image descriptions

قرضاوی یک بهانه است

دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۸۷

قرضاوی یک بهانه است!!..

  

دکتر یوسف قرضاوی یکی از شاخص ترین چهره های علمی جهان اسلام معاصر است، که از سوی همه مکاتب فکری ومذاهب فقهی مسلمانان جهان مورد احترام وتقدیر می باشد.

ایشان سالهای متمادی عمر خویش را در راستای به ثمر رساندن وحدت اسلامی و در راستای حل مشکلات عمده جهان اسلام سپری کرده اند.

مسأله اختلاف آمیز شیعه و سنی همواره در رأس کاری برنامه دکتر یوسف قرضاوی که به میانه روی مشهور بوده است. ایشان همگام با انقلاب ایران همواره دیدگاههای آنرا در برابر دشمنان خارجی تأیید نموده، مسلمانان جهان را تشویق نموده تا با حکومت جمهوری اسلامی (در واقع:

 شیعی صفوی اسماعیلی) در مقابله با استکبار جهانی هم پیمان گردند.

ودر پشت صحنه بارها و بارها بصورت دوستانه و دلسوزانه رهبران مذهبی سیاسی ایران را نصیحت نموده تا از فشارها وظلم وستمها و تمییز نژادیهایی که بر علیه اقلیت سنی مذهب این کشور روا می دارند بکاهند. وفضایی از آزادی را در کشور ایران حاکم سازند.

ایشان از حکومت تهران همواره می خواستند که به بیش از یک ملیون سنی مذهبی که در تهران بسر می برند اجازه اقامه نماز و بنای مسجد جامعی داده شود تا دشمنان اسلام از این تمییز نژادیهای این کشور علیه این اقلیت بزرگی که یک سوم جمعیت کشور را در بر می گیرد سوء استفاده نکنند.

ولی متأسفانه رهبران ایران هیچ گاه سعی نکردند از دیدگاههای خشونت گرایشان در برابر سنیها بکاهند!

با آمدن نیروهای اشغالگر به کشورهای افغانستان و عراق، وهمکاری جمهوری اسلامی با آمریکا در اشغال کشورهای مسلمان و همسایه، وکمک کردن آن به گروهکهای تروریستی شیعه و رهبری آنها در کشتارهای دسته جمعی سنیهای عراق، وهمکاری تنگاتنگشان با نیروهای استعمارگر آمریکایی برای دست یافتن به حکومت دست نشانده و… آتش تشنج میان شیعه وسنی را شعله ورتر ساخت.

علامه قرضاوی رئیس اتحادیه جهانی علمای اسلام در یک مناظره تلویزیونی با رئیس شورای مصلحت نظام ایران آقای هاشمی رفسنجانی وارد مذاکره شدند که همه شیعه وسنی آنرا بصورت پخش مستقیم شاهد بودند. ایشان از کشور ایران خواستند که آتش فتنه و خونریزی را در عراق خاموش کنند چرا که نتیجه این بازی هر چه که باشد به ضرر هر دو گروه خواهد بود و تنها آمریکا واسرائیل برنده این بازی تلخ وخونین خواهند شد. ولی آقای رفسنجانی نخواستند از دیدگاه خود پایین آیند وتنها سعی کردند با جملاتی روتینی و ثابت و عوام پسندانه از موضوع اصلی کناره گیری کنند!!

