آیت الله برقعی علامه ای مظلوم و بی نظیر

مگر ما چه می‌گوییم؟

مگر ما چه می‌گوییم؟

متعصبان چرا با ما دشمنند؟ چرا کمر به قتل ما بسته اند؟ مگر ما چه گفته و می‌گوییم؟ در حقیقت این آیه کریمه بیان حال ما و علت دشمنی ایشان است که خدای تعالی فرموده: ﴿وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن يُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ٨[البروج: ۸] اینان با ما خشمی ‌ندارند جز برای اینکه به توحید حقیقی ایمان داریم و دعوت می‌کنیم!.

می‌گوییم غیر خدا را نخوانید چنانکه در صد آیه قرآن است و کسی از خدا آگاه‌تر و مهربانتر نسبت به بنده‌اش نیست، می‌گوییم انبیاءپس از وفات خود از امت خویش خبر ندارند و در عالم باقی از عالم فانی بی‌خبر و آسوده‌اند چنانکه خدای تعالی در سوره مائده آیه ۱۰۹ فرموده: ﴿يَوۡمَ يَجۡمَعُ ٱللَّهُ ٱلرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبۡتُمۡۖ قَالُواْ لَا عِلۡمَ لَنَآ[المائدة: ۱۰۹] یعنی: روزی را بیاد آر که خدا همه رسولان خود را جمع می‌کند و می‌پرسد که چگونه دعوت شما را مردم اجابت کردند، پیامبران گویند: در این باره ما را علمی‌نیست فقط تو دانای غیب‌ها می‌باشی. عیسی بن مریم÷به تصریح قرآن خواهد گفت: ﴿وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡ[المائدة: ۱۱۷]، یعنی: «پروردگارا من بر امت خود گواه بودم تا هنگامی‌که میان ایشان بودم و چون مرا وفات دادی تو خود مراقب ایشان بودی و تو بر هر چیز گواه و آگاهی».

با ما دشمنند زیرا خواسته‌ایم از خرافات مذهبی نجاتشان دهیم و روایات و حکایات ضد قرآنی را نمی‌پذیریم و می‌گوییم رسول خداصو ائمه هدیفرموده‌اند: «ما جائكم منا لا يوافق كتاب الله فلم نقله»«آنچه از ما به شما برسد که با کتاب خدا سازگار نباشد ما آن را نگفته‌ایم».

ما می‌گوییم کتب مذهبی مانند کافی و بحار مملو از مطالب ضد قرآن و عقل است و از امامان هدایت نیست و پرداخته دشمنان است.

ما می‌گوییم دین اسلام دین آزادی و عدالت و رحمت است، نه دین اختناق و فشار و غصب اموال مردم. خدا به رسول خود فرمود: ﴿وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِجَبَّارٖ[ق: ۴۵] یعنی «تو بر ایشان جبار نباشی» رسول خداصاهل مکه را بخشید با آنکه آن همه صدمه زدند.

ما می‌گوییم مهدی منتظری که طبق عقیده و روایات شیعه می‌آید و برای جهان عذاب و نقمت است و مردم جهان را با شمشیر می‌کشد و به زور همه را به اسلام وارد می‌کند و تا زیر شکم اسبش خون بالا می‌آید و کافری در دنیا نمی‌ماند برای اینکه پنج سال یا هفت سال ریاست کند، صحیح نیست و برخلاف آیات و سنت إلهی است که می‌فرماید: ﴿لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِ[البقرة: ۲۵۶] و فرموده: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ[الرعد: ۱۱] یعنی: «خدا وضع قومی‌را تغییر نمی‌دهد تا خودشان خود را تغییر دهند». و در سوره مائده آیه ۱۴ و ۶۴ می‌فرماید: نصاری و یهود تا قیامت در دنیا باقی می‌مانند.

ما می‌گوییم: این عقیده شیعه که ائمه به دنیا باز می‌گردند [۳]و مخالفان خود را از قبور بیرون می‌آورند و به آتش می‌کشند و جزا می‌دهند صحیح نیست؛ زیرا از مسلمات است که قیامت روز جزا می‌باشد و قرآن فرموده:﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠ ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عِندَ رَبِّكُمۡ تَخۡتَصِمُونَ ٣١[الزمر: ۳۰-۳۱] یعنی «تو ای رسول ما می‌میری و مخالفانت می‌میرند سپس شما روز قیامت در نزد پروردگارتان با یکدیگر به خصومت می‌پردازید» و نیز فرموده: ﴿ثُمَّ إِنَّكُم بَعۡدَ ذَٰلِكَ لَمَيِّتُونَ ١٥ ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تُبۡعَثُونَ١٦[المؤمنون: ۱۵-۱۶] یعنی: «شما پس از این می‌میرید سپس روز قیامت زنده می‌شوید و آیات متعدد دیگر».

