ارمغان حجاز - در رکاب زائران بیت الله

ارمغان حجاز در رکاب زائران بیت الله

ارمغان حجاز در رکاب زائران بیت الله

بسم الله الرحمن الرحیم

داستانی گفتم از یاران نجد
نکهتی آوردم از بستان نجد
***
مسکن یار است و شهر شاه من
پیش عاشق این بود حب الوطن
***
سرود رفته باز آید که ناید
نسیمی از حجاز آید که ناید
***

به فرمان پروردگار، ابرمرد توحید و یکتاپرستی حضرت ابراهیم خلیل÷کعبه منسوب به پروردگار را که قبله سینه‫ها و جهت حرکت دلهاست بنا نهاد تا تمامی یکتاپرستان تاریخ از روز خلیل تا به روز دمیدن در سور – بوق – و دیدار پروردگار جلیل بدان سوی روی آورده، بیعت و صداقت خود با خالقشان را با این خانه تواضع به نمایش گذارند..‬‬‬‬‬‬‬‬

‬ بیعت با کعبه...

قبله ایمان...

خانه خداوند رحمان...

مرکز دایره محبت و شوق عاشقان بهشت...

مغناطیس دل‌های شیفته حق، که از چهارسوی جهان آن‌ها را بسوی خود جذب می‫کند..‬‬‬‬‬‬‬‬

‬ کعبه چون قلب، مؤمنانی که زنگ گناه‌ها و لغزشها آن‌ها را اکسیده کرده بسوی دهلیزهای خود می‫کشد، و طی یک برنامه آلایشی آن‌ها را پاک کرده، از چاله‫های شهوت به کرانه‫های عفت ملکوتی، و از سستی و افتادگی به حرکت و سازندگی، و از منیت و خودپرستی به جهان بینی و یکتاپرستی، و از خواب و خیال به امید و برنامه، و از چشم دوختن به دیگران به چشم گشودن بر دیگران، از هیچ بودن به همه چیز شدن، و از تابعیت و تقلید به رهبریت و تحریک، بالا برده بار دگر در کالبد جهان اسلام پمپاژ می‫کند تا زندگی و سلامت جسم را حفظ نمایند، و جسد دنیای توحید را توان زیستن و ادامه حیات باشد..‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ کعبه در سمت قلب مؤمن، و طواف مخالف حرکت عقربه‫های ساعت. درست چون حرکت همه کائنات از ذره تا بزرگترین ستاره و سیاره.. گویا مؤمن می‫گوید: در بندگی خداوند همه کائنات شریکند و همه در حال عبادت. قلب مؤمن بسوی کعبه می‫نگرد تا دریابد؛ دعای قلب غافل را نزد پروردگار هیچ ارزشی نیست، و جایگاه واقعی عبادت قلب است، درست همان چیزی که رسول هدایت – ج– به ما آموختند:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ «إن الله لا ينظر إلى صوركم وأموالكم، ولكن ينظر إلى قلوبكم وأعمالكم». رواه مسلم.

خداوند به شکل و شمایل‌تان و مال و ثروت‌تان توجه نمی‫کند، بلکه به قلب‌ها و کارهایتان می‫نگرد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ عبادتی که برخواسته از قلب انسان و تنها برای رضایت رحمان باشد، آسمان‌ها را شکافته فورا به درگاه احدیت وارد می‫شود. و عبادتی که در پی نام و نشان، و یا پست و مقام، و یا برای ارضاء شهوتی نفسانی، یا آز و طمعی حیوانی باشد چون گهنه پارچه‫ای گند به سر صاحبش زده خواهد شد!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ مکعبی سربلند، و آغوشی باز به شکل هلال که تاریخ گواهی می‫دهد که از آن خانه حق است و بنا به دستور قدر بدین شکل بازگذاشته شده تا مؤمنان را در آغوش گیرد و آن را «جر اسماعیل» ‫نامند. آغوشی که اسماعیل را در دامن خود پرورده، مؤمنان را به سینه خود می‫فشارد و در گوش‌هایشان زمزمه می‫کند: چون اسماعیل باشید.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ اسماعیل؛ فرزند بحق توحید ابراهیمی...

