باغهای بهشت است».

بعد از اتمام دو رکعت نماز به زیارت قبر رسول خدا صو دو رفیقش ابوبکر و عمر بمی‌پردازد. رو به سوی قبر پیامبر صمی‌‌ایستد و با صدای پایین می‌گوید «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ». أبوداود به اسناد صحیح. «سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد ای رسول خدا».

از ابوهریره سگوید رسول الله صگفت: «ما منْ أحدٍ يُسلمُ عَلَيَّ إلاَّ ردَّ اللهُ عليَّ رُوحِي حتَّى أردَّ عَليهِ السَّلامَ».

و اگر زایر در سلامش بگوید «السلامُ عليكمَ يا نبيَّ اللهِ، السلامُ عَلَيْكَ يا خِيرَةَ اللهِ مِنْ خلقهِ، اَلسلامُ عَليكَ يا سَيدَ الْـمرسلينَ، وَإمامَ المتقينَ، أشهدُ أنَّكَ قدْ بَلَّغْتَ الرِسالَةَ، وَأدَّيْتَ الأمانةَ، وَنصحْتَ الأمَّةَ، وَجاهدْتَ فِي اللهِ حقَّ جِهادهِ». هیچ اشکالی ندارد.

ترجمه: «احدی بر من سلام نمی‌کند مگر اینکه خداوند روح مرا به من باز می‌گرداند تا جواب سلام او را بدهم»... سلام بر تو ای پیغمبر خدا، سلام بر تو ای بهترین مخلوق خدا، سلام بر تو ای پیشوای پیغمبران، و امام پرهیزکاران، گواهی می‌دهم که تو رسالت خود را ابلاغ، و امانت خود را ادا، و امت را نصیحت و در راه حق به بهترین شیوه جهاد کردی».

لازم به ذکر است که گفتن این کلمات هیچ اشکالی ندارد چون همه‌ی این اوصاف در رسول خدا ص وجود دارند، و فرد زایر با این کلمات بر رسول خدا ص درود می‌فرستد و برای او دعا می‌کند و در شریعت مقرر است که جمع میان صلاه و سلام بر او جایز است چون خداوند می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا[الأحزاب: ۵۶]. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر او درود و سلام بفرستید».

بعد بر ابوبکر و عمر سلام می‌کند و برای آنها دعا و طلب رضوان می‌نماید.

عبدالله بن عمر ببه هنگام سلام بر پیغمبر صو دو رفیقش غالباً از این صیغه تجاوز نمی‌کرد. «سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای ابوبکر، سلام بر تو ای پدر» بعد برمی‌گشت. قابل توجه اینکه، زیارت قبور تنها برای مردان مشروع و جایز است، و زیارت قبرها (هیچ قبری) برای زنان جایز نیست چون در حدیث آمده است «لعنَ زَوَّاراتُ الْـقُبُورِ مِنَ النِّساءِ وَالْـمتخذينَ عليْها الْـمَساجِدَ والسُرُجَ».

نفرین خدا بر زنان زیارت کننده‌ی قبور و بر کسانی که مساجد روی آنها می‌سازند و آنها را چراغانی می‌کنند.

اما قصد مدینه، به نیت ادای نماز در مسجد رسول الله صو خواندن دعا در آنجا و امثال این امور از اعمالی که در همه‌ی مساجد جایز و مشروع است، برای مردان و زنان مشروع و جایز است چون احادیث صحیحه در این زمینه وجود دارد چنانچه گذشت.

برای زایر سنت است نمازهای پنجگانه را در مسجد رسول الله صبخواند و با استفاده از فرصت فراهم شده ذکر و دعا و نماز سنت فراوان انجام دهد چون در این اعمال اجر فراوان وجود دارد.

سنت است که فرد زائر در روضه‌ی شریفه نماز سنت فراوان بخواند زیرا در فضل آن احادیث صحیح آمده است که ذکرش رفت از جمله «ما بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْـجَنَّةِ». «مکان و فاصله‌ی میان منزل و منبرم باغی از باغهای بهشت است».

