پیشگفتار مترجم
بسم الله الرحمن الرحیم
حمد و سپاس، خداوندی را سزد که پروردگار جهانیان است و درود و سلام بر روان پاک پیامبر گرامی اسلامص و آل و یاورانش که چراغ راه سعادت و هدایت بشریتاند.
مسلماً هر شخصی در عمر خود رؤیا و خواب دیدن را تجربه نموده است و ممکن است تعبیر آن را نیز، در زندگیش درک کرده باشد. تواتر چنین تجربیاتی ما را از بیان مثالها و داستانهای واقعی در این مورد، بینیاز میکند. دیدن خواب و تعبیر و به وقوع پیوستن آن به حدّی واقعی است که در صحیحترین سخن عالم وجود که کلام پروردگار است، به آن اشاره شده و حقایقی را در مورد آن بیان نموده است: رؤیای ابراهیم÷دربارهی ذبح فرزندش اسماعیل÷، (صافات / ۱۰۵-۱۰۲). رؤیای یوسف÷، (یوسف / ۴) و تعبیر آن (یوسف / ۱۰۰). خواب پادشاه مصر (یوسف / ۴۳) و تعبیر آن (یوسف / ۴٩-۴٧). خواب پیامبرص در کم شدن تعداد مشرکان قبل از جنگ بدر (انفال / ۴۳) و در مورد داخل شدن به مسجدالحرام در کمال امنیت (فتح / ۲٧).
در سیرﮤ نبوی نیز، علاوه بر دو مورد فوق که در قرآن ذکر شدهاند، مواردی از رؤیا و تعبیر آن با روایاتی صحیح بیان گشتهاند؛ از جمله خواب پیامبرص قبل از جنگ احد که پیامبرص در آن خواب، گاوی را دیدند که کشته شده بود و نیز، شکافی را در شمشیرشان مشاهده نمودند؛ آن حضرت گاو کشته را به تعداد فراوان شهدا در آن جنگ و شکاف شمشیرشان را به کشته شدن یکی از نزدیکانش که حضرت حمزه بود، تعبیر نمودند. موارد دیگری در سیرﮤ نبوی در اینباره وجود دارد که مؤلف در بخش اول این کتاب به تعدادی از آنها اشاره نموده است.
نظریاتی در مورد دیدن خواب و رؤیا ارائه شده است، اما همه آنان فقط به صورت یک نظریه باقی ماندند و امید نمیرود که علم آدمی در این حیطه به صورت کامل بتواند به سوالات موجود در این مورد پاسخ قطعی دهد، زیرا خواب دیدن و رؤیا مسألهای روحی است و خود روح نیز، ناشناخته است و ناشناخته نیز، باقی خواهد ماند؛ خداوند به کسانی که در مورد روح از پیامبرصسؤال نموده بودند، چنین فرموده است:
﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا٨٥﴾[الإسراء: ۸۵].
«و از تو در مورد روح میپرسند، بگو روح از امر پروردگار است و از علم به شما جز بهرهی اندکی داده نشده است».
روح آدمی همواره به یک شکل و قالب باقی نمیماند بلکه در شرایط و احوال متفاوت تغییر میکند. ابن قیم در کتابش «الروح» بیان میکند که روح آدمی از دوران جنینی تا دوران بعد از مرگ و جهان آخرت به پنج صورت متفاوت تغییر میکند:
۱) برای بار اول روح وارد جنین میشود و انسان هیج علمی ندارد و روح نیز تحت تأثیر چیزی قرار نمیگیرد.
۲) بعداز تولد و وارد شدن به محیطی دیگر، روح صورتی متفاوت از صورت اول دارد و با توجه به محیط و معلومات شخص، تحت تأثیر قرار میگیرد.
۳) هنگام خواب نیز، شعاع یا بخشی از روح از بدن خارج میشود، اما تمام روح به طور کامل از بدن خارج نمیشود و در این حالت است که انسان خواب میبیند.
۴) بعد از مرگ در جهان برزخ، اگرچه روح بهطور کامل از بدن خارج شده است، اما در بعضی موارد، بخش کمی از آن با جسد در ارتباط است و در این حالات، جسد نیز، تحت تأثیر آنچه برای روح پیش میآید مانند عذاب قبر یا آرامش و نعمتهای بعد از مرگ قرار میگیرد.
۵) در روز قیامت و هنگام زنده شدن مردگان روحی که وارد جسد میگردد با روح دنیوی تفاوت دارد، زیرا با حضور این روح در جسم، جسد به خواب، مرگ یا پوسیدگی دچار نمیشود.
