مقدمه
عید قربان یا خاطره بزرگترین از خود گذشتگی و فداکاری میآید تا تاریخ بشریت را به ابراهیم بزرگ یادآور شود..
دهم ذیالحجة هرسال به پاس ابراهیم بزرگ همه مؤمنان را به حرکت درمیآورد.
گویا جهان و جهانیان به یک آن ندا میزنند: سلام بر تو بادا ای ابراهیم بت شکن...
حاجیان از عرفات بازگشته خاطره سربریدن تنها جگر گوشه و فدا کردن او برای خدای را در اذهان زنده میکنند.
تو گویی ابراهیم است که هر سال در مکه ظهور میکند تا تنها جگر گوشه عزیزش، آرزویی که پس از سالیان دعا و نیایش چشمانش را روشن، دلش را شاد کرده بود،.. تنها عصای پیریش.. عزیزتر از جانش را برای خدا و تنها خدا قربانی کند..
خاطره ابراهیم همه ساله در دهم ذی الحجه به دنیا میآید تا بشریت را از خواب غفلت بیدار سازد..
گویا خاطره ابراهیم زنگ بیدار باشی است در گوش عالم...
ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز
کاشانهی ما رفت بتاراج غمان خیز
ای بندهی خاکی تو زمانی تو زمینی
صهباییقیندرکش و از دیرگمانخیز
ازخوابگرانخوابگرانخوابگرانخیز
از خواب گران خیز
ابراهیم همه ساله بین مسلمانان و مؤمنان به حق میآید تا بدانها پیامهایی دهد...