اما نمازهای واجب برای افراد زایر و غیر زایر حکم دیگری دارد و آن اینکه باید به سوی آن بشتابند و در حد توان سعی کنند در صف اول جای بگیرند زیرا ثواب بیشتر در هر چه زودتر به مسجد آمدن و در جای خود مستقر شدن است و ترغیب بر صف اول در احادیث صحیح آمده است مانند فرموده پیغمبر ص«لَوْ يَعلمُ الناسُ ما فِي النِداءِ وَالصَّفِ ثمَّ لَمْ يَجدُوا إلاَّ أَنْ يَسْتَهِمُوا عَليهِ لاسْتَهَمُوا عليه». [متفق علیه]. «اگر مردم می‌دانستند در اذان و قرار گرفتن در صف اول چه ثوابی وجود دارد بعد چاره‌ای جز قرعه کشی نمی‌یافتند، حتماً روی آن اقدام به قرعه کشی می‌نمودند».

و خطاب به اصحاب فرمود: «تَقَدُّمُوا فَأَتِّموا بِي، وَليَأْتَمَّ بكمُ منْ بَعدكُمْ وَلا يَزالُ الرجُلُ يتَأخَّرُ عَنِ الصّلاةِ حتّى يُؤخِّرهُ اللهُ». [مسلم]. «به جلو بیایید به من اقتدا کنید، و آنهایی که بعد از شما می‌آیند به شما اقتدا کنند، و انسان هرچه بیشتر نماز را به تأخیر می‌اندازد تا اینکه خداوند نیز، او را به تأخیر خواهد انداخت».

ابوداود به سند صحیح از عایشه لروایت می‌کند که رسول الله صفرمود: «لا يزالُ الرجُلُ يَتأخَّرُ عنِ الصَّفِّ الْـمتقدِّمِ حتّى يُؤخرَهُ اللهُ فِي النّارِ». «مرد همواره از صف اول عقب می‌ماند تا به جای می‌رسد که خداوند او را در آتش به تأخیر خواهد انداخت (مهلت زمان طولانی در آن خواهد ماند)».

و از رسول الله صبه ثبوت رسیده که به اصحابش می‌فرمود: «أَلا تصّفونَ كَما تَصُفُّ الْـمَلائِكَةُ عندَ رَبِّها. قَالُوا: يا رَسولَ اللهِ! وَكيْفَ تصفُّ الْـملائكَةُ عِنْدَ رِبِّها؟ قالَ: يُتِمُّونَ الصُفُوفَ الأُوَلَ وَيَتراصّونَ فِي الصَّفِ». [مسلم]. «آیا همچون ملائکه که در خدمت پروردگارشان صف می‌بندند به صف نمی‌شوید. عرض شد ای رسول الله ملائکه نزد پروردگارشان چگونه به صف می‌شوند، فرمود: صف اول را تمام می‌کنند و در صف محکم به هم پیوسته می‌شوند».

احادیث در این زمینه فراوانند و شامل مسجد رسول صو غیر آن می‌شوند، از پیغمبر صبه ثبوت رسیده که یاران خود را به طرف راست صفها تشویق می‌کرد و معلوم است که منظور از طرف راست صف در مسجد او مکانی است خارج از روضه با توجه به این معلوم است که، توجه کردن به صف اول و طرف راست صفوف مقدم بر توجه به روضه شریفه است و محافظت بر این دو مکان (جهت ادای نماز در آنها) مقدم بر محافظت بر نماز در روضه است و این امر برای کسیکه در احادیث وارده در این زمینه تأمل ورزد بس روشن و واضح است.

و توفیق تنها از سوی خدا.

هیچ احدی حق نـدارد بـه هنگام زیارت مسجـد رسول الله صحجره (محل دفن رسول الله ص) را مسح کند یا ببوسد یا به طواف آن برخیزد چون چنین اعمالی از سلف نقل نشده است بلکه بدعتی است منکر.

همچنین برای هیچ احدی جایز نیست حاجتی از رسول الله صدرخواست کند، یا از وی بخواهد بلای از او دفع نماید، یا مریضی شفا دهد یا ... چون چنین چیزهای جز از خدا، از هیچ احدی طلب نمی‌شوند، و درخواست این امور از مردگان شرک بخدا تلقی، و عبادت برای غیر خدا محسوب می‌گردد... و این در حالی است که دین اسلام بر دو اصل بنا نهاده شده است.

