اجتهاد
اولین دلیل ما مسئله اجتهاد علما میباشد که با این استدلال شیعیان کاملاً در تضاد است.
همه میدانند که به جز مسلک اخباری که تمام احادیث و اخبار را بدون اجتهاد قبول میکنند و معتقد به صحیح بودن همه آنها هستند (که البته در اشتباهند [۱]در مقابل مکتب اصولی قرار دارد که به اجتهاد و بررسی احادیث مختلف میپردازند، و حتی شیعیان نیز دارای مکتبی اصولی هستند و در حوزهها مشغول تدریس و بررسی اخبار هستند و به عالمان خود درجه اجتهاد میدهند (توسط مجتهدی دیگر) و تمامی اخبار کتب خود را نیز قبول ندارند، از آن طرف، اهل سنت نیز دارای اجتهاد هستند و در فروع دین نیز دارای چهار امام هستند (مالک، ابوحنیفه، شافعی و احمد بن حنبل) پس موضوع اجتهاد منحصر به هردو طرف ماجراست. و اصلاً معنای اجتهاد یعنی اینکه از میان احادیث صحیح و ضعیف، احادیث صحیح را بیرون بکشید، که اینکار را با بررسی سند حدیث (علم الرجال) و متن حدیث و موارد دیگر تشخیص احادیث انجام میدهند [۲]، چونکه شما هر حدیثی که بخوانید مطمئن باشید که به احتمال قوی حدیث ضد آن نیز موجود است، همینطور احادیث جعلی فراوانی که توسط یهودیان یا مسیحیان یا افراد غالی و دشمنان اسلام وارد کتب شیعه یا سنی شدهاند [۳]، پس میبایست احادیث مختلف را بررسی نمود.
حال ما از شیعیان میپرسیم اینکه دائم میگوئید در کتابهای اهل سنت فلان مطلب و فلان حدیث وجود دارد، پس میشود بفرمائید اجتهاد چه معنی دارد؟! اگر قرار باشد هر حدیثی را پذیرفت، پس اجتهاد را باید کنار گذاشت، و آیا شیعه هر حدیثی که در کتب خویش دارد (حتی در کتب اربعه شیعه [۴]قبول میکند؟ یا اینکه توسط مجتهدین خود احادیث مورد نظر را بررسی میکند؟، پس اجتهاد یعنی همین که ما هر حدیثی را قبول نمیکنیم و این منحصر به خود شیعه نیز هست [۵].
[۱] احادیث فراوانی از پیامبرصو امامان میباشند که در آنها آمده: هر حدیثی که از ما به شما رسید و با قرآن مخالف بود آن حدیث را به دیوار بزنید و قبول نکنید، پس طبق این احادیث ما حدیث جعلی نیز داریم و چنانچه این احادیث را نپذیریم و همچون اخباریون قبول نکنیم پس خود این احادیث اشتباه هستند و در هردو صورت ادعای اخباریون رد میشود. [۲] و میبینید که احادیث را نیز طبق میزان سنجش خود طبقه بندی میکنند ، مثل احادیث صحیح یا ضعیف یا مرسل و... [۳] همانطور که از جانب یهودیان و مسیحیان داستانهایی وارد کتب شیعه و سنی شده، همانطور نیز از کتب شیعه ممکن است احادیثی وارد کتب اهل سنت شده باشد یا برعکس. [۴] کتب اربعه شیعه: کافی، من لایحضره الفقیه، استبصار و تهذیب که مثلاً در الأصول من الکافی ج۱ ص۲۳۷ حدیثی میباشد مبنی بر اینکه الاغی بنام عفیر که از نسل الاغ کشتی حضرت نوح بوده با پیامبرصبه گفتگو پرداخته و گفته: پدر و مادرم فدایت شود و ...، پس آیا این حدیث کلینی قابل قبول است؟!! [۵] اگر اینطور باشد شما علم الرجال، علم درایه، تاریخ و عقل را کنار بگذارید و تنها هر حدیثی که در کتب اهل سنت به نفع شماست قبول کنید و هر حدیثی به ضرر شماست قبول نکنید!!