عقيده سلف صالح
بسم الله الرحمن الرحیم
اما بعد... من اعتقاد دارم که الله تنها معبود و قانونگذار و فریادرس و اجابت کننده دعاها و روزی دهنده و... است و هیچ معبودی بجز او نیست و او تک و تنها و بینیاز میباشد در حالی که تمامی موجودات به آن نیازمندند نه میزاید و نه از کسی زاده شده است و هیچ هماورد و همتایی ندارد. و اینکه هیچ کس به جز او سزاوار نیست چیزی از اقسام عبادت در حقش صورت گیرد... و هرکس که چیزی از انواع عبادت را در حق غیر الله انجام دهد پس او کافر و مشرک است.
و عبادت اسم جامع و شاملی است که در بر دارنده هر آنچه است که خداوند متعال دوستش میدارد و از آن خشنود میگردد حال فرقی نمیکند از گفتار باشد یا کردار، مانند: ارکان پنجگانه اسلام، دعا و رجاء و خوف توکل، رغبت و رهبت [۶]استعانه [۷]، استغاثه [۸]و ذبح [۹]و نذر و سایر اقسام عبادت. همانا خداوند سبحان به هر آنچه که خودش را توصیف کرده موصوف میباشد و به همانچه که خود را نامیده، نامیده میشود و هر آنچه که رسولشصاز صفات علیا به عنوان وصفی حقیقی نه مجازی توصیفش کرده و از اسماء حسنی نامیده است، موصوف میباشد. مانند استقرارش بر عرشش یعنی به ذاتش بر آن علو یافته و قرار گرفتن بدون هرگونه کیفیت و هرگونه تشبیه و یا تمثیلی همانگونه که خداوند متعال میفرماید:
﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥﴾[طه: ۵].
براستی که او متکلم است با کلامی قدیم که تک تک کلماتش حادث است همانگونه که از سلف نقل شده است آنها میگویند که الله همیشه متکلم و هر گاه خواسته تکلم کرده است. از نمونههای کلامش قرآن است که الفاظی است که بر حضرت محمدصدر جهت تعبد و تسلیم نسبت به آن و اعجاز نازل گردیده است، همان کلماتی که جبرئیل÷بدون واسطه از خداوند متعال شنید و با همان حروف و معانی همانطور که از الله - عزوجل – شنیده بود بر حضرت محمدصنازل کرد و این عبارات قرآن نه ساخته و پرداخته جبرئیل است و نه حضرت محمدصو نه در آن تصرفی کردهاند. بله آن کلام خداست و خداوند سبحان با حرف و صوت تکلم میکند همانگونه که حضرت موسی÷را که به کنار آن درخت آمده بود، ندا داد و صدا زد: ﴿إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَيۡكَ إِنَّكَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى ١٢﴾[طه: ۱۲].
یعنی: «بدون شک من پروردگار تو میباشم، کفشهایت را از پایت بیرون بیاور، چرا که در سرزمین پاک و مبارک (طوی) هستی».
و بندگانش را با صدایی که از دور چنان شنیده میشود که گویا نزدیک است صدا زده و ندا میدهد.
«أنا الـمَلِکُ، أنا الدّيانُ».
و همانند همین حالت پیامبران و فرشتگانش و هرکس از بندگانش را که بخواهد مورد خطاب قرار میدهد یا از کتابهایش بر آنان فرو میفرستد و یا از تک تک کلمات غیر ازلیاش بر آنان نازل میکند. اما این کلام، مخلوق نیست زیرا از صفاتش بوده و صفات او همگی غیر مخلوق میباشد.
همانا خداوند سبحان دوست میدارد و خشنود میگردد ناپسند میدارد، فرود میآید، زنده میکند، میمیراند، ناراض میگردد، و از توبه بندهاش بسیار شادمان و خوشحال میگردد.
خداوند سبحان را مومنان در روز قیامت با چشمانشان میبینند همانگونه که آیات و احادیث صحیح بر این امر دلالت میکنند. و تمام اینها از صفات اوست صفاتی که هیچ صفتی شبیه آنها نیست و حقیقی بوده و مجازی نمیباشد همانگونه که کتاب و سنت آن را ثابت میگرداند.
﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ ٤﴾[الإخلاص: ۱-۴].
اینها همان است که به آن اعتقاد داریم و تسلیم محض و بیاعتراض آن میباشیم، و بدون هرگونه کیفیت و هرگونه تشبیه و تمثیل و تعطیل (استراحت کردن برای خدا یا رها کردن بندگان) خداوند را به اسماء و صفاتش میشناسیم.
