فصل: اقوال اهل سنت در خودداری و امتناع از وارد شدن به اختلافات صحابهش
در این بحث ما آراء و نظرات اهل سنت و جماعت را نسبت به خودداریشان از آنچه در بین اصحاب کرامش گذشته نقل میکنیم تا عقائد اهل سنت را بیشتر روشن کرده باشیم. امام شهاب بن خراش/ میگوید از صالحین و پیشینیان این امت شنیدهام که میگفتند اصحاب رسول الله ج را به شیوهای در میان مردم و در مجالس خود ذکر کنید که دل مردم به آنها الفت گیرد و ضعف و منازعه آنها را بحث نکنید که مردم علیه آنان تحریک شوند [۸]. ابراهیم بن آزر فقیه: میگوید: در مجلس امام احمد بن حنبل نشسته بودم مردی از ایشان درباره جریان حضرت علیس و حضرت معاویهس سوال کردند. امام احمد به وی جواب نداد. به ایشان گفته شد ای ابو عبدالله آن مرد از خانواده بنی هاشم است، سپس امام احمد این آیه را برای او قرائت کردند:
﴿تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ١٣٤﴾ [البقرة: ۱۳۴].
و همچنین فرمودهاند: دست ما به جریانات آن آلوده نگشته پس زبان خود را به آن آلوده نکنیم. [٩]
مردی پیش امام ابو زرعه/ آمد و گفت من از معاویه تنفر دارم. ابو زرعه فرمود چرا، آن مرد در جواب گفت چون با علی بن ابی طالبس جنگید. امام ابو زرعه فرمود پروردگار معاویه بسیار مهربان است و طرف مقابل وی که علی بن ابی طالب است مرد بسیار کریم است پس چرا تو در بین آنها دخالت میکنی [۱۰]. امام ابو جعفر طحاوی/ میگوید ما اصحاب محمد رسول الله ج را دوست داریم و درباره هیچ یک از آنان غلو و زیاده روی را جائز نمیدانیم و خود را از هیچ یک از آنها مبرا نمیسازیم، و هر کس که از آنها بغض در دل داشته باشد و ستمکارانه درباره آنان سخن گوید از او نفرت داریم. ما دربارۀ اصحابش جز به خیر و نیکی بحث نمیکنیم و حب آنها را ایمان و احسان، و بغض آنها را کفر و نفاق میدانیم، و هر کس دربارۀ آنان و ازواج طاهرات رسول الله ج قول حسن داشته باشد و به نیکی از آنان یاد بکند او را از نفاق بدور میدانیم [۱۱]. امام ابن قدامه/ میگوید اقوال اصحاب کرامش و ذکر محاسن و اخلاقشان و طلب مغفرت برای آنها، و ترحم و مهربانی با آنها و خودداری از بزرگ نمایی نزاع و کشمکش آنان و اعتقاد به افضلیت برخی از آنها را سنت میدانم، چون خداوند متعال میفرماید:
﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى، و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند [هیچ گونه] کینهاى مگذار. پروردگارا، راستى که تو رؤوف و مهربانى».
﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا٢٩﴾ [الفتح: ۲٩].
«محمّد ج پیامبر خداست و کسانى که با اویند، بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود مىبینى. فضل و خشنودى خدا را خواستارند. علامتِ [مشخّصه] آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است. این صفت ایشان است در تورات، و مَثَلِ آنها در انجیل چون کشتهاى است که جوانه خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهىِ] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد. خدا به کسانى از آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است».
