معرفی کتابِ اخبار و راویان شیعه
معرفی کتابِ اخبار و راویان شیعه
یکی از مذاهب گمراهی که دارای افکار و روایات عجیب و غریب می باشد مذهب رافضه است که دارای شاخه های فراوان از جمله اثنا عشری می باشد، پس از اعلام رسمی غیبت امام مهدی (کشف الله سره) در سال 329 هجری، امور غریبی در طرز فكر شیعه پدیدار گشت كه در نتیجه، آن عهد را میتوان عهد جدال بین شیعه و تشیع و یا عهد انحراف نام نهاد و اولین انحرافی كه در این عصر بوجود آمد، ظهور آرائی بود كه عنوان میكرد : خلافت بعد از رسول خداصلی الله علیه وسلم بنص الهی، مخصوص علی رضی الله عنه بوده است. و همه صحابه بجز چند نفری از آنان، با انتخاب ابابكر رضی الله عنه این نص را زیر پا گذاشته اند. و همزمان با عنوان شدن این نظریات نظریه دیگری نیز مطرح شد، كه این مسئله را اعلام میكرد :
ایمان به امامت، مكمل اسلام است. و حتی برخی از علماء شیعه مسئله (امامت) و (عدل) را به اصول سه گانه دین، یعنی ( توحید ) ( نبوت ) و ( معاد ) اضافه نمودند. و برخی علماء نیز اینطور مسئله را توجیه كردند كه این دو اصل، جزو اصول دین نبوده، بلكه از اصول مذهب میباشند. و در همین زمان نیز روایاتی از ائمه شیعه نقل شد كه محتوای این روایات، ناسزاگوئی به خلفای راشدین و بعضی از زنان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بود.
در زمان امویان و اوایل خلافت عباسیان هیچ اثری از این آراء عجیب و غریب كه به یكباره پس از غیبت كبری در مجتمع اسلامی بروز نمود، دیده نمیشود همان آرائی كه بعضی از راویان شیعه و علمای مذهب، در نشر، كاشت و داشت آن در عقول ساده اندیشان شیعه با یكدیگر مشاركت نمودند. و هم در آن زمان بود كه نظریه (تقیه) در مذهب شیعه بروز نمود. وچون راویان شیعه میخواستند به آن روایات غریب پشتوانه دینی بدهند ، تا در صحت آن هیچ شكی بوجود نیاید در نتیجه آنان را به ائمه شیعه و بخصوص (امام باقر) و (امام صادق) منتسب نمودند. صحت این روایات احتیاج به تثبیت داشت تا مردم آنان را همانگونه كه هست قبول نموده و از تعمق و ژرف اندیشی در مضامین آن خود داری كنند. نتیجتا در اینجا بود كه نظریه ( عصمت ) ائمه شیعه پا به عرصه وجود گذاشت تا بتواند پشتوانه مذهبی دیگری برای اینگونه احادیث بوده، و از آنان روایات مقدسی بسازد كه هیچ جای جدل ، نقاش ، بحث ، و نقضی در آن نباشد.
نویسنده کتاب اخبار و راویان شیعه در مورد هر كدام از این آراء غریب و وارداتی كه با تكوین مذهب شیعه ارتباطی مستقیم دارد، در فصل خاص مربوط به خودش به گفتگو پرداخته.
اگر روایاتی را كه در فاصله بین قرن چهارم و پنجم هجری راویان شیعه در كتب خود نوشته اند، منصفانه مورد بررسی قرار دهیم، به این نتیجه اسف بار خواهیم رسید كه، كوششی را كه بعضی از راویان شیعه جهت اسانه به اسلام نموده اند، همانا در سنگینی از وزن آسمانها و زمینها برتری میگیرد، و اینطور بنظر میاید كه هدف آنان از نقل اینگونه روایات، جای دادن عقیده شیعه در قلبها نبوده است، بلكه آنان اسانه به اسلام و همه وابستگیهایش را هدف قرار داده بوده اند. و هنگامیكه به روایات نقل شده از ائمه شیعه و همچنین ابحاث منتشر شده آنان در رابطه با خلافت مینگریم، و میبینیم كه چگونه همه صحابه حضرت رسول ( صلی الله علیه و سلم ) عصر رسالت، و مجتمع اسلامی در رابطه با آن را زیر رگبار شتم و ناسزا میگیرند. تا حقانیت علی و اهل بیتش، و علوشان آنان را اثبات كنند، خواهیم دانست كه این راویان، به علی و اهل بیتش بیشتر از خلفاء و صحابه اسانت ورزیده، و همچنین تصویر عهد رسول بزرگوارمان ، و هر آنچیزی كه با ایشان در ارتباط بود ، از اهل بیتش گرفته ، تا اصحابش را به زشتی تمام مشوّه نموده اند .
و اینجاست كه لرزه بر اندام میافتد ، و حیرت تمام وجودم را فرا میگیرد و میپرسم:
آیا درست نیست اگر بگوئیم كه این راویان و محدّثین در زیر پوشش عشقشان به اهل بیت، در حقیقت مسئولیت انهدام اسلام را بر دوش گرفته بودند ؟
مقصود از نسبت دادن این روایات كه با سیرت امام علی و فرزندانش و حتی عقل و فطرت سالم انسانی تناقض دارد، به ائمه شیعه چه بوده است ؟
کسی که به مطالعه و بررسی کتابهای اهل تشیع بپردازد در مییابد که تقسیمبندی احادیث نزد آنان، به صحیح و غیره ... علاوه بر کوشش آنان برای بازگرداندن اعتبار به برخی احادیثشان، از ارتباط و نزدیکی آنها با اهل سنت نشأت میگیرد. اگرچه در این حوزهای که منتقدان و دانشمندان توانای اهل سنت پایههای آن را استوار ساختند، شیعیان راه خیانت، فریب و سردرگمی را پیمودند، به رغم اینکه تفکر شیعهگرایی به پرهیز از اهل سنت و عمل نمودن به هر آنچه مخالف ایشان است، دستور میدهد چنانچه به تفصیل آن میپردازیم.
