ورود/ثبت نام
درباره
ثبت نام / ورود
تماس با ما
فارسی Persian
English
Malay
Pashto پښتو
Tajik Тоҷикӣ
Urdu اردو
العربية Arabic
جستجو
ورود/ثبت نام
به وقت مصلحت
صفحه نخست
کتاب
فهرست کتاب
مشخصات کتاب
مقدمه
بخش اول: اندرزها و نصایح حکیمانه سعدی در نظم
هر چیز کمیاب عزیز است
دود دل
سرافرازی در نداشتن طمع است
خیر و کرم رساندن به مردم موجب بهرهمندی در دنیا و آخرت است
احوال گرسنه را گرسنه میداند
ارزش مال را آنکه ندارد، میداند
نصحیت ناپذیری
نباید با انسان فرومایه، همنشین شد
شرط انصاف فرمان بردن از خداست
خلاف عاقلان عمل کردن
انتظار نیکی از آدم بد ذات، نداشته باش
نیکی از بدان نخواهي آموخت
به راستی نمیتوانیم شکرگزار نعم خدا باشیم
از آنچه بدست میآوری به دیگران هم بهره برسان
عیب خود را از دشمن بخواه
حاجی مردم آزار نیست
موفقیت در آرامش به دست میآید و شتابنده به مقصد نمیرسد
ارزش به کیفیت است نه به کمیت
جنگندگی و ورزیدگی به هیکل فربه و تنومندی نیست
معلم در تعلیم دادن باید به دانش آموزان سختی هم بدهد
آدم شکمپرست آرامش ندارد
دخل و خرج انسان عاقل باید هماهنگی داشته باشد
عکس العمل در مقابل عمل (هر چه بکاری همان بدروی)
با دوستان باید مهربان بود
احساس مسئولیت
نتیجة نیکی، نیکی است
اخلاق خوش، تلخیها را شیرین میکند
باید با تدبیر و اندیشه با دشمن مقابله نمود
بزرگان باید مواظب اعمال خود باشند و سوء استفاده نکنند
بد اخلاق همه جا در بلاست
ارزش مروارید به کمیابی آن است
اعتماد به فرومایهگان مکن
حسود آسوده نیست، نیازی به دشمنی با او نیست
حکمت و دانش در کم خوریست
افتادگی و فروتنی
موفقیت همیشه به تلاش فراوان نیست (تعجیل در کارها روا نیست)
در بازار دنیا عمل نیک باید
ریاکاری ناپسند است
ظلم پایدار نیست
سلامتی در سکوت است
سیر خبر از گرسنه ندارد
ارزش عمر را باید دانست
نیکی کردن به بدان هم خوب است
تأثیر همنشین
نصیحت ناپذیر
فرومایه سود ندارد
با خوبان باش
دانایی در پرسیدن است
تعجیل در کارها موجب پشیمانی است
به شغل و حرفه باید متکی بود نه مال و ثروت
سعادتمندی به مشیت الهی است
ستمکار بییاور است
آدم بد ذات را مهار کن
مهربانی با بدان
هنر در شاد نمودن دل است
رنج بردن بهتر از اطاعت کردن است
چشم پوشی از طمع
خوبی به بدان
موانع را باید از سر راه برداشت
در زندگی باید خیر و خوبی کرد
آسودگی در تفرقه دشمنان است
بهرهمندی دیگران از کوشش و تلاش تو
نادانی واماندگی است
بزرگان را باید ستود
لطف و بخشندگی
حفظ شخصیت
گرسنگان و دردمندان فراموش شدگانند
از دوستان دشمن دوست باید برید
غافل نباید بود
حسود جز با مرگ نمیآساید
ملاطفت و مهربانی با دوست و دشمن
غمخوار دیگران باید بود
قابلیتهای افراد متفاوت است
احسان کردن از افضل عبادات است
تحریک موجب انفعال است
مسکین ناتوان را نباید آزرد
مردن بهتر از مردم آزاری کردن است
بهرهمندی با زحمت و خطر به دست میآید (سلامتی در ترک ریاست است)
دنیا مزرعة آخرت است از آن خوب بهره بگیر
بهشت با اخلاق خوب به دست میآید
دین را به دنیا مفروش
از رنج و تلاش خود، بهرهگیر
ضعفا را دریاب تا در امان باشی
خوش زبانی قدرت و شوکت است
