حالاتی که در آن دست دزد بریده نمیشود
اگر دزدی در اماکن عمومی در اثنای کار کردن روی دهد و هیچ محافظتی از مال صورت نگیرد، یا در جاهایی روی دهد که دزد اجازه داخل شدن به آنجا را دارد و مال دزدیده شده بدون هیچگونه محافظتی در آنجا گذاشته شده باشد، یا اینکه دزدی در بین اصل و فرع از والدین و فرزندان افراد خانواده روی دهد چنانکه بین پدر و فرزند یا زن و همسر باشد، یا مال دزدیده شده مجهول و بیصاحب باشد، یا صاحب مال به دزد بدهکار باشد و بدهی او را پرداخت ننماید و منکر بدهی او باشد و دزد نیز به اندازه حق خود از مال آن فرد بدزدد، در همه این حالات حد دست بریدن اجرا نمیگردد.
برخی از کسانی که حکمت اسلام را در نظر نمیگیرند، حد سرقت را مورد انتقاد قرار داده و آن را سنگ دلی و بیرحمی مینامند و بر دست بریده شده اشک میریزند در حالیکه فراموش کرده یا خود را به فراموشی میزنند که این دستهای گناهکار چه جنایتی را اعم از اذیت و آزار مردم بیگناه، قتل، ویرانی، فساد و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم را باعث شدهاند. آنان به مجرم رحم میکنند ولی به جنایت دیدهها بی توجهند. اگر از روی واقعیت به موضوع نگاه شود، مشاهده میگردد که دولتهایی که در ممالک اسلامی حدود اسلامی را تطبیق میکنند جرم و جنایت در آنها تقلیل یافته است و دلیل آن همان چیزی است که مملکت سعودی جاری است و آن شریعت اسلام است. این در حالیست که قطع دست هم بسیار اندک روی داده است. چه خوب بود در دول ممالک دیگر اسلامی نیز همانند مملکت سعودی این کار را میکردند تا امنیت و آرامش جانی و مالی را برای مردمشان بوجود میآوردند. منصفانه بود که به موضوع با این دید بنگریم.
قصد شریعت اسلام این نیست که به بریدن دستها رغبت داشته باشد بلکه هدفش سالم نگه داشتن دستها به چنین سرانجامی از کیفر میباشد، و با این کار دزد را از ارتکاب چنین جرمهایی باز میدارد. والسلام
برای ارتباط با مترجم به سایت ایمان مراجعه نمایید.