أولا: عدم ثبوت ولادت ايين امام زمان
حکمت الهى بر این رفته است که امام حسن عسکرى وفات کند واز او فرزندى نماند، واین رسوایى بزرگى براى جاعلان امامت وبافندگان آن بود، چرا که امام مرده وکسى نیست که امام بعد از او گردد، چون بنا به باور آنها چنانکه صدوق مدعى است بعد از حسن وحسین نباید امامت به برادران منتقل شود!! [۵٩].
وعدم ولادت این مهدى مزعوم حتى در کتب خود امامیه نیز ثابت است، ولهذا در کتب خود روایت میکنند که حسن عسکرى بدون اینکه فرزندى بگذارد فوت نمود وخلیفهی عباسى بشدت به این موضوع اهمیت داده قاضیان بزرگ وهمراهان ثقات آنها را مسئول این پیگیرى نمود، که بعد از وفات حسن وتفتیش منازل ثابت شد که هیچ فرزندى نداشته ولهذا ارثش را بین مادر وبرادر او تقسیم نمودند،
کافى این موضوع را در روایتى طولانى از احمد بن عبیدالله بن خاقان آورده که میگوید: (...وقتیکه –حسن عسکرى-مریض شد براى پدرم قاصدى فرستاده شد که ابن الرضا مریض شده است فورا سوار شده وبسوى دارالخلافه رفت، سپس با عجله همراه با پنج نفر از کارمندان امیرالمؤمنین باز گشت که همه از ثقات وخواص او بودند که نحریر-خادم- هم درمیان اینها بود، به آنها دستور داد که که در منزل حسن مانده ومراقب صحت واخبار او باشند، وبه چند نفر طبیب نیز دستور داده شد که صبح وشب به خانهی او بیایند، بعد از دو سه روز از آن خبر آمد که -حسن-ضعیف شده، به پزشکان دستور داده شد که در خانهی او بمانند و قاضی القضات نیز به مجلس آورده شد ،وبه او دستور داده شد که ده نفررا که از تدین وامانت دارى وپرهیزکارى آنها اطمینان دارد نیز به همراهى خود انتخاب کند، آنها را حاضر نموده وبه خانهی حسن فرستاده ودستور داد که شبانه روز آنجا باشند، همچنان آنجا بودند تا اینکه حسن÷فوت نمود ووسرمن رأى-سامرا-یکسره ضجه شد، وسلطان افرادى را به خانهاش فرستاد واتاق اتاق آنجارا بررسى وتفتیش کردند [۶۰]وهرآنچه آنجا بود مهر وموم کرده وبدنبال آثارفرزندو حاملگى شدند، ودایه هایى آوردند که آثار حاملگى را شناخته وبسوى جاریه ها رفته وبررسى میکردند، بعضى ها گفتند که جاریهای وجود دارد که که حامله است اورا در اتاقى قرار داده ونحریر-خادم-وهمراهان او وزنانى راکه همراه او بودند بر آن زن گماشتند، تا اینکه-جسد حسن-را آماده کنند... وبعد از دفن او، سلطان ومردم در صدد بچه شده ودر منازل و اتاقها بفراوانى تفتیش نموده واز تقسیم میراث توقف نمودند، وآنهایى که مواظب ومراقب جاریهای بوند که گمان حاملگى او میرفت همچنان ملازم او بودند تا اینکه عدم حاملگى آن زن ثابت گشت، وهنگامى که حاملگى او باطل شد میراثش را بین مادر وبرادرش جعفر تقسیم نمودند) [۶۱]
این روایت از کتابى که مدعى هستند که به امام زمان نشان داده شده وگفته است که براى شیعیان ما کافى است [۶۲]ثابت میکند تولد این مهدى مزعوم از ریشه واساس باطل است ، ومذهب تراشان فرقه باز نمیتوانند این روایت را انکار کنند ویا از آن خرده بگیرند، چون درچندین منابع موثق ومورد اعتماد آنها وارد شده وبسیارى از بزرگان آنها در حدیث وتفسیر وتاریخ آنرا روایت کردهاند که بعضى از آنها نه بعنوان حصر عبارتند از:
۱) کافى کلینى همین روایتى که نقل شد کتاب الحجة ج۱ص۱۲۶