اسماعیل؛ زاده ایمان و پرورده توحید و یکتاپرستی...

اسماعیل؛ آن نوجوانی که با رشادت و دلیری خود سر بشریت را بالا گرفت..

نوجوانی که با اراده واختیار فولادینش گردن طاعت خویش در زیر تیغ بران دستور الهی نهاد..

آه!..

عجب حادثه‫ای بود و عجب امتحان و آزمایشی!..‬‬‬‬‬‬‬‬

‬ آزمایشی که کوه‌های سترگ در مقابلش خاکستر می‫شوند، و آسمان و زمین توان تحملش را ندارند..‬‬‬‬‬‬‬‬

‬ ابرمرد توحید؛ ابراهیم دوست و خلیل رب جلیل بنا به اشاره‫ای گذرا از سوی حق ساتور تیزش را بر گردن جگرگوشه‫اش - آن‌هم چه چگر گوشه‫ای؟!.. اسماعیلش که پس از هشت دهه زاری و تضرع و اشک بدان رسیده بود – می‫کشد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ چاقوی تیز از فرط حیرت مات و مبهوت مانده، توان بریدن از او سلب گشته.. برایش باور کردن آنچه روی می‫دهد ناممکن شده، حیران است چه کند!..‬‬‬‬‬‬‬‬

‬ همین فضای کعبه نظاره‫گر تمامی آن ماجرا بود، و آن را در گوش هر مؤمنی که به حجر اسماعیل درمی‫آید زمزمه می‫کند..‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ از هر سوی حرم بوی توحید ابراهیمی به مشام می‫رسد، هر لحظه امواج همیشه زنده صدای پرطنین ابراهیم از فضای حرم به چهارسوی جهان فرستاده می‫شود.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ چون ابراهیم خانه حق را بنا نهاد، پروردگار بدو امر نمود تا مردم را بسوی خانه توحید و رمز یکتاپرستی برای ادای مناسک و عبادت حج فرا خواند؛

﴿وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ٢٧[الحج: ۲٧].

«به مردم اعلام کن که، پیاده، یا سواره بر شتران باریک‌اندام (ورزیده و چابک و پرتحمّل، و مرکب‌ها و وسائل خوب دیگری) که راه‌های فراخ و دور را طی کنند، به حجّ کعبه بیایند (و ندای تو را پاسخ گویند)».

و از آن روز تا به امروز و تا بروز قیامت امواج صوتی ابراهیم با اکسیژن هوا آمیخته شده از راه شش وارد قلب مؤمنان گشته عشق و محبت زیارت خانه حق را در آن‌ها می‫کارد و آن‌ها را بسوی کعبه و قبله حق دعوت می‫کند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ هزاران هزار زن و مرد، پیر و جوان، سیاه و سفید، از چهارسوی جهان در هر لحظه بدور مغناطیس قلب‌ها در حال طواف و چرخشند.

طوافی که با اذان ابراهیم شروع شده تا دمیده شدن سور اسرافیل و برپایی قیامت جریان خواهد داشت.

مؤمنان کعبه آمال و خانه عشق و ایمان خود را در کنار قلب‌هایشان قرار داده رابطه‫ای محکم و پرمعنا با پروردگارشان برقرار می‫کنند..‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ خدایا، بار الها؛...

بنگر بدین مؤمنان صادق، اینان بدرستی فهمیده‫اند که درگیر و دار و جیغ و داد زندگی قلب‌هایشان را گم کرده‫اند، و حال آمده‫اند در اینجا آن را می‫پالند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ یا اینکه احساس کرده‫اند زنگ کبود گناه‌ها و لغزش‌ها و کوتاهی‌ها بر دل‌هایشان انباشته شده، حال آمده‫اند تا با ریختن اشک‌های پشیمانی و توبه بر زنگ‌های دل آن را سنباده کشند!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ عجب صفایی است در اینجا!..