۱- هیچ احدی ـ غیر از خدا ـ نباید مورد پرستش واقع گردد.

۲- عبادت خدا باید طوری ادا شود که خدا و رسول صآنرا مشروع و جایز دانسته‌اند.

و معنای شهادتین «أشهد أن لا إله إلاَّ الله وأنَّ محمداً رسول الله» همین است.

همچنین برای هیچ احدی جایز نیست شفاعت را از رسول الله صطلب کند. [مثل اینکه بگوید: ای رسول الله، یا ای شیخ فلان، فلان کس یا چیز را شفیع من قرار ده] چون شفاعت ملک خدا است، و جز از او خواسته نمی‌شود، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِيعٗا[الزمر: ۴۴]. «بگو شفاعت با همه‌ی انواع و اقسامش تنها مخصوص خداوند است».

پس باید به هنگام شفاعت خواهی بگویی: «اَلَّلهُمَّ شَفِّعْ فِيَّ نَبِيِّكَ، اَلَّلهُمَّ شَفِّعْ فِيّ مَلائِكَتَك وَعِبادَكَ الْـمُؤْمِنِينَ، اللَّهُمَّ شَفِّعْ فِيَّ أَفْراطِي». «خداوندا، پیغمبرت را در حق من شفیع قرار بده، خداوندا، ملائکه‌‌های خود را در حق من شفیع قرار بده، بندگان مؤمنت را در حق من شفیع قرار بده، خداوندا، ضایعات و نوزادهای از دست رفته را شفیع من قرار بده».

و اما مردگان: بهیچ وجه چیزی از ایشان درخواست نمی‌شود نه شفاعت نه غیر آن، خواه پیغمبران باشند یا غیر پیغمبران، چون این عمل مشروع نیست و عمل اموات و مردگان قطع گردیده مگر در مواردی که شرع استثنا کرده است.

و در صحیح مسلم به روایت از ابوهریره سآمده است که پیغمبر صفرمود: «إذا ماتَ ابنُ آَدَمَ انْقَطَعَ عملُهُ إلاَّ منْ ثَلاثٍ: صَدقَةٍ جاريةٍ، أوْ علمٍ يُنتَفَعُ بِهِ أوْ وَلَدٍ صالِحٍ يَدْعُو لَهُ». «اگر فرزند آدم از دنیا رفت عملش قطع می‌گردد مگر در سه مورد، صدقه‌ی جاریه، علمی که نفعش ادامه می‌یابد و فرزند صالح که برای او دعا می‌کند».

طلب شفاعت از پیغمبر صتنها در زمان حیات مبارک او و در روز قیامت جایز است. چون در این دو حالت بر آن قدرت دارد و می‌تواند از خداوند بخواهد خواسته‌ی او را برآورد، در دنیا معلوم است و مخصوص رسول الله صنیست بلکه برای پیغمبر و غیر او عمومیت دارد، مسلمان می‌تواند به برادر مسلمان خود بگوید در مورد فلان چیز و فلان چیز نزد خداوند برایم شفاعت کن (یعنی برایم دعا کن) و شخص می‌تواند خواسته او را از خدا بخواهد و برای برادرش شفاعت کند اما به شرطی که شیئی خواسته شده جزو مسائلی باشد که خداوند آنها را مباح کرده است.

اما در روز قیامت هیچ احدی حق شفاعت ندارد مگر به اذن خداوند چنانکه می‌فرماید: ﴿مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦ[البقرة: ۲۵۵]. «چه کسی (بخود جرئت می‌دهد] نزد او شفاعت کند مگر به اذن و اجازه‌ی او».

