خویشاوندی صحابه و اهل بیت رضی الله عنهم

فهرست کتاب

۱۰- ازدواج فاطمه دختر حسین ‌بن علی‌ بن ابی‌طالب با عبدالله ‌بن عمرو بن عثمان ‌بن عفان

۱۰- ازدواج فاطمه دختر حسین ‌بن علی‌ بن ابی‌طالب با عبدالله ‌بن عمرو بن عثمان ‌بن عفان

از او محمد دیباج به دنیا آمد. که در سال ۱۴۵ه‍ در زندان منصور دوانیقی با سایر برادرانش از جمله عبدالله محض و حسن ‌المثلث از اهل بیت به قتل رسیدند. فاطمه قبل از او همسر حسن‌المثنی بود که عبدالله محض و حسن المثلث و ابراهیم الغمر را برایش به دنیا آورد.

علماء شیعه از این ازدواج خود را غافل کرده‌اند و یا برخی از آن‌ها آن را انکار می‌کنند مانند: علی محمد علی دخیل در کتابش فاطمه دختر حسین چنین به نظر می‌رساند که او جز با حسن‌المثنی ‌بن حسن ‌بن علی ‌بن ابی‌طالب ازدواج نکرده است.

و همچنین از جمله کسانی که این نکاح را به فراموشی سپرده‌اند شیخ محمدرضا حکیمی است. او در کتابش «اعیان النساء عبر العصور المختلفه» دربارۀ فاطمه دختر حسین شهید و ازدواجش با حسن المثنی و تولد فرزندانش و همچنین زندانی کردن آن‌ها توسط منصور دوانیقی و به قتل رساندن آن‌ها توضیح می‌دهد. اما او به قتل رسیدن برادرشان محمد دیباج پسر عبدالله بن عمرو بن عثمان ‌بن عفان را همراه آن‌ها ذکر نکرده است.

با این وجود، همه علماء شیعه امامیه اقرار می‌کنند که مادر فاطمه دختر حسین ام اسحاق دختر طلحه ‌بن عبیدالله است. و ام اسحاق همسر حسن ‌بن علی نیز بوده است که فرزندانی برایش به دنیا آورد.

امام حسن به برادرش حسین وصیت کرد بعد از مرگش با او ازدواج کند و حسین نیز با او ازدواج کرد و دختری به نام فاطمه برایش به دنیا آورد که در بسیاری از مراجع و مصادر مسطور است از جمله مصادر شیعه امامیه مانند: «الارشاد» شیخ مفید (ص ۱۹۴) و «الانوار النعمانیه» نعمه‌الله جزائری (۱/۳۷۴) و «منتهی‌الآمال» عباس قمی (ص ۶۵۱- فصل ۱۲، بحث فرزندان حسین) و «تاریخ یعقوبی» (۱/۳۷۴- بحث زندگی فاطمه دختر حسین) و «الاصیلی» (ص ۶۵-۶۶) و «عمده‌الطالب» (ص ۱۱۸).

و کتب علم نسب مانند: انساب الاشراف (۴/۶۰۷) و «جمهره انساب العرب» (۴۱-۸۳) و «نسب قریش» (ص ۵۱).

فاطمه دختر حسین در سال ۱۱۷ه‍ فوت کرد همان سالی که خواهرش سکینه دختر حسین و فاطمه کبری دختر علی‌ بن ابی‌طالب فوت کردند.

شاید خوانندۀ گرامی مشتاق باشد تردیدش را شفا دهد و نصوص صریح از مصادر شیعه امامیه را دربارۀ ازدواج فاطمه دختر حسین با عبدالله ‌بن عمرو بن عثمان ‌بن عفان عیناً ببیند.

پس عین عبارات را نقل می‌کنم:

۱- ابن طقطقی (ت ۷۰۹) یکی از علماء بزرگ علم انساب شیعه امامیه در کتابش «الاصیلی فی انساب الطالبیین»دربارۀ این ازدواج می‌گوید: «خلف فاطمه بنت الحسین عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان فولدت له».

