اعمال بزرگ
«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِیَ الله عَنهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: يَا ابْنَ آدَمَ مَرِضْتُ فَلَمْ تَعُدْنِي، قَالَ: يَا رَبِّ كَيْفَ أَعُودُكَ؟ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِينَ، قَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ عَبْدِي فُلَانًا مَرِضَ فَلَمْ تَعُدْهُ، أَمَا عَلِمْتَ أَنَّكَ لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِي عِنْدَهُ؟ يَا ابْنَ آدَمَ اسْتَطْعَمْتُكَ فَلَمْ تُطْعِمْنِي، قَالَ: يَا رَبِّ وَكَيْفَ أُطْعِمُكَ؟ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِينَ، قَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّهُ اسْتَطْعَمَكَ عَبْدِي فُلَانٌ، فَلَمْ تُطْعِمْهُ؟ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّكَ لَوْ أَطْعَمْتَهُ لَوَجَدْتَ ذَلِكَ عِنْدِي، يَا ابْنَ آدَمَ اسْتَسْقَيْتُكَ، فَلَمْ تَسْقِنِي، قَالَ: يَا رَبِّ كَيْفَ أَسْقِيكَ؟ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِينَ، قَالَ: اسْتَسْقَاكَ عَبْدِي فُلَانٌ فَلَمْ تَسْقِهِ، أَمَا إِنَّكَ لَوْ سَقَيْتَهُ وَجَدْتَ ذَلِكَ عِنْدِي؟!»[٥١].
از ابو هریره س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمود: «خداوندِ ﻷ روز قیامت (به انسان) میفرماید: "ای فرزندِ آدم! من مریض شدم و تو عیادتم نکردی"!
بنده میگوید: پروردگارا! من چگونه تو را عیادت میکردم در حالی که تو پروردگار جهانیان هستی؟!
خداوند میفرماید: "مگر تو نمیدانستی که فلان بندهی من مریض است و او را عیادت نکردی، مگر نمیدانستی که اگر او را ملاقات میکردی، مرا نزد او مییافتی؟! ای فرزند آدم! من از تو طلب طعام کردم، ولی تو مرا طعام ندادی!!"
بنده میگوید: پروردگارا! من چگون تو را طعام میدادم در حالی که تو پروردگار جهانیان هستی؟! خداوند میفرماید: "مگر به یاد نداری و نمیدانی که فلان بندهی من از تو طلب طعام کرد امّا تو او را طعام ندادی، مگر نمیدانستی که اگر او را طعام میدادی، (اکنون پاداشِ) آن را نزد من مییافتی؟! ای فرزند آدم! من از تو طلب آب کردم امّا تو به من آب ندادی!!"
بنده میگوید: ای پروردگارِ من! من چگونه به تو آب بدهم در حالی که تو پروردگار جهانیان هستی؟!
خداوند میفرماید: "فلان بندهی من از تو طلب آب کرد ولی تو به او آب ندادی و اگر به او آب میدادی، (پاداش) آن را (امروز) نزد من مییافتی"».
«عَنْ أَبِي مَالِكٍ الْأَشْعَرِيِّ رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: الطُّهُورُ شَطْرُ الْإِيمَانِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَأُ الْمِيزَانَ، وَسُبْحَانَ اللهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَآَنِ - أَوْ تَمْلَأُ - مَا بَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَالصَّلَاةُ نُورٌ، وَالصَّدَقَةُ بُرْهَانٌ وَالصَّبْرُ ضِيَاءٌ، وَالْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَكَ أَوْ عَلَيْكَ، كُلُّ النَّاسِ يَغْدُو فَبَايِعٌ نَفْسَهُ فَمُعْتِقُهَا أَوْ مُوبِقُهَا»[٥٢].
