چند روایت از صحابهشدرباره وجوب نماز جماعت در مساجد
از امیرالمؤمنین عمر بن خطابسروایت شده است که گفت: چگونه گروههایی از مردم از نماز تخلف میکنند، پس به علت عدم حضور آنان گروهی دیگر نیز از حضور در نماز سرباز میزنند. پس یا باید در نماز حضور یابند، یا کسانی را به سوی آنها میفرستم تا گردنهای آنان را بزند.
ایشانسهمچنین به سوی امراء در ولایات مختلف سرنوشت که مهمترین امر شما در نظر من نماز است. پس کسی که بر انجام آن محافظت کند، در حقیقت دینش را حفظ کرده است، و هر کس آن را از دست بدهد، پس زیان از دست دادن آن از دیگر امور زیانبارتر است، و یکی از راههای محافظت نماز، اقامه آن به صورت جماعت در مساجد میباشد.
حسن بن علیبمیفرماید: کسی که صدای مؤذن را بشنود اما به سوی آن نشتابد، نماز او از سرش تجاوز نمیکند [و بالاتر نمیرود]. مگر آنکه فرد، عذری داشته باشد.
ابن القیم/میگوید؛ (... کسی که به طور شایسته در سنت تأمل کند در مییابد که خواندن نماز در مساجد فرض عین است. مگر اینکه مانعی بوجود آید که به علت آن ترک نماز جمعه و جماعت جایز است. پس عدم حضور در مسجد ـ بدون وجود عذر ـ همانند ترک اصل جماعت بدون داشتن عذر است، و همه احادیث و روایات بر این امر اتفاق دارند).
ام المؤمنین عایشهلمیگوید: کسی که صدای مؤذن را بشنود اما او را اجابت نکند بیتردید کار خیری را اراده نکرده است، و همچنین به وسیلۀ او ارادۀ خیر نشده است، مگر کسی که دارای عذری باشد.
از علیسروایت شده است که گفت: نماز همسایه مسجد، جز در مسجد قبول نمیشود. از او پرسیده شد: همسایه مسجد کیست؟ گفت: کسی که صدای مؤذن را بشنود.
از ابوموسی اشعریسروایت شده است که گفت: کسی که صدای مؤذن را بشنود اما بدون آنکه عذری داشته باشد، آن را اجابت نکند، پس نماز او پذیرفته نیست.
روایت شده است که عتاب بن أسیدسکه والی مکه در زمان رسول خداصبود گفت؛ به خدا قسم هر گاه مطلع شوم که یکی از شما از حضور در نماز جماعت در مسجد سرباز میزند، گردن او را میزنم.