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾[الشوری: ۱۱].
یعنی: «هیچ چیز شبیه او نیست و فقط اوست که بسیار شنوا (پذیرنده طاعت و مناجات) و بسیار بینا و آگاه است».
و شهادت میدهم که محمدصبنده و رسولش به سوی تمامی ثقلین - جن و انس میباشد. و اینکه او رسالتش را به خوبی و کامل به پایان رسانید و امانت (دعوت) را اداء کرد و امتش را نصیحت کرد و تا هنگامی که خداوند دین را کامل گردانید در راه خدا جهاد کرد تا آنکه فرمود: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾[المائدة: ۳].
یعنی: «امروز (احکام) دین شما را برایتان کامل کردم و (با عزت بخشیدن به شما و استوار داشتن گامهایتان) نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خدا پسند برای شما برگزیدم».
سپس پروردگارش را برگزید به رفیق اعلی – دوست برتر و بزرگترش، الله – ملحق گردید و دنیا و اهلش را رها کرد.
و اینکه هیچکس ایمان نمیآورد مگر آنکه هوای نفس و آرزوها و امیال و اعتقادهایش را مطابق و تابع آنچه بکند که رسول اللهصآورده است. تا آنجا که رسولصاز جان (خودش)، فرزند و تمام مردم محبوبتر و عزیزتر میباشد.
معنای محبت رسول اللهصاطاعت از فرامین او و تصدیق آنچه خبر میدهد و پرهیز و تنفر از آنچه که نهی میکند، میباشد. اینکه محب (دوستدار) اوصخداوند متعال را عبادت نکند مگر آنگونه که حضرتصدر شریعت بیان داشته است. و نه اینکه در حقش غلو و زیاده روی کرده بگونهای که رضای پروردگار در آن نیست. و مبادا منزلت و مقام حضرت رسولصرا از آنچه که خداوند تعیین کرده در دعاها و استغاثهها (کمک طلبیدن و داد خواستن) بالاتر ببرد زیرا رسول رحمتصفرموده است.
«الدُّعَا هَو العِبادَهُ».
یعنی: «دعا خود عبادت است».
و همچنین حضرتصمیفرماید:
«إِنَّهُ لاَ يُستَغاثُ بي وَإنَّما يُستَغاثُ باللهِ عَزَّوَجَل».
یعنی: «به نزد من زنده یا مرده استغاثه نمیشود فقط و فقط به بارگاه الله عزوجل استغاثه و دادخواهی میشود. «در اموری که نیاز به امدادهای غیبی و نیروهای مافوق مادی میباشد».
استغاثه به رسول اللهصشرک به خداوند متعال محسوب میشود تا چه رسد به اولیاء و مدعیان علوم شهودی و مشایخ و...!!!.
وابستگی به غیر خداوند متعال در جلب خیر و دفع شر، چه مستقلاً و چه با واسطه شرک است. (یعنی: وابستگی قلب به اولیاء و جنیان با توکل کردن و پناه بردن و التجاء به آنان و توبههای روحانی با انواع خیرات و صدقات و قربانی دادنها برای آنان در جهت برآوردن حاجتها و نیازها و بر طرف نمودن مصیبتها و بلایا، شرک به خداوند متعال محسوب میگردد حال فرق نمیکند به نام طلسم یا توسل و یا... باشد همه این موارد شرک محض و گمراهی آشکاری است. زیرا خداوند، کتابی نفرستاد و پیامبری را مبعوث نگردانید مگر برای بطلان و نابودی و قطع ریشههای این شرک و گمراهی و پاک گرداندن قلبها و ضمیرها از آن!.
«وَلا حَولَ ولا قُوَّةَ إِلاَ باللهِ».
و اعتقاد داریم که فرشتگان و کتابهای آسمانی از جانب الله حق هستند و پیامبران همگی حقند، برانگیخته شدن بعد از مرگ حق است.
بهشت (جنت) حق است.
جهنم (دوزخ) حق است.
ایمان داریم، میزان (ترازوی اعمال در قیامت) نیز حق است و همچنین حوض پیامبر ماصحق است، بگونهای که هرکس از آن بنوشد هرگز تشنه نمیگردد و از هرگونه تغییر و تبدیل در امان میباشد.
