فاطمه در پندارها

قیامت و شفاعت

قیامت و شفاعت

در کتاب ستارگان درخشان جلد۲ از انتشارات کتابفروشی اسلامیه در صفحه ۱۱۳ آمده است: باقر آل محمدصمی‌فرماید: «حضرت فاطمه زهرا در روز قیامت در کنار جهنم خواهد ایستاد، در آن روز میان دو چشم هر کسی نوشته خواهد شد که مؤمن است یا کافر؟ در آن روز یکی از دوستداران اهل بیت را که گناه زیادی کرده باشد به طرف جهنم خواهند برد وقتی که او را نزدیک حضرت زهرا میرسانند آن بانو در پیشانی آن شخص می‌خواند که این شخص دوست زهرا و فرزندان اوست در این موقع زهرا می‌گوید: آی خدای من، تو مرا فاطمه نامیدی و وعده فرمودی که دوستان مرا از آتش جهنم نجات دهی وعده تو حق است تو خلف وعده نخواهی کرد. خدای رئوف در جواب می‌فرماید: ای فاطمه، راست گفتی حقا که من تو را فاطمه نامیدم تو و آن افرادی را که دوستدار تو و امامانی که از فرزندانت بوجود آمده باشند از آتش جهنم نجات داده‌ام وعده من بر حق است و خلف وعده نخواهم کرد. این شخص را از این نظر دستور دادم در جهنم ببرند که تو او را شفاعت کنی و من هم شفاعت تو را در حق او قبول نمایم تا آن قدر و منزلتی که تو نزد من داری بر ملائکه و پیغمبران معلوم شود....

جواب- این روایت و روایات نظیر این روایت باعث می‌شود که مردم بر گناه نمودن جسور شوند، بدنبال فسق و فجور بروند، هر ظلمی را انجام دهند و گمان نمایند با دوست داشتن فاطمهلو اولاد او به جهنم برده نشده و فاطمه آنان را به بهشت می‌برد و به نظر ما یکی از دلایلی که در جامعه ایران ما، دروغ و گناه رواج دارد همین وعده و وعیدهای دروغینی است که در روایات آورده‌اند. خداوند در آیات ۷۴ و ۷۵ و ۷۶ سوره طه می‌فرماید:

﴿إِنَّهُۥ مَن يَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحۡيَىٰ ٧٤ وَمَن يَأۡتِهِۦ مُؤۡمِنٗا قَدۡ عَمِلَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ ٧٥ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَذَٰلِكَ جَزَآءُ مَن تَزَكَّىٰ ٧٦.

یعنی: «به راستی هر آنکه گنهکار بسوی پروردگارش رود برای او جهنمی خواهد بود که در آن نه می‌میرد و نه زنده می‌ماند. و هر کس که به پیشگاه پروردگارش با ایمان و اعمال صالح بیاید، پس برای آن‌ها درجات اعلی خواهد بود. بهشت‌های جاویدی که نهرها زیر آن جاریست و در آن‌ها جاوید خواهند بود و این است پاداش هر کس که پاک شد».

از این آیات بدست می‌آید که گناه باعث جهنمی‌شدن می‌شود و ایمان و عمل صالح و تقوی باعث بهشتی‌شدن است نه محبت کسی را در دل داشتن.

خداوند در آیات ۱۰۸ و ۱۰۹ و ۱۱۰ و ۱۱۱ و ۱۱۲ همین سوره (طه) صحنه قیامت را مجسم نموده است و فرموده است:

﴿يَوۡمَئِذٖ يَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُۥۖ وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا ١٠٨ يَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُۥ قَوۡلٗا ١٠٩ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا ١١٠ ۞وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَيِّ ٱلۡقَيُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا ١١١ وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا يَخَافُ ظُلۡمٗا وَلَا هَضۡمٗا ١١٢.