و اما حالت مرگ: مرگ یک حالت ویژه است که مقایسه‌ی آن با حال انسان قبل از مرگ، و با حالت بعد از زنده شدن جایز نیست چون در حالت مرگ عمل فرد مقطوع است و شخص در گرو اعمال خویش است، مگر در چند مورد که شارع آنها را مستثنی فرموده که بعد از مرگ نیز مرده را سود می‌رسانند و قطع نمی‌شوند، اما معلوم است که طلب شفاعت از مردگان جزو مستثنیات شارع نیست، و ملحق نمودنش به این موارد جایز نمی‌باشد. البته هیچ شکی در این نیست که رسول صبعد از مرگ، و در حیات برزخی هم، از حیاتی برتر از حیات شهدا برخوردار است، اما این حیات از جنس حیات قبل از مرگ و بعد از زنده شدن نیست، حیاتی است که حقیقت و کیفیت آن را جز خداوند هیچ احدی نمی‌داند از این روست که در حدیث شریف آمده است: «ما مِنْ أحَدٍ يُسَلِّمُ عَلَيَّ إلاَّ رَدَّ اللهُ عَلَيَّ رُوحِي حَتَى أرُدَّ عَلَيْهِ السّلامَ». «هیچ احدی بر من سلام نمی‌کند مگر اینکه خداوند متعال روح مرا به سوی (جسم) باز می‌گرداند تا جواب سلام او را بدهم».

این حدیث بوضوح دلالت می‌کند که رسول الله صمرده است و روحش از بدنش جدا شده، اما روحش به بدن بازگردانده می‌شود، نصوص دال بر مرگ او در قرآن و سنت معلوم و امری است متفق علیه میان اهل علم. اما این امر مانع از حیات برزخی او نمی‌شود چنانکه مرگ شهید مانع از حیات برزخی او نمی‌شود در قرآن کریم آمده است ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ ١٦٩[آل‌عمران: ۱۶۹]. «گمان مبر آنهایی را که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند، بلکه آنها زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند».

بدین سبب سخن در این زمینه را بسط دادیم چون نیاز بدان فراوان است و افراد بسیاری از این باب در اشتباه واقع می‌شوند، و دعوت به شرک و عبادت مردها می‌نمایند. از خداوند متعال خواهانیم ما و جمیع مسلمانان را از هر چه مخالف شرع است محفوظ نماید. والله اعلم.

اما آنچه که برخی از زائران انجام می‌دهند مانند بلند کردن صدا و طول دادن قیام در کنار قبر رسول الله صخلاف شرع است، چون خداوند متعال مسلمانان را از بانگ برآوردن، و صدا را فوق صدای رسول الله صبلند کردن منع فرموده است و به آنها دستور می‌دهد صدای خود را در حضور او پایین آورند.

خـداوند متعال می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٢ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصۡوَٰتَهُمۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱمۡتَحَنَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ لِلتَّقۡوَىٰۚ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٌ عَظِيمٌ ٣[الحجرات: ۲-۳]. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید صدای خود را بلندتر از صدای پیغمبر در نیاورید و به تندی با وی حرف نزنید مانند حرف زدن برخی از شما با برخی، نکند اعمالتان هدر رود و شما متوجه نشوید. آنهاییکه صدای خود را نزد رسول الله صپایین می‌آورند کسانی هستند که خداوند دلهای آنان را برای تقوا امتحان کرده است برای ایشان هست مغفرت و اجری بس بزرگ».

و اما نهی از طول دادن ایستادن در کنار روضه‌ی مطهره و تکرار سلام در کنار آن، باعث ازدحام جمعیت و کثرت سر و صدا و ارتفاع اصوات در کنار قبر او صمی‌شود و این امر مخالف روشی است که خداوند برای مسلمانان در آیات گذشته بیان داشته است، زیرا او در حال مرگ و زنده بودن شایسته‌ی احترام است، لذا برای مسلمان جایز نیست در کنار قبر او عملی انجام دهد که مخالف ادب اسلامی تلقی شود.

آنچه که برخی از زائران انجام می‌دهند مانند دعا در کنار قبر و رو به آن، و دست بلند کردن بهنگام دعا، خلاف عملکرد سلف صالح، اصحاب و پیروان به نیکوی ایشان است بلکه جزو بدعت بشمار می‌رود. رسول الله صفرموده است: «عَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْـخُلَفاءِ الرّاشِدِيْنِ الْـمَهْدِيِينَ مِنْ بَعْدِي، تَمَسَّكُوا بِها، وَعضّوا عَليْها بِالنَّواجِذِ، وَإيّاكمْ وَمُحَدَثاتِ الأمُورِ فَإِنَّ كُلَّ مُحْدثةٍ بِدعَةً، وكُلُ بِدعَةٍ ضَلالَةٌ». [أخرجه أبوداود والنسائي باسناد صحيح]. «بر شماست سنت من و سنت خلفای راشدین مهدیین پس از مرا پیروی کنید، با دندان بر آن گاز بگیرید و شما را از امور محدثه (بدعتها) برحذر می‌دارم زیرا هر محدثی بدعت، و هر بدعتی گمراهی است». و می‌فرماید: «مَنْ أحْدَثَ فِي أمْرِنا هذا ما لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ» [بخاری و مسلم]. «هر کسی در امر ما این (دین) چیزی (بدعتی) بیافریند که از آن نیست آن چیز مردود است».

