حجاج گرامى!
خودم و تو را به چند شفارش مهم و گرانبها، وصیت مىکنم.
پس گوش جان بسپار و دریچههای قلبت را بگشا.
۱- تقوا را آشکارا و پنهان پیشه خود کن. چون تقوا آغاز هر خیر و نیکی است، و اساس هر رستگاری است، و راه پیروزی است.
و آن وصیت خدا برای مردمان نخستین و آخرین آنهاست. و برای پیامبران و همهی فرستادگان و مؤمنان و صالحان است.
خداوند مىفرماید: ﴿وَلَقَدۡ وَصَّيۡنَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَإِيَّاكُمۡ أَنِ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ﴾[النساء: ۱۳۱].
«و ما به کسانى که پیش از شما، کتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش کردیم، (همچنین) به شما (نیز) سفارش مىکنیم که از (نافرمانى) خدا بپرهیزید».
و رسول اللهصمىفرماید: «اتق الله حيثما كنت وأتْبِعِ السيئة الحسنة تمحها».[رواه الترمذی].
«هر جا که هستی از خدا بترس، بعد از بدی، خوبی کن تا خوبىها، بدىهای تو را محو و نابود کند».
۲- خود را به اخلاق و رفتار نیک عادت ده. چون از مهمترین حکمتهای حج و عبادتهای دیگر عادت کردن به اخلاق نیک است.
چرا که اخلاق نیک تو را به خداوند نزدیک مىکند و تو را همسایه رسول اکرمصدر بهشت مىگرداند، و در نظر مردم محبوب و دوست داشتنىات مىدارد.
و اخلاق نیک سنگینترین چیزی است که در روز قیامت در ترازوی اعمال مىگذارند.
و پس از تقوا، بیشترین چیزی که مردم را به بهشت وارد مىکند، ترازوی اعمال است.
۳- از ریاء و شرک بپرهیز.
چون این خانه (کعبه) از اولین روز بر اساس و قاعده توحید ساخته شده است.
و سبب ساختن آن عبادت خداى یکتا و بىهمتا، و انجام عبادت و عمل نیک فقط و تنها برای او بوده است.
پروردگار به ابراهیم÷امر فرمود تا این خانه را برای طواف کنندگان و نمازگزاران و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاکیزه نگه دارد.
تا اینکه خدا را به یگانگی پرستش کنند.
خداوند مىفرماید: ﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ أَن لَّا تُشۡرِكۡ بِي شَيۡٔٗا وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡقَآئِمِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ ٢٦﴾[الحج: ۲۶].
«(به خاطر بیاور) زمانى را که جاى خانه (کعبه) را براى ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند; و به او گفتیم:) چیزى را همتاى من قرار مده! و خانهام را براى طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان و سجودکنندگان (از آلودگى بتها و از هر گونه آلودگى) پاک ساز».
و در تاریخ بیان شده که ابراهیم÷رمز توحید ویکتا پرستی است. و دشمن شرک و شکننده بتهاست. و پدر ملت حنیف و پاک است.
چنانکه خداوند مىفرماید: ﴿مَا كَانَ إِبۡرَٰهِيمُ يَهُودِيّٗا وَلَا نَصۡرَانِيّٗا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفٗا مُّسۡلِمٗا وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٦٧﴾[آل عمران: ۶۷].
«ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى; بلکه موحدى خالص و مسلمان بود; و هرگز از مشرکان نبود».
به همین سبب است که حاجی در آغازین مرحلهی عبادات و اعمال حج، اعلان توحید خالص برای خدا مىکند.
و در اولین کلماتی که به زبان مىآورد مىگوید:
«لبيك اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك، إن الحمد، والنعمة، لك والملك، لا شريك لك».
و اما برخی از حجاج فقط برای اینکه به آنها حاجی گفته شود، قصد انجام مناسک حج مىکنند چنین فردی که انتظار ستایش و مدح مردم را دارد، از حج هیچ بهرهی معنوی نمىبرد.
مگر آنچه که خواسته از ریا و تظاهر، و مدح و ثنای مردم به او. چنین کسی نزد خدا هیچ اجر و پاداشی ندارد.
مرتکب گناه شده است، زیرا اعمال حج را برای غیر خدا خدا انجام داده است.
رسول اکرمصمىفرماید: «إذا جمع الله الأولين والآخرين ليوم لا ريب فيه، نادى منادٍ: من كان أشرك في عملٍ عمله لله عز وجل، فليطلب ثوابه من عند غير الله عز وجل، فإن الله أغنى الشركاء عن الشرك».
«هنگامىکه خداوند مردم را در روز قیامت جمع مىکند منادی ندا مىکند: اى مردم هرکس در عمل و کرداری که برای خدا انجام داده شریک قائل شده و شرک آورده، ثواب و پاداش آن را از غیر خدا (یعنی همان کسی که پرستش کرده) بگیرد که خدا از شرک و شرک آورندگان، بینیاز است».