یعنی: «در آن روز همگان از دعوت کننده‌ای (بانگ‌زن محشر) که انحرافی در او نیست پیروی کنند و همه صداها در برابر (عظمت خدای) رحمان به خاموشی گراید و جز صدای آهسته نشنوی. آن روز هیچ شفاعتی نفع نبخشد مگر برای کسی که خدا اجازه داد و راضی شد که سخنی برای او گفته شد. خدا هر آنچه را پیش روی و پشت سر دارند می‌داند و هیچ علمی به او احاطه ندارد. و تمام چهره‌ها در برابر آن زنده پاینده خاضع شوند و هرکس بار ظلمی بدوش دارد مایوس گردد. و هر کس که اعمالش صالح و مؤمن بوده باشد پس نه از هیچ ظلمی بترسد و نه از هیچ نقصانی».

در این آیات نیز مشاهده می‌نمایید به ایمان و عمل صالح اشاره نموده است.

برخی معتقدند که شفاعتی در قیامت نیست و معنی آیه ﴿يَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُۥ قَوۡلٗا ١٠٩. درباره شفاعت در دنیاست و می‌گویند منظور این است که اگر شفاعتی در دنیا برای کسی شده باشد در صورتی در آخرت به او نفع می‌دهد که او در دنیا آنگونه بوده که خداوند از اینکه برایش شفاعت شود راضی باشد. اگر کسی در دنیا برای ما از خداوند طلب آمرزش نماید که طلب آمرزش هم نوعی شفاعت است وقتی در آخرت آن دعا برای ما سودمند خواهد شد که ما در دنیا آنگونه باشیم که خداوند راضی باشد کسی برای ما طلب آمرزش کند. لذا در آیه ۸۰ سوره توبه مشاهده می‌نماییم خداوند به پیامبرصمی‌فرماید:

﴿ٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ أَوۡ لَا تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ إِن تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ سَبۡعِينَ مَرَّةٗ فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٨٠.

یعنی: «(مساوی است اینکه) برای کافران طلب آمرزش نمایی یا نکنی، اگر هفتاد مرتبه نیز برای آنان طلب آمرزش کنی هرگز خدا آنان را نمی‌بخشد این بدین سبب است که آنان به خدا و رسولش کافر شدند و خداوند گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند».

برخی را عقیده بر این است که منظور از شفاعت در آیه ۱۰۹ سوره طه شفاعت در قیامت است ولی نه آنگونه که شیعیان می‌پندارند بلکه در قیامت حاکم مطلق خداوند است و او معین می‌کند که برای چه کسی شفاعت بشود و برای بدکاران شفاعتی نخواهد شد. (و این عقیده در مورد شفاعت مطابق آیات و احادیث صحیح و صریح است).

و در هر صورت از این آیاتی که مشاهده نمودید بدست می‌آید که ظالمان و بدکاران در آخرت در جهنم خواهند بود و راه نجات اعمال صالح و تقوی می‌باشد.

از آیه ۱۹ و۲۰ سوره زمر بدست می‌آید که در قیامت از دست حضرت محمدصنیز که آخرین برگزیده‌ی خداست برای نجات گناهکاران کاری بر نمی‌آید. خداوند در آیه۱۹ و۲۰ سوره زمر می‌فرماید:

﴿أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَيۡهِ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي ٱلنَّارِ ١٩ لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِيَّةٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِيعَادَ ٢٠.

یعنی: «آیا کسی که فرمان عذاب او ثابت شده آیا تو (می‌توانی) کسی را که در آتش خواهد بود نجات دهی. ولی آنانکه از نافرمانی پروردگارشان ترسیده‌اند غرفه‌هایی دارند که بر فرازش غرفه‌هایی دیگر ساخته شده است از زیر آن نهرها جاری است خداوند وعده نموده است، خداوند وعده‌اش را خلاف نمی‌کند».

از آیه ۱۹ که بصورت استفهام انکاری بیان شده بدست می‌آید که در قیامت حتی از دست آخرین پیامبر خدا نیز کاری برای کسانیکه لایق آتش شده‌اند بر نمی‌آید و از آیه۲۰ بدست می‌آید که نجات از آتش در متقی‌بودن است.

