خلاصة کلام
خلاصة کلام اینکه عبادتهای زبانی، بدنی و مالی به خداوند متعال اختصاص دارند چون که صفاتی که مقتضی عبادت بندگاناند فقط به خداوند متعال اختصاص دارند. و هیچ احدی در آن صفات با خداوند متعال سهیم و شریک نبوده است.
و در آیه شریفه کرسی برای این مطلب که عبادت به خداوند متعال اختصاص دارند دلائل کثیرهای ایراد شده است. دلیل اول (الحی) زندة دائمی اگر گفته شود که همه موجودات جاندار، حیات و زندگی دارند پس امتیاز رب سبحانه و تعالی در (این صفت) (الحی) چیست؟
جواب: خداوند متعال امتیاز حیاتش را با موجودات جاندار در جایی که به پیامبر گرامی اسلام جخطاب فرموده است چنین بیان میفرماید:
﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ﴾ [الفرقان: ۵۸]
«بر ذات دائمی و لایموت او اعتماد داشته باش».
و برای حل مشکلات فقط بر ذات مقتدر و توانا و لایموت اعتماد داشته باش و در جمیع امور و مهمات فقط بر آن ذاتی اعتماد داشته باش که زندگیش جاودانی و ابدی است. و بر هیچ یکی از مخلوقات توکل و اعتماد نداشته باش. چون که زندگی آنها مستعار و عارضی است و هر لحظة تهدید به مرگاند بجز ذات مقدس الله سبحانه و تعالی که زندگیش جاودانی و سرمدی است.
﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ﴾ [الأنبياء: ۳۵]
«هر موجود جاندار ذائقه موت را میچشد».
فقط ذات مقدس الله سبحانه و تعالی حیاتش دائمی و سرمدی است لذا بر او اعتماد کرده شود و بندگی او انجام بگیرد که او خالق کائنات و موجودات جاندار و غیر جاندار است، و در صفت خالقیت و مالکیت و ربوبیت یگانه است پس در عبادت هم باید یگانه باشد. و در صفت «الحی» که مقتضی عبادت او تعالی است نیز یگانه است، چون همه موجودات را او آفریده است، و به آنها حیات عنایت فرموده است. در مقابل، کسانی را که مشرکین پرستش میکنند نه چیزی را آفریدهاند و نه زندگی جاودانی دارند و حتی از خودشان اطلاعی ندارند. چه جائی که از حال عابدان خود مطلع شوند و به دادشان رسیدگی کنند بر این مطلب آیه ۲۰-۲۱ سوره نحل دلالت صریح دارد که عجز و ناتوانائی معبودان مشرکین را خداوند متعال بیان کرده است.
﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ ٢١﴾ [النحل: ۲۰-۲۱]
«کسانی را که مشرکین آنها را میخوانند هیچ چیزی را نساختهاند بلکه خود آنها خود آنها ساخته شدهاند. مردهاند زندگی ندارند و شعور زمان حشر خود را از قبرها ندارند. (لذا معبود شما معبود یگانه است)».
چون که خواندن مافوق الاسباب عبادت است و به خداوند متعال اختصاص دارد و مشرکین در این حق اختصاصی خداوند متعال خیانت میکنند و مافوق الاسباب غیر او را میخوانند. خداوند متعال در این آیات شریفه عجز و ناتوانی غیر الله را بیان فرموده است که آنهایی را که مشرکین جز خداوند متعال میخوانند توانایی پیدا کردن اشیاء را ندارند بلکه خود آنها محتاج به خالقاند و آنها را خداوند متعال خلق فرموده است. و سپس بطور ترقی میفرماید که آنها مردهاند زندگی ندارند و خود مشرکین که آنها را میخوانند در حال حاضر زندهاند در حالی که معبودان آنها زندگی ندارند لذا از خود آنها ضعیفتر و ناتوانتراند حالانکه در مخلوق بودن عابدین و معبودین آنها برابرند همه مخلوق خالق «وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ»میباشند. و در ﴿وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ﴾عجز آنها را نسبت به احوال عابدین بطور ترقی بیان میفرماید که معبودان مشرکین نه تنها از فریاد فریاد کنندگان خویش مطلع نمیشوند، بلکه از خویشتن نیز اطلاعی ندارند و نمیدانند که چه زمانی از قبور حشر و نشر میشوند. یعنی کسانی را که مشرکین بعنوان حاجت روا و مشکلگشا و دافع بلا و نافع و ضار میخوانند از احوال حشر و نشر خود اطلاع ندارند چه رسد به اینکه فریادکنندگان خویش را دادرسی و فریادرسی کنند. خلاصه اینکه کمال عجز معبودان مشرکین را در عدم اطلاع از احوالشان بیان کرده است. و بطور نتیجه میفرماید که ﴿وَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾[البقرة: ۱۶۳] که معبود و فریادرس شما معبود یگانه است، چون که از حال و احوال شما اطلاع کامل دارد و هیچ لحظهای از شما غافل نمیشود و این مطلب را در آیه ۲۳ سوره نمل چنین بیان میفرماید.
