منشور حقوق زن در اسلام

۱- مسؤلیت امت و جوامع مسلمانان

۱- مسؤلیت امت و جوامع مسلمانان

الف: احتراز و با حذر داشتن از متلاشی و منحل شدن شریعت و قانون الهی، چه بطور کلی یا جزوی، و یا بازی کردن با اخلاق و ارزش‌های جامعه مسلمانان، زیرا اینکار نه تنها شکست فرهنگی و معنوی بوده، بلکه منجر به مقهور شدن و تسلیم شدن به دشمنان گردیده و سلطان سیطرۀ آنان را بر امت اسلامی تقویت می‌بخشد.

و اگر همچو فروتنی در مقابل دشمنان صورت گیرد، پس منتظر عقوبت الهی در دنیا و آخرت باید بود، خداوندأ می‌فرماید: ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ[النور: ۶۳].

«پس کسانیکه از فرمان او تمرد می‌کنند، باید برحذر باشند از آن فتنه‌ای به ایشان رسد یا به عذابی دردناکی گرفتارشوند».

پیامبر اکرمصمی‌فرمایند: «خداوندأ غیرت می‌کند (خشمناک می‌شود)، و غیرت خداوند در آن وقت است که شخص محرمات خدا را انجام دهد» (متفق علیه).

ب- حمایت و حفاظت از اخلاق و عفت افراد جامعه، که باید مراجع تعلیمی و وظیفوی دراین راستا توجه جدی بخرج دهند. و از وسایل اطلاعاتی و فرهنگی و ترفیهی و غیره در راه حفظ و نگهداشت ارزش‌های اخلاقی محیط مسلمانان توجه نموده و گام‌های مؤثری در این راه بردارند، و از مختلط شدن تعلیم، میان ذکور و اناث و همچنان در ساحات کار جلوگیری به عمل آید، زیرا همچو وقایه از مهمترین وسایل حفظ و حمایت عفت و پاکی و اخلاقیات جامعه بشمار می‌رود، و این خود مقاومت و ایستادگی و در عین حال ضربۀ قویی بر دشمنان بوده و باعث خنثی نمودن همه مکاید و توطئه‌های آنها که بر ضد عفت و حجاب و بلآخره ناموس مسلمانان برراه انداخته‌اند، می‌شود، إن شاءالله. چون همه دشمنان در پیمان سرنگونی و ریشه‌کن نمودن همه اشکال فرق گذاری و تفاوت میان زن و مرد با حمایت و سردمداری سازمان ملل متحد، و با ترکیب و قیافه غربی، جبهه‌ای مشترکی را تشکیل داده و جنگ قویی را علیه این مبداء گوارا که از جانب خالق بشر تصویب و نازل گردیده، آغاز نموده‌اند. و خواستار مختلط ساختن زن و مرد در همه عرصه‌های زندگی هستند و برای تحقیق این هدف شوم‌شان از هرگونه وسائل شیطانی استفاده می‌کنند، پس باید جوامع اسلامی بیدار شوند و در پذیرش و افتتاح مؤسسه‌های غربی محتاط باشند و همه جوانب آن را قبلاً مد نظر بگیرند و یک حد و خط عدم تجاوز را در فعالیت‌های آنان تعیین کنند، زیرا مؤسسات و مراکز اطلاعاتی و تعلیمی و نمایندگیهای سیاحتی و تفریحی و فرهنگی که در کشور‌های اسلامی به کثرت سرمایه گذاری کرده‌اند، صرف بخاطر بهبود روابط اقتصادی و یا سیاسی و کمک و همکاری نبوده بلکه فعالیت‌های آنان با مقاصد، اهداف، فرهنگ و اخلاق اسلامی کاملاً در تصادم واقع شده و خطر بزرگی محسوب می‌شوند که ارزش‌های امت مسلمه را تهدید می‌کند. و فعلاً که آنها کشورهای اسلامی را هدف قرار داده‌اند، نیاز به ایستادن و برخاستن همه مردمان مخلص به دین، از جمله علما، دانشمندان، اندیشمندان، متخصصان علمی، مردمان برجسته، تجار و بلآخره عامۀ مردم دارد که دوشادوش هم، صاحبان این برنامه‌ها را اصلاح نموده به راه راست و حق برگردانده، و زن مرد و همه افراد جامعه را از شر آنان نجات دهند.