از زبان مردم بترس
به خویشتن متکی باش
وای از دست زبان مردم
ماهیت را نمیتوان تغییر داد
دوست آن است که مشکلات راه را به تو نشان دهد
حق گو باش و از ناصواب بپرهیز
منطقی باش
ظلم خانه خراب کن است
زاهد نباید با رندان دوستی کند
در کنار دوستان نیکوست
یتیم نوازی
هر کس به اصل خود باز میگردد
به ستمگر بخشایش مکن
عبرت آموزی
جاهل و بیهنر درک ندارد
مراقب خود باش
شفاعت پیامبر به آدم بیدین نمیرسد
انسانیت به تعلق نداشتن به دنیاست
مهربان باش و یاور بیچارگان
شخصیت مرد زیر زبان اوست
ارزیابی سخن قبل از ادا کردن
صبر و شکیبایی میوة شیرین دارد
به ظالم نباید رحم کرد
بیراهه رفتن کسی را به مقصد نمیرساند
توقع از فرومایه نداشته باش
شکم پرست مباش
عزت به فروتنی است
متواضع باش و متکبر باش
لقمه به اندازة دهان برداشتن (به اندازة توانایی گام برداشتن)
دنیا و آخرت با استفاده رساندن از مال خود به دست میآید
بیچارگان را دریاب تا خودش باشی
حسادت مرگ تدریجی است
به مردم آسان بگیر
انتظار بیهوده داشتن
گناهکار شکنجه میشود
خود سازی
غفلت از دین و معنویت
آدم نیست آن که در بند غم دیگران نیست
با عمل خوب باید جلوی زبان بد اندیش را گرفت
انتظار بیجا
پر خوری بیدانشی آورد
رهایی بهتر از گرفتاری است
ظلم به ستمگر عین عدالت است
پرهیزگاری و قدر جوانی
خوش عمل باش
از سعی خود بهره بردن
مقررات و مقدرات الهی تغییر ناپذیر است
دوست واقعی فقط حسن را میبیند
حریص جز با مرگ قانع نمیشود
شرافتمندانه زندگی کن
بدکرداری آبروی کوچک و بزرگ را میبرد
سنجیده عمل کن
انسانیت به فضل و احسان و نیکی است
فرومایه ظرفیت لطف کردن ندارد
اهمیت تربیت در دوران کودکی و صعوبت آن در پیری
آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران مپسند
معقولانه بیندیش (در هنگام پیری، جوانی مکن)
هنگام خشم تصمیم مگیر
نام بزرگان را پنهان مکن
تناسب دخل و خرج
جنگ آخرین راه است
سیاستمداری
دور اندیشی
مهربانی و محبت بهتر از خشونت و پرخاشگری است
با بد زبان نباید ستیز کرد
کم خوری، راحتی است
نالایق، سزاوار نوازش نیست
جوانی را دریاب
باید قابلیت تربیت باشد
هنگام پیری، پیری کن (براساس طبیعت خویش باید عمل کرد)
با روزگار باید ساخت
متعادل باش
خوی بد، تغییر ناپذیر است
قطع رابطه با اقوام بیدین بهتر است
اهمیت زبان (ابتدا تفکر سپس گفتار)
شیرینی سخن به یک بار گفتن است
توبة بیسود
ناتوان، حال ناتوان را میداند
بخشایش موجب دفع مصیبت است
دلها مرنجان
روحیات شنوندگان را در نظر بگیر
زمان و جوانی را پاس بدار
سرشت و ذات تغییرناپذیر است
به آدم بد ذات محبت و مهربانی مکن
بخشایش خدا منوط به مهربانی با مردم است
کارهای خدا روی حکمت است
به آن چه خدا داده باید راضی بود
فضل و کرم خدا همیشگی است
ماهیت تغییر ناپذیر است
دیگران را مقدم دانستن
نیکی کردن با مردم
بهرهمندی در گرو نیکی کردن است
زندگی توام با معنویت (زندگی فقط برای خوردن نیست)
تا میتوانی نان ده باش
نان دهنده بهتر از روزه در همیشگی است
آیین نابخردان خوردن و خوابیدن صرف است
سرشت و طبیعت را نمیتوان تغییر داد
نیکی کن و عمر را غنیمت بشمار
