حقیقت اظهار برائت و بیزاری از مشرکان در حج
حقیقت اظهار برائت و بیزاری از مشرکان در حج
اسلام و شرک دو اندیشۀ متضادیست که با رسیدن یکی، دومی آن از بین می رود، مثل شب و روز، آفتاب و مهتاب، ازینرو اولین اقدام مسلمانان بعد از برقراری امنیت وثبات درمکه، پاک کاری و برچیدن مظاهر و آثار شرک بود، بلکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم این موضوع را جدی گرفته و با شتاب بخاطر محو آن دست بکار شدند، و در فتح مکه هنگامیکه وارد آن شدند درگرداگرد خانۀ کعبه سیصدوشسصت بت نصب شده بود، با چوبی که در دست داشتند بر آن بتان می کوبیدن واین آیۀ کریمه را می خواندند:
(وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ) الإسراء: ٨١(وبگو! حق آمد وباطل نا بود شد)
همچنان این آیه را نیز می خواندند:(قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ) ٤٩سباء (بگو- ای محمد به آنان – حق آمد (اسلام و توحید و قرآن) و دیگر باطل از سر نمی گیرد و بر نمی گردد).
و آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم از داخل شدن به کعبه امتناع ورزیدند تا زمانیکه بتها را از آن بیرون آوردند، عبدالله ابن عباس رضی الله عنه فرمود: (هنگامیکه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم وارد مکه شدند از داخل شدن به خانۀ کعبه خودداری نمودند، زیرا داخل آن بتها وجود داشت، سپس امر فرمودند تا بتها بیرون آورده شود). صحيح بخاري
سپس هنگامیکه الله عزوجل این آیت را نازل کرد:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا) التوبة: ٢٨
(ای مؤمنان! حقیقت این است که مشرکان نجس اند، پس نباید که به مسجد الحرام نزدیک شوند بعد از این سال).
آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم به اطاعت امر الله عزوجل مبادرت ورزیده به ابوبکر صدیق رضی الله عنه امر فرمودند تا به مردم اعلان نماید که:
(بعد از این سال(سال نهم هجرت) مشرک حق ندارد حج کند). متفق عليه
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم دراین حج سعی ورزیدند تا با مشرکین بطور علنی مخالفت خویش را اعلان داشته، و با پیروی از خط مشی ابراهیم علیه السلام اسلام را در بسیاری از شعایر و احکام حج بپیماید، و در یکی از خطبه هایشان به مردم اعلان نمودند که: (راه و روش مابا آنها(مشرکان) مخالف است).
سپس از اعمال و کردار مشرکین اظهار برائت نموده، درخطبۀ روز عرفه چنین فرمودند:
(آگاه باشید! هرآنچه از امور جاهلیت است در زیر دو گامم نهاده شده است و خونهای جاهلیت هدر است و اولین خونی را که از خونهای دورۀ جاهلیت بی اعتبار می شمارم، خون ربیعه بن الحارث است که در قبیلۀ بنی سعد برای شیرخوارگی داده شده بود و بوسیلۀ قبیلۀ هذیل بقتل رسید، و سود زمان جاهلیت بی اعتبار است و نخستین سود از سودهای مان در دوران جاهلیت را که بی اعتبار میشمارم، سود عباس بن عبدالمطلب است که همه اش را بی اعتبار اعلان میکنم). صحيح مسلم
مخالفت آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم با مشرکین آشکار بود، ایشان بر این نکته تأکید می ورزیدند که دین و آیین مسلمانان با ملت حق گرای ابراهیم علیه السلام یکی بوده واختلافی وجود ندارد، بنابراین ایشان ابن مربع رضی الله عنه را به عرفات فرستادند تا به مردم اعلان بدارد که: (ای مردم بر مشاعر تان – در عرفه – باقی بمانید، زیرا شما بر سنت و طریقت ابراهیم علیه السلام قرار دارید). صحيح مسلم
چون قریش وقوف در مزدلفه را اختراع نموده بودند. همچنان آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم بخاطر اظهار مخالفت با مشرکین اعلان نمودند که امت ایشان از تاریخ شکوهمند و عظیمی توحید برخوردار اند که مردمان برگزیده و یکتا پرست الله عزوجل در ادای این نسک پیشقدم بودند از اینرو در چند مقام، حج انبیای پیشین را از کعبۀ مشرفه یاد آور شدند از جمله: زمانیکه آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم از وادی ازرق می گذشتند پرسیدند: (این کدام وادی است؟ گفتند: این وادی ازرق است آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: (مثل اینکه من موسی علیه السلام را می بینم که از گردنۀ کوه پایین می آید و با تلبیه به درگاه الله عزوجل تضرع و زاری می کند) سپس آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم بر کوه هرشا آمده پرسیدند: این کدام کوه است؟ گفتند: کوه هرشا. فرمودند: مثل اینکه یونس بن متی را نگاه می کنم که بر شتر سرخٍ پر پشم سوار است و پیراهنی از پشم بر تن دارد، و افسار شترش از لیف خرماست، تلبیه میگوید). صحيح مسلم
همچنان آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: (قسم بذاتیکه جانم در دست اواست! عیسی بن مریم از فج الروحاء نیت احرام حج یا عمره، و یا هر دو را با همدیگر خواهد بست) صحيح مسلم
اما شعایر و اعمالی که ایشان صلی الله علیه وآله وسلم از روی قصد، بخاطر مخالفت با مشرکین انجام دادند، عمده ترین آنرا ذیلا یاد آور می شویم:
تلبیه: مشرکان عهد جاهلیت تلبیه را با کلمات شرکی آمیخته نموده می گفتند: (الاشریکا هولک، تملکه و ما ملک). یعنی: (مگرشریکی داری که در ملکیت تو قرار دارد و مالک چیزی نیست). اما تلبیه ای که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به امتشان تعلیم دادند ، تعهد به دوام عبودیت و عاجزی و ذلت، اخلاص، و اعتراف به یگانگی و عظمت الله عزوجل را در بر دارد، پس شعار توحید، روح و مقصد تمامی عبادتها است، و تلبیه کلید این عبادت بزرگ است که فقط با آن میتوان به حج داخل شد.
