تحریف
بر اساس این رویکرد، برای فهم اسماء و صفات الهی باید الفاظی را که در قرآن کریم یا حدیث نبوی آمده است، تغییر داد، که این تغییر میتواند ظاهری یا معنایی باشد. در تغییر ظاهری، که نمونههای فراوانی از آن وجود دارد خود لفظ را تغییر میدهند؛ مانند آنکه فعل «اِستوی» را به صورت «اِستولی» درمیآورند تا معنای چیره شدن و فائق آمدن از آن به دست آید. در تغییر معنایی، دلالتِ معنایی لفظ را تحریف و ـ به اصطلاح ـ تأویلِ معنا میکنند؛ چنان که ادعا میکنند منظور از «یَد» (دست) نعمت یا قدرت است، یا منظور از «عَرش» تدبیر و حکمت است. بنابراین میتوان تحریف را به دو نوع ظاهری و معنایی تقسیم نمود، که تحریف معنایی یا تفسیر به رأی در مورد معنای اسماء و صفات الهی را تأویل نیز میگویند. این رویکرد کاملاً مبتنی بر برداشتهای فردی بوده و هیچ دلیلی از قرآن و سنت برای تأیید آن وجود ندارد؛