کسی از دنیا چیزی با خود نمیبرد
وای از دست زن بد زبان
حسن تدبیر در تربیت (ملاطفت و درشتی باید با هم باشد)
به یاد بیچارگان بودن
خدمت کردن در زمان نعمت داشتن
گذران عمر
عشق ورزی به معشوق خود
به فکر عاقبت کار باید بود (هر سربالایی، سرپایینی دارد)
خوبی کردن و خاکی بودن
به جا و به موقع سخن گفتن
شناختن دوست در تهی دستی و بیچارگی
دوستان نانی
دوستی با همه کس جایز نیست
نام نیکو در زندگی داشتن
فرومایگان فقط به فکر خویشند
راستی موجب هدایت است
تلاش برای زیستن و پرهیز از خطرات
گندم از گندم بروید جو ز جو
همنشینی با نادان، عین نادانی و موجب هلاکت است
سیری ناپذیری حریص
آزادگی و کرامت
ریاست شایستة بدکاران و ظالمان نیست
به دنبال زاهدان ریاکار مباش
سود سکوت
زبان نشانة شخصیت
مطیع قضا بودن
استفاده کردن از ثروت
از مشکلات زندگی نباید هراس داشت
موفقیت در سختیهاست
ثروت را باید پاک و حلال کرد (مال حلال برکت دارد)
برای تربیت باید زمینه مساعد باشد
شخصیت از شخص برتر است
جهنم این دنیا زن بد است
اگر خیر نمیرسانی، اذیت مکن
زن خوب، موجب خوشبختی مرد است
کسی که خوی حیوانی دارد، تربیت نمیشود
به مردم آزار مرسان تا نفرین نشوی
مواظب ضعفا باش
مراقبت از سخن
شیرینی سخن به تکرار آن نیست
عاقبت اندیشی (ابتدا اندیشه، سپس گفتار)
برخورد مناسب با فرومایه و ستمگر
بهرهمندی از دسترنج خویش
به ظالم نباید امان داد
با خدا باش
صرفاً به خدا متکی باش
همنشینی با خوبان
بد ذات، تغییر ناپذیر است
به ناسپاسان نمیشود اعتماد کرد
شخصیت انسانهای ارزشمند در اثر بیحرمتی فرومایگان تخریب نمیشود
مخالفت با حق، بینتیجه است
باید لطف خدا شامل شود
در دنیا عمل نیک باید کرد
شکم پرست کم ایمان است
برای تربیت زمینه مناسب لازم است
عمل زشت یک نفر در قومی، به همه سرایت میکند
ظالم در امان نیست
به مستمندان نباید آسیب رساند
عیب خود را دیدن
نصیحت دانا دوری از نادان است
هر چیزی به اصل خود بر میگردد
دانشمند باید گفتار و عملش یکی باشد
دانشمند در میان بیخردان، چون شاهدی است در میان کوران
دانمشند تن پرور نمیتواند راهنما باشد
راه سعادت، خدمت به مردم است
با دشمن مدارا
علم باید همراه عمل باشد
عمر نباید فقط صرف خوردن و پوشیدن گردد
غمخواری زیردستان
امروز را غنیمت شمار
از خطرات معیشت نباید هراس داشت
کم خوری، فرشته خویی است
سوار خبر از پیاده ندارد (راحت و ناراحت فرق دارد)
فضل و هنر را باید آشکار ساخت
مشوق گوینده، شنونده است
نام نیک از گنج بالاتر است
رشوت ستانی قاضی برای رشوه دهنده منفعت دارد
آزاده وابسته به مال نیست
قضا و سرنوشت حکم محتوم است
مردم آزاری نکردن نعمتی بزرگ است
پاکی به ظاهر آراسته نیست (جایگاه متظاهر جهنم است)
آدم بد نهاد فقط زشتیها را میبیند
بخشندگان تهی دستند و ثروتمندان خالی از لطف
دشمنترین دشمنان
پاسخ خوبی را با بدی دادن (بیوفایی)
خوشبختی زیر سایة بد یمن و نامبارک میسر نمیشود
کامروایی در نیکی کردن است
خوشبخت کسی است که در فکر آسایش مردم باشد
قدر عافیت را بلا کشیده میداند
آدم با محبت را نباید ناراحت کرد
کی که به فکر آخرت است خوشبخت است