در آیه ۱۲۳ و۱۲۴ سوره نساء آمده است:

﴿لَّيۡسَ بِأَمَانِيِّكُمۡ وَلَآ أَمَانِيِّ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِۗ مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ وَلَا يَجِدۡ لَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ١٢٣ وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ نَقِيرٗا ١٢٤.

یعنی: «(وعده خدا) بر وفق آرزوی شما و آرزوی اهل کتاب نیست هر کس کار بدی انجام دهد به آن جزا داده می‌شود و جز خداوند یار و مددکاری برای خود نمی‌یابد. و هر کس از مرد یا زن اعمال شایسته انجام دهد در حالیکه مؤمن باشد اینان به بهشت در آیند و به کمترین میزانی ستم نبینند».

و در این باره آیات در قرآن زیاد است که نشان می‌دهد باید از شرک و گناه و ظلم و بدی بپرهیزیم تا جهنمی نشویم و باید مؤمن و متقی و صالح باشیم تا لایق بهشت شویم.

درباره دوستی خویشاوندان پیامبرصبرخی به بخشی از آیه ۲۳ سوره شوری استناد می‌کنند که فرموده است:

﴿...قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ....

یعنی: «... بگو برای تبلیغم از شما مزدی در خواست نمی‌کنم مگر علاقه نزدیکی (به خدا) را...».

و می‌گویند: منظور از خویشاوندان پیامبر، فاطمه و علی و اولاد آن‌ها می‌باشند.

در جواب باید بگوییم: اولاً فرض را بر این می‌گذاریم که این برداشت شیعیان از آیه صحیح است کجای آیه گفته است این دوستی کافی است و شما را از عذاب آتش می‌رهاند؟

دیگر اینکه سوره شوری در مکه نازل شده و در آن وقت علی با فاطمه ازدواج نکرده بوده است و از کسانیکه شیعیان آن‌ها را خویشاوندان پیامبر می‌دانند جز علی و فاطمهبکسی نبوده است در حالیکه خدیجهلهمسر پیامبر وجود داشته و حمزهسو سایر مؤمنین از خویشاوندان پیامبر وجود داشته‌اند. صحیح نیست بگوییم آیه درباره خدیجه و حمزه و سایر خویشاوندان مومن پیامبر نیست و درباره کسانی است که برخی از آنان هنوز بدنیا نیامده‌اند.

دیگر اینکه اگر منظور از «فی القربی» خویشاوندان پیامبر بود باید به لفظ «ذوی القربی» می‌آمد که خویشاوند را معنی می‌دهد و در آیات دیگر به همین لفظ آمده است نه اینکه بصورت «فی القربی» بیاید.

دیگر اینکه «قربی» عام است و در حرف «ی» صحبتی از من وجود ندارد که اختصاص به اقوام و خویشان پیامبر داشته باشد، به عبارتی «یای» متکلم وحده در «قربی» وجود ندارد.

دیگر اینکه در آیه۲۴ سوره توبه که برخی از مفسرین می‌گویند: آخرین سوره‌ای است که به پیامبر نازل شده است خداوند در مورد دوستی، تکلیف مسلمانان را روشن نموده است و فرموده:

﴿قُلۡ إِن كَانَ ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ وَإِخۡوَٰنُكُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ وَعَشِيرَتُكُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٞ تَخۡشَوۡنَ كَسَادَهَا وَمَسَٰكِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ إِلَيۡكُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِي سَبِيلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٤.

یعنی: «بگو: اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و عشیره‌تان و مال‌هایی که آن‌ها را پس انداز کرده‌اید و تجارتی که از کسادی آن بیم دارید و خانه‌هایی که آن‌ها را دوست دارید، دوست‌داشتنی‌تر است نزد شما از خداو رسولش و جهاد در راه او (خدا) پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را صادر کند و خداوند گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند».

از این آیه بدست می‌آید که دوستی خدا و پیامبر و جهاد در راه خدا باید از هر چیزی در قلب مومن بیشتر باشد و البته جهاد هر نوع کوششی در راه خداست و تنها قتال (جنگ کردن) نیست. و در نتیجه مشاهده می‌نماییم که دوستی‌های دیگر منجمله دوستی مومنان با یکدیگر و یا دوست داشتن خویشان پیامبر در مقابل این دوستی‌ها یعنی دوستی خداو پیامبرش و جهاد در راه خدا چقدر کم ارزش است.