﴿لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡتَكۡبِرِينَ ٢٣﴾ [النحل: ۲۳]
«یقیناً فقط خداوند متعال از اسرار و علانیه آنها اطلاع کامل دارد. و آنهایی که از تنها خواندن او تعالی استکبار دارند محبوب خدا نیستند و آنها را خداوند متعال دوست ندارد».
لازمة معبود اینست که از احوال عابدین خویش مطلع باشد و آنهایی که بجز خداوند متعال خوانده میشوند از احوال حشر و نشر خویش اطلاعی ندارند، چه جائی که از احوال خوانندگان خویش مطلع شوند.
یک شبهه: اگر گفته شود که آیات شریفه در مورد بتها و بتپرستاناند و کسانی را که انبیاء و اولیاء و شهداء و صالحین را میخوانند در بر نمیگیرند.
جواب: در جواب گفته میشود که آیات قرآنی هیچ اختصاصی به بتها ندارند چون که کلماتی که در آیات بکار رفتهاند از نظر لغت عرب به بتها اختصاص ندارند بلکه تمام آن کسانی را شامل میشوند که مافوق الاسباب غیر از خداوند متعال خوانده میشوند. مثلاً لفظ «الذین» اسم موصول برای جمع مذکر است، و ضمیر مرفوع «يَدۡعُونَ» نیز جمع مذکر است و به مشرکین بر میگردد. و کلمه «مِن دُونِ ٱللَّهِ» یک کلمه عام است و تمام غیر الله را در بر میگیرد، خواه بتها باشند که جماد اند یا اینکه جاندار باشند مثل انبیاء و اولیاء - علیهم الصلاة والسلام- و غیره چون که به هر حال همه آنها مصداق «مِن دُونِ ٱللَّهِ» اند. انبیاء و اولیاء و شهداء و صالحین و غیره همه آنها غیر خداوند متعالاند. و لفظ «الذین» که جمع مذکر است هرگز عربها آن را بر سنگها و چوبها و فلزهای بیجان اطلاق نمیکنند بلکه در لغت عرب مصداق لفظ «الذین» که در آیه بکار رفته است مردان و ذوالعقولاند حتی تنها بر زنها اطلاق نمیشود چون که مخاطبین اول قرآن مجید مشرکین عرب و یهود و نصاری بودند و این هر سه گروه در ورطة شرک غرق شده بودند لیکن شرکهای خود را توجیه میکردند. مشرکین عرب مجسمههای انبیاء و اولیاء و شهداء و صالحین را بعنوان یاد بود ساخته بودند و در حرم امن و پاک الله سبحانه و تعالی قرار داده بودند و هنگام دعاء و نیایش آنها را مورد توجه خود قرار میدادند اما در حقیقت از مجسمههای ساخته شده دست خویش هرگز امداد و استمداد نمیکردند و آنها را به عنوان حاجت روا و مشکل گشا نمیخواندند بلکه صاحبان آن مجسمهها را بعنوان مشکل گشا میخواندند. و عقیده داشتند که هنگام حضور آنها در برابر مجسمهها، صاحبان مجسمه خوشحال میشوند و برای حل مشکلات و معضلات آنها اقدام میکنند. لذا خداوند متعال عجز و ناتوانی آنها را در آیات شریفه بیان فرمود. و کلمات را مطابق عقیده آنها بکار برده است. و فرمود: «کسانی را که مشرکین آنها را میخوانند غیر از خداوند متعال خلق نکردهاند هیچ چیزی را بلکه خود آنها مثل خوانندگان مخلوق خداوند متعالاند، و آنها مردهاند زندگی ندارند و از حشر و نشر خویش اطلاعی ندارند». و در خبر دوم مبتدا کلمه (أموات) را بکار برد. اهل فن لغت عربی میدانند که ﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾موصول با صله مبتدأ است، و جمله ﴿لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ﴾خبر اول برای مبتدأ است، و (أموات) خبر دوم. اموات جمع میت است، و میت بر جانداران اطلاق میشود چنانچه در قرآن مجید فرموده است:
﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠﴾ [الزمر:۳۰]
«بدرستی تو «ای پیامبر گرامی» خواهی مرد و مخالفان تو هم خواهند مرد».