در ادامه سخنانش امام ابن قدامه/ میفرماید خشنودی از زنان پاک رسول الله ج که امهات مؤمنین بحساب میآیند و از هر گونه سوء بدور میباشند برای هر مسلمانی ضروری است [۱۲]. شیخ الاسلام ابن تمیه رحمه الله میگوید سلامت قلب و زبان درباره اصحاب کرامش جزو اصول اهل سنت و جماعت میباشند چون اهل سنت هر چه را که قرآن و سنت و یا اجماع در فضل و منزلت آنان بیان داشتهاند قبول دارند و خود را از روش و عقیده روافض، کسانی که اصحاب رسول الله ج را میبغضانند و یا آنها را سب و دشنام میگویند مبرا میدانند و هم چنین از طریقه و رفتار کسانی که نواصب هستند و اهل بیت را با گفتار یا رفتار خود اذیت میکنند بیزارند، و در خصوص مشاجره بین اصحاب سکوت، و آثاری را که در این زمینه روایت شده بعضی را قبول و بعضی دیگر را مردود و کذب میدانند، ایشان را یا مجتهدانی میدانند که در راهشان اصابت کردهاند و یا بخطا رفتهاند ودر هر حال اجر اجتهاد دارند. و معتقد نیستند که آنها معصوم و از هر گناه صغیر و کبیره بدور میباشند. بلکه میگویند جائز است باور داشته باشیم که آنان هم مرتکب گناه شده باشند، ولی چون سوابق درخشان و فضائل بسیار دارند خداوند آنها را عفو میکند و یا آنها را به مصیبتی در دنیا گرفتار مینماید که کفارۀ سیئاتشان گردد. و یا حسناتی را که در این دنیا انجام میدهند گناهانشان را محو و نابود میکند آن هم بصورتی که برای هیچ کس دیگر در دنیا روی ندهد و ثابت گشته که پیغمبر ج فرموده «إنهم خیر القرون» [۱۳] (آنها بهترین قرنها میباشند) و یک مشت صدقه آنان نزد خداوند متعال بهتر است از اینکه دیگران به اندازه کوه احد طلا و زیورآلات را صدقه کنند [۱۴]. و هر گاه مرتکب گناه شده باشند و یا خطا و اشتباهاتی در زندگی آنان رخ داده باشد رب العالمین گناهانشان را بواسطه استغفارشان و یا شفاعت پیغمبر ج و یا با توجه به حسنات و سوابقی که داشتهاند میبخشد. و هر کس با دید انصاف و با چشمان باز به سیره و زندگی آنان بنگرد آنگاه یقین پیدا خواهد کرد که چقدر اعمال صالحه، و علوم نافعه و تلاش و جهاد را در راه خدا داشتهاند و اندک گناهی را که بعضی از آنها مرتکب شدهاند در صورتی که آن را در کنار این همه فضائل و محاسن قرار دهید چیز قابل ملاحظهای نیست زیرا خداوند آنان را بهترین امت، و بهترین خلق بعد از پیامبران÷ معرفی کرده و آنان در میان تمام امتها و قرنها برگزیده شدهاند و دیگر قومی پیدا نخواهد شد که مانند اصحاب کرامش را به چنین اوصاف و امتیازاتی موصوف باشد که خدا و رسولش ج در مورد آنها بیان نمودهاند. [۱۵]
شیخ الاسلام ابن تمیه/ در ادامه سخنانش میفرماید ما معتقدیم که در خصوص نزاع و اختلافات که در بین آنها موجود بوده باید مواظب خود باشیم و درباره آنان بقضاوت ننشینیم طرفی را عادل و طرف دیگر را ظالم معرفی نکنیم چون همچنانکه گفتیم آنها مجتهدانی بودند که در نظرات و آرائشان یا اصابت نمودهاند و یا بخطا رفتهاند که در صورت اول دو اجر دارند و در صورت دوم یک اجر، هر چند بایستی باور داشت که بخشی از گفتهها و نوشتهها درباره حوادث و وقایع آن دوران دروغی بیش نیستند. [۱۶]
علامه حافظ ذهبی/ میگوید: منهج ما، دربارۀ اصحاب کرامش طلب مغفرت از خداوند برای آنها و خودداری از مداخله و داوری کردن در خصوص جدال و منازعات آنان میباشد. [۱٧]
وی میگوید: پناه بر خدا از اینکه بگوییم طرفداران زبیرس یا لشکریان معاویه یا علی بن ابی طالب به جهنم داخل میشوند بلکه کارشان را به خداوند متعال حواله میکنیم و وظیفه ما محبت آنان و اینکه از خدا بخواهیم که گناه و اشتباهاتشان را به رحمت خویش عفو فرماید [۱۸]. و همچنین ذهبی میگوید: الحمدلله در زمان ما حق روشن، مآخذ و مصادر طرفین جریان مشخص شدهاند پس باید میانه روانه آنان را دوست داشته باشیم و در مورد اهل بغی بایستی تأویلشان را با دید مهربانانه نگریست و گناه و خطاء آنها را پیش خداوند آمرزیده تلقی کنیم. و هم چنانکه خداوند ما را تعلیم نموده بگوییم:
﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى، و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند [هیچ گونه] کینهاى مگذار. پروردگارا، راستى که تو رؤوف و مهربانى».
