تبصره
براستی هر انسان سلیم الفکری با دقت به ازدواج موقت نظر کند آنرا از چند نظر ناپسند و قبیح میداند.
أ) اگر انسان در زمان موقت آن بنگرد که ممکن است یک ساعت یا کمتر از آن باشد فوراً متوجه میشود هدف از این ازدواج تنها ارضاء شهوت و تخلیه منی است که در معنا همان سفح است چون مرد زناکار نیز هدفی جز تخلیه منی و ارضاء شهوت ندارد و دقیقاً وجه تسمیه زنی به سفاح همین است.
ب) اگر به زنی که نکاح متعه میکند بنگری نمیتوانی او را عفیف و پاکدامن بنامی، بیشک انسان نسبت به او نظر خوبی ندارد زیرا کار او ناشی از عفت و پاکی نیست بدین خاطر این نوع نکاح سری انجام میشود و آشکارش نمیکنند چون فطرت انسان آنرا نمیپسندد.
اگر شما به هر زنی – ولو غیر مسلمان – بگویی: به مدت یک یا چند ساعت یا چند روز با تو ازدواج میکنم و در مقابل به تو اجر پرداخت مینمایم. یقیناً او میداند این امر ازدواج نیست و تفاوتی با زنی ندارد.
ج) وقتی انسان به ولی زن در نکاح متعه فکر میکند میگوید: او چگونه به دختر یا خواهرش اجازه میدهد برای مدت چند ساعت یا چند روز به نکاح مردی درآید و پس از این مدت ازدواج پایان پذیرد. بیشک این ولی بسیار بیارزش به نظر میآید زیرا والاترین صفت مرد مسلمان یعنی شرف و غیرت را از خود سلب کرده است. بدین خاطر نکاح متعه بدون حضور ولی صورت میگیرد و فقهاء شیعه موافقت ولی را به شرط نگرفتهاند.
حلّی میگوید دختر یا زن بالغ و رشید میتواند عقد ازدواج موقت ببندد و ولی او حق اعتراض ندارد. (طبق مشهورترین قول). (شرائع الاسلام حلی ۴/۲۹۶).
بدین خاطر نکاح متعه پنهان میماند و جز زوجین و عاقد آنها هیچ کس حتی ولی زن نیز گاهی از آن اطلاع ندارد چون احساس عیب و عار به همراه دارد.
بنابراین نکاح متعه عمل قبیحی است و هر عاقلی که متأثر از هوا و شهوت نشده باشد آنرا ناپسند و ممنوع میداند پس وقتی انسان عاقل به چنین نتیجهای میرسد. معقول نیست شارع حکمی صادر کند که عقل آنرا نمیپسندد و برای ممنوع بودنش و تطابق این حکم با معیار عقل این آیه کافیست که میفرماید: ﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِيتَآيِٕ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡبَغۡيِۚ يَعِظُكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٩٠﴾[النحل: ۹۰].
«خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان مىدهد; و از فحشا و منکر و ستم، نهى مىکند; خداوند به شما اندرز مىدهد، شاید متذکر شوید».