وقوف عرفه: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با حضور یافتن شان در موقف بزرگ عرفات مخالفت خویش را با کفار و مشرکین قریش اظهار نمودند، زیرا قریش و قبایل هم کیش آن، قبلا در مزدلفه وقوف می کردند و می گفتند: ما (اهل الله) و حرم نشینان او هستیم، و جز از داخل حدود حرم، از جای دیگر به سوی منی روانه نمی شویم). متفق علیه
حرکت به سوی مزدلفه: همچنان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بخاطر مخالفت با مشرکین، از عرفه بعد از غروب آفتاب روانه مزدلفه، و از مزدلفه بسوی منی قبل از طلوع آفتاب روانه شدند، زیرا مشرکین عهد جاهلیت، عرفه را قبل از غروب آفتاب ترک می نمودند و مزدلفه را بعد از طلوع آفتاب، چنانکه از مسور بن مخرمه رضی الله عنه روایت شده که فرمود:
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در عرفه خطبۀ بما ایراد نمودند. ایشان صلی الله علیه وآله وسلم در این خطبه بعد از ثنا و ستایش الله عزوجل چنین فرمودند: (همانا مشرکین و بت پرستان ازاینجا(عرفه)نزدیک غروب آفتاب، هنگامیکه آفتاب بر سرکوه ها مانند عمامه که بر سرمردان می باشد، حرکت می نمودند پس روش ما با آنها مخالفت دارد ، و از مشعر الحرام هنگام طلوع خورشید از بالای کوه ها که مانند عمامۀ سر مردان می باشد، روانه منا می شدند، پس راه و روش ما با آنها مخالف است). سنن بیهقی و حاکم
عمره بعد از حج: چنانکه آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم بعد از ادای حج، به ام المومنین عایشه رضی الله عنها اجازه عمره دادند، تا با رسم و رواج مشرکان مغایرت صورت گیرد، زیرا مشرکان عمره بعد از حج را روا نمی دیدند تا آنکه ماه صفر داخل گردد. طوریکه از ابن عباس رضی الله عنه روایت است که فرمود:
(سوگند به خداوند! آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم عایشه صدیقه را در ماه ذی الحجه بمنظور مخالفت با مشرکان عمره دادند، زیرا قریش وهم کیشان شان می گفتند: هرگاه پشم شتران بسیار گردد، وزخمهای پشت آنها عافیت یابد، و ماه صفر داخل گردد، پس از آن عمره برای کسیکه بخواهد، روا گردد، آنها عمره را در ماه ذی الحجه و محرم، حرام می دانستند). سنن ابو داود
همچنان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بمنظور به خشم آوردن مشرکین، در اماکنی که آنها به الله عزوجل و پیامبرش کفر ورزیده و اعلان دشمنی نموده بودند، شعایر و مراسم دین اسلام را بر پا و عملی نمودند، طوریکه درمنا فرمودند: (فردا در خیف بنی کنانه از وادی محصب فرود خواهیم آمد، جایی که مشرکان قریش وبنی کنانه گرد آمده و بر ضد بنی عبدالمطلب با هم پیمان بستند که با آنان خویشاوندی نکنند، و خرید و فروش ننمایند، تا آندم که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را برای کشتن به آنان تسلیم نمایند). بخاری
لیکن الله عزوجل نه تنها نیرنگ و توطيۀ مصمم گشتۀ آنان علیه رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را محو ونا بود ساخت، بلکه برنامه و دسیسه های شان را دگرگون ساخته و ناکام و نا امید شده به مقصود نرسیدند. سپس پیامبر خویش را نصرت بخشید و کلمۀ توحید را بلند و دین وآیین راست و مستقیم خود را کامل نمود. ابن قیم میفرماید: (آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم همیشه سعی می ورزیدند تا در جاهایی که مراسم و شعایر کفر به اجرا در می آمد، شعار توحید را بلند و پا برجا نمایند، چنانکه امر فرمودند تا در موضع بتهای لات و عزی در طایف، مسجد بنا گردد). زادالمعاد
مخالفت با مشرکین منحصر به اعمال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نبوده بلکه اصحاب کرام را نیز در مواردی که به آنها ارتباط می گرفت امر می فرمودند، مانند امر ایشان به مسلمانان غیر قریش اینکه احرام ببندند تا با فرامین مشرکین که آنرا خود پدید آورده بودند، مخالفت صورت گیرد، زیرا مشرکان قریش مردمان غیر قریش را که برای طواف می آمدند امر مینمودند تا با لباسهای شان طواف نمایند و اگر کسی احرام بر تن میداشت اجازۀ طواف را نداشت، مگر اینکه برهنه طواف نماید!
