اوصاف قرآن
قرآن کریم کتاب جاویدان و دستور بزرگ خداوندﻷاست که بر جهانیان نازل فرموده است. با فرود آمدن این کتاب نزول همه کتاب های آسمانی پایان پذیرفت و با ارسال پیامبر بزرگ اسلام رسا لت پیامبران قبلی منسوخ اعلام گردید.
دین اسلام نیز از هر حیث کامل ترین و جامعترین ادیان آسمانی و خاتم همۀ ادیان قرار گرفت. بدون شک قرآن، دستور خالقﻷجهت اصلاح خلق و رسالهای آسمانی به زمین و قانون جاویدانی جهت نظم زمین میباشد.
قرآن، عظیم ترین برهان و آیۀ رسالت رسول امین محمدجاست و در همه اعصار دلیل بزرگی بر صداقت، حقانیت، امانت داری، رسالت و نبوت آن حضرت به شمار میرود. قرآن دلیل حقانیت، رسالت و نبوت آن حضرت به شمار میرود.
قرآن بر روحها و روانهای آدمی بینهایت تاثیرگذار است، در فاصلهای اندک آدمی را متحول و دگرگون میکند و همین تاثیر قرآن بود که توانست روند تاریخ را تغییر دهد.
مع الوصف در محدودۀ عربستان توقف ننموده، بلکه به تمام جهان رسید و همه را متحد، یک دست و با هم نزدیک نمود. در نتیجه امت واحدی را به وجود آورد و بشریت را که در آستانۀ سقوط به گودال نیستی و بدبختی بود رهایی بخشید. گویا به آنان خلقت و حیات تازهای داد و سرافراز و سربلندشان نمود.
قرآن عظیم ستون و تکیهگاه زبان عربی است. زیرا بقاء صفا، سلامتی، سلاست، فصاحت و خالصیت زبان عربی در همه اقشار و اقسامش از آن استمداد میجوید و به وسیلۀ قرآن است که بر سایر زبان ها در سبک و محتوا تفوق و برتری یافته است.
قرآن عظیم آیت بزرگ خداوند است. باید گفت که این آیت و معجزه، با دیگر آیات و معجزات داشته و انوار و اسرار آن با دیگران تفاوت کلی دارد. زیرا این قرآن کلام خداوند تبارک و تعالی است. همو که حی و قیوم است و ملکوت آسمان ها و زمین را در ید قدرت خود دارد و بر همه چیز قادر و توانا است.
قرآن عظیم در لغت، نظم و اسلوب، هدایت و علوم برای همۀ مردم معجزه بود، به گونهای که همۀ ادیبان و سخنوران از آوردن همانند آن عاجز گردیدند. مشهورترین ادیبان و شعرا در مقابل اعجاز آن لال و بیزبان شدند.چنانچه پوشیده نیست که قرآن کریم انس و جن را در این که سورهای مثل قرآن را بیاورند به مبارزه طلبیده است.احدی قدرت ارائۀ جواب را نداشته و ناگزیر همۀ کسانی که قصد معارضه با قرآن را داشتند تا امروز و تا قیام قیامت به سکوت متوسل شدند و میشوند.
حتی رسول اکرمجکه قرآن بر وی نازل گردید این استطاعت را نداشت که با مواهب بزرگ خود سورهای کوتاه و یا دراز بیاورد.در این باره آیاتی صریح و گویا وجود دارد. نبی کریمجنیز مانند دیگر مردم از ارائه مثل قرآن عاجز بود. آیهای که خداوندﻷطی آن به پیامبرش امر فرمود تا هنگام مبارزه طلبی به مردم بگوید و برایشان قرائت نماید و از آن استدلال بر نبوت و رسالت خویش بنماید همین نکته را میرساند:
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَاتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَيۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُۚ قُلۡ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآيِٕ نَفۡسِيٓۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۖ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥﴾[یونس: ۱۵] .
«چون بر آنها (کفار) آیات بینات ما خوانده شود آنان که امید ملاقات ما را ندارند میگویند: قرآنی غیر از این بیاور و یا این قرآن را بدل گردان. بگو: برای من این مقدور نیست که از جانب خود آن را بدل گردانم. جز از آنچه برایم فرستاده شده پیروی نمیکنم. من اگر خدا وند خود را نافرمانی نمایم از عذاب روز بزرگ میترسم. بگو اگر خدا نمیخواست آن را بر شما نمیخواندم و نه شما را از آن با خبر میساختم. یقینا در بین شما عمری پیش از آن به سر بردهام (و از وحی و قرآن چیزی نمی دانستهام )آیا تعقل نمی ورزید؟».
قرآن عظیم حائز شیوۀ دقیقی است.همهاش خردها را مخاطب قرار میدهد. نظم و اسلوب شگرف و عجیب آن نیز از اسلوب و نظم واحدی پیروی نمیکند. بلکه به سورههای کوچک و بزرگ، آیات بزرگ و کوچک و متنهای آرام و کوبنده تقسیم شده است.
به گونهای که عدد آیات برخی از این سورهها از صد آیه نیز تجاوز میکند. آیات برخی سورههای دیگر از ده، هفت، سه و.... بیشتر نیست. در درازی و کوتاهی فواصل و مقاطع این آیات تفاوت اساسی به چشم میخورد. چنانچه برخی آیات متفق الفواصلاند حکمت این امر نیز در شمولیت آیات قرآنی و حایز بودن مسائل، احکام و مفاهیم عالی، اسماء خداوند و آیهها و نشانههای هستی میباشد، به گونهای که هر آیهای مطلب خاصی را بیان میدارد. راجع به احکام، آداب، پندها، امثال، قصص، اخبار و... بحث شده است. این است که در برابر این هماهنگی و نظم خاص قرآنی همۀ ادیبان، شاعران و سخنوران به عجز خویش اعتراف ورزیدهاند و تسلیم آن شدهاند.