در کنفرانس جهانی ۲۰۰۷ که در قطر انعقاد یافت باز هم آقای دکتر قرضاوی، شیعه را به نقض وحدت اسلامی متهم ساختند، واز ایران خواستند با سوء استفاده از ثروت و دارایی خود مناطقی از اهل سنت که در فقر و جهالت بسر می برند را به تشیع دعوت نکنند. ایشان در بیانیه ای که اخیرا صادر کرده اند سیاست حکومت ایران را بصورت بسیار جدی مورد انتقاد قرارد داده، از ایرانیها خواستند که در جهان اسلام آتش خاموش فتنه را دوباره شعله ور نکنند، وبا استفاده از ثروت و دارایی خود سنیهای کشورهای فقیر را به قبول دعوت تشیع وادار نکنند. واز کشتار انسانهای بی گناه در عراق دست بکشند

این بیانیه دکتر یوسف قرضاوی روحانی ارشد میانه روی سنیهای جهان چون بمبی اتمی در جهان تشیع بصدا درآمد. شیعیان جهان به رهبری دولت ایران همه با هم و یکصدا بر علیه یوسف قرضاوی شعارها دادند و رسانه های گروهی ایران و جهان تشیع تبلیغات دشمنانه ی بسیار تندی را بر علیه او آغاز نموده و او را فردی منافق، دروغگو، فتنه جو، متعصب، ملی گرا، بوق صهیونیست جهانی، زبان استعمار، وماسونی وغیره … معرفی کرده و با لهجه تند و دشنام و ناسزا و بد گویی به جنگ این شخصیت عمده و قابل احترام جهان اسلام کمر بستند.

وشیعیان قطر خواستار بیرون راندن او از این کشور کوچک عربی گردیدند! هر چند که مکانت و منزلت علامه قرضاوی بالاتر از این حرفهاست که چند نفر اقلیت مهاجر شیعه که هیچ مکانت و منزلتی در دستگاه حکومتی قطر ندارند بتوانند به ایشان در دولت قطر کوچکترین بی احترامی کنند جدا از اینکه بتوانند درخواست اخراج ایشان بکنند. در حالی که قرضاوی مفتی قطر است و مورد احترام مخالفان قبل از موافقان قرار دارد. ولی شیعیان ایران این قضیه را طوری جلوه دادند انگار که شیعیان قطر چیزی به حساب می آیند و یا گوش شنوایی در قطر برای این ادعای پوچ و باطل آنها وجود دارد.

این هماهنگی شیعه در مقابل یوسف قرضاوی دو نکته را برای جهانیان روشن ساخت:

۱. یکی اینکه این رد فعل نمی توانست بی برنامه باشد، وگویا که شیعیان مدتها برای این هجوم گسترده آمادگی گرفته اند، واین هجوم از سوی ارگانی برنامه ریزی و اداره شده است.

۲. همه شیعیان جهان ایران را قبله خود می دانند. وهر گونه اعتراض بر سیاست کشور ایران را نوعی نقد بر مذهب تشیع تلقی می کنند! وگویا سیاستهای کشور ایران برای دنیای تشیع به گونه ای قداست مذهبی دارد!

قرضاوی و تغییر زاویه!..

پرسشی که ناخودآگاه در اذهان هر کسی که از پشت صحنه این جنجال بی اطلاع است مطرح می شود این است که؛ چگونه شخصیتی چون قرضاوی که تا دیروز علم بردار وحدت اسلامی بود، در یک آن اینچنین دیدگاهی را اتخاذ کرد؟!

با یک دید گذرا بر تاریخ وحدت اسلامی معاصر می بینیم که قرضاوی صورتی است تکراری از تجربه هایی تلخ و شکستی است دیگر در مقابل تعصب وخودخواهی علمای شیعه!

شاید شیخ امام محمد عبده دانشمند مصری اولین شخصیت شبه معاصری باشد که در قرن گذشته بسوی وحدت وتقارب دو مذهب شیعه وسنی دعوت نمود، سپس شاگردش شیخ رشید رضا راه امام را ادامه دادند، دعوت رشید رضا که بر صفحات مجله “المنار” به دنیا می رسید نزدیک بود نوعی وحدت ایجاد سازد. اینجا بود که علمایی که از این فتنه وجدایی ارتزاق می کنند وتاب دیدن اتحاد اسلامی را ندارند بر علیه او قیام

آخرین مقالات

همه