پس کلمه اموات و میت بر جانداران اطلاق میشود نه بر سنگهای بیجان و فلزات که بتها از آنها ساخته شده بودند. خداوند متعال با گفتن اموات غیر احیاء عجز و ناتوانی آنها را بیان کرد. یعنی کسانی که نتوانستهاند موت را از خود و خویشاوندان خود دفع کنند چطور میتوانند به مشکلات و مصائب شما رسیدگی کنند.
شبهه: اگر گفته شود که خود آنها توانائی رسیدگی به مشکلات خوانندگان خویش را ندارند. ولی از خداوند متعال برای حل مشکلات و مصائب خوانندگان خویش استمداد و استعانت میگیرند و چون که محبوب خداوند متعالاند در حل مشکلات خوانندگان آنها فوری اقدام میفرماید.
الجواب: در جمله بعدی این زعم و گمان آنها را جواب داد که ﴿وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ﴾آنها از حشر و نشر خویش اطلاعی ندارند. چه رسد به اینکه از مشکلات و مصائب شما اطلاع حاصل کنند. و سپس برای حل آنها از خداوند متعال مسئلت و استمداد کنند. پس بهتر اینکه شما مستقیماً بدون واسطه فقط از خداوند متعال بخواهید و فقط او را بخوانید که او از اسرار و علانیة شما اطلاع کامل دارد.
﴿لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَ﴾ [النحل: ۲۳]
«یقیناً خداوند متعال است که از اسرار و علانیه جهانیان آگاه است».
خلاصه اینکه کمال عجز کسانی را که مشرکین آنها را غیر از خداوند متعال میخوانند در آیات شریفه بیان فرموده است. و امثال این آیات در قرآن مجید در سورههای مختلفه بکثرت بیان شدهاند. از باب نمونه بذکر چند آیاتی از سورههای مختلف با ترجمه و تشریح آنها اکتفا مینمایم. تا خوانندگان محترم بر بصیرت بیشتری قرار گیرند. در سوره فرقان مشرکین را سرزنش و نکوهش فرموده است:
﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ وَلَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَيَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا ٣﴾ [الفرقان: ۳]
«مشرکین غیر از خداوند متعال معبودانی را اتخاذ کردهاند که هیچ چیزی را خلق نکردهاند حالانکه خود آنها مخلوقاند (مثل عابدان) اختیار نفع و ضرر خویش را ندارند و اختیار موت و حیات و حشر و نشر را ندارند».
یعنی: کسانی که مشرکین آنها را عبادت میکنند و آنها را برای خود معبود قرار دادهاند مثل خود آنها عاجزاند هیچ چیزی را خلق نکردهاند بلکه خودشان مثل عابدین مخلوقاند و اختیار نفع و ضرر خود را و جهانیان را و اختیار موت و حیات و حشر و نشر خویش را و جهانیان را ندارند. یعنی در ناتوانی و ضعف مثل عابدین خویشاند.
و همچنین در سوره حج عجز و ناتوانی عابدین و معبودین را در ضمن یک مثال بیان فرموده است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ ٧٣﴾ [الحج: ۷۳]
«ای مردم، مثالی ایراد کرده میشود پس بوجه احسن بشنوید. بدرستی که کسانی را که شما غیر از خداوند متعال میخوانید (برای جلب منفعت یا دفع مضرت) هرگز آنها نمیتوانند مگسی را خلق کنند اگر چه همه آنها اجتماع کنند برای ساختن آن، و اگر مگس از آنها چیزی را سلب کند هرگز نمیتوانند از او پس بگیرند طالب (عابد) و مطلوب (معبود) ناتوانند».
