مقدمه مؤلف
حمد و سپاس سزاوار خدایی است که ما را به اسلامِ مقدس راهنمایی نمود و به سبب نورهای هدایتگر خود، به ما ارزش بخشید و دینش را عامل تزکیه قلبها قرار داد و به نورهای خود نفسها را منور گردانید.
درود و سلام بر برگزیدهای که برای جهانیان مایۀ رحمت است تا آیات پروردگار را بر ما بخواند و ما را «تزکیه» دهد، و کتاب و حکمت را به ما بیاموزد. پس رحمت و برکات خدا بر او، و همچنین بر یاران برگزیده و آل نیکوکارش و کسانی باد که به نیکویی از آنان پیروی کرده و میکنند.
بهترین چیزی که همّتهای عالی و نفسهای پسندیدهرو به سوی آن میگذارند، تهذیب ارواح و تزکیه آنها است تا آنها را از آلودگیهای شرک، گناه و معصیت نجات داده وبا علوم، گفتار و رفتارهایی که موجب مبارکی روح و روان میشود به یاری آنها بشتابد.
این هم مسؤولیت سنگینی است که همواره گریبانگیر دعوتگران و مصلحین بوده است. اولین کسانی هم که این وظیفه سنگین را بر دوش گرفته، پیامبران خدا بودهاند و بدین ترتیب نفسهای خود را به وسیلۀ دین خدا به کاملترین شیوه تزکیه دادهاند و به فرمودۀ قرآن:
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ١٤ وَذَكَرَ ٱسۡمَ رَبِّهِۦ فَصَلَّىٰ ١٥﴾[الأعلی: ۱۴-۱۵].
«قطعاً رستگار میگردد کسی که خویشتن را پاکیزه دارد و نام پروردگار خود را ببرد و نماز بگزارد و فروتنی کند».
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا ٩﴾[الشمس: ٩].
«کسی رستگار و کامیاب میگردد که نفس خویشتن را پاکیزه دارد».
خداوند شاهد و گواه است که در میان بندگانش، پیامبران وانبیاء برای تثبیت اهداف او در اوج قلّۀ بندگی و عبودیت بودهاند. همچنین پیامبران بخاطر امر خداوند برای انجام وظیفهای که جهت آن مبعوث شدهاند به تزکیه دیگران اقدام کردهاند.
﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡ﴾[التوبة: ۱۰۳].
«(ای پیغمبر!) از اموال آنان زکات بگیر تا بدین وسیله ایشان را پاک داری، وایشان را بالا ببری... ».
﴿كَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَيُزَكِّيكُمۡ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ ١٥١﴾[البقرة: ۱۵۱].
«و همچنین پیغمبری را از خودتان درمیانتان برانگیختم که آیات ما را بر شما میخواند و شما را پاکیزه میدارد و به شما کتاب (قرآن) و حکمت را میآموزد و به شما چیزی یاد میدهد که نمیتوانستید آن را بیاموزید».
﴿لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ بَعَثَ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ١٦٤﴾[آلعمران: ۱۶۴].
«یقیناً خداوند بر مؤمنان منّت نهاد و تفضّل کرد، بدانگاه که در میانشان پیغمبری از جنس خودشان برانگیخت که بر آنان آیات او را میخواند وایشان را پاکیزه میداشت و بدیشان کتاب و فرزانگی میآموخت، هر چند که پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند».
حال که تزکیه نفس کار مهم پیامبران باشد، پس میتوان گفت: تزکیه از چنان اهمیتی برخوردار است که هر مسلمان و به ویژه مربیان، دعوتگران و مسلمانان باید به آن عنایت خاصی داشته باشند، چرا که نفسهای تزکیهیافته، حال و گفتار و رفتار خود را اصلاح میکنند و هر چند بکوشیم نفس آلوده را اصلاح کنیم، کاری از پیش نمیبریم و تنها موفقیتی که نصیب میشود یک نوع اصلاح ظاهری جسمی است که تنها زردی و پژمردگی آن را از بین میبرد بدون آنکه از درد و سرّ بلای آن فهمیده شود و اگر بیماری و مرضی که در اعماق جان بیمار نهفته است معالجه شود، همۀ آن ظواهر نیز محو و نابود میشوند.
مثال عینی و بارزی که این مدعا را به اثبات میرساند تغییر حالت انسانهای شرور و فاسد است. به عبارت دیگر در اثر جاافتادن ایمان در روح و روان اینگونه افراد، روح و دل آنها نیز تزکیه یافته و به انسانهای نیکوکار و صالحی تبدیل میشوند. این است که بیشتر فعالیتهای اصلاحی در کشورهای اسلامی بیتأثیر است، زیرا مصلحین و اصلاحگران، روش و شیوه اصلاح را نمیدانند. زمانی که نفس، با ایمان و نور قرآن تزکیه یافت وبا گفتار پسندیده و عمل صالح خود را پاک کرد، اصلاح یافته و درست میشود.
مطالبی که تقدیم میگردد، در اصل سخنرانیی بود که در یکی از کنگره های اسلامی که به آن دعوت شده بودم ارائه نمودم. بحث را در این کتاب به این صورت تنظیم نمودم.
بحث یکم: روش و برنامه اختصاصی اسلام در میدان تزکیه.
بحث دوم: اهمیت تزکیه نفس.
در بحث سوم نیز به چشم اندازهایی از برنامۀ اسلامیی که نفس را تزکیه میدهد و آن را اصلاح مینماید اشارهای داشتهام و از خداوند میخواهم که به نفسهای ما تقوا دهد و آنها را تزکیه بخشد. چون فقط او بهترین کسی که نفسها را تزکیه داده است و صاحب و مددکار نفسها است.