از ابو مالک اشعری س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمود: «پاکیزگی نصف ایمان است[٥٣]؛ الحمدُلِله گفتن ترازو (ی اعمال) را پر میکند، و سُبحانَ الله و الحمدُلِلّه گفتن (خداوند را به پاکی و منزّهی میستایم و سپاس میگویم) مسافتِ بین آسمانها و زمین را پر (از احسان و ثواب میکند؛ و نماز نور است؛ و صدقه دلیل است[٥٤]؛ و صبر روشنایی است؛ و قرآن دلیلی است به سودِ تو یا علیه تو[٥٥]؛ و تمام مردم در آمد و شد و تلاش و کوششاند و نفس خویش را میفروشند و در طّی این جریان، بعضی آن را رها و رستگار میکنند و بعضی آن را هلاک و نابود میکنند)»[٥٦].
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتْ فَرَآهَا النَّاسُ آمَنُوا أَجْمَعُونَ، فَذَلِكَ حِينَ: ﴿لَا يَنفَعُ نَفۡسًا إِيمَٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ كَسَبَتۡ فِيٓ إِيمَٰنِهَا خَيۡرٗاۗ﴾ [الأنعام: ١٥٨]. وَلَتَقُومَنَّ السَّاعَةُ وَقَدْ نَشَرَ الرَّجُلاَنِ ثَوْبَهُمَا بَيْنَهُمَا فَلاَ يَتَبَايَعَانِهِ، وَلاَ يَطْوِيَانِهِ، وَلَتَقُومَنَّ السَّاعَةُ وَقَدِ انْصَرَفَ الرَّجُلُ بِلَبَنِ لِقْحَتِهِ فَلاَ يَطْعَمُهُ، وَلَتَقُومَنَّ السَّاعَةُ وَهُوَ يَلِيطُ حَوْضَهُ فَلاَ يَسْقِي فِيهِ، وَلَتَقُومَنَّ السَّاعَةُ وَقَدْ رَفَعَ أَحَدُكُمْ أُكْلَتَهُ إِلَى فِيهِ فَلاَ يَطْعَمُهَا»[٥٧].
از ابو هریره س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمود: «قیامت برپا نمیشود تا آن هنگامی که خورشید از محّل غروبش طلوع نکند، و وقتی که خورشید از مغرب طلوع کرد و مردم آن را دیدند، همگی ایمان میآورند، و این است آن هنگام که ایمانِ هیچ کس به او نفعی نمیرساند اگر قبل از آن ایمان نیاورده یا در حالتِ ایمانش خیری کسب نکده باشد.
و به طور قطع و یقین، قیامت (چنان سریع) به پا میشود که دو مرد (که برای معامله با هم دیگر) بساطشان را میان خود پهن کردهاند نه فرصت میکنند که معاملهشان را انجام دهند و نه اینکه بساط را جمع کنند؛ و به طور قطع و یقین، قیامت (چنان سریع) بهپا میشود که شخصی که شیرِ شترش را آورده که بخورد فرصت نمییابد که آن را بخورد؛ و به طور قطع و یقین، قیامت (چنان سریع) به پا میشود شخصی که دارد شکافهای حوضش را میگیرد (تا دامهایش را آب دهد) فرصت نمییابد آبی از آن بر گیرد و دامهایش را آب دهد؛ و به طور قطع و یقین، قیامت (چنان سریع) به پا میشود که انسانی که لقمهاش را به طرف دهانش بلند کرده فرصت نمیکند که آن را بخورد».
[٥١]- مسلم تخریج کرده به شمارهی ٢٥٦٩.
[٥٢]- تخریج مسلم به شمارهی ٢٢٣.
[٥٣]- پاگیزگی، دراینجا، شامل پاکیزگیِ جسم از آلودگیها و پاکیِ نفس از اخلاق مذموم و نا پسند هردو میشود و به همین دلیل هم نصف ایمان است.
[٥٤]- یعنی دلیل است بر ایمانِ انجام دهندهاش.
[٥٥]- حجّت و دلیلی است برایت و به سودِ تو اگر آن را بخوانی و به آن عمل کنی وگرنه، حجّتی است علیه تو.
[٥٦]- یعنی بعضی از آنها نفس خودشان را، به وسیلهی طاعت و عبادتِ خداوند، به او میفروشند و در نتیجه، آن را از عذاب آزاد میکنند و بعضی از آنها هم آن را به شیطان میفروشند و از هوای نفسشان پیروی میکنند و در نتیجه، خود را هلاک میکنند.
[٥٧]- متفق علیه.