ایمان به قضاء و قدر
۱۷- اصل تقدیر سر خداوند متعال در میان مخلوقاتش است هیچ فرشتۀ مقرب و پیامبر مرسلی از آن اطلاع ندارد، تعمق و دقت و کنجکاوی در تقدیر وسیلۀ ذلت و پلکان محرومی، و نردبان سرکشی است. پس خبردار مبادا کسی دربارۀ تقدیر بیندیشد یا فکر کند یا وسوسه شود زیرا خداوند متعال علم قضاء و قدر را از مخلوقاتش پنهان داشته و آنان را از توجه به آن نهی فرموده است.
چنانکه در کتاب عزیزش میفرماید: ﴿لَا يُسَۡٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ وَهُمۡ يُسَۡٔلُونَ ٢٣﴾[الأنبیاء: ۲۳]. پس هرکس بپرسد چرا خداوند چنین کرده؟ قطعا حکم تقدیر را رد کرده است و کسی که حکم تقدیر را رد کند در زمرۀ کافران بشمار میرود.
۱۸- این خلاصه آن چیزی است که هرکس از اولیاء و دوستان خداوند متعال قلبش به نور ایمان منور شده به آن محتاج است و این درجۀ راسخین در علم است. زیرا علم دو نوع است، یکی علمی که در بین مردم موجود است و دیگر علمی که از مخلوق پوشیده است انکار علم موجود کفر است و ادعای علم مفقود (یا علم غیب) نیز کفر است و ایمان محکم نمیشود مگر با یقین به علم موجود و ترک طلب علم مفقود.
۱۹- و ما به لوح محفوظ و به همۀ آنچه که در آن نوشته شده است و به قلم ایمان داریم، اگر همۀ مخلوقات جمع شوند و بخواهند چیزی که در لوح محفوظ نوشته شده و وجود دارد آن را معدوم کنند و از بین ببرند هرگز نخواهند توانست، قلم برداشته شد و هر آنچه که تا قیامت لازم بود نوشته شد. هرچه (از خیر و شر) در تقدرت باشد به تو میرسد و هر آنچه در تقدیرت نباشد ممکن نیست به تو برسد.
۲۰- بنده باید بداند که علم خداوند متعال بر هر موجودی از مخلوقاتش پیشی گرفته است و لذا تقدیر و سرنوشت هر چیزی را محکم و مرتب برنامهریزی کرده است، به گونهای که هیچ شکننده و دنبالکننده و از بینبرنده و تغییردهنده و کمکننده و زیادکنندهای در میان تمام مخلوقاتش در آسمانها و زمین وجود ندارد (که بتواند در تقدیر و برنامۀ قضاء و قدر او ذرهای تصرف کند) این امر از گرههای محکم ایمان و اصول و پایههای شناخت و اعتراف به توحید و یگانگی و ربوبیت ذات یکتا و یگانه او تعالی است.
چنانکه خداوند متعال در کتاب عزیزش میفرماید: ﴿وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا ٢﴾[الفرقان: ۲]. «و هر چیزی را آفرید سپس اندازه کرد آن را اندازهای معین».
و نیز ذات متعالش میفرماید:
﴿وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قَدَرٗا مَّقۡدُورًا ٣٨﴾[الأحزاب: ۳۸].
«و هست أمر خدا اندازهای معین شده».
وای به حال کسی که در امر قضاء و قدر با خداوند به خصومت بپردازد، و با قلب بیمارش در امر قضاء و قدر به دقت و کنجکاوی شروع کند، یقینا او به گمان خودش خواسته است در باره سرّ پنهان علم غیب دقت و جستجو کند پس بداند که سرانجام جز با کوله باری از دروغ و تهمت و گناه باز نخواهد گشت.