و خداوند مىفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳].
«بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است. همتایى براى او نیست; و به همین مامور شدهام; و من نخستین مسلمانم!».
و شخص مؤمن به هیچ کس جز خدا توجه نمىکند.
و درست نیست که در اعمال خود تظاهر و ریا کند.
یا اینکه غیر خدا با کسى دیگر راز و نیاز کند.
چه آن فرد زنده باشد چه مرده.
مبارک شمردن و برکت جستن قبرها (چه انسان بزرگ و چه عامی) درست نیست.
مسح کردن و دست کشیدن بر قبر و آرامگاه بزرگان دین و مردان خدا به هیچ وجه درست نیست.
همچنین به دعا خواندن آنها.
یاری خواستن و تضرع کردن در برابر قبر آنها که از این دنیا رفتهاند.
و یا حتى اگر زنده باشند.
چون دعا و التماس و طلب از غیر خدا، درست نیست.
قربانی کردن برای غیر خدا.
و نیز در مقابل دیگران که از سفر مىآیند.
یا در برابر عروس و داماد و غیر آن صحیح نیست.
و انسان مؤمن کسی است که همهی اعمال و عبادات آشکار و پنهان خود را فقط برای خدا انجام میدهد.
خداوند مىفرماید: ﴿وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾[الأنعام:۸۸].
«و اگر آنها مشرک شوند، اعمال (نیکى) که انجام دادهاند، نابود مىگردد (و نتیجهاى از آن نمىگیرند)».
۴- نمازهای پنجگانه را به موقع، و در اوقات خود، و با جماعت ادا کن.
زیرا اگر حج، رکن پنجم از ارکان اسلام است. نماز رکن دوم آن مىباشد.
و آنهم ستون و اساس دین اسلام است، و رکن اصلی عبادت است. و هیچ عملی مقبول درگاه خداوند واقع نمىشود.
و خدا هیچ عبادت و طاعتی را نمىپذیرد، مگر به واسطهی نماز.
پس نماز را بر پای دار، و در هنگام نماز فروتن و افتاده باش. چون نماز وسیلهی ارتباط و پیوند انسان با خداوند است.
نماز نور چشم توست، نماز دل انسان را شاداب و با طراوت مىکند. نماز روزی انسان را زیاد مىکند، و درون انسان را پاک مىدارد.
نماز و یاد خدا قلب انسان، و وجدان انسان را آرام مىکند. و از اشتباه و خطا و گناه دور مىسازد.
خداوند مىفرماید: ﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ﴾[العنکبوت: ۴۵].
«که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمىدارد».
و مىفرماید: ﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢﴾[المؤمنون: ۱-۲].
«مؤمنان رستگار شدند; آنها که در نمازشان خشوع دارند».
و رسول اکرمص مىفرماید: «أرأيتم لو أن نهراً بباب أحدكم يغتسل منه كل يوم خمس مرات هل يبقى من درنه ـ أي وسخه ـ شيء، قالوا: لا يبقى من درنه شيء، قال: فذلك مثل الصلوات الخمس، يمحو الله بهن الخطايا».
فرض کنید جوی آبی بر در خانه یکی از شما باشد.
و هر روز پنج بار خود را در آن بشوید.
آیا از نجاست و پلیدی، چیزی بر بدنش باقی مىماند؟
یاران گفتند: خیر یا رسول الله!
آنحضرتصفرمودند: این مانند نمازهای پنج گانه است که خداوند گناهان و خطاها را به وسیلهی آن از بین مىبرد.
۵- خداوند تو را به عبادت و طاعت خود دعوت فرمود، و تو را بسوی خانه خود آورد. و آنگاه سالم و پیروز به خانوادهات باز گردانید.
بنابر این بر تو است که شکر این نعمت را به جای آوری و با روح و جانی آزاد و رها از دنیا دوستی و خودبینی به خانه باز گردی.
و عزم کن که از این پس به مردم خوبی و بخشش کنی و آنها را در راه خیر پند و اندرز دهی، و یاریشان نمایی.
تا جایی که نیرو و توان داری و از تو بر مىآید امر به معروف و نهی از منکر کن.
یعنی مردم را به کارهای نیک دعوت کن. و از اعمال بد برحذر دار.
و بذر ایمان و نیکی را در همه جا بپاش، تا نزد خداوند از بهترین بندگان به شمار آیی.
چنانکه خداوند مىفرماید: ﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ٣٣﴾[فصلت: ۳۳].
«چه کسى خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوى خدا مىکند و عمل صالح انجام مىدهد و مىگوید: من از مسلمانانم».
۶- سفر حج را، سفر عبادات و راز و نیازها و اعمال دینی بدان.