و در ضمن مثالی دیگر در سوره عنکبوت ضعف و ناتوانی آنها را چنین بیان فرموده است:
﴿مَثَلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَ كَمَثَلِ ٱلۡعَنكَبُوتِ ٱتَّخَذَتۡ بَيۡتٗاۖ وَإِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٤١ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٤٢ وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ ٤٣﴾ [العنکبوت: ۴۱-۴۲-۴۳]
«مثال کسانی که غیر از خداوند متعال، کارساز اتخاذ کردهاند مثل عنکبوت است که خانه میسازد برای خودش حالانکه ضعیفترین خانههای خانة عنکبوت است، اگر میدانستند (غیر خدا را کارساز و دوست قرار نمیدادند) خداوند متعال میداند کسانی را که غیر از خداوند متعال میخوانند هر چه باشد و اوست توانا و حکیم – این امثال را ما برای مردم بیان میکنیم. و حقائق این امثال را درک نمیکنند مگر عالمها».
خلاصة تشریح آیات مذکوره اینکه در جمله ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾تمام آن کسانی را که مشرکین آنها را غیر از خداوند متعال میخوانند خواه ذوی العقول باشند یا غیر ذوی العقول جاندار باشند یا غیر جاندار – صاحب مقام عند الله باشند یا نباشند همه را لفظ ﴿مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾شامل است، چون غیر خداوند متعالاند. یعنی کسانی را که شما غیر از خداوند متعال ما فوق الاسباب بعنوان حاجت روا و مشکل گشا برای جلب منفعت و دفع مضرت میخوانید آنقدر عاجز و ناتوانند که هرگز نمیتواند مگسی را خلق کنند. خلق مگس بجای خود، حتی اگر چیزی را مگس برباید هم نمیتوانند از او پس بگیرند. پس شما و آنها در ناتوانی برابرید.
در مثال سوره عنکبوت ناتوانی و نادانی مشرکین و معبودان آنها بیان شده است. مثال کسانی که غیر از خداوند متعال مافوق الاسباب، کارساز و حاجت روا و دوست قرار دادهاند، مثل عنکبوت است. عنکبوت زیر پناهگاهها و سقفها برای خودش خانهای از تار و پود ضعیف خودش میسازد و تصور میکند که همین تارها و پودهای ضعیف که خانه او از آنها تشکیل شده است برای او جلب منفعت و دفع مضرت میکنند حالانکه در حقیقت خانه او هیچ قدرتی برای جلب منفعت و دفع مضرت او ندارد و آن پناهگاهها و سقفها هستند که او را از باد و باران حفاظت میکنند و مثال کسانی که آنها را غیر از خداوند متعال کارساز و مشکل گشا قرار دادهاند مثل خانه عنکبوت است و خانه عنکبوت از تمام خانههایی که مخلوقات در دنیا میسازند سستتر و ضعیفتر است. اگر خوانندگان غیر الله درک و فهم درستی میداشتند هرگز غیر خداوند متعال را مافوق الاسباب بعنوان حاجت روا و مشکل گشا نمیخواندند و از آنها مافوق الاسباب در عالم غیب استمداد نمیکردند چون که غیر از خداوند متعال دیگر از احوال جمیع مخلوقات اطلاع کامل ندارد.
حال این شبهه وارد میشود که بسیاری از کسانی که مشرکین آنها را به عنوان حاجت روا و مشکل گشا میخواندند یا میخوانند بندگان مقرب و محبوب خداوند متعال بودهاند. و این مثالها در حق آنها نوعی بیادبی محسوب میشود.
و حتی مشرکین در مورد همین مثالها بر رسول اللهجاعتراض کردند و میگفتند که ذات عظیم خداوند متعال امکان ندارد که مثال مگس و عنکبوت را در کلامش برای مقربان خودش ایراد فرماید. خداوند متعال در آیههای بعدی شبهه وارده را جواب دادند که
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٤٢﴾
[العنکبوت: ۴۲]
«خداوند متعال میداند کسانی را که مشرکین آنها را میخوانند غیر از او تعالی هر چیزی که باشد (لذا برای تبیین حقائق از ایراد هیچ مثالی دریغ نمیفرماید و از هیچ احدی هراس ندارد) چون که غالب و توانا است (و در ایراد مثال جهت حکمت را کاملاً رعایت میفرماید چون که حکیم مطلق است)».
و سپس برای ساکت کردن معترضین آیه: ﴿وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ ٤٣﴾[العنکبوت: ۴۳] را اضافه فرمود. که این امثال از طرف من که عزیز و حکیم هستم ایراد میشوند هیچ احدی حق اعتراض ندارد و هیچ کس به حقائق این مثالها