خوشبخت دو دنیا نیکی رساندن به مردم است
نماز را برای خودنمایی و تظاهر نباید بجا آورد
دامن مادر شایسته، بهشت است
به داشتة خود باید قانع بود
بخت و اقبال باید یاری نماید (خوشبختی به کاردانی نیست)
مردم آزار از حیوان هم بدتر است
مسکین قانع است و ثروتمند زیاده طلب
هیچ کس احساس نادانی نمیکند
دوست را نباید صرفاً برای احسان خواست
حق شناس بهتر از ناسپاس
پینه دوز سختی غربت را تحمل میکند ولی پادشاه نه
لیاقت و شایستگی به اندازة ظرفیت است
مردانگی به خوشحال نمودن دیگران است
بخشنده باش و آزاده
گرچه رزق مقدر است، لیکن تلاش هم باید کرد
خود را به خطر مینداز (هلاک کردن خود غیر از مرگ است)
راستگو باید بود
آمرزش خدا به گناه نکردن است
کسی که حقیقت را نمیبیند، گناه حقیقت چیست؟
با بدکار نباید همنشین شد
دوست عیب پوش است
با یک تلخی از جانب دوست نباید خوبیهای او را فراموش کرد
زشت بودن ریا کاری
والدین باید خدمتگزار فرزندان باشند (والی باید نگهبان رعیت باشد)
فرومایه تغییر ناپذیر است
راه پیامبر راه روشنایی و صفاست
رزق و روزی را خدا میرساند
نصیحت پذیر باید بود
سیر خبر از گرسنه ندارد
جواب خوبی، بدی نیست
به فکر دوستان بودن
ستم کردن روانیست
مسکنت، مرگ تدریجی است
خدمت کردن، ارجمندی میآورد
نان بخشیدن، نشانة ایمان است
موجب ناراحتی خود مباش
به دنیا و خویشان اعتماد مکن
ستمگری به زیردستان شایسته نیست
در غم دیگران شریک باش (هر کسی خواهد مرد)
هر چه کنی به خود کنی
سخن سنجیده باید گفت
امر محال
منعم (ثروتمند) در رفاه است
موحد و خداپرست، قدرتمند و شجاع است
اتحاد و اتفاق
سیاه دل کسی است که ضعفا را بیازارد
سخن چین شرمنده است
گردنفرازی نباید کرد
لطف و کرم باید داشت
بجز کشتة خویش ندروی
خردمند خیر خواه است
دل به دست آوردن
بیچارگان را بنواز
نیک باش
سختی کشیدن بهتر از توقع از سفله داشتن است
شکم پرست بیدانش است
ارزش خوشی را ناخوش داند
تا جواب نخواهند، پاسخ مده
کارهای مهم را نباید به فرومایه داد
عبرت گرفتن
با گریه در درگاه خداوند، آبرویت محفوظ است
در پیری، جوانی مکن
تکبر و غرور نداشته باش
خدا ترس، نکونام است
با بدان نیکی مکن
تا میتوانی، نیکی کن
ستمگر ملعون است
بیخردان، حقیقت را بر نتابند
به اندازه باید خورد
شخصیت به مال نیست
خردمند از حیوان بهتر و بیخرد از حیوان بدتر
قدرت و شوکت به زور و بازو نیست
خاموشی گزیدن
خوش رفتار باید بود
از مال و ثروت خود، درویشان را دریافتن
آدم بینماز را مدد مرسان
دانا چون زر ارزشمند است
بهرهمندی از آدم دلسوز
هلاکت غیر از مرگ طبیعی است
دوست فقط حسن دوست را میبیند
تا ضرورت نیفتد، دست به شمشیشر مبر
در آموختن باید سختیها را تحمل کرد
با عاشق، عاشقانه باید سخن گفت (براساس طبیعت باید عمل کرد)
بر دزدان نباید رحم کرد
از فرومایگان انتظار نداشته باش
با قدرتمندان در افتادن، خود را خسته کردن است
جنگ افروختن بیهوده، خود را نابود کردن است
در علم و تقوا نباید فخر فروشی کرد
اندیشیدان قبل از جواب دادن
تربیت در کودکی مؤثر است
اراده تسلیم زر میشود
سرزنش کننده، همه را سرزنش میکند
بنده نوازی و جوانمردی
قدر زندگی را باید دانست