و خشنودیم از کسانی مثل سعد بن ابی وقاص، و ابن عمر و محمد بن مسلمه و سعید بن زید و غیره که با هیچ یک از طرفین قضیه همکاری نکردهاند و خود را از خوارج کسانی که از دین خارج شدند و با علی بن ابی طالبس به جنگ برخواستند و هر دو گروه را تکفیر نمودند مبرا میدانیم، زیرا آنان قوانین دین را زیر پا گذاشتند و خود را هیزم آتش جهنم نمودند. ولی با این حال نمیتوان با قاطعیت گفت که آنان تا ابد در دوزخ میمانند همچنانکه مشرکین و بتپرستان در آنجا خواهند ماند [۱٩]. و در ادامه سخنانش علامه ذهبی/ میگوید: هیچ کدام از اصحاب رسول الله ج را جز به خیر و نیکی یاد نمیکنیم و از آنان راضی و خشنودیم. و درباره، «معاویه و یارانش میگوییم آنها گروهی از مؤمنین میباشند که در حق امام علیس ظلم و تجاوز کردهاند آن هم با توجه به صراحت فرمودۀ رسول خدا ج در خصوص، عمار که فرمود «تقتلک الفئه الباغیه» شما را ای عمار جماعتی ستمکار و باغی خواهند کشت، از خداوند متعال مسئلت داریم که از جمیع آنان راضی شود و ما را از کسانی قرار ندهد که نسبت به آنان حقد و کینه در دل دارند. و مشکلی در آن نیست که امام علیس دارای فضیلتی بیشتر از کسانی است که با او جنگیدهاند [۲۰]. ایشان همچنین میگویند: در برابر برخی از اقوال و روایاتی که در خصوص جنگ و جدال اصحابش و در لابلای کتابهای تاریخی و یا در دیوان شاعران ذکر شده و مدام از طرف گمراهان و دشمنان تبلیغ میشود سکوت را جائز نمیدانیم زیرا بسیاری از آنها که امروز در دسترس میباشند یا منقطع یا ضعیف و یا دروغی بیش نیستند. پس لازم است که اینها را پاکسازی کرد و یا حتی قسمتهایی را نابود کرد تا همگی بر محبت اصحاب کرامش و خشنودی از آنها متحد باشیم و چنین روایات و اقوالی را بایستی در اختیار متخصصین و دانشمندانی قرار داد که توان تحلیل درست، و بدور از هر گونه هوای نفس و تعصب کورکورانه به مطالعه آن میپردازند و با توجه به سابقه درخشان، و فضائل بسیاری که اصحاب کرامش دارند چنین اشخاصی همیشه بر ایشان طلب مغفرت و رأفت را از خداوند مسئلت دارند و هیچ گاه آنان را به خروج از دین و یا نفاق در اعتقادشان متهم نمیکنند. و ما از کسانی هم نیستیم که درباره اصحاب و یا یکی از آنها غلو و افراط داشته باشیم و ادعاء نمیکنیم که معصوم و از هر گناهی مبرا هستند، ولی آنچه را که روافض و اهل بدعت در کتابهای خود نقل نمودهاند خیلی از آنها را دروغ و باطل و افتراء میدانیم. زیرا از عادت و روش آنان است که اقوال باطله و دروغ را روایت میکنند و هر طور که امکان داشته باشند به رد روایات صحیح و اقوال درست میپردازند [۲۱]. امام ابوبکر اسماعیلی دربارۀ اعتقاد اهل سنت میگوید: اهل سنت و جماعت معتقدند که بایستی یادگیری و کسب علم را از جای خود اخذ کرد و در تعلیم و یادگیری علوم و تفسیر قرآن جدّیّت بخرج داد و احادیث نبوی را استماع و جمعآوری کرد، و آثار و علوم اصحاب کرامش را شناخت و آنها را فهمید و از مداخله در نزاع و مشاجره بین آنان امتناع ورزید و حکمیت و داوری دربارۀ آنها را به خداوندأ محوال کرد. [۲۲]