ما می‌گوییم رسول خداصو علی مرتضی÷خمس و سهم امامی ‌را که شیعه مدعی‌اند از کسی نگرفته و در برنامه ایشان نبوده و زکات پنج یک چنانکه در قرآن (سوره انفال/۴۱) آمده مربوط به غنایم جنگی است و ربطی به کسب و کار ندارد.

بر سر چنین عقاید حقه ای، در رژیم سابق نشریات ما را ممنوع و به زور ساواک مسجد ما را گرفتند و کسی پیدا نشد در برابر علمای درباری ما را یاری کند، و امروز هم به خانه ما هجوم آورده در حال نماز پاسخ ما را با گلوله می‌دهند!.

ما للظالـمين من أنصارخدا به فریاد شما نخواهد رسید.

ای مسلمین! اگر می‌خواهید خدا شما را نجات دهد به ندای غریبانه توحیدی ما توجه کنید مادامی که به اصلاحات دینی و اجتماعی رو نیاورید همواره مبتلا به گرفتاری‌ها و فشارها و ستم خواهید بود.

خدا ملت موحد نیکخواه خیرخواه را یاری می‌دهد. ملتی که به ندای مصلحین خود گوش دهد نه آنکه منطق خیرخواه را با گلوله و ترور پاسخ دهند.

ما را به وهابیگری متهم می‌کنند! با اینکه ما وهابی نیستیم و جز به کتاب خدا و سنت رسول اکرمصدعوت نمی‌کنیم. ما را نعوذ بالله به عداوت حضرت امیر مؤمنان÷متهم می‌کنند با آنکه ما دوستی آن بزرگوار را بر خود و سایرین لازم می‌شمریم.

این تهمت‌ها برای راه گم کردن است برای آن است که ما گفته‌ایم دین اسلام، با مذاهب فرق دارد و در اسلام مذهبی نیست و کسی حق آوردن مذهب ندارد و این مذاهب پس از مدت‌ها از عصر رسول خداصپیدا شده و نام اشعری و معتزلی و صوفی و شیخی و غیرها ... بر خود نهاده‌اند.

باید به اسلام اصیل بازگشت و از تفرقه دوری جست. اسلام آیین رحمت بوده و پیامبرش به تصریح قرآن رحمة للعالمین است، اسلام دین خشونت و زورگویی و جباری نیست، اسلام دین انحصار طلبی نیست، اسلام دعوت به تعقل و آزادی می‌کند.

رسول خداصدر جنگ احد که آن همه صدمه دید و دندان‌ها و پیشانیش شکست و اصحاب گفتند ایشان را نفرین کن، در جواب فرمود: «إني لم أبعث لعانا ولكن بعثت داعياً ورحمة اللهم اهد قومي‌ فإنهم لا يعلمون». یعنی: «من برای نفرین و لعن مبعوث نشده‌ام و لیکن برای دعوت و رحمت مبعوثم، خدایا قوم مرا هدایت کن که ایشان صلاح و فساد خود را نمی‌دانند».

ما را برای این عقاید، واجب القتل می‌شمرند ومهدور الدم می‌دانند آیا ما چه حلالی را حرام کرده‌ایم با: اينكهما أريد إلا الإصلاح ما استطعت وما توفيقي إلا بالله عليه توكلت وإليه أنيب.

والسلام علیکم ۲۵ شوال/ ۱۴۰۶

الأقل السيد ابوالفضل البرقعي

****************

در اینجا، چند بیت از آخر کتاب «دعبل خزاعی و قصیده تائیه او» که سال‌ها پیش تألیف کرده‌ام و وصف حال اینجانب است، می‌آورم و پس از آن نیز این کتاب را با شعری دیگر که خطاب به جوانان است و آن را هنگام سفر به زاهدان سروده‌ام، خاتمه می‌دهم و از خوانندگان التماس دعا دارم.

والسلام علي من اتبع الهدي.

وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالـمين.۲/۲/۱۳۷۰

[۳] منظور اصل رجعت است. در باره‌ی رجعت یکی از شاگردان آیت الله شیخ عبد الکریم حائری یزدی یعنی آیت الله عبد الوهاب فرید تنکابنی کتابی تألیف کرده که سال‌ها قبل یک بار به طبع رسید ولی اکنون در حکومت ملاها امکان تجدید چاپ آن نیست.