به قدر (آنچه خداوند تدبیر کرده است) و خیر و شرش ایمان میآوریم و معتقدیم شفاعت پیامبر ما حضرت محمدصو تمام پیامبران÷و صالحان حق است. ولی بعد از اجازه و اذن خدا برای شفاعت کننده و رضایت و خشنودیش از آن کسی میخواهد در حقش شفاعت شود.
خداوند متعال میفرماید: ﴿مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِ﴾[البقرة: ۲۵۵].
یعنی :«چه کسی میتواند در برابرش (خداوند) شفاعت و میانجیگری کند؟ مگر با اجازه و اذن پروردگار».
و باز میفرماید: ﴿وَلَا يَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ﴾[الأنبیاء: ۲۸].
یعنی: «نمیتوانند در حق کسی شفاعت و میانجیگری کنند مگر آن کسی که خداوند از او راضی و خشنود گردید» [۱۰].
پیامبر ماصاولین کسی است که شفاعت میکند و اولین کسی است که به او اجازه شفاعت داده میشود. ایشان در شفاعاتی خاص و منحصر گردیدهاند که دیگران در آن شرکت ندارند. اول آن شفاعت در آنچه که بدان حکم داده شده است که این همان «مقام محمودی» است که انبیاء و رسولان غبطهاش را میخورند.
و از انواع این شفاعت در اخراج و بیرون آوردن کسانی است که وارد دوزخ گردیدهاند. و از این انواع شفاعت، روانه کردن آنان به سوی بهشت است بعد از آنکه پاک گردیده و آراسته و مهذب شدند.
و اعتقاد داریم بهترین قرنها (زمانها) قرنی (زمانی) است که گروهی از مؤمنان که همان اصحاب رسول اللهصهستند که بدور ایشان جمع شدند سپس عصر تابعین (کسانی که به نیکی از آنان (صحابه) پیروی میکردند) میباشد، همانگونه کهصمیفرماید:
«خَيرُ القُروُنِ قَرني، ثُمَّ الَّذينَ يَلُونَهُم، ثُمَّ الَّذينَ يَلُونَهُم».
یعنی: «بهترین زمانها، زمان من است سپس کسانی که بعد از آنان میآیند (عصر تابعین) سپس باز کسانی که بعد آنان میآیند».
و اعتقاد داریم، بهترین کلام و سخن، کلام خداوند متعال است و بهترین هدایت، هدایت حضرت محمدصمیباشد. و بدترین و شرترین کارها نوآوری و بدعت در شریعت است و هر بدعتی در دین گمراهی و ضلالت است.
اگر ترس از طولانی شدن مطلب نبود برای هر کلام از این مسائل دلایلی از کتاب و سنت رسول الله÷و اجماع سلف صالح میآوریم.
از خداوند متعال خواهانیم که ما را به راه مستقیمش در تمام گفتارها و کردارها (اعمال) هدایت و رهنمود سازد و ما را از انحراف و گمراهیای فتنهها چه آشکار و چه نهان حفظ کرده و نگهداری کند و بالاخره ما را بر آئین اسلام بمیراند.
صلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم
شیخ محمد طیب بن اسحاق انصاری
مدینه منوره سال ۱۳۵۸ هجری قمری
> متوفی در سال ۷/۳/۱۶۹۳ هجری قمری
امید است این رساله نصیحت و یاد آوری برای خودش و برادران مسلمانش باشد.
رحمه الله علیه
الحمدُ لله الَّذِي تَتِمُّ بِنَعمته الصالِحَاتُ.
[۶] میل و علاقه بیم و هراس داشتن. [۷] کمک و یاری خواستن. [۸] داد خواستن. [۹] قربانی کردن حیوانات. [۱۰] صحیح آن است که شفاعت در بیرون آوردن کسی که بخاطر گناهش وارد جهنم میشود ویژه و خاص رسول کریمصنیست، بلکه شفاعت مشترکی است که از احادیث وارده از ایشانصفهمیده میشود. تنها آن چیزی که رسول اکرمصبه آن اختصاص یافتهاند، شفاعت عظمى است که سبب ورود اهل جنت میشود همانگونه که حدیث صحیح بدان تصریح دارد. و همچنین شفاعت در تخفیف و کم کردن عذاب عمویش ابوطالب از خصوصیتهای شفاعت حضرتصمیباشد تنها خداوند است که توفیق میدهد. این مطلب، گفتار عبدالعزیز بن عبد الله بن باز رئیس عام اداره افتاء و پژوهشهای علمی و دعوت و ارشاد میباشد. عفا الله عنه ووفقه لکل خير.