متکی به دستاورد خود بودن
بزرگی در نیازردن است
دیگران را نباید عیب کرد
تدبیر در کار و مدارا با دشمن
شخصیت انسان به اجدادش نیست
تربیت ذاتی است (آدم بد ذات تربیت نمیشود)
شرایط دوستی باید مهیا باشد
بیوفایی در مقابل وفاداری
یتیم نوازی عاقبتش بسیار نیکوست
بر احوال بد دیگران شادمانی مکن
راستی رستگاری است و دروغ گرفتاری است
بخش دوم: اندرزها و نصایح حکیمانه سعدی در نثر
خردمند نباید هر کاری را انجام دهد
ثابت قدمی
پاکی و پاک کرداری
ارزش ثروت را باید دانست
شجاعت در سخاوتمندی است
شادمانی احمق از ستایش
انتظار از گرسنه نداشته باش
هنروری از نفس پروران برنیاید
سیم و زر تقوی را میگیرد
نتیجة بدی، بدی است
ارزشمندی به کمیابی هر چیزی است نه به زیادی آن
به هر چیز کم باید قانع بود
بیندیش و بگو
برای هر سخنی ابتدا باید اندیشید
ارزیابی خود قبل از انجام امور مهم
سختی کشیدن بهتر از منت کشیدن
بخت و اقبال باید یار باشد
گرسنگی مانعی برای پرهیزگاری
هر چه کنی به خود کنی
برادر آن است که غم برادر داشته باشد
فرزند بد از نژاد بد است
لطف و محبت به ضعفا
ترحم به دشمن مکن
اهمیت عقل و خرد
به درهای بلا نباید نزدیک شد
خدمتگزار واقعی را بنواز
با قویتر از خود نباید درگیر شد
تجربه و مهارت مهم است
ارزش جسم به جان است
آدم بیهنر تحمل دیدن هنرمند را ندارد
سلاطین به همنشینی دانشمندان نیازمندند
عاقل کار جاهلانه نمیکند
زخم ظلم از زخم تیر بدتر است
نوشدار و بعد از مرگ سهراب
شجاع باش
بذل و بخشش
با تلاش مقصد حاصل است
عاقلانه عمل کردن
هر چه از دوست میرسد نیکوست
دریش صالح از توانگر بدکار به مراتب بهتر است
هنر و عقل باید داشت
رهایی به واسطة عمل نیک است
انتظار به جا
جوانمرد بخشنده بهتر از پارسای روزهدار
پذیرای شکنجة معلم باش
ماهیت تغییر ناپذیر است
ارزش به زور و بازو نیست
انسان دنیا دیده زیاد دروغ میگوید
باید اصولی کار کرد
هر کس جایگاهی دارد
با یاد خدا باش، روزی خواهد رسید
کسی که قدرت ندارد نباید جنگ طلب باشد
برتری عشق
توانایی خود را بسنج، سپس اقدام کن
وقتی راهنمای تو پیامبر
ج
باشد، ترس نداشته باش
حریص همیشه گرسنه است
از همسایه بد به خدا پناه ببر
دانشمند با جاهلان نباید بستیزد
افتاده باش
خبر بد را تو مرسان
خودخواه به خدا توجه ندارد
شخصیت به لباس نیست
باید اهل کار بود نه تسلط بر دیگران
تعادل در امور
ایراد گرفتن بر بزرگان شایسته نیست
نادان به وسیلة نادان، دانا میشود
نان خود شیرینتر است
مواظب چشم خود باش
توقع از کس مدار
عمل نیک داشته باش
هر سخنی را نباید گفت
بینوا را طعام باید دادن
باید مراقب دشمن بود
دشمن را نباید دست کم گرفت
توانا بودن بیگناه
عاشق نشدن بر کسی که به تو علاقه ندارد
به چیزی که همیشگی نیست، تکیه کردن صلاح نیست
به مقدرات الهی معتقد بودن
دوست را در تنگی و سختی شناختن
نیازردن دوستان قدیمی
استفاده نکردن از اندوختهها و آموختهها
از داشتهها و دانستهها استفاده نکردن
رفتار مسالمت آمیز آدمیان
به هر وسیلة ممکن بد زبان را باید مهار کرد
آسایش کنونی را باید قدر دانست
راز در سینة خود نگاهداشتن
ترحم بر بدان نباید کرد
