خصوصیات ویژه و ممتاز ابوبكر صديقس
از آنجا که ابوبکر صدیق در مزیت ویژهای از صحابه بودن قرار دارد که او را در بین تمام آنها خصوصیت خاصی بخشیده است. در حدیث صحیحی که بخاری از ابی درداء روایت کرده، آمده است: یکبار بین ابوبکر و عمربسخنی رد و بدل شد که موجب رنجش عمر گردید. ابوبکر از عمر خواست برایش طلب بخشش کند و او را عفو نماید، اما عمر امتناع کرد. ابوبکر به خدمت رسول اللهصرسید و جریان را برایش بازگو نمود. پس از این جریان عمر پشیمان شد و به دنبال او به راه افتاد. او را در خانه نیافت؛ گفتند: هم اکنون نزد رسول اللهصاست. هنگامی که به حضور رسید، رسول اللهصاو را گرفت و به خاطر ابوبکر از او خشمگین گشت و گفت: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّى قُلْتُ: إِنِّى رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا فَقُلْتُمْ كَذَبْتَ، وَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: صَدَقْتَ فهَلْ أَنْتُمْ تَارِكُو لِى صَاحِبِى؟ فهَلْ أَنْتُمْ تَارِكُو لِى صَاحِبِى؟! فَمَا أُوذِىَ بَعْدَهَا». «ای مردم، من پیش شما آمدم و گفتم: من فرستاده الله به سوی شما هستم، گفتید: دروغ میگویی. اما ابوبکر گفت: راست گفتی. آیا شما دوست مرا ترک میکنید؟! آیا شما دوست مرا ترک میکنید؟! پس بعد از آن دیگر اذیت نشد».
در اینجا صحابی بودن را خاص ابوبکر نموده است، چنانکه قرآن خاص او قرار داده است که این رتبه صحابی بودن را دیگران ندارند. ﴿ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ﴾[التوبة: ۴۰]. «در حالیکه (دو نفر بیش نبودند و) او دومین نفر بود (و تنها یک نفر به همراه داشت که رفیق دلسوزش ابوبکر بود) هنگامی که آن دو در غار (ثور جای گزیدند و در آن سه روز) ماندند (ابوبکر ترسید که از سوی قریشیان به جان پیامبر گزندی رسد) در این هنگام پیامبر خطاب به رفیقش گفت: غم مخور خدا با ماست». و در صحیحین از ابو سعیدسروایت است که رسول اللهصفرمود: «إِنَّ اللَّهَ خَيَّرَ عَبْدًا بَيْنَ الدُّنْيَا وَبَيْنَ مَا عِنْدَهُ فَاخْتَارَ ذَلِكَ الْعَبْدُ مَا عِنْدَ اللَّهِ، فَبَكَى أَبُو بَكْرٍ، فَقَالَ: بَلْ نَفْدِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَمْوَالِنَا وَأَنْفُسِنَا»«الله تعالی بندهای را در بین زندگی دنیا و حیات اخروی مخیر کرد اما او آنچه را نزد الله است، برگزید. بعد از این فرمایش رسول اللهص، ابوبکر گریست و در همان حال میفرمود: جان و مالمان فدای تو باد». در ادامه ابو سعید میفرماید: از این فرموده رسول اللهص، مردم تعجب کردند که الله بندهای را در بین دنیا و آخرت مخیر کرد در حالی که ابوبکر از ما آگاهتر بود و مقصود رسول اللهصرا فهمید که آن انتخابگر، رسول اللهصاست. و باز رسول اللهصفرمودند: «إِنَّ أَمَنَّ النَّاسِ عَلَىَّ فِى مَالِهِ وَصُحْبَتِهِ أَبُو بَكْرٍ وَلَوْ كُنْتُ مُتَّخِذًا خَلِيلاً لاَتَّخَذْتُ أَبَا بَكْرٍ خَلِيلاً وَلَكِنْ أَخِى وَصَاحِبِى، لاَ تُبْقَيَنَّ فِى الْمَسْجِدِ خَوْخَةٌ إِلاَّ خَوْخَةَ أَبِى بَكْرٍ»«در بین مردم از مصاحبت و دست و زبان ابوبکر بیشتر از همه احساس امنیت میکنم و اگر میشد من [از اهل زمین] خلیلی را برگزینم ابوبکر را خلیل خود مینمودم اما او برادر و صحابه من است؛ هر دری به مسجد باز میشود را ببندید تنها درِ ابوبکر را باز بگذارید». و این احادیث به اتفاق دانشمندان عالم به گفتار، کردار و احوال رسول اللهص، از صحیحترین احادیثند. هدف این است که در لفظ صحابی بودن عموم و خصوص نهفته است. صحابی، به صورت عام، شامل تمام کسانی است که در حال ایمان، رسول اللهصرا دیده باشد و فرق نمیکند یکسال، یا یکماه و یا ساعتی بوده باشد.