۲) مفید در کتاب الارشادص۳۳۸-۳۳٩
۳) طبرسى در اعلام الورىص ۳۵۸-۳۵٩
۴) أربلى در کشف الغمة ج۲ص۴۰۸-۴۰٩
۵) مجلسى در جلاء العیون زیر عنوان :ذکر المهدى وعباس قمى در منتهى الآمال نیز زیر همین عنوان آنرا آوردهاند،
وأما نوبختى ازعلماء بزرگ امامیه در قرن سوم؟؟؟ که خود در میان این اقول مضطرب ومتعارض ومتناقض گیج است میگویدکه بعضىها گفتند: پدرش-حسن- فوت کرد وهیچ اثرى از او نمانده وفرزند ظاهرى از او شناخته نشده، [۶۳]ودیگرانى مدعى شدند که این موهوم دو سال قبل ازوفات حسن یعنى در بیست سوم رمضان سال ۲۵۰ هـ متولد شده! [۶۴]، وبعضى ها مدعى شدند که هشت ماه بعد از وفات حسن این مزعوم متولد شده [۶۵]، ودیگرانى مدعى شدهاند که این موهوم در سال ۲۵۸هـ متولد شده است وبعضى ها سال را مدعى گشتهاند۲۵۶ ، [۶۶]ومدعیان دیگرى ادعاء نمودهاند که در نصف شعبان سال ۲۵۵ یعنى پنج سال قبل از وفات حسن متولد شده است، [۶٧]که این ادعاء امروزه به کام رهبران نظام امام زمانى ایران جور آمده وهرساله بدین مناسبت جشن گرفته وشهرها چراغانى ومزین نموده وملیونها مصرف نموده تا از مقلدین عوام بیشتر سوارى بگیرند،
وحتى در اسم جاریهاى که این ولادت را براو بستهاند نیز چنان اختلاف کردهاند که دروغ بودن او واضح وآشکار است ، بعضیها مدعى شدهاند که اسمش نرگس است، [۶۸] وبعضىها مدعى شدهاند که اسم آن صقیل یا صیقل است، [۶٩]ومدعیان دیگرى ادعاء نمودهاند که نامش حکیمه است [٧۰]واقوال دیگى نیز بافته شده است،
آیا حجت عصر وصاحب زمان که همهی دین باو مرتبط است وهمهی احکام اصلى دین مثل جهاد وحکومت وحتى نماز جمعه را بخاطرش ترک نمودهاند چنین کسى است که حتى مادرش هم مورد اتفاق نباشد، وبقول بعضیها بنا به گفتهی امام ابن حزم امام اندلس که میگوید بعضى از آنها مدعى هستند که اسم مادرش سوسن است که مدعیند حکیمه بنت محمد شاهد ولادتش بوده که در هنگام خروج از شکم مادرش قرآن میخوانده که همهی اینها هوس میباشد وحسن مذکرو اصلا فرزندى نداشته واین اولین حماقت آنها وکلید همهی شروراتشان میباشد که خود مهلکهاى عظیم میباشد، [٧۱]
دانشمند زبردست و شیرمرد پاکستان امام احسان الهى ظهیر که اطلاعات رژیم تروریستى وفرقهگراى ایران چون از جوابدادن به او وتألیفاتش عاجز مانده بود، بوسیلهی مزدورانش در حال سخنرانى در پاکستان اورا ترور کرد، در اینمورد میگوید: افسانههایى که براى ولادت این مولودى که هرگز متولد نشده وچگونگى ناپدید شدن او از چشمهاى خاص وعام ودور ونزدیک وعدم علم اهل بیت واهل منزل وعدم شناخت چنین چیزى بافتهاند واینکه چگونه به امامت رسیده وچگونه به همهی علوم که از لوازم امامت در نزد قوم است دست یافته همهی اینها باعث شده که افسانه ها بافته وبراى اثبات مدعاى خود که ثابت نشده ونشدنى است دروغها مبالغه انگیز ساختهاند که شایسته است نام خرافات بى اساس وبیهوده بر آنها گذاشت که این اکاذیب خود شواهدى است برعلیه خودش ، وسپس نمونه هایى از این روایات بیهوده را بعنوان مثال ذکر کرده است، [٧۲]میپرسد که چطور چنین تولدى از چشم بنى هاشم واز خانوادهی علوى مخصوصا از نقیب آنها احمدبن عبدالصمد که به ابن الطومار شهرت داشت ودفترى داشت که ولادت علوى هارا در آن ضبط مینمود مخفى ماند!
