[عباس قمی از جهل مردم مینالد ولی خودش...]
چه بسیار دعاهایی که مثلا حاج شیخ عباس قمی از کفعمی و یا ابن طاووس یا ابوقُرّه و یا از شیخ طوسی و یا ابن عیّاش جوهری نقل کرده، گویا اینان را معصوم دانسته و یا به آنها حق تشریع داده است. وی در مفاتیح در ذیل زیارت وارث بسیار مذمّت کرده از کسانی که زیارت و یا دعایی جعل کردهاند، و یا در دعاها کلمهای کم و زیاد کردهاند؛ در حالی که آن مجعولات و یا آن کم و زیادها موجب کفر و شرک نبوده ولی خود او در مفاتیح دعاها و زیاراتی آورده که کفر محض و شرک خالص میباشد، مانند آنکه در زیارت ششم امیرالمؤمنین (ع) ذکر شده: «السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَالْفَرْعِ الْكَرِيمِ، السَّلَامُ عَلَى الثَّمَرِ الْجَنِي»([۱])، که همان تثلیث نصاری را درباره امام آورده، و مثلا از حسن مُثله جمکرانی که مرد مجهول و مهملی است، دعایی آورده که میگوید:
«يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِي وَانْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِي وَاحْفَظَانِي فَإِنَّكُمَا حَافِظَايَ»([۲])، که مخالف قرآن و موجب شرک است. زیرا قرآن میگوید:
﴿أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِكَافٍ عَبۡدَهُۥ﴾[الزمر: ۳۶].
«آیا خداوند برای بنده خود کافی نیست؟»
ولی حسن مثله جمکرانی میگوید: محمد و علی کافیاند. خدا به رسول خود میگوید:
﴿وَمَا جَعَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظٗاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٖ﴾[الأنعام: ۱۰۷].
«ما تو را حافظ آنان نگرداندیم، و تو بر ایشان کارساز و وکیل نیستی».
ولی این دعا میگوید، محمّد و علی هر دو حافظ میباشند.
قمی از مجعولات عوام مینالد ولی از مجعولات و شرکیات دانشمندان نمینالد.
چقدر اذن دخولها برای رفتن به اعتابِ اما و امامزادهها تراشیدهاند، و امام و امامزادهها را مانند خدا حاضر و ناظر و جوابگو قرار دادهاند، و تعجب این است که برای دخول اذن میخواهد ولی اذن صادر نشده داخل میشود. [و ما در کتابی بنام: "خرافات وفور در زیارات قبور" در این باره توضیحاتی دادهایم، مراجعه شود].
[۱] - يعني: «سلام بر اصل قدیمی و شاخه كريم، سلام بر ميوه چيده». [ترجمه از مُصحح]
[۲] - يعني: «اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايتكنندگان منيد، يارىام دهيد كه تنها شما يارىكنندگان منيد، و مرا نگهدارید كه تنها شما نگهبان منيد». [ترجمه از مُصحح]