سفری که آغاز تولد تو به شمار آید. سفری که پر از توبه و استغفار، و نماز و تسبیح و روزه و شب زندهداری باشد.
و با آن عبادتها راه ورود گناه را به دل خود ببند، و از جاهای شک برانگیز، که تو را از یاد خدا متوجه غیر خدا مىکند دوری کن. و خوردنىها و غذایت را از راه حلال به دست آور، و حلال بدان.
و مطمئن باش که هر روزی حلالی را خداوند برای تو تعیین کرده و فرستاده است.
پس در کسب روزىات تلاش و کوشش کن.
و از شک و تردید نسبت به سرنوشت، روزی و چیزی که خدا برای تو قرار داده بپرهیز.
۷- بر این سفر خود بیندیش. و فکر کن که این سفر باز گشتی ندارد. مانند سفر آخرت و مرگ و خداحافظی از دنیای خاکی که برای برخی مردم ترسناک است.
بیندیش که امروز به سوی خانهی خدا آمدی، و فردا به سوی خدا مىروی. (که باز گشتی در آن نیست).
امروز به سوی حج خانه خدا مسافرت کردی، و فردا به سوی قبر خودت مسافرت مىکنی.
این لحظه را که به سوی خانوادهات باز مىگردی، و از دیدار آنها خوشحال و مسرور میشوی، غنیمت شمار.
زیرا روزی مىآید که از نزد اهل و خانوادهات مىروی، و هرگز نمىتوانی بار دیگر آنها را ببینی.
مگر اینکه تو و خانوادهات همگان از اهل بهشت باشید ـ بإذن الله ـ.
بنابر این به گونهای زندگی کن که هر لحظه آمادهی سفر باشی، و خداحافظی از این دنیا، و دوری از خانواده، و سفر به سوی آخرت برایت آسان باشد.
در کار خیر تلاش کن، و به آخرت بیندیش که سفری بىبازگشت است.
خداوند مىفرماید: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ ٩٩ لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُۚ كَلَّآۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَاۖ وَمِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ ١٠٠﴾[المؤمنون: ۹۹-۱۰۰].
«(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مىدهند) تا زمانى که مرگ یکى از آنان فرارسد، مىگوید: پروردگار من! مرا بازگردانید. شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم! (ولى به او مىگویند:) چنین نیست! این سخنى است که او به زبان مىگوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند».
اینک اى برادر و خواهر عزیز!!
تو مىروی پس از این عبادتها و طاعتهای زودگذر، اما روح بخش و به یاد ماندنی.
پس از این یادبودی زودگذر، و افکار موجز و کم که دل و وجدان تو، از آن پر شد. و روزها و شبهای کوتاه، و پس از شنیدن سخنان مختصر و مفید که درون را شاد مىکند.
تو مىروی. و ما دوست داشتیم بیشتر از این با تو سخن بگوییم.
از حج.
از نماز.
از خوبىها.
و از تمام عبادتهایی که تو را به خداوند نزدیک مىسازد، مىخواستیم آخرین لحظات دیدار را برای تو زنده کنیم، و به یادت آوریم.
امیدواریم این پیمان، آخرین عهد و پیمان ما با تو نباشد. و ما تو را هر لحظه، هر جا به یاد خدا و اطاعت از فرمانهای خدا مشاهده کنیم.
با آرزوی سلامت و آسایش و ایمان به خداوند، و مأنوس با قرآن.
برادر و خواهرم!
آنچه در توان داشتیم برای راحت و آسایش تو انجام دادی. از با تو بودن شاد و مسرور بودی.
قلب ما با تو بود، و روح ما نیز با تو.
با تو.
و در کنار تو شب زندهداری کردی. و نماز خواندیم، و دعا گفتیم.
ما کوشش کردیم و خود را انفاق نمودیم، تا اینکه در سعادت تو پیروز شویم، و به دوستی و همنشینی با تو برسیم.
و اسباب راحت و آسایش تو را فراهم کنیم، فقط برای رضای خدا و پاداش او،
و محبت میهمانان خدا.
زیرا خیر و کوشش و کمک و یاری و ارشاد همه از منت خداست. و خطا و اشتباه و کوتاهی همه از جانب ماست.
و ما از آن، نزد خدا استغفار مىکنیم. ما را از دعای خیر فراموش مکن، و از وفاء و دوستی، محروم مگردان.
تقصیر و کوتاهی را بر ما ببخشای، خدا ما را بر بدىهایمان مىبخشاید.
اوست شنوا و اجابت کننده دعاها، دین و امانت و عاقبت کارت را به خدا مىسپاریم.
و از خدا خواهانیم تو همیشه وهمه جا (در سفر و حضر) حفظ کند.
سلام و درود ما را از جانب برادران و دست اندرکاران امر حج و عمره پذیرا باش.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.