حوصله داشتن در کارها
پرخوری مضر است
سکوت کردن
بخیل دست بده ندارد
قدرت به نام نیست
زن جوان، شایستة مرد جوان است
وابسته نبودن به مال و ثروت
ستمگر را بکوب
آزار دهنده را نباید آزاد گذاشت
سنجیده حرف زدن
با سیاست دشمن را نابود کن
ستمگر از سگ بدتر است
حقشناس و شکرگزار باید بود
شیوة پایداری مال و علم و کشور
تا بخیل نمیرد، مالش به کسی نمیرسد
شکیبایی میوة شیرین دارد
دانا از نادان و نادان از دانا، نفرت و وحشت دارند
آن چه قسمت است، خواهد رسید
سعادت در خوردن و بخشیدن است و شقاوت در مردن و گذاشتن است
دانشمند به علمش باید عمل کند
عالم و زاهد باید عمل و علم داشته باشند
نابینای چراغ به دست
دشمن را حقیر نشماریم
دانش برای رونق دین است
مواظب اطرافیان باید بود
بدان ازبدی دست بر ندارند
ارزش سلامتی را بیمار و دردمند میداند
ارزش به ماهیت و شخصیت است
شکیبا باید بود
شخصیت به خردمندی است
تلاش بینتیجه نباید کرد
مسکین خوش رفتار بهتر از پادشاه بد عاقبت است
قدر نان را گرسنه میداند
خوشیها با ناخوشیها همراه است (نوش و نیش با هم است)
خردمندان در همه جا اکرامی و عزیزند
محبت و لطف موجب فرمانبرداری است
ادب را باید از بیادبان آموخت
ثروت برای راحتی است
ثروت بیجهت به دست نمیآید
جای خردمندان را بیخردان نمیگیرند
حاکمان باید صالح باشند
هدف از نزول قرآن، عمل به آن است
برای هر کاری لیاقت و شایستگی لازم است
قبل از سخن گفتن، باید اندیشید
تمجید کردن از خود، بیفایده است
خردمندان و پرهیزگاران زیبایی و کمال مملکت و دیناند
سکوت کردن نادان
تربیت در ناکس بیاثر باشد
تربیت ناپذیری
نیک کردار باش
تعادل در رفتار و کردار
ارزش به قامت نیست
برتری سیرت بر صورت
بدی ثمرة نیک ندارد
نیک بختی در بخشندگی است
آنچه را دل بخواهد، نکوست
دوام به قدر پختگی در کارهاست
دنیا که زود میگذرد شایستة علاقهمندی نیست
با بدان منشین
همنشین بد تأثیر گذار است
با بزرگان درشتی کردن، هلاک شدن است
با داناتر از خود نباید مجادله کرد
با دشمن صلح کردن، آزردن دوستان است
از میان برداشتن بدان، هم به نفع مردم است هم به نفع خویش
نسبت به زیردستان کریم باش
نیک کرداری به عذاب آخرت دچار نشدن است
خائن ترسوست
آنکه نیکی کند، رنج نکشد
بخشنده باید بود، تا نام نیک به جا ماند
شجاع ترسو نیست
دشمن، دشمن است، کوچک و بزرگ ندارد
راحتی رساندن، آسودگی است
اهمیت ثروت
شیکبا باید بود
به علم باید عمل کرد
رازق خداست
تصور انسان به کمال عقل خود و زیبایی فرزند خود
هنرمند منزلت دارد
تربیت انسانهای نامستعد، بیفایده است
اهمیت انتقاد و ایراد در تربیت
منابع
اندازه فونت
دبی
هلوتیکا نو
وردنا
تاهوما
Iran Sans
بجز کشتة خویش ندروی
به اشتراکگذاری کتاب
Facebook
Twitter
Youtube
Google+
Telegram
Whatsapp
با ایمیل
فایل Word
فایل PDF
نسخه چاپی
گزارش یک مشکل
بجز کشتة خویش ندروی
نپندارم ای در خزان کشته جو
که گندم ستانی به وقت درو
قبلی
بعدی
×
ورود
با ایمیل
مرا به خاطر بسپار
رمز عبور را فراموش کردید؟
ورود
ساخت حساب کاربری جدید
ثبت نام
بازیابی رمز عبور
ارسال لینک بازیابی رمز عبور
بازگشت به صفحه ثبت نام / ورود