زندگی نامه علامه حاج شیخ اسماعیل آل اسحاق خوئینی رحمه الله

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج شیخ اسماعیل آل اسحق خوئینی یکی از ٩ پسر آیة الله شیخ عبدالکریم خوئینی (-مؤلف کتاب «شرح کفایة الأصول» به فارسی و از شاگردان آخوند ملا کاظم خراسانی و هم مباحثۀ آیة الله بروجردی و استاد علمایی از قبیل آیة الله میرزا باقر زنجانی و آیة الله حاج سید احمد زنجانی و استاد «رضا روزبه») است [۱].

استاد اسماعیل آل اسحاق در اول فروردین ۱۳۱۶ هجری شمسی (- ۱۳٩٧ م) در زنجان ولادت یافت، و در بمباران شهر توسط ارتش متفقین در جنگ جهانی دوم به اتفاق پدر به روستای «خوئین» که از مناطق زیبا و خوش‌آب و هوای زنجان است، منتقل شد

وی پس از خواندن قرآن کریم و مقدمات ادب فارسی و عربی در «خوئین» هنگامی که هشت‌ساله بود، همراه پدر به «قم» رفت و بقیۀ مقدمات و دورۀ سطح را نزد پدر و اساتید دیگر تحصیل نمود، و سپس برای تکمیل تحصیلات عازم «نجف» شد و سه سال در درس مشاهیری چون آیة الله سید محسن حکیم و آیة الله سید ابوالقاسم خویی و.... حضور یافت، آنگاه به «قم» مراجعت نمود و در درس آیة الله بروجردی و آیة الله خمینی و آیة الله حسینعلی منتظری شرکت کرد.

پس از ازدواج، به دعوت استاد «روزبه» همراه آیة الله محمد رضا مهدوی کنی و حسین نوری و امامی کاشانی و.... به تهران آمد و در این شهر مقیم شد و در مدرسۀ «علوی» تهران به تحصیل علوم جدید پرداخت، سپس به اشارۀ آیة الله بروجردی وارد دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران گردید، در آن زمان آیة الله شیخ مرتضی مطهری در دانشکدۀ الهیات تدریس می‌کرد، شیخ اسماعیل مدت پنج سال زیر نظر استاد مطهری و دیگر اساتید آن دانشکده، دورۀ تحصیلی خود را سپری نمود.

در سال ۱۳۲۲ ﻫ ش (- ۱٩۵۳ م) با دکتر محمد مفتح در تألیف کتاب «روش اندیشه» همکاری کرد.

از فعالیت‌های سیاسی نامبرده، رهبری اعتصاب فرهنگیان در سال ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ (-۱٩٧۱ و ۱٩٧۲ م) است، در همین زمان وی به حبس محکوم گردید و ایام محکومیت خود را با تحمل زجرها و صدمات در زندان کمیته و زندان قزل قلعه گذراند، از دیگر فعالیت‌های وی طرح و تأسیس مؤسسۀ رفاه طلاب علوم دینی در «قم» می‌باشد که با شرکت هزاران نفر از طلاب افتتاح شد و آیة الله «قدوسی» از طرف طلاب، بازرس و ناظر سازمان مذکور بود، اما متأسفانه ساواک به اهمیت آن پی برد و توسط ایادیش آن را تعطیل ساخت.

استاد آل اسحاق از سوی حکومت شاه و با همکاری آیة الله سید کاظم شریعتمداری و شیخ مصطفی اعتمادی به مدت چهار سال از تدریس در مدارس و دبیرستان‌ها محروم و مدت یک سال به شهر «بیجار» در استان کردستان تبعید گردید، اما پس از پیروزی انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵٧ استاد به فعالیت‌های بسیاری پرداخت که از آن جمله می‌توان به تشکیل کلاس‌های عقیدتی پرجمعیت در «بوشهر» و «تبریز» و یا کمک‌رسانی توسط «بیت الزهراء» طهران و رفتن به جبهه‌های جنگ عراق و ایران و یا سخنرانی در رادیوی «تبریز» و «آبادان» اشاره کرد.

از جمله فعالیت‌های نامبرده، اجرای طرحی موسوم به پیوند مسجد و مدرسه است که از جانب گروه «روحانیون مبارز» تهران مأموریت داشت تا طرح مذکور را با آموزش و پرورش ناحیۀ ۱۲ طهران به اجراء درآورد و یک سال تمام مسؤولیت این طرح را بر عهده داشت، و با این که آقای «علی اکبر پرورش» وزیر آموزش و پرورش در جشن شروع کار این طرح در مسجد استاد مطهری (- مسجد سپه‌سالار سابق) و آقای «ناطق نوری» در خطابۀ مفصلی که در جشن مذکور ایراد گردید، بر اجرای این طرح تأکید کردند، اما انجمن «حجتیه» با امکانات و تسلطی که در آموزش و پرورش دارند مانع پیشرفت این طرح شدند!.

و باز از فعالیت‌های ایشان، بنیاد خیریۀ مستضعفین است که به همکاری عده‌ای از شخصیت‌ها و دانشمندان در تهران تأسیس شده و استاد عضو هیئت أمنای آن بوده است، علاوه بر این وی با دست خود در بیابان‌های «أبهر» (- در استان زنجان) باغ و قناتی احداث کرده است.

نامبرده در دورۀ دوم انتخاب ریاست جمهوری همزمان با نامزدشدن «محمد علی رجائی» به تقاضای عده‌ای برای ریاست جمهوری نامزد شد و روزنامه‌ها نیز خبر مذکور را اعلام کردند، اما مقامات حکومت بدون ذکر دلیل با آن مخالفت نمودند!!.

مشارالیه بنا به وظیفۀ شرعی برای شرکت در (مجلس خبرگان انتخاب رهبری) نامزد شد، اما بدون هیچ دلیلی نام وی را در شمار نامزدها اعلان ننمودند!!.

از وقایع مهم زندگی استاد، آشنایی وی با مرحوم دکتر صیاد بلوچی است که تأثیر مهمی بر افکار استاد بر جای نهاد و ایشان ارادت و احترام خاصی به دکتر صیاد داشت، دیگر از وقایع مهم زندگی استاد آل اسحاق که عواقب بسیار ناگواری داشت، نامه‌ای است که نامبرده پس از انتشار نامۀ آیت الله خمینی به «گورباچف»، برای رهبر انقلاب ایران فرستاد.

در اینجا نخست متن‌نامۀ آیت الله خمینی به گورباچف را می‌آوریم، سپس نامۀ استاد آل اسحاق به رهبر انقلاب را ذکر می‌کنیم:

[۱] آیة الله شیخ عبدالکریم آل اسحاق خوئینی دارای ٩ فرزند ذکور بود که همگی در سلک روحانیت و أهل علم درآمدند، شرح حال آن مرحوم و فرزندانش در کتاب الذریعة الی تصانیف الشیعة اثر مشهور شیخ آقابزرگ طهرانی و کتاب علمای زنجان تألیف آیة الله شیخ موسی زنجانی و کتاب آثارالحجة و کتاب شعار ولایت و کتاب دانشمندان زنجان به تفصیل آمده است.