خواب، از آیات و نشانههای قدرت خداوند است (روم / ۲۳). خداوند از خواب با کلمه «سُبات» یاد نموده است. (نبأ / ٩ و فرقان / ۴٧)؛ یعنی، تعطیل کار به منظور استراحت و تجدید قوا و آرامش و آسایش و اشارﮤ لطیفی است به تعطیل برخی از فعالیتهای اندامهای بدن هنگام خواب. بعضی از مفسرین سُبات را به معنی مرگ تفسیر نمودهاند، زیرا خداوند میفرماید: «خداست که شما را در شب میمیراند». (انعام / ۶۰) و در آیه ۴۲ سورﮤ زمر میفرماید: «خداوند ارواح را در هنگام مرگ انسانها و هنگام خوابشان برمیگیرد. ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنان را صادر نموده است نگاه میدارد و ارواح دیگر را (که هنوز اجل صاحبانشان فرا نرسیده به جسم) تا وقت مشخصی بازمیگرداند و در این مسأله، نشانههای روشنی برای اندیشمندان است». از اینرو، خواب مردمان، مرگ آنان و بیدار شدن آنان، زنده شدن دوبارﮤ آنان است و به همین دلیل، سنت است که هنگام خوابیدن، این اوراد خوانده میشود: «بسمك اللهم اموات واحیا»بهنام توای خداوند میمیرم و زنده میشوم «اللهم بك وضعت جنبی وبك ارفعه فأن امسكتها فاغفرلها وارحمها وان ارسلتها فاحفظها بما تحفظ به عبادك الصالحین»خداوندا با نام تو پهلویم را بر زمین میگذارم و با نام تو برمیخیزم اگر جانم را گرفتی آن را ببخش و به آن رحم نما و اگر آن را نگرفتی، از آن محافظت نما؛ آنگونه که از بندگان نیکوکارت محافظت مینمایی و هنگام بیدار شدن، این ورد خوانده شود: «الحمد لله الذي احیانا بعد ما اماتنا والیه النشور»؛یعنی، سپاس خداوندی را که بعد از مرگمان ما را زنده نمود و بازگشت به سوی اوست.
در هنگام خواب، که در روایات به عنوان «برادر مرگ یا وفات صغری» از آن یاد شده است، ارتباط تنگاتنگ بین روح و جسم، کم میشود و روح یا قسمت کمی از آن، بدون اینکه به صورت کامل از بدن خارج شود، بهطور ناقص، با بدن قطع ارتباط میکند و در میان عالم روحانی و دنیای جسمانی که به زمان و مکان محدود نیست در جولان و نوسان قرار گرفته و به گشتوگذار در آن میپردازد؛ و اینگونه است که فرد خوابیده، وارد عالم رؤیا میشود و چیزهایی از گذشته، حال و یا آینده را میبیند.
رؤیاهایی که در این حالت، روح میبیند بر سه نوع است:
۱. رؤیای خوشایند، که از جمله نعمتهای الهی است و باعث شادی و خوشحالی دلهای مؤمنین است. پیامبرصمیفرماید: «لم یبق من النبوه الا المبشرات»؛یعنی، از نبوت به جز رؤیای صالحه که مایه مژده و شادی است چیزی باقی نمانده است.
۲. رویای ناخوشایند، که از شیطان است و باکمک آن، انسانها را ناراحت میکند و دوای آن، پناه بردن به خدا از شرّ شیطان و آنچه که دیده است؛ میباشد و نباید آن را نزد دیگران بازگوید که در این صورت، از آن رؤیا، دچار زیان نمیگردد و نباید بر تعبیر چنین خوابهایی اصرار داشت، زیرا اگر تعبیر شوند ممکن است به همان صورتی که تعبیر شدهاند، اتفاق بیفتند.
۳. خوابهایی هستند که تعبیر ندارند و خود این خوابها نیز، بر چند گونهاند: افکار درونی انسان هستند یا وقایعی هستند که در زندگی روزمرﮤ آن فرد وجود دارد یا خوابهای پریشان و بیمعنی هستند که کار شیطان است و آدمی را با آن بازی میدهد مانند داستان آن مردی که به پیامبر خداص گفت: ای پیامبر خدا در خواب دیدم که سرم قطع شده است و جلو من افتاده و با سرعت بالا و پایین میجهد و از من دور میشود و من نیز، به دنبال آن میدویدم. پیامبرص فرمود: «لا تحدث الناس بتلعب الشیطان بك في منامك»؛یعنی، چنین خوابی را که در آن شیطان، تو را بازی داده است، برای مردم بازگو نکن.
