خمس اموال اصل و اساسی در قرآن ندارد
حتی یک آیه که تصریح به خمس اموال کرده باشد وجود ندارد. و آیهای که لفظ خمس در آن ذکر شده است ربطی به خمس اموال ندارد بلکه در مورد خمس غنائم جنگی است. از طرف دیگر در بین شش جهتی که خداوند امر کرده است که خمس غنائم به آنها پرداخته شود اسمی از فقیه برده نشده است. و کسی که به آن احتجاج کند جز لفظ خمس چیزی را نمییابد لذا استناد به این آیه سودی ندارد زیرا این آیه دربارة غنائم جنگی است.
پس خمس اموال چون اصل و اساسی در قرآن ندارد خودبخود ساقط است.
اما روایات و فتوی در مورد این موضوع مهم که مبنایی در قرآن ندارد بیفایده است چون این روایات زمانی معتبرند که اصل خمس در قرآن آمده باشد.
و این روایات آنرا تأکید کنند یا فرعیات آنرا توضیح دهند.