اگر در زمان رسول خداصکسی از مؤمنی از قبیله قریش سؤال می‌نمود تو علی و فاطمه را بیشتر دوست داری یا خدا و رسول و جهاد در راه خدا را، طبق این آیه باید می‌‌گفت خدا و رسول و جهاد در راه خدا را. و در زمان ما اگر کسی از ما بپرسد که آیا شما علی و فاطمه و اولادشان را بیشتر دوست دارید و یا خدا و رسولش و جهاد در راه خدا را باید طبق این آیه بگوییم خدا و رسولش و جهاد در راه خدا. تازه اینکه دوستی خدا و رسول و جهاد در راه خدا کافی نیست واقعاً باید با مال و جان در راه خدا جهاد نماییم و آگاه نمودن مردم و نجاتشان از شرک و خرافات جهاد در راه خدا بحساب می‌آید. همین کتابی را که بنده می‌نویسم و در نوشتن آن از هیچکس جز خداوند قادر متعال واهمه ندارم و برای رضایت خداوند است نوعی جهاد بحساب می‌آید و امیدوارم مورد قبول خداوند مهربان قرار گیرد.

اگر در زمان رسول الله بعد از آیه۲۴ سوره توبه از صحابه پیامبر منجمله ابوبکر و عمر و عثمان و از زنان پیامبر و از دو دختر پیامبر سؤال می‌شد که شما علی و فاطمه و اولاد او را بیشتر دوست دارید و یا خدا و پیامبر و جهاد در راه خدا را باید طبق این آیه می‌گفتند خدا و رسول و جهاد در راه خدا را.

ما هم علی و فاطمه و اولادشان را دوست داریم زیرا مؤمنان باید مؤمنان دیگر را دوست داشته باشند ولی خدا و رسول و جهاد در راه خدا را از علی و فاطمه و اولادشان بیشتر دوست داریم.

و خدا را از رسولش و جهاد در راهش بیشتر دوست داریم. در آیه۱۶۵ سوره بقره آمده است:

﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِۗ وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَأَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ ١٦٥.

مشاهده می‌نمائیم در بخشی از این آیه فرموده:

﴿...وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِۗ....

یعنی: «مؤمنان در دوستی خدا قویترند...».

و بدین معنی است که خدا را از هر چیز و هر کس بیشتر دوست دارند و آیه ﴿....قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ....

با آیه ۲۴ سوره توبه بیشتر تناسب دارد زیرا معنی آیه این است که: بگو از شما برای تبلیغم مزدی تقاضا نمی‌کنم مگر علاقه نزدیکی (به خدا) را.

باز گردیم به شفاعت در قیامت، خداوند در آیات ۶ و۷ و۸ و۹ و۱۰ و۱۱ سوره القارعه فرموده است:

﴿فَأَمَّا مَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ ٦ فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ ٧ وَأَمَّا مَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ ٨ فَأُمُّهُۥ هَاوِيَةٞ ٩ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا هِيَهۡ ١٠ نَارٌ حَامِيَةُۢ ١١.

یعنی: «(در قیامت) هر کس کفه‌های (نیکی‌های) او سنگین باشد. برخوردار از زندگی پسندیده خواهد شد. و اما هر کس که کفه‌های (نیکی‌های) او سبک باشد. پس بازگشت او هاویه خواهد بود. و تو چه می‌دانی آن (هاویه) چیست. آتش زبانه کشیده است».

این آیات نیز مؤید این است که در قیامت تقوی و ایمان و اعمال صالح باعث نجات است نه محبت کسی را در دل داشتن.

آیات دیگری نیز وجود دارد که نشانگر این است که در قیامت ایمان و تقوی و عمل صالح باعث نجات می‌شود که برای رعایت اختصار از ذکر آن آیات خودداری می‌نماییم.