بخش دوم: توضیحات
اگر در این جهان هستی نظری بیفکنیم و اوضاع انسانها را به رشتهی تحریر درآوریم، میبینیم با آن که در قرن ۲۱، قرن دانش، صنعت و تکنولوژی به سر میبریم، اما متأسفانه اکثر انسانها در افسردگی روانی، اضطراب، پریشانی، نگرانی از آینده، روزگار خویش را میگذرانند، بدون این که از زیستن لذت ببرند، لذا این سؤال در اذهان نقش میبندد که چرا با پیشرفت علم و تکنولوژی و توسعهی ارتباطات باز روان آدمی در آشفتگی است؟ برای پاسخ این پرسش مقدمتاً این را باید گفت: زمانی ارزش یک چیز معلوم میگردد که به طور کامل و همهجانبه شناخته شود، و این تئوری در مورد انسان نیز صدق میکند، و یا به بیانی دیگر عدم شناخت آدمی از خویشتن حیات پیرامون تواناییهای جسمی و روحی ویژگیهای درونی و راه برطرفکردن نیازهای فطرت باعث به وجودآمدن چنین معضلی در میان انسانها به خصوص جوانان گشته است. زمانی که جوان از نیروی خویش کاملاً آگاهی ندارد یا بر نیروی خود متکی نیست و برداشتی درست از اصل فطرت ندارد بروز چنین مشکلاتی را باید در همهی جوامع و به ویژه در غرب پیشبینی نمود. از این رو چند ویژگی انسانی را بیان میداریم، و سپس مختصراً به توضیح آن میپردازیم تا ارزش واقعی انسان مشخص شود و برداشتی دیگر از زیستن در ذهن پدید آید.
۱- توانایی فوق العادهی آدمی در زمینههای متفاوت.
۲- عقل و شعور آدمی که زمینهساز بهتر زیستن انسان میشود.
۳- واقعیتگرایی.
۴- حس حقیقتجویی.
۵- اعتماد به خویشتن (اعتماد به نفس).
۶- برنامهریزی درست برای رسیدن به اهداف.
٧- تلقین.
۸- حس بشردوستی.