خلافت و امامت

* استاد قلمداران و شعر

* استاد قلمداران و شعر

مرحوم حیدر علی قلمداران با آنکه شاعر به معنای اخصّ آن نبود اما در سرودن شعر، قریحه‌ای خوش داشت، و چنان که پیش از این گفته شد برخی اشعار وی در مجلۀ «یغما» و «نور دانش» به چاپ می‌رسید. از جمله بنگرید به شعری که از وی در «نور دانش»، سال اول، شمارۀ ۳۶ در بارۀ آیۀ ﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗادرج شده است‌. افزون بر این، یازده غزل و قصیدۀ دیگر استاد نیز در شماره‌های گوناگون همان مجله در بین سال‌های ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ چاپ گردیده ‌است‌. در اینجا غزلی چاپ نشده از وی تقدیم می‌گردد:

من نوگلی ز گلشن عشق و جوانی ام
اما هزار حیف که مانند عندلیب
پرواز من به کُنگر گردون محال نیست
با آب و دانه‌ام مفریب ای شکارچی
سودای خام می‌پزی و رنج می‌بری
بال و پرم چو ریخت زمینگیرگشته ام
یعقوب وار، دیده‌ام از هجرکور شد
من مَحرَمم به نکته‌ی عشق ای حجابدار
لیلی به انتظار من است ای فلک چرا
مقراض جهل بال و پرم ریخت ای عجب
در توده‌ی که یک نفر از اهل گوش نیست
در انتظار مژدۀ آزادی تو اَم
معنی شکافِ حکمت و رمز معانی ام
اندر قفس شکسته پرِ نکته دانی ام
گر زین قفس ز روی شفقّت رهانی ام
کاگه ز رمز برّه و مِهر شبانی ام
تا بر مُراد خویش مگر پَرورانی ام
شهبازِ بال سوخته‌ی آسمانی ام
دیدار یوسف است علاج اَر توانی ام
از نو عروسِ معنی عَبث می‌رمانی ام
مجنون صفت به دشت و دَمن می‌دوانی ام
کا کنون شکسته پر به هوا می‌پرانی ام
دارد چه سود زمزمه و نغمه خوانی ام
ای مرگ می‌شتاب مگر وارَهانی ام

(شب ۲۲ بهمن ۱۳۲۲ شمسی)

چنان که از تاریخ مذکور بر می‌آید، استاد این غزل را در ۳۰ سالگی سروده است.