«بعداً فاطمه دختر حسین با عبدالله‌ بن عمرو بن عثمان ‌بن عفان ازدواج کرد و از او صاحب فرزند شد».

۲- ابن عنبه (ت ۸۲۸) از علماء بزرگ علم انساب از شیعه امامیه در کتابش «عمدهالطالب فی انساب آل ابیطالب»(ص ۱۸۸) محقق کتاب دربارۀ این ازدواج در حاشیه آن می‌گوید: «فاطمه بعد از حسن المثنی با عبدالله‌ بن عمرو بن عثمان‌ بن عفان اموی ازدواج کرد ... و از او صاحب چند فرزند به نام‌های محمد مقتول، برادرش عبدالله ‌بن حسن (که به او دیباج گفته می‌شد)، قاسم و رقیه شد. «عمده‌الطالب» (ص ۱۱ حاشیه).

خلاصه اینکه ازدواج فاطمه دختر حسین با عبدالله ‌بن عمرو بن عثمان ‌بن عفان در مصادر شیعه امامیه و اهل سنت وجود دارد و این موضوع در بیست و هفت مرجع که سه‌تای آن‌ها از مراجع شیعه امامیه هستند ذکر شده است.

این سه مرجع عبارتند از: «الاصیلی فی انساب الطالبیین»ابن الطقطقی (ص ۶۵-۶۶)، «عمدهالطالب فی انساب آل ابیطالب»ابن عنبه (ص ۱۸۸) و «تاریخ الیعقوبی»(۲/۳۷۴).

و مراجع دیگر از کتب تاریخ و انساب که به آن‌ها اشاره می‌کنیم «المعارف» ابن قتیبه (ت ۲۷۶ه‍(، «تاریخ اسلام» ذهبی (ت ۷۴۸ه‍) (ص ۴۴۲- رویداهاى سال ۱۰۱-۱۲۰ه‍)، «المنتظم في تاریخ الامم والملوك»ابن الجوزی (ت ۵۹۷ه‍)، (۱۷/۱۸۲- شمارۀ ۶۳۰)، «انساب‌الاشراف» احمد بن یحیی البلاذری (۲/۱۹۸)، «البدایه والنهایه» ابن کثیر (ت ۷۷۴ ه‍)، «العقد الفرید» ابن عبد ربّه، «تقریب التهذیب» ابن حجر العسقلانی (۲/۴۸۲-۶۰۹)، «تهذیب‌التهذیب» ابن حجر (ت ۸۵۲ ه‍( (۱۲/۴۴۲- شمارۀ ۲۸۶۳ و ۱۰/۴۹۶ شمارۀ ۸۹۴۸)، «تاریخ دمشق» ابن عساکر (۲۷۲-۲۷۹-۲۸۰)، «نسب قریش» مصعب الزبیری (ت ۲۳۶ه‍(ص ۵۱)، «الطبقات الکبری» ابن سعد (۸/۴۷۳-۴۷۴)، «تاریخ ابن معین» (۲/۷۳۹)، «الثقات» ابن حبان (۳/۲۱۶)، «المعرفه و التاریخ» (۳/۲۶۵)، «الکامل فی‌ التاریخ» ابن اثیر (ت ۶۳۰ه‍()۵/۵۱۸-۵۲۳ و ۶/۲۱۶)، «تهذیب‌الکمال» مزی (ت ۷۴۲ه‍(، (۳/۱۱۹۲-۳۹۲)، «الکاشف» ذهبی (۳/۴۳۲ شماره ۱۱۰)، «جامع‌التحصیل» (۳۹۴ شمارۀ ۱۰۳۲)، «خلاصه تهذیب‌التهذیب» (۴۹۴)، «التذکره الحمدونیه» (۱/۴۸۲)، «جمهره‌انساب العرب» ابن حزم (ص ۴۱-۸۳).

آیا بعد از این همه مراجع سخن دیگری وجود دارد؟!