دیدن الله متعال حق (ثابت) است
۷- دیدار خداوند مهربان برای اهل بهشت بدون احاطه و کیفیت حق است. چنانکه کتاب پروردگار ما دربارۀ آن سخن گفته است: ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣﴾[القیامة: ۲۲ - ۲۳].
تفسیر این دیدار همان است که خداوند متعال خواسته و دانسته است.
و تمام احادیث صحیحی که از رسول گرامیصدراین باره آمده چنان است که ایشان فرمودهاند. و معنا و مراد آن همانی است که خداوند خواسته و اراده فرموده است.
ما به تأویل و آراء و دیدگاههای خود در این مجال وارد نمیشویم و از روی هوس و خیال به توهم و گمانه زنی نمیپردازیم. زیرا هیچ کس در دین خود سالم نمیماند مگر کسی که خود را کاملا تسلیم امر خدا و رسولشصنماید و علم آنچه که بر او مشتبه میگردد را به عالم آن وا گذار نماید.
۸- پای اسلام جز بر پشت تسلیم کردن و تسلیم شدن محکم نمیشود. پس کسی که به دنبال علمی باشد که دانستن آن برای او ممنوع شده است و فهم و درک او به تسلیم قانع نشود، این هدف و اراده او را از توحید خالص و شناخت درست و ایمان صحیح باز خواهد داشت که سر انجام در بین کفر و ایمان و تصدیق و تکذیب، و اقرار و انکار، با شک و وسوسه سرگردان خواهد ماند که نه مؤمنی است که تصدیق و باور داشته باشد و نه منکری که تکذیب کند.
۹- ایمان به رؤیت و دیدار الله ذوالجلال برای اهل بهشت با توهم و تأویل درست نیست. معنی حقیقی رؤیت و دیدار الله ذوالجلال با ترک تأویل و لزوم تسلیم در برابر نص محقق میشود که این دین همۀ مسلمین است. کسی که از نفی صفات کمال و تشبیه الله متعال به مخلوقاتش پرهیز نکند پایش لغزیده و هرگز خداوند متعال را به درستی پاک ندانسته است.زیرا پروردگار ما جل جلاله متصف به تمام صفات (کمال و) وحدانیت است و هیچ احدی از مخلوقاتش مشابه او تعالی نیست.
۱۰- خداوند متعال از حدود و غایات و ارکان و اعضاء و ادوات برتر است که جهات ششگانه طوری که سایر پدیدهها را احاطه میکنند نمیتوانند او تعالی را احاطه کنند.