فریاد آشنا

نقش مسلمانان در زندگی و سرنوشت بشریت

نقش مسلمانان در زندگی و سرنوشت بشریت

الحمد لله رب العالمين والصلاة على سيدالمرسلين وخاتم النبيین محمد وآله وأصحابه أجمعين ومن تبعهم بإحسان ودعا بدعوتهم إلى يوم الدين.

خداوند متعال مى‌فرمايد:

﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَكُن فِتۡنَةٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ كَبِيرٞ٧٣[الأنفال: ٧٣].

«و کسانی که کافراند، برخی یاران برخی دیگراند (و در جانب‌داری از باطل و بدسگالی با مؤمنان هم رأی و هم سنگرند، پس ایشان را به دوستی نگیرید و در حفظ عهد و پیمان بکوشید) اگر چنین نکنید فتنه و فساد عظیمی در زمین روی می‌دهد».

هر وقت در اثنای تلاوت قرآن کریم به این آیه رسیدم شدیداً متأثر و شگفت زده می‌شدم به فکر فرو رفته و می‌اندیشیدم، مورد خطاب این آیه چه کسانی هستند؟ هنگام نزول این آیه چه وضعیتی در جهان حاکم بوده است؟ یقیناً جهان در جاهلیت به سر می‌برده است جاهلیت کاملاً تاریک، تیره و تار، هلاکت بار و از بین رفتنی، در این فضای گرفته که ابر سیاه و تیره جهان را پوشانده بود، به مشتی از انسان‌ها این چنین گفته می‌شود:[١٠] اگر به هم نپیوندند و بر مبنای عقیده متحد نشوند بشریت و سرنوشت جهان را مورد توجه قرار ندهند، برای نجات انسانیت نه تنها از پرستش سنگ و چوب، حیوانات و رودخانه‌ها، چنانچه در برخی از دولت‌های وسیع و متمدن مانند هند وجود دارد بلکه از پرستش نفس و خواهشات، قدرت و ثروت تصمیم نگیرند، خطری جدی جهان را تهدید خواهد نمود و انسانیت در شرف نابودی خواهد بود.

آری به این تعداد اندک از انسان‌ها هشدار داده می‌شود، اگر یکپارچه نشوید و اتحادی دینی، ایمانی، جهادی علیه جمعیت بزرگ و علیه اتحادی که در کفر و جاهلیت به چشم می‌خورد تشکیل ندهید و اگر مسوولیت نجات بشریت را از جاهلیت الحادی، جاهلیت فکری و اخلاقی به عهده نگیرید و از پذیرفتن این مهم امتناع ورزید، یقین بدانید که در زمین فتنه و فساد راه خواهد افتاد.

این مجموعه‌ی کوچک اسلامی که به یک مشت تعبیر شد از نظر حجم خیلی کوچک، اما از نظر مقام و ارزش خیلی بزرگ بودند و روشن است که اصل ارزش است نه حجم و در طول تاریخ در هر شرایطی مسلمانان باید این گونه باشند و همواره بر ارزش واقعی خویش ثابت قدم باشند؛ زیرا روح است که حرکات انسان را جهت می‌دهد و در جسد ظاهری نفوذ دارد، نه ابزار و مسائل مادی، بدین جهت اعتبار از آن روح، ایمان و عقیده می‌باشد.

جهان بشریت امروز از دردها و مصیبت‌های گوناگونی رنج می‌برد، و مورد تهدید خطرات جدی که در گذشته نظیرش را ندیده واقع گردیده است و از طرفی جهان اسلام نیز با مشکلات و فجایع بی‌نظیری روبرو است. مصیبت‌هایی که مسلمانان هیچ‌گاه فکرش را هم نکرده و نظیرش را نیز تجربه نکرده بودند. دسیسه‌ها و توطئه‌هایی که ظاهراً با هم متفاوت، اما در اصل یک هدف را دنبال می‌کنند، یعنی محو کردن اثرات اسلام و اثرات فرامین اسلامی در جهان اسلام و سلب اعتماد عموم مبنی بر اینکه اسلام نه تنها صلاحیت قیادت سرزمینی را ندارد و هرگز نمی‌تواند قیادت بشریت و تمدّن کنونی را به دست بگیرد، بلکه صلاحیت بقاء را در این عصر پیشرفته و مترقی نیز ندارد.

نکته‌ای که حایز اهمیت است التقاء دو قدرت یعنی استفاده از تجهیزات آمریکا توسط مغزهای یهودی (اسراییل) در جهت اجرای طرح برانداز و توطئه‌ی خطرناک می‌باشد، این دو عنصر نیرومند و خرابکار برای از بین بردن آثار اسلامی و شعائر اسلام دست به هم داده و متحد شده‌اند، آن‌ها قصد اجرای این طرح را حتی در کشورهایی دارند که منبع ایمان و اسلام بوده و پرچم‌دار دعوت اسلامی و گسترش آن در سطح جهان بوده‌اند و همواره از حمیت و غیرت دینی و مبارزات اسلامی برخوردار بوده‌اند، کشورهایی که دارای ثروت‌های وسیع و فراوان از علوم اسلامی، دینی و علمی، فقهی و ادبی بوده‌اند و در صحنه‌های متعدد تاریخی در برابر تهاجمات و تعدی‌هایی که اصل بقاء اسلام و مسلمین را مورد هدف داشتند مانند حملات شدید صلیبی‌ها و هجوم وحشیانه‌ی مغول‌ها، ایستادگی نموده و مقاومت کرده‌اند[١١].