حرم حرم خداست و بندگان بندگان او، ایمان و توحید در کمال اخلاص و صداقت به شیوه ابراهیم و فرزندش محمد مصطفی – صلی الله علیهما و سلم -...

اخلاص و صداقت با پروردگار را عجب حکایتی است و مکانتی در نزد او!

پیرزنی پریشان و خسته تنها و تنها برای کسب رضایت الهی، با ارداه و اختیار خود به دستور او تن داده، در این صحرای بی آب و علف به امید یافتن قطره آبی بدینسو و آنسو می‫دود. این اخلاص و صداقت آنچنان در درگاه احدیت قبولیت می‫یابد که حرکت او رژه ایمان می‫شود برای همه مؤمنان تا بروز قیامت!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ حقا که عجب جایگاهی است اخلاص و تجرد و ایمان راستین را!...

خانواده حضرت ابراهیم رمز یکتاپرستی و اخلاص آنچنان مقامی نزد پروردگارشان کسب کرده‫اند که نامشان تا ابد بر زبان‌هاست، درست آن چیزی که حضرت ابراهیم آرزویش را داشت: ﴿وَٱجۡعَل لِّي لِسَانَ صِدۡقٖ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ٨٤[الشعراء: ۸۴] ‬.‬‬‬‬‬‬‬

«و برای من در میان امّت‌های آینده، زبان صدق (و ذکر خیری) قرار ده!»

و یادشان با عرق مؤمنان بر خاطره تلخ تاریخ نقش بسته. هر جا کسی از آن‌ها دوید مؤمنان گام به گام پشت سر او و بیاد او می‫دوند، و هر جا آرام گام زد مؤمن در پی او آرام گام می‫زند. آنجایی که سنگ ریزه‫ای به رمز ستیز با اهریمن پرتاب کردند ما سنگ ریزه‫ای درست به حجم سنگ آن‌ها پرتاب می‫کنیم، و چون ابراهیم برای رسیدن به رضایت الهی گوسفندی قربان می‫کنیم.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬ عجب پاداشی است اخلاص را!...

این جزئی است بس کوچک از پاداش دنیوی ابراهیم در صحیفه کائنات، او را چه پاداشی است در روز قیامت خود خدای ذی الجلال ‫داند و بس!‬‬‬‬‬‬‬‬

‬ مؤمن در می‫یابد نزد پروردگارش مشکی است که هر چند در مقابل او متواضع‫تر و خاکسارتر و مخلص‌تر باشد بهمان‌اندازه بوی عطراگینش نام خوش او را بر صفحات تاریخ خواهد نگاشت. مگر نه این است که خداوند خود به فرزند ابراهیم؛ حضرت خاتم – صلی الله علیه و سلم – فرمودند:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ ﴿وَرَفَعۡنَا لَكَ ذِكۡرَكَ٤[الشرح: ۴].

«و آوازه و نام تو را بلند ساختیم!»

و نه این است که تا روز قیامت منادی حق نام او را در کنار نام خالق یکتا جار می‫زند:‬‬‬‬‬‬‬‬

‬ «أشهد أن لا إله إلا الله... أشهد أن محمداً رسول الله...».

و مگر نه این است که در هر تشهد در کنار تحیات الهی سلام و درود است بر پیامبر خاتم و بر بندگان صالح و نیکو سرشت و پارسا از پیروان او، و دعای صلوات و برکات است بر محمد و آل محمد آنچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم بود؟!..

«التَّحِيَّاتُ لِلَّـهِ وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّيِّبَاتُ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ، السَّلاَمُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّـهِ الصَّالِحِينَ، أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّـهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».