و در روایت دیگری از مسلم آمده است: «مَنْ عَمِلَ عَمَلاً لَيْسَ عَليهِ أمْرُنا فَهُوَ رَدٌّ» «هر کس عملی انجام دهد که امر ما بر آن نباشد، آن عمل مردود است».

علی بن حسین موسوم به زین العابدین بمردی را در کنار قبر رسول الله صمشاهده کرد که مشغول دعا بود او را از این عمل بازداشت و گفت: گوش کن حدیثی را برایت بازگو کنم که آنرا از پدرم او هم از جدم. او هم از رسول الله صشنیده است رسول الله صفرمود: «لا تَتَّخِذُوا قَبْرِي عِيداً، وَلا بُيُوتَكُمْ قُبُوراً، وَصَلُّوا عَلَيَّ، فَإِنَّ تَسْلِيَمكُمُ يَبْلُغُنِي أَيْنَما كُنْتُمْ». [أخرجه الحافظ محمد بن عبدالواحد الـمقدسي في كتابه «الأحاديث الـمختاره»]. «قبر مرا بعنوان عید (مکانی که پى یا پى به زیارت گرفته شود) مگیرید، و خانه‌های خود را به قبر تبدیل نکنید، و بر من درود و سلام بفرستید، كه هر جا باشید درود شما به من خواهد رسید».

آنچه برخی از زائران به هنگام ادای سلام بر رسول الله صانجام می‌دهند مانند قرار دادن دست راست بر چپ روی سینه، یا زیر آن مانند حالت نماز خواندن، این هیئت بهنگام سلام بر او جایز نیست، و همچنین ادای چنین حرکاتی به هنگام سلام بر بزرگان و پادشاهان جایز نمی‌باشد، چون شکل و هیئت ذلت وخضوع و عبادت را می‌نمایاند که جز برای خدا جایز نیست. چنانکه حافظ ابن حجر /در «فتح الباری» به نقل از علما بر این مطلب تأکید ورزیده است، و این مطلب برای اهل تأمل و دقت واضح و روشن است، و هدف او تبعیت از هدایت سلف صالح بوده است. لیکن کسیکه تحت تأثیر تعصب و پیروی از هوا و تقلید کورکورانه، و سوءظن نسبت به دعوتگران به سوی روش سلف صالح، واقع شود. از خداوند خواهانیم او را هدایت و توفیق عنایت کند و ایثار حق بر او را برای او و خودمان خواهانیم چرا که او (سبحانه وتعالی) بهترین کسی است که باید از او درخواست شود.

همچنین آنچه برخی از انسانها انجام می‌دهند مانند ادای سلام بر سول الله صاز دور، و تحریک لبها به هنگام سلام و دعا، همه‌ی اینها داخل بدعت و مستحدثات است، و هیچ مسلمانی حق ندارد چیزی را بر دین خویش بیفزاید که خداوند بدان اجازه نداده است، و در صورت افزون آن، از جفا و خیانت نزدیک‌تر است تا موالات و صفا. امام مالک /این اعمال و امثال آنرا انکار کرده و می‌گوید «آخر این امت تنها بوسیله‌ی چیزی اصلاح می‌شود که ابتدا و اول آن بدان اصلاح شده است».

و آنچه که روشن و معلوم است اینکه، سیر و حرکت بر برنامه پیغمبر و خلفای راشدین و اصحاب بزرگوار و تابعین به احسان آنان باعث اصلاح این امت گشت. هم اکنون نیز اصلاح حال امت در گرو حرکت بر این راه و تمسک به آن است.

خداوند مسلمانان را بسوی چیزی که سعادت و عزت و نجاتشان در دنیا و آخرت، در آن است هدایت و توفیق بدهد، او کریم و بخشنده است.