لیکن پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در سال نهم هجرت امر فرمودند تا در حج اعلان گردد که(بعد از امسال نباید شخصی برهنه به خانۀ کعبه طواف نماید). بخاری
همچنان آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم به آن عده یارانشان که قربانی را با خود نبرده بودند امر فرمودند تا حج تمتع نمایند، تا مخالفت با نسک و مراسم مشرکین صورت گیرد، زیرا مشرکین عمره نمودن در ماه های حج را از زشت ترین گناهان و گستاخی با ماه های حج می شمردند.
چنانکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم انصار را امر نمودند تا میان صفا و مروه مخالف با رسم جاهلیت، سعی نمایند: (میان صفا و مروه سعی نمایید زیرا الله عزوجل آنرا برشما لازم گردانیده است). ابن خزیمه
انصار در عهد جاهلیت چنین عادت داشتند که در وقت ارادۀ حج، بنام بت های شان نیت حج می کردند و سعی میان صفا و مروه را گناه می شمردند، چنانکه ام المؤمنین عایشه صدیقه رضی الله عنها این موضوع را به عروه بن زبیر بیان نمود: (عروه بن زبیر رضی الله عنه به خاله اش حضرت عایشه صدیقه رضی الله عنها فرمود: بنابر این آیه (کسی که بین صفا و مروه سعی ننماید، بروی گناهی نیست) باکی نیست که بین این دو طواف ننمایم، حضرت عایشه صدیقه رضی الله عنها فرمودند: خواهر زادۀ عزیزم! اگر معنای آیه طوری که تو تأویل نمودی می بود، چنین می گفت: (باکی نیست که طواف ننماید)، ولی این آیه در بارۀ انصار نازل گردید که پیش از مسلمان شدن، در وقت ارادۀ حج به نام بت (منات) که یکی از معبودان آنها بود، و روی تپۀ بلندی قرار داشت، نیت حج می کردند، و از سعی نمودن بین صفا و مروه خود داری نموده آنرا گناه می شمردند، هنگامی که مسلمان شدند، از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم از حکم سعی بین صفا و مروه پرسیده گفتند: یا رسول الله! ما از سعی نمودن میان صفا و مروه احساس گناه می کردیم، و همان بود که این آیت مبارکه نازل گردید:
(إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ) البقرة: ١٥٨
(درحقیقت صفا و مروه از شعایر الهی است).
همانا الله عزوجل حج و عمرۀ کسی را که میان صفا و مروه سعی نکند، کامل نمی گرداند). متفق علیه لذا ابن قیم: نگاشته است: (شریعت اسلام در همه امور بویژه مناسک، برمخالفت مشرکین انجام یافته است).
پس خوشا به حال کسیکه راه و روش پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را سرمشق زندگی خویش قرار داده در هر قدم پیرو سنت ایشان بوده و از واقع شدن در مخالفت با ایشان بشدت حذر کرده و از پیروی یا مشابهت با مشرکین اجتناب می نماید، زیرا آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم در تمام امور زندگی با مشرکان مخالفت نموده و فرموده اند: (کسیکه از قومی تقلید کرد پس وی از آنهاست). سنن ابی داوود
همچنان آنحضرت صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند: (کسیکه مردمی را دوست بدارد با آنها حشر خواهد شد). حاکم
اماکسانی که امروز به نام برائت از مشرکین در سرزمین حرمین و در مراسم حج داد وفریاد راه می اندازند باید در قدم اول از بت و بتخانه هایی که در کشورشان به نام اهل بیت رسول الله ساخته اند اعلان برائت و بيزاری نمایند...
از کتاب (احوال النّبي في الحج) تأليف فیصل البعدانی با تصرف