علامه سعد الدین تفتارانی میگوید: احترام و تعظیم اصحاب رسول اللهج و خودداری از سب و ناسزا نسبت به آنان و تأویل بعضی از افعالشان که باعث ظن و بدگویی به آنان میشود بویژه مهاجرین و انصار و اهل بیعت رضوان و کسانی که در جنگهای بدر و احد و حدیبیه حضور داشتهاند و آیات و احادیث زیاد و اجماع مسلمانان بر فضائل و علو مرتبه و منزلت آنها دلالت دارند را واجب میدانیم. [۲۳]
عبدالله بن سوار قاضی بصره که متوفی به سال ۲۲۸ هجری میباشد میگوید:
نزد ما خلفای راشدین اولویت دارند و بعداً تمام اصحابش را دوست داریم و از سوء نیت و طعن دربارۀ آنان خودداری میکنیم [۲۴]. امام شافعی/ خطاب به، ربیع شاگردش میفرماید: سه چیز را از من یاد بگیر یکی اینکه دربارهی اصحاب رسول الله ج مداخله نکنید چون طرف تو در قیامت شخص پیغمبر ج خواهد بود. خود را به علم کلام مشغول مکن زیرا من چیزهای عجیبی را در آن یافتم وقت خودت را به علم نجوم مگیر زیرا به بطالت و بن بست منتهی میشود [۲۵]. سفیان ثوری/ میگوید: به سلف صالح این امت سب و ناسزا نگوید تا به سلامت داخل بهشت شوید [۲۶]. علامه سفارینی/ میگوید: از دخالت بیجا در خصوص جریانات میان اصحابش که منشاء آن اجتهاد طرفین بوده و دخالت تو خلاف حقایقی است که خدا و رسولش دربارهی آنان بیان فرموده امتناع کن، زیرا اهل حق و اجماع اتفاق نظر دارند در اینکه عدالت صحابه ثابت گشته و شهادت و روایات آنان مقبول میباشد و به این خاطر استادان و علمای ما مثل بقیه اهل سنت که یکی از آنان ابن حمدان میباشد در نهایه المبتدئین اینگونه گفتهاند: محبت جمیع اصحاب کرام و خودداری از دخالت دربارهی مشاجرات آنان به هر شیوه ممکن واجب است، و اگر حسنات و فضائل آنها و خشنودی و علاقه به آنان و همچنین معذور دانستنشان در کارهایی که انجام دادهاند و منشأ آن اجتهادی بوده که موجب کفر نیست، بلکه چون اجتهاد کردهاند در برابر آن ثوابت هم خواهند داشت. به دنبال این سخنان ابن حمدان گوید: آن کس که در اجتهادش اصابت نموده علی بن ابی طالبس میباشد و کسانی که با او جنگیدند اشتباه کردند، پس برای آنان طلب مغفرت میکنیم. همچنین علامه سفارینی گوید: چیزی که اهل سنت و جماعت بر آن اجماع کردهاند و اتفاق نظر دارند واجب دانستن مدح و احترام همه اصحاب رسول الله ج و متقی و عادل بودن آنان و امتناع از طعن دشنام دادن به آنان میباشد. [۲٧] شیخ عدی بن مسافر/ در بیان معتقدات اهل سنت میگوید. معتقد اهل سنت خودداری از ذکر جنگ و منازعات اصحاب رسول الله ج و انتشار محاسن و فضائل آنان است و به حقیقت خداوند متعال آنان را عفو کرده و جریان جنگ و جدال آنها را به پیامبرش ج خبر داده است [۲۸]. علامه حافظ ابن حجر/ فرموده: اهل سنت و جماعت اتفاق نظر دارند بر عدم طعن و سب هر یک از اصحاب کرامش بسبب وقایع و رخدادهای آنان هر چند که اصحاب حق مشخص شده باشد زیرا اجتهاد هر کدام از طرفین بوده و خداوند متعال نیز آنان را آمرزیده است. [۲٩]
در ترجمه ابن الداعی آمده که حافظ ذهب/ به نقل از ابو علی تنوخی او نیز به نقل از ابو الحسن بن ارزق میگوید: در خدمت امام عبدالله ابن الداعی بودم که ابو الحسن معتزلی از ایشان دربارۀ طلحه و زبیر سوال کرد. ابن الداعی گفت معتقدم که هر دوی آنان از اهل بهشتند. ابو الحسن معتزلی گفت دلیل شما چیست، ابن الداعی گفت روایت شده که آنان توبه و استغفار نمودهاند. و دلیل قوی من این است که خداوند به آنان وعدۀ بهشت داده. ابو الحسن گفت: پس انکار نمیکنید در صورتی که کسی بگوید رسول الله ج فرموده هر دوی آنان از اهل بهشتند اگر از دنیا چشم فرو بستند به بهشت میروند ایشان میگویند با توجه به اینکه مسلمانان این مژده پیامبر ج را تا به امروز نقل کردهاند که میفرماید آنها جزو عشره مبشرهاند پس واجب است که رفتار و کردارشان به هنگامی که بسوی خدا باز خواهند گشت موافق مژده و بشارت رسول اکرم ج باشد در پایان، شخص معتزلی از ابن الداعی تشکر کرد و قول وی را زیبا و بر حق دانست. در نتیجه محال است کسی که نظرش درباره طلحه و زبیرب این گونه باشد نسبت به ابوبکر و عمرب سوء نیت داشته باشد زیرا آنها نیز جزو عشره مبشره به بهشت میباشند. [۳۰]
[۸] سیر اعلام النبلا (۸/۲۸۵). [٩] آداب شافعی و مناقبه (۳۱۴) امام شافعی برای تعلیق نوشته وگفته این کار زیبا است زیر سکوت انسان از چیزی نیاز نیست صواب است. [۱۰] تاریخ دمشق ابن عساکر الفتح (۳/٩۳). [۱۱] شرح عقیده طحاوی ص ۴٩۳. [۱۲] لمعة الاعتقاد ص ۲٩. [۱۳] بخاری (۳۶۵۱) مسلم (۲۵۳) (۲۱۲) از طریق ابن مسعودس ابن حجر در مقدمه الاصابه (۱/۱۳) به تواتر آن تصریح کرده. [۱۴] بخاری (۳۶٧۳) مسلم ۲۵۴۱/۲۲۲ از ابی سعید خدریس. [۱۵] العقیده الوسطیه ص ۱۱۵، ۱۱٩، ۱۲۰، ۱۲۲. [۱۶] الوصیه الکبری ص ۴۱. [۱٧] سیر اعلام النبلاء (۱/۳٩). [۱۸] همان مصدر (۱/۳٩). [۱٩] سیر اعلام النبلاء (۳/۱۲۸). [۲۰] سیر اعلام النبلاء (۸/۲۱۰). [۲۱] همان مصدر (۱۰/٩۳، ٩۳، ٩۴). [۲۲] اعتقاد اهل سنت ص ۵٩، ۶۰ ابوبکر اسماعیلیس [۲۳] شرح المقاصد (۵/۳۰۳ الوسی در صب العذاب آن را نقل کرده ص ۳٩۵-۳٩۶. [۲۴] تهذیب التهذیب (۵/۲۴۸ ابن ۲حجر). [۲۵] توالی التأسیس ص ٧۳ سیر اعلام النبلاء ۱۰/۲۸. [۲۶] شرح الابانه الکبری ابن بطه ص ۲۵٧. [۲٧] لوامع الانوار البهیه (۲/۳۸۵-۳۸٩ با تصرف و السنه) (۲/۵۳۶-۵٩۲ عبد الله بن احمد). [۲۸] اعتقاد اهل سنه و جماعت ص ۳۸ شیخ عدی بن سافر تحقیق حمدی سلفی. [۲٩] فتح الباری (۱۳/۳٧). [۳۰] سیر اعلام النبلاء (۱۶/۱۱۵).