ولهذا وقتى که یک خبر یک مدعى امام زمانى! در سال ۳۰۲ هـ که بدروغ ادعاء نمود که او محمد بن حسن عسکرى است به خلیفهی عباسى المقتدر رسید دستور داد که بزرگان وشیوخ آل ابیطالب را جمع نموده تا موضوع روشن شود، که همگى آنها شهادت دادند که او کذاب است و حسن عسکرى فرزندى نداشته است، واین مدعى تقیهی پیشهی امام زمانى زندانى وتا یکماه در میان مردم شلاق میخورد، [٧۳]واختلاف مدعیان تشیع خودش دلیلى است برعدم ولادت چنین موهومى ولهذا اکثر آنها بعد از یأس از فرزندى براى حسن عسکرى بعد ازاو به امامت دیگران رفته وآراء متعددى بافتهاند.
[۵٩] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶۰كمال الدين وتمام النعمة: صدوق ص۴۱۴ [۶۰] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶۱چرا بحث وبررسى وتفتیش منازل مادامی که فرزند حسن چنانکه در جاى دیگر مدعى هستند که از بزگ شده وچرا میراث امام حسن عسکرى بین ورثهی او تقسیم شد بدون اینکه فرزندى در میان باشد [۶۱] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶۲کافى کلینى ۱/۵۰۵ [۶۲] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶۳البته بعضى از عقلایشان به این دروغها آگاهى دارند لیکن از ترس روحانیت از یکطرف واز عوام کالأنعام از طرف دیگر سکوت میکنند که سربازان مجهول امام زمان ترورشان نکنند، همچنانکه بعضى از استاده هاى دانشگاه الهیات تهران چند سال پیش به اینجانب یواشکى گفتند. [۶۳] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶۴فرق الشیعة نوبختى ص ۱۱۸-۱۱٩ [۶۴] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶۵منتهى الآمال :عباس قمى ، نسخهی فارسى ص۱۱٩۸ [۶۵] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶۶فرق الشیعة نوبختى ص۱۲۶ [۶۶] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref۶٧منتهى الآمال قمى ص ص ۱٩۸ [۶٧] الارشاد مفید ص ۳۴۶ اعلام الورى طبرسى ص ۴۱٩ [۶۸] الارشاد مفید ص ۳۴۶ [۶٩] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref٧۰کشف الغمة ج۳ص۲۲٧ [٧۰] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref٧۱همان منبع [٧۱] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref٧۲افصل امام ابن حزم ج۴ص ۱۸۱ [٧۲] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref٧۳الشیعة والتشیع احسان الهى ظهیر ص ۲٧۳-۲٧۴ [٧۳] D:sسايت اهل سنتhalesonnat cdCDسايت اهل سنتahlesonnatMehdy-mohoom.htm - _ftnref٧۴تاریخ الطبری ج ۱۳ ص ۲۶-۲٧ حوادث سال ۳۰۲هـ