بعضی از رؤیاها به همان صورت اتفاق افتاده یا اتفاق خواهد افتاد، اما بسیاری از این رؤیاها دارای سمبل و نمادهای مشخصی هستند که به تعبیر درست احتیاج دارند. در مورد تعبیر خواب، کتابهای زیادی نوشته شده است؛ بیشتر آنها ادعا میکنند که تعبیرات خود را از استادان ماهر در تعبیر خواب، مانند ابن سیرین اقتباس نمودهاند، اما در این مورد، سند و مدرک صحیحی ارائه ندادهاند. اگرچه تواتر تجربیات مردم در دیدن خواب و تعبیر آنها در طول زمان و بیان این تجربیات، خود به تنهایی باعث شده است که اغلب مطالب این کتابها در مورد تعبیر خواب راست از آب درآید، اما انتسابهای نامستند و افزودن به قطر این کتابها، بدون دلیل موجه، اعتبار آنها را خدشهدار نموده است. آنچه که مهم است این است که نباید به کتابهای تعبیرخواب به صورت کامل اعتماد نمود، زیرا تعبیر خواب برحسب زمان و مکان و شرایط و احوال محیط یا بینندﮤ خواب تغییر میکند. مؤلف کتاب حاضر، تلاش نموده است که تعبیرات خواب را بر چهار اصل، پایهریزی نماید: قرآن، سنت، قیاس و معانی لغات. توجّه به دو مورد اول (قرآن و سنت) باعث میشود که این کتاب از ویژگی خاصی نسبت به سایر کتب در این زمینه برخوردار باشد. مؤلف، قبل از ارائه فرهنگ الفبایی در تعبیر خواب، به بیان انواع خوابها و شرایط تعبیر آنها با استناد به احادیث صحیح از پیامبر خداص پرداخته است و رهنمودهایی را ارائه داده است؛ که دانستن آن برای هر مسلمان لازم است و به نظر مترجم، بخشی که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، بخش اول این کتاب است. در تعبیر خوابها، این کتاب برخلاف سایر کتب به جزئیات نپرداخته و کمتر تعبیری را به صورت قطعی به خواب نسبت داده است، زیرا همانگونه که خود مؤلف در پیشگفتار کتاب به آن اشاره نموده است، تعبیر خواب به شرایط و احوال بینندﮤ آن نیز، مرتبط میباشد و ممکن است که دیدن یک خواب با یک سلسله اتفاقات همسان برای چند نفر، چند تعبیر متفاوت داشته باشد. اگرچه این کتاب در بیشتر موارد، فقط به ذکر کلّیاتی اشاره نموده است و شاید بسیاری از خوانندگان، تعبیر خوابهای خود را در آن نیابند؛ استفاده از قرآن و سنت در تعبیر موارد معدودی که بیان گشته است، باعث اطمینان خاطر خوانندگان میگردد. توجه به پیشگفتار مؤلف و مطالعه دقیق آن را به خوانندگان این کتاب توصیه میکنم تا با توجه به روشهای تعبیر خواب و نیز، شرایط و احوال خود بتوانند از کلیگوییهای این تعبیر خواب، به تعبیری صحیح از خواب خود دست یابند. در تعبیر خوابهای موجود، امکانات مختلفی بیان گشته است که بینندﮤ خواب با توجه به شرایط و احوال خود میتواند به یکی از آنها که با شرایط او مناسب است، اعتماد نماید. ضمناً جامعهای که موردنظر مؤلف کتاب است یک جامعه اسلامی است و شاید در جوامع غیراسلامی خوابها تعابیر دیگری داشته باشند. به هر حال، عالم روح، عالم بسیار گسترده و ناشناختهای است و هیچکس نمیتواند ادعا کند آنچه را که در مورد روح و مسایل مرتبط با آن ـ ازجمله تعبیر خواب ـ بیان میکند از صحت کامل برخوردار است.
لازم به یادآوری است، از آنجا که اصل عربی کتاب، «کیف تعبر رؤیاك في ضوء القرآن والسنه» اثر آقای خالدبن علی عنبری، برای ترجمه در دسترس نبود مترجم، کتاب حاضر را از ترجمهی کُردی آن توسط آقای الیاس کُردی، به فارسی ترجمه نموده است و مسلماً، ترجمه از روی ترجمه، بیش از ترجمه از منبع اصلی دارای خطا و اشتباه میباشد؛ لذا مترجم به بخشایش خوانندگان گرامی امید دارد. ترتیب الفبایی کتاب، براساس لغات عربی بوده و هنگام ترجمه، ترتیب براساس لغات فارسی قرار گرفته است؛ از اینرو، ترتیب الفبایی مطالب کتاب با اصل آن مطابقت ندارد.
امید است، که خوانندگان از این کتاب بهره مند شوند و نه تنها در مورد تعبیر خوابهایشان به قرآن و سنت مراجعه نمایند بلکه در تمام شؤون زندگی، این دو دستگیرﮤ هدایت و جداییناپذیر را راهنما و راهبر خود قرار دهند تا به سعادت دنیا و آخرت دست یابند.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین والسلام على من اتبع الهدی.
صلاح الدین توحیدی خرداد ۱۳۸۳ هـ. ش
E-mail: salahaddintawhidi@yahoo. com
s. tawhidi@jamil. com