مهريه چهار حالت دارد:
۱- هنگامی که قبل از دخول طلاق واقع شود و مهریهاش مشخص نشده باشد در چنین حالی براساس توانایی زوج مقداری مال به زن داده میشود: ﴿لَّا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ مَا لَمۡ تَمَسُّوهُنَّ أَوۡ تَفۡرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةٗۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى ٱلۡمُوسِعِ قَدَرُهُۥ وَعَلَى ٱلۡمُقۡتِرِ قَدَرُهُۥ﴾[البقرة: ۲۳۶].
«اگر زنان را قبل از آمیزشجنسى یا تعیین مهر، (به عللى) طلاق دهید، گناهى بر شما نیست. (و در این موقع،) آنها را (با هدیهاى مناسب،) بهرهمند سازید! آن کس که توانایى دارد، به اندازه تواناییش، و آن کس که تنگدست است، به اندازه خودش، هدیهاى شایسته (که مناسب حال دهنده و گیرنده باشد) بدهد».
۲- وقتی که طلاق قبل از دخول واقع شود و مهر زن مشخص باشد مهریه زن نصف مهریه مشخص شده است.
﴿وَإِن طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدۡ فَرَضۡتُمۡ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ فَنِصۡفُ مَا فَرَضۡتُمۡ﴾[البقرة: ۲۳٧].
«هرگاه زنان را قبل از دخول طلاق دادید و مهریه آنان معلوم شد نصف مهریه را به آنان بپردازید».
۳- هرگاه زن بعد از دخول طلاق داده شد و مهریهاش مشخص نشده بود باید به زن مهرالمثل داده شود.
۴- وقتی مهریه زن معلوم باشد و طلاق داده شود باید تمام مهریهاش پرداخت گردد. گرچه تنها با یک جماع از او متمتع شده باشد.
﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗ﴾[النساء: ۲۴].
«پس کسی از زنان که از او بهره گرفتید [یعنی: با جماع و آمیزش جنسی به وسیله نکاح شرعی، از او برخوردار شدید] پس مهرشان را [که بر آن با هم به توافق رسیده بودید] به عنوان فریضهای به آنان بدهید [یعنی: مهر برای زنان از جانب خدای متعال مقرر شده است».
اجور در اینجا یعنی مهریه چون در عقد ازدواج در مقابل استمتاع از زن اجری قرار داده میشود تا زن از آن بهره ببرد خداوند میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَحۡلَلۡنَا لَكَ أَزۡوَٰجَكَ ٱلَّٰتِيٓ ءَاتَيۡتَ أُجُورَهُنَّ﴾[الأحزاب: ۵۰].
«ای پیامبر، ما همسرانی را که مهریهشان را پرداخت کردهای برایت حلال کردیم».
شیخ الطائفه طوسی کسانی را که میگویند منظور از اجور ازدواج متعه است سفیه میداند و میگوید: «بعضی از اصحاب ما گفتهاند مراد از آیه ازدواج متعه است چون به مهریه اجر نمیگویند بلکه صدقه و نحله گفته میشود. اما این قول ضعیف است چون خداوند مهریه را اجر نامیده است و میفرماید: ﴿فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[النساء: ۲۵]. «آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید».
﴿وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[المائدة: ۵].
«و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند: هنگامى که مهر آنها را بپردازید». [مسیره التبیان: ۳/۱۶۶].
شریف مرتضی یکی از بزرگان شیعه و مشهورترین آنها در کتابش «الانتصار» میگوید: برخی از اصحاب ما استدلال کردهاند که لفظ «استمتعم» دال بر ازدواج موقت است نه ازدواج دائم، چون خداوند مالی را که به زن داده میشود اجر نامیده است در صورتی که خداوند مهریه ازدواج دائم را به این اسم بیان نکرده است بلکه به اسم نحله، صداق و فریضه آن را نام برده است. اما این استدلال مورد اعتماد نیست چون مهریه ازدواج دائم را نیز اجر نامیده است.
﴿وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[الـممتحنة: ۱۰]. «و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید». «الانتصار» شریف مرتضی (ص ۱۱۳).
بنابراین استدلال به این آیه برای ازدواج موقت درست نیست چون استدلال به متشابه است. و سیاق آیه از چند وجه آن را ردّ میکند این آیات تنها دو نوع نکاح را نام بردهاند نکاح دائم و ملک یمین که از نکاح دائم به لفظ استمتاع تعبیر شده است ولی اگر منظور از استمتاع نکاح متعه باشد این بدان معنی است که در این آیات ازدواج دائم ذکر نشده است. و این غیر معقول است پس باید لفظ را بر ازدواج دائم حمل کنیم نه چیز دیگر.
در آیه ابتدا نکاح مشکل وبعد نکاح آسان را بیان کرده است: ﴿وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلًا أَن يَنكِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم﴾[النساء: ۲۵].
«و آنها که توانایى ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن باایمان را ندارند، مىتوانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانى که در اختیار دارید ازدواج کنند».
و مشکلتر از نکاح جاریه تنها ازدواج دائم است ولی نکاح متعه آسانترین انواع نکاح است پس مقصود آیه نکاح متعه نیست.
خداوند شروط نکاح را در این آیه بیان کرده است: ﴿أَن تَبۡتَغُواْ بِأَمۡوَٰلِكُم مُّحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ﴾[النساء: ۲۴].
«براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید: در حالى که پاکدامن باشید و از زنا، خوددارى نمایید».
غیر مسافحین یعنی زناکار نباشید. ولی مقصود از نکاح متعه تنها ریختن منی و ارضاء شهوت است و در آن احصان و پاکدامنی و حفظ جسم و نفس زن یا مرد نیست و براستی این نص صریحی در رد ازدواج موقت است زیرا به اتفاق علماء در ازدواج موقت پاکدامنی و احصان وجود ندارد.