تسلیمشدن در برابر فشار و مزاحمت دیگران
گاهی برخی از دوستان ناباب گذشته برای دختر یا پسر جوانی که قصد توبه کرده، مزاحمت ایجاد میکنند؛ اینها در کمین رفیقشان هستند و در پارهای از موارد عکس یا مدارک بدی از او در اختیار دارند و از این مدارک یا عکسها برای فشارآوردن بر دوست خود سوء استفاده مینمایند تا او را از راه توبه باز دارند.
گاهی نیز از او با یادآوری گذشتههای بدش مسخره میکنند و یا تهدید مینمایند که عکسها و اسرارش را برای دیگران فاش خواهند کرد. سرآغاز رهایی از این تنگنا اجتناب از دوستان ناباب و بستن راههای انحراف است؛ البته نباید سرزنش و یا تهدید دیگران او را از راه توبه و پاکدامنی باز دارد، زیرا خیلی کم اتفاق میافتد که این تهدیدها عملی شوند؛ چرا که رسواکردن شخص توبهکار رسوایی خودشان را به دنبال خواهد داشت و به سختی خواهند توانست گفتههایشان را ثابت کنند. معمولاً این دسته از افراد از روی ضعف و بیعرضگی تهدید میکنند و هیچ کاری از آنان ساخته نیست. جوانان بسیاری را میشناسم که از این تنگنا رهایی یافته و تسلیم تهدیدها و فشارهای دوستان ناباب گذشتهشان نشده و از این مخمصه به خیر و خوشی نجات یافتهاند.
در چنین شرایطی دختر یا پسر جوان تنها دو راه در پیش دارد:
۱- همچنان بر توبه و در پیشگرفتن راه عفت، سماجت و پایداری به خرج دهد و سختیهای این راه را به جان بخرد. بدون تردید کسی که خود را از منجلاب بدی و فساد برهاند، نزد خدا و مردم بهتر از کسی است که همچنان به فساد و بدکاری ادامه میدهد. جوان توبهکار باید بداند که این مقطع سخت و دشوار خیلی زود سپری میشود و جایش را خوشبختی و آرامش میگیرد و مردم بدیهایش را فراموش میکنند و پس از آن او را به عفت و پاکدامنی میشناسند. همچنین دشواریهای راه توبه نوعی آزمایش است تا مقام و منزلت بندهی توبهکننده را به خواست خدا بالا ببرد.
۲- راه دیگری که فراروی جوان قرار دارد، این است که در برابر فشار و مزاحمت دیگران تسلیم شود و همچنان به بدکاری و رذالت ادامه دهد و رسوایی دنیا را به خود بخرد و اگر هم در دنیا رسوا نشود، قطعاً رسوایی آخرت در کمین اوست.
دو چیز به انسان برای عبور از این بحران کمک مینماید:
۱- پناهبردن به خدای متعال و درخواست توفیق و یاری از او؛ بدون شک خداوند أنسبت به بندگانش مهربان است و به آنان نزدیک میباشد و نجوا و راز و نیازشان را میشنود. لذا اگر بنده از روی صدق و راستی به خدا روی کند، خدا نیز او را یاری میرساند و هر مشکلی را بر او آسان مینماید.
۲- از افراد قابل اطمینان در این زمینه کمک بگیرد؛ از این رو پسر جوان مشکلش را با استاد یا پدرش در میان بگذارد و دختر جوان نیز مشکلش را به مربی یا مادرش بگوید و از نظر خواهی و مشورت با افراد غیر قابل اطمینان بپرهیزد. امید است که به خواست خدا گره کارش را نزد اینها بیابد و از بحرانی که فکر برونرفتش را هم نمیکند، رهایی یابد.