مکر و حیله‌ی یهود (اسراییل) و بررسی آمریکا از واقعیت موجود – هر چند این دو قدرت از نظر فکری و عقیدتی به خصوص در مورد حضرت عیسی  ÷ با هم تناقض دارند – در انتخاب اسلام به عنوان بزرگترین خطری که استعمار اجنبی و توطئه‌های بیگانگان را خنثی می‌کند، دور از واقع نبود.

با اتحاد این دو قدرت و طرح براندازی اسلام، عملاً سرنوشت ملت‌ها و حکومت‌ها در دست قدرتی افتاد که ابزار تجارت جهانی، تجهیزات مخرب نظامی و سیاست کلی جهان را در اختیار داشت و این در حالی است که آینده‌ی بشریت منوط بر بقاء مسلمانان است، زیرا مسلمانان، جهان را به مسیری هدایت می‌کنند که در آن سلامت دنیوی، نجات اخروی، همبستگی، هم‌یاری و تعاون بر خیر و تقوی استوار است.

علی‌رغم توطئه‌های خارجی علیه مسلمانان، رویارویی دیگری که در کشورهای اسلامی وجود دارد و قطعاً بخش عمده‌ای از تلاش‌ها و کوشش‌های رهبران، متولیان امور و روشنفکران را به خود اختصاص داده است، تنش‌های داغی است که بین توده‌ها و جمهور مردم با مقامات و مسوولین امر وجود دارد.

حکومت‌ها اغلب تمایلات غیر دینی و ملی‌گرایی دارند و در صدد تحکیم تمدّن و ارزش‌های غربی و آزادی بی‌قید و بند، آزادی که مطلوب غربی‌هاست می‌باشند و شدیداً از تنفیذ شریعت محمدی و تفکر و تمدّن اسلامی که لازمه‌اش وجود جامعه‌ای اسلامی است در هراس‌اند و به همین جهت این گونه حکام در کشورهای اسلامی حساسیت شدیدی نسبت به این موضوع نشان می‌دهند و از طرف دیگر ملت‌های اسلامی و توده‌ی مسلمانان، بر جهت‌گیری قدیم خویش که جهت‌گیری اسلامی است اصرار دارند.

حکام و سردمد‌اران نتوانستند توده‌ی مسلمانان را در کشورهای اسلامی از مسیر اسلام جدا کنند و همین طور جمهور مسلمانان نیز با به کارگیری قدرت هسته‌ای پنهان در سینه‌های خویش یعنی ایمان، شوق شهادت، اجر اخروی و جنت، قدرتی که در طول تاریخ سبب بروز از خودگذشتگی‌های خارق العاده و شگفت‌انگیز بود، نتوانستند حکام و قانون‌گذاران خویش را قانع و متقاعد نمایند.

بنابراین وظیفه‌ی رهبران فکری، فرهنگی و دعوت‌گران اسلامی است – هر چند حجم‌شان کوچک باشد و با موانع و مشکلات دچار شوند و مورد تعقیب و پیگرد قرار گیرند – باید سرزمین و کشور خویش را از این تنش فکری، حقوقی، اجرایی، فرهنگی، سیاسی و نابهنگام و غیر معقول نجات دهند و عزم خویش را بر مقاومت نفوذ غربی و طرح‌های منافی با اسلام آن، جزم نمایند.

باید سخن خویش را یکی کنند و نیروی موجود در سینه‌های توده‌ی مسلمانان را یکجا نمایند و جهت دهند.

باید شعله‌های ایمان و غیرت اسلامی را، که بمب‌های هسته‌ای مخرب نیز توان مقابله با آن را ندارند و در طول تاریخ اسلامی و تاریخ طولانی بشر، منشاء عجایب و شگفتی‌ها بوده است، شعله‌ور نمایند.

و نباید در این طریق بر حجم و کمبود تجهیزات، موانع و دسیسه‌ها، تفاوت زمان و مکان، بنگرند.

و باید آیه‌ی کریمه‌ی عنوان بحث را نصب العین قرار دهند و همواره آن را منبع تجدید غیرت و عزم خویش قرار دهند:

﴿إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَكُن فِتۡنَةٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ كَبِيرٞ٧٣[الأنفال: ٧٣].

«اگر (شما ای مؤمنان این کار را) نکنید، فتنه و فسادی بزرگ در زمین برپا خواهد شد».

[١٠]- در صحیح بخاری به نقل از حضرت حذیفه آمده است که رسول خدا  ج فرمودند: اسامی مسلمانان را برایم بنویسید ما نام هزار و پانصد نفر را نوشتیم با خود می‌گفتیم هزار و پانصد نفر هستیم و هنوز هم می‌ترسیم، زمانی بود که یک نفر از ما به تنهایی نماز می‌خواند و بر جان خویش بیم داشت (اکنون ما زیاد هستیم) (کتاب الجهاد والسیر).

[١١]- در رویارویی با صلیبی‌ها و مغول‌ها و شکست‌شان، مصر در آن زمان نقش مهمی ایفاء نمود. در مقابله با صلیبی‌ها مصر به حاکمیت سلطان صلاح الدین ایوبی سبب شکست آن‌ها شد و در مقابله با مغول‌ها به امارت سلطان «ظاهر ببرس» بر مغول‌ها غلبه یافت و این زمانی بود که هیچ کس به شکست مغول‌ها باور نمی‌نمود و ضرب المثلی بود که می‌گفتند: «إذَا قِيلَ لَكَ أنَّ التَّتَرَ اِنْهَزَمُوا فَلاْ تُصَدِّقْ»؛ «اگر خبر شکست مغول‌ها را برایت دادند هرگز باور مکن».