«حر عاملی» در کتاب (وسائل الشیعة – ج 20، ص 100) میگوید:
«اصلاح کنونی (تقسیمبندی احادیث) با اعتقاد و اصطلاحات عامه (اهل سنت) سازگار است، بلکه چنانکه از تحقیق و بررسی در این زمینه و از سخنان شیخ حسن و دیگران بدست میآید، از کتابهای آنان برگرفته شده است و ائمه ما را به پرهیز از راه و روش اهل سنت فرمان دادهاند که در بحث ترجیح دو حدیث متضاد بدان اشاره نمودیم.»
نامبرده معتقد است این تقسیمبندی که از پیروی شیعه از اهل سنت سرچشمه میگیرد، اگر بر روایتها و راویانشان تطبیق گردد، آثار و عواقب زیانباری به بار خواهد آورد، چرا که – به گمان او – مستلزم بیاعتبار ساختن تمام اصول اهل تشیع از زمان امامان تا دوران غایب شدن امام دوازدهم میگردد و به صورت کویری در میآید، علاوه بر این ارزیابی راویان شیعه از طریق اصل «جرح و تعدیل» به مردود ساختن تعدیل و تأیید برخی از آنان از جانب امامان معصوم که شهادت اعتماد را بر ایشان دادهاند، منجر میگردد. (وسائل الشیعه، ج 20- 101)
سخنان فوق این را میرساند که شیعیان در اهتمام به این موضوع پس افتادهاند و انگیزهی آن دستیابی به صحت حدیث نبوده بلکه هدف از آن حمایت مذهب از انتقادات مخالفان بوده است، لذا علم «جرح و تعدیل» نزد آنان مالامال از تناقضات و اختلافات میباشد به گونهای که «فیض کاشانی» میگوید: «در جرح و تعدیل و شرایط آنها ضد و نقیضها و اشتباهاتی وجود دارد که نمیشود آنها را به شیوهی اطمینان بخش برداشت، چنانکه بر آگاهان پوشیده نیست». (الوافی، ج 1/11-12)
خود شیعیان اعتراف میکنند که هیچ گونه سهم و کوشش فکریی را در راستای پدید آوردن علم حدیث ندارند، بلکه آن را – چنانچه عادت دارند – از اهل سنت فرا گرفتهاند و اینکه نخستین فرد شیعه مذهبی که به تقلید از اهل سنت در فن «درایت حدیث» به تألیف پرداخت، «زین الدین عاملی» مشهور به شهید دوم متوفای سال 965هـ میباشد.
حائری در کتاب: «مقتبس الاثر – 3/73» در آن باره میگوید: «از جمله معلوماتی که هیچ کس در آن تردید ندارد اینکه پیش از شهید دوم هیچ کدام از دانشمندان ما به امر تألیف در دانش «درایت حدیث» نپرداخت و بلکه تنها در علوم عمومی مینگاشتند».
یکی از علمای اهل سنت می فرماید:
"به رغم تحقیق و کاوشی که در میان کتب اهل تشیع انجام دادم متأسفانه یک کتاب و یا حتی یک رسالهی کوچکی را هم در زمینهی احادیث ضعیف و موضوع (جعلی) نیافتم، ولی اگر سری به نوشتههای اهل سنت بزنیم میبینیم که کتابخانهی عظیم اسلامی سرشار از کتابهای قدیم و جدید امثال این گونه تألیفات میباشد، البته چون مذهب اهل تشیع بر پایهی دروغها و گمانهزنیها استوار گشته جای شگفت نیست که دارای هیچ تألیفی در این زمینه نمیباشند، زیرا اگر به تألیف کتابی در برگیرندهی احادیث ضعیف و موضوع دست میزدند اساس دینشان فرو میریخت. اقدامی که «مجلسی» در کتاب «مرآة العقول» در بارة کتاب «الکافی» نمود و به تضعیف صدها حدیث و روایت موجود در آن پرداخت، بدون برنامه و رعایت اصول و میزان دقیقی بود، چرا که او آن روایتها را ضعیف پنداشت ولی همانها را بدون اشاره به ضعیف بودنشان در نوشتههای خود آورد لذا انسان مسلمان در شناخت روش اهل تشیع در راستای صحیح یا ضعیف قلمداد نمودن احادیث دچار حیرت و سردرگمی خواهد گشت و شگفت اینکه ایشان حتی روایات کسانی که به عقیده آنها کافرند میپذیرند اگر تأییدی برای عقایدشان باشند. بنابراین، دانش حدیث از لحاظ «درایت و روایت» نزد شیعیان از هیچ ضابطه و قاعدهای برخوردار نمیباشد، البته معذور هم میباشند چون بخش عمدهی احادیثشان زیر ذرهبین «علم الحدیث» تاب مقاومت را از دست داده و فرو میریزند".
برادر و خواهر گرامی! کتابی که می خواهیم برایتان معرفی کنیم: (اخبار و راویان شیعه) کتاب جالبی است که شما عزیزان را با مذهب باطل شیعیان رافضی بیشتر آشنا می کند.
این کتاب را می توانید از اینجا با فشار دادن بر روی اسم کتاب داونلود نمایید:
این کتاب در بخش ادیان و مذاهب کتابخانه عقیده نشر شده است.