ج- بر والیان امور مسلمانان واجب است تا دست نادانان و هوس‌رانان و شهوت‌پرستانی که در ساحات تعلیمی و یا فرهنگی و یا اطلاعاتی و غیره وظیفه انجام می‌دهند، کوتاه ساخته، و نگذارند تا حقوق شرعی زنان مؤمن پایمال گردد، همچنان آنانیکه محافل فحشا را طرح ریزی نموده و آن را برپا نموده و انتشار می‌دهند و از اینراه لکۀ بدنامی را به جوامع اسلامی و ارزش‌ها و آداب آن وارد می‌کنند و حیثیت و شرف و آبروی همه را می‌ریزانند تا بتوانند باداران خود را راضی کنند، بی‌خبر از آنکه خود ایشان به حرام تغذیه شده و مؤسسین پستی و رذالت و فرومایه‌گی و دیوثی در جامعه به حساب می‌روند. طبعا بیشتر‌شان به سبب جهل و نادانی و یا به سبب فریب خوردن آنها بوده که نه از ارزش‌های دین اسلام باخبرند و نه تا الحال معیار و مقیاس ترقی و تمدن حقیقی را درک توانسته‌اند، پس باید جلو همچو اشخاص گرفته شود. پیامبر اکرمصمی‌فرمایند: «حتما از دست ظالم بگیرید و وی را بسوی حق برگردانید». (روایت ابوداود).

د- علماء و دانشمندان و مصلحان جامعه باید در زمینۀ وجیبه دینی، مسئولیت شرعی خود را در قبال جامعه فراموش نکنند و مردم را به خیرخواهی دعوت کنند و ازکارهای نا پسندیده وا دارند و هر تحریکی را که از هر جانب مشاهده می‌کنند ولو که به جهات دیپلوماتیک هم ربطی داشته باشد و یا اینکه کوچک بنظر بخورد در هرحالت آن را نادیده نگرفته در مقابل آن بی‌تفاوت نمانند بلکه برضد آن عکس العمل جدی از خود نشان بدهند و عواقب همه فعالیت‌های مغرضین را به آگاهی مردم برسانند چون واجبات و ضروریات شرعی و حفظ اساسات و شعائر دین از هر چیز مقدم تر است. و به تأکید که در اینگونه حالات ایستادگی و حق را بیان کردن از شیوه های پیامبرصو صحابۀکرام و علمای سلف صالح این امت است که باید علمای امروز به آنها اقتدا کنند. خداوندأ می‌فرماید: ﴿وَلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٠٤[آل عمران: ۱۰۴]. «و باید از شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و بکار پسندیده امر، و ازکار ناپسند منع کنند و آن گروه ایشانند رستگاران».

و- تأکید براینکه پنهان نمودن علم خطربزرگی است، بویژه هنگامیکه در بیان و توضیح آن در وقت ضرورت تأخیر صورت گیرد، خداوندأ می‌فرماید: ﴿وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ لَتُبَيِّنُنَّهُۥ لِلنَّاسِ وَلَا تَكۡتُمُونَهُۥ فَنَبَذُوهُ وَرَآءَ ظُهُورِهِمۡ وَٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلٗاۖ فَبِئۡسَ مَا يَشۡتَرُونَ١٨٧[آل عمران: ۱۸٧].

«و یاد کن هنگامی را که خداوند از کسانی که به آنان کتاب داده شده [یهود و نصاری] پیمان گرفت، که حتما باید آن را برای مردم بیان نمایید و کتمانش نکنید، پس آن عهد را پشت سرخود انداختند و آن را به بهای ناچیز فروختند، چه بد است آنچه خریدند». خصوصاً هنگامیکه با مبادی دینی و اخلاقی و حقوقی برخوردی صورت گیرد، و خطرناکتر از این، توجیه نمودن تصامیم و مقرراتی که با ارزش‌های اجتماعی و شرعی مغایر است، چه این توجیه از روی رغبت باشد و یا از روی بیم و ترس، و یا اینکه توجیه آن بمنظور مصلحت خیالی و بی‌اساسی که مخالف با نصوص و قواعد شرعی است باشد.

ی- امت باید آگاه باشد براینکه ارزش و قیمت فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و حقوقی که بر کشورهای غربی حکمفرماست، بسیار ناچیز بوده با وجود آنهم می‌خواهند بازور و جبر دولت‌های غربی آن را بر جهان نافذ و پخش نمایند، که نه تنها سازگار باسرشت پاک انسانی و قوانین و مقررات درست و صحیح نیست، بلکه اصلا براساس معیارهای فرهنگی میراثی بنا گذاشته شده که پشتیبانی از فرهنگ مخترعان آن نموده، و با فطرت سلیم در بسیاری از احوال در تصادم است. که این خود ایجاب می‌کند تا در مورد اهلیت و جهانی بودن مبادی حقوقی آن، و صحه گذاشتن بر اینکه کلیه حقوق بر اساس آن پایه گذاری شود، تجدید نظر صورت گیرد، و ما بر اهمیت این تجدید‌نظر در مورد حقوق انسان، در پرتو فطرت سلیم و عقل درست و سالم، و فرامین درست و دقیق و بجایی که همه دیانت‌های آسمانی بر آن اتفاق نظر دارند، تأکید می‌نماییم، و مطمئنیم که این همه اوصاف جز در مبادی حقوقی آیین اسلام، در دیگر آیینی پیدا نیست، که جای گزین بهتر و کاملتری، که بتواند از ارزش جهانی برخوردار بوده، و معیار و مقیاس کاملی در مورد سرنوشت حقوق انسان را دارا باشد.