رکن یمانی
رکن یمانی همان دست دراز کعبه است که نا امیدی را هرگز نمیشناسد. دست دراز به سوی همه کس، دست درازی که به همه گناهکاران و همه جنایتکاران و همه غافلان میگوید:
درگه ما درگه نا امیدی نیست... صدبار گر توبه شکستی باز آی...
مؤمنان دست راست خود را بر رکن یمانی کشیده در گوش کعبه زمزمه کنان میگویند:
بسم الله.. الله اکبر!..
سرآغاز هر کارم و ابتدای هر همت و تلاشم با نام اوست و از برای او و در راه او، و امیدم تنها بدوست که او "الله" اکبر است!
پروردگار بزرگی که بزرگتر از او نیست و من با امید بدو میتوانم کارهای بزرگ انجام دهم، و میتوانم چون ابراهیم خلیل و محمد مصطفی بزرگ شوم.
مؤمنان با دست دادن به رکن یمانی با کعبه بیعت میکنند تا چون پیامبران و رهروان راستین حق به پیش روند و در راه خدا از هیچ دریغ ننمایند.
در بین رکن یمانی و حجر الأسود تنها یک دعا را میشنوی:
﴿وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ٢٠١﴾[البقرة: ۲۰۱].
«بار الها؛... در دنیا به ما نیکی و سعادت ارزانی دار و در روز قیامت ما را خشنود و سعادتمند قرار داده از آتش سوزان جهنم برهان»!
یا رب!..
عجب دعایی است!..
چه پژواک پر معنایی و چه طنین با صفایی دارد..
مؤمن پس از بیعت با کعبه و دست دادن با خانه خدا، به پیش میرود، و بسوی ابراهیم شدن قدم مینهد، و با اولین گامش دنیایش را با آخرت گره میزند و از پروردگار یکتا سعادت و خوشبختی و خیر دو جهان را خواسته، از او و تنها او میخواهد که از آتش سوزان جهنم نجاتش دهد.
مؤمن دریافته حرکت از اوست و برکت از خدا...
حال مؤمن بدرستی درک نموده، باید چون ابراهیم کمر همت بالا زند و چون رسول خاتم – ج– آنچنان در راه هدایت ملتش جان کند که قرآن را به دلسوزی و شفقت وا دارد:
﴿فَلَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ إِن لَّمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَسَفًا٦﴾[الكهف: ۶].
«نزدیک است خویشتن را در پی (دوری گزیدن و روی گردانیدن) ایشان (از ایمان آوردن، دق مرگ کنی و) از غم و خشم این که آنان بدین کلام (آسمانی قرآن نمیگروند و بدان) ایمان نمیآورند (خود را) هلاک سازی».