ترس و امید
«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: قَالَ، رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: لَوْ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا عِنْدَ اللهِ مِنَ الْعُقُوبَةِ، مَا طَمِعَ بِجَنَّتِهِ أَحَدٌ، وَلَوْ يَعْلَمُ الْكَافِرُ مَا عِنْدَ اللهِ مِنَ الرَّحْمَةِ، مَا قَنَطَ مِنْ جَنَّتِهِ أَحَدٌ»[٤٢].
از ابو هریره س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمودند: «اگرمؤمن در مورد عذاب و عقوبتِ خداوند (کاملاً) با خبر میبود، هیچ کس به بهشت خداوند طمع نمیداشت، و اگر کافر از رحمتِ خداوند (کاملاً) با خبر میبود، هیچ کس از بهشت نا امید نمیشد».
«عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ الله عَنهُ أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، دَخَلَ عَلَى شَابٍّ وَهُوَ فِي الْمَوْتِ، فَقَالَ: «كَيْفَ تَجِدُكَ؟» قَالَ: أَرْجُو اللَّهَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَأَخَافُ ذُنُوبِي، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: لَا يَجْتَمِعَانِ فِي قَلْبِ عَبْدٍ فِي مِثْلِ هَذَا الْمَوْطِنِ، إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ مَا يَرْجُو، وَآمَنَهُ مِمَّا يَخَافُ»[٤٣].
از انس س روایت است که: پیامبر ج پیش جوانی که در حال احتضار (جان دادن) بود رفت و خطاب به او فرمود: «در چه حالتی هستی؟»
جوان گفت: به خداوند امیدوارم ای رسول خدا و از گناهان خودم میترسم. رسول خدا ج فرمود: «اگر در همچنین مرحلهای (حالت جان کَندن) این دو (ترس از خود و امید به خدا) در دل بنده جمع شوند، قطعاً خداوند آنچه را که بنده امید دارد به او میبخشد و وی را از آنچه که از آن میترسد امان میدهد».
[٤٢]- مسلم تخریج کرده به شمارهی ٢٧٥٥.
[٤٣]- ترمذی به شمارهی ٨٩٣ و ابن ماجه به شمارهی ٤٢٦١ تخریج کردهاند.