مضرات بیحجابی در آمریکا
قاضی بن لندی که رئیس دادگاه جنایی نوجوانان در شهر «نور» آمریکاست در کتابش بنام تمرد نسل جوان مینویسد: «کودکان در آمریکا طوری هستند که زودتر از حد معمول بالغ میشوند و از سنین خردسالی احساس و هیجان جنسی در ایشان زنده میشود.» قاضی مذکور ۳۱۲ دختر را مورد بررسی قرار میدهد و چنین نتیجه میگیرد که در بین آنها ۲۵۵ دختر که سنشان بین یازده تا سیزده سال بود به سن بلوغ رسیده بودند و در ایشان علایم شهوانی مشخص بود دکتر مزبور مینویسد که در شهر بالتیمور در مدت یک سال تعداد یک هزار شکایت موجود بوده که تمام آنها در رابطه با ارتکاب زنا با دختران کمتر از ۱۲ سال میباشد. این بود نتیجه و ثمرۀ ابتکاری که محیط جدید برای زنان بوجود آورده بود.
یک نویسندۀ آمریکائی میگوید: اوضاع و شرایطی که اکثریت مردم ما در آن زنگی میکنند چنان از فطرت بدور است که پسران و دختران از سن پانزده سالگی مبتلا به فساد اخلاقی میشوند و این کار چه سرنوشت بد و نافرجامی دارد زیرا این رغبت و علاقۀ شدید در این سن و سال در کنار خود خطرها و ضررهای زیادی دارد که کوچکترین نتیجهاش این است که دختران فرار میکنند و ...
از دیگر آثار اختلاط بیقید و بند در جوامع غربی میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
۱- از هم گسیختگی اخلاقی: از هم پاشیدن اخلاق و کودتای شهوانی. غلبۀ شهوات حیوانی بر انسانیت انسان. تباه شدن حیا و عفت در بین زنان و مردان و سلب آسایش از جامعه و... همه از آثار بیبند و باری و آزادی جنسی هستند. کندی رئیس جمهور پیشین آمریکا در یک اعتراف مشهور که در سال ۱٩۶۲ توسط روزنامهها پخش شد. اظهار داشت: «جوانان آمریکایی پوچ و خام و از هم گسیخته و در لجنزار شهوانی غرق شدهاند. شش هفتم آنها به علت فساد اخلاقی لیاقت و توانایی خدمت سربازی را ندارند، به عنوان یک مسئول آمریکایی هشدار میدهم که آیندۀ آمریکا در خطر است»
۲- انتشار فرزندان نامشروع انتشار فرزندانی که بصورت غیر قانونی متولد شدهاند یکی از آثار آشکار بیبند و باری جنسی و برداشتهشدن حجاب از بین جامعه است و از گزارشات متعددی که از دختران حامله در دبیرستانهای امریکا تهیه شده آمار وحشتناکی بدست آمده است و اینک به تازهترین سرشماریی در این مورد میپردازیم در این گزارش آمده است که بیش از یک سوم متولدین سال ۱٩۸۳ در نیویورک. کودکانی هستند که از راه نامشروع و غیر قانونی به دنیا آمدهاند و اکثر آنها از دخترانی متولد شدهاند که سن آنان از ۱٩ سال پایینتر است. تعداد این کودکان ۱۱۲۳۵۳ نفر یعنی ۳٧% از کودکان متولد شده در نیویورک است.
۳- افزایش تعداد کسانی که علاقه به ازدواج و زندگی زناشویی ندارند: وجود راههای ارضای غرایز شهوانی بدون دردسر و پیگرد قانونی و بدون تحمل هزینههای ازدواج سبب شده که بسیاری از جوانان این راه آسان را انتخاب کنند و به گمان خود بجای زندگی راکد و تکراری هر روز با یکی در فضای تنوع به سر برند و روزهای جوانی را با این و آن سپری کنند. از سوی دیگر از دام تکلیفهای همسر داری و هزینههای پرورش فرزندان نجات یابند. نتیجۀ چنین فرهنگی وجود دختران سرگردان بیشماری است که روزهای جوانی را بدون همسری میگذرانند که در کنار او به آرامش برسند. وقتی به سن پیری رسیدند همچون کالایی فرسوده به گوشهای پرتاب خواهند شد.
۴- افزایش طلاق و فروپاشی خانوادهها مشکلات و موانع بسیاری در راه ازدواج قد برافراشتهاند و در صورت ازدواج پیوند بین زن و شوهر چندان محکم و مطمئن نیست چنانکه بین زن و مرد نامحرم در جامعه محدودیتی وجود نداشته باشد کسی حاضر نیست این همه موانع و مشکلات را تحمل کند و حتی به فرض ازدواج هم. خانواده خیلی زود فرو میپاشد و با کوچکترین بهانه پیوند زن و شوهر از هم میپاشد و نسبت طلاق در آمریکا روز به روز با رشد وحشتناکی افزایش مییابد.
۵- افزایش بیماریهای وحشتناک بیماریهای مسری. اختلالات عصبی و روانی، دیوانگی و ناهنجاریهای جسمی و روانی هر ساله هزاران قربانی میگیرد. ایدز این خطرناکترین بیماری است که سالهای زیادی از کشف آن نمیگذرد. این بیماری سیستم دفاعی بدن را در مقابل میکروب و بیماریهای معمولی نابود میسازد و چنانکه در گزارشهای پزشکی و آمارگیریهای رسمی که از نشریات و روزنامههای جهان منتشر میشوند، این بیماری جان ملیونها انسان را تهدید میکند. در اینجا باید به عظمت اسلام و معجزۀ پیامبر اعتراف نمود که میفرماید: «میان هر قومی که فساد و فحشاگری گسترش یابد و آن قوم در ارتکاب گناه گستاخ شوند طاعون و بیماریهایی در میان آنان گسترش مییابد که در میان گذشتگان آنان وجود نداشته است» دعوتگران اختلاط نامشروع و بیبند و باری و از هم گسیختگی اخلاقی چرا میخواهند این همه درد و بلا را به جامعۀ ما تزریق کنند حال آنکه خداوند ما را از آن بر حذر داشته است.
۶- از بین رفتن محبت بیگمان در بسیاری از کشورها فسق و فساد پنهانی جایگزین فساد و بدکاری علنی شده است، که به شکل آزاد و بصورت امری روا انجام میگیرد. بنابراین آزادی جنسی و محبت از شخصی به شخص دیگر در ذات خود محبت واقعی را از بین میبرد، زیرا تا زمانی که انسان به مقصود نرسیده است محبت همان چیز را دارد و همینکه به هدف خود رسید در پی به دست آوردن محبت دیگری و در واقع به دام انداختن دیگری است. این بود گوشهای از بیبند و باری که در اروپا و آمریکا رواج دارد و هر روز زیادتر میشود.