اعمال خرافیون در حج
یکی از مهمترین موارد، زیارت قبور است، مسئلهای که در ذهن اکثر اینان است این است که گمان میکنند اهل سنت در عربستان چون روی قبور امامان را گنبد و بارگاه نساختهاند پس لابد با با اهل بیت دشمن هستند، باید به این افراد گفت: ساختن بنا روی قبر و طلاکاری کردن و ساختن گنبد گلین و زرین و تمامی این موارد در قرون بعدی و سالها پس از ظهور اسلام (از قرن سوم به بعد) وارد اسلام شده و بدعت میباشد، وگرنه چرا در اوایل اسلام پیامبرصبر روی قبر حضرت حمـزه سیدالشهداء بنایی نساخت، یا روی قبر فرزندش ابراهیـم و یا قبر حضرت خدیـجه و یا قبور شهدای احـد و شهدای بئر معـونه و ... البته دلایل برای عدم ساختن بنا روی قبور فراوان است، و احادیث زیادی که این عمل را منع کرده زیاد هستند، و حتی در کتب شیعیان فراوان است، و در هیچ جای قرآن نیز بدین امر اشارهای نیست، و اگر تمامی دلایل را بنویسیم خود کتابی جداگانه میشود. و گهگاه در قبرستان بقیع افرادی مشاهده میشوند که شروع میکنند به بدگویی و زدن حرفهای نامربوط علیه اهل سنت در عربستان و آنان را بی دین میخوانند، چرا؟ چون آنها نیامدهاند میلیونها تومان پول خرج ساختن قبرستان کنند و در دین بدعت گذارند پس دین ندارند(دینداری از نظر خرافیون فقط قبرپرستی و غیر خدا را خواندن و لعن و نفرین و... است) برای مثال احادیث زیر در نهی از ساختن قبور میباشند:
در کتاب کافی و وسائل از حضرت صادق÷روایت کرده که علی÷فرمود: «بعثني رسول اللهج إلی الـمدینة في هدم القبور وكسر الصور فقال: لا تدع صورة إلا محوتها ولا قبراً إلا سويتها». یعنی: «رسول خداصمرا به سوی مدینه فرستاد درباره خراب کردن قبور و شکستن صورتها و فرمود: صورتی را مگذار مگر اینکه آنرا محو کن و قبری مگذار مگر مساوی زمین کن».
در کتاب فقه الرضا روایت کرده از رسول خداصکه: «لعن رسول اللهجمن جعل القبور مصلى ولعن من يجعل مع الله آلهة أخرى». یعنی: «رسول خداصلعن نمود کسی را که قبرها را جای نماز کند و لعن نمود کسی را که با خدا خدایان دیگر قرار دهد».
در کتب مستدرك الوسائل ج ۱ ص ۱۳۲ از حضرت امیر÷نقل کرده که فرمود: سمعتُ رسولَ اللهصيقول: لا تتخذوا قبري عيدا». یعنی: «شنیدم رسول خداصمیفرمود: قبر مرا عید (یعنی محل رفت و آمد) مگیرید».
شیخ صدوق در علل الشرایع و وسائل الشيعة باب ۶۵ از ابواب دفن روایت کردهاند که رسول خداصفرمود: «لا تتخذوا قبري قبلة ولا مسجداً، فإن اللهَ تعالى لَعنَ اليهودَ حيث اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد». یعنی: «قبرم را قبله و محل توجه قرار ندهید و مسجد نکنید زیرا خدای تعالی یهود را لعن نمود چون قبور پیامبران خود را مساجد قرار دادند».
در کتاب محاسن برقی و کتاب وسائل باب ۴۳ از ابواب دفن اموات از حضرت علی÷روایت کردهاند که فرمود: «من جدد قبراً أو مثل مثالاً فقد خرج عن الإسلام». یعنی: «هر کس قبری را تجدید و یا مجسمهای بسازد از اسلام خارج است».
از موارد دیگر، یا علی گفتن عدهای از شیعیان در حج است. و خرافیون دائم میگویند: ببینید این بد سنیها حتی از اسم علی هم متنفر هستند. در جواب این عده باید گفت: اهل سنت حضرت علی و سایر خلفای راشدین را دوست دارند، و علت نارضایتی آنها از این موضوع این است که در آیات فراوانی از قرآن کریم خواندن غیر خدا منع شده، و خداوند میفرماید که فقط او را صدا کنید و فقط او را دعا کنید، مثلاً در سوره جن آیه ۲۰ میفرماید: ﴿ ُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٠﴾[الجن: ۲۰] . یعنی: «بگو همانا پروردگارم را میخوانم، و احدی را با او شریک نمیگردانم». و در ضمن نباید صفات خالق را برای مخلوق هم جایز بدانیم، این صفت خداست که در همه جا حاضر و ناظر است، و از رگ گردن به بندگان نزدیکتر است.
مورد بعدی در حج، مسئله شهادت در اذان است، و اکثراً از این امر ناراضی هستند که چرا اینها در اذان: «أشهد أن عليا ولي الله وعليا حجة الله» را نمیگویند، در صورتی که در کتب خود شیعه مثل کتاب من لايحضر الفقيه که جزء چهار کتاب اصلی شیعیان بعد از قرآن میباشد، و نوشته شیخ صدوق است، از شهادت علیا ولی الله در اذان منع شده، و گویندگان آن را لعن کرده است، ولی اکثر شیعیان این را نمیدانند و دائما در حج ایراد میگیرند، و جالب اینکه روحانی آنان هم آنها را متوجه نمیکند، و برعکس اگر کسی هم از او درباره این موضوع سوال کند با جوابی بی ربط مسئله را توجیه میکند، مثلاً میگوید: ما این جمله را به نیت اذان نمیگوییم، و یا از باب تبرک میگوییم و ...
از موارد دیگر، طواف نساء میباشد، و تمامی فکر خرافیون در حج فقط متوجه این موضوع است که مبادا طواف نساء را درست انجام ندهد و به همسرش حرام شود و گاهی دیده شده به اهل سنت که طواف نساء ندارند حرفهای نامربوط میزنند که مثلاً شما به هم حلال نیستید.
مورد دیگر، اینکه نوعی دشمنی با عربها در ذهن خرافیون میباشد مثل این است که خود را جدا از آنان میدانند، و خود را ایرانی و فارس و آریایی و ... میدانند و نسبت به آنها دید منفی دارند. البته به نظر من دشمنی آخوندها یا مردم خرافی با عربها نیست، و این دشمنی در واقع با اهل سنت است، چون اینها با حزب الله لبنان خوب هستند یا با شیعیان در عربستان خوب هستند و در همین سفر حج به دیدن مسجد شیعیان میروند یا با شیعیان عراقی خوب هستند، پس اینها با عرب بد نیستند بلکه با عربی که سنی باشد مشکل دارند. ایرانیان باید بدانند یکی از هدفهای اسلام برداشتن همین عقاید تفرقهانگیز بوده، و ارزش انسانها را به میزان تقوی در آنها میدانسته و این دشمنان وحدت بین مسلمین هستند که اینگونه افکار را پخش میکنند و گرنه ما همگی امت اسلامی هستیم، و تمام مسلمانان برادر و هموطن هستند و این مرزهای بین کشورها همگی قراردادی و ساختگی است، و در طول تاریخ تغییر میکنند، تازه پیامبرصو امامان هم از عرب بودهاند، و قرآن و احادیث نیز به زبان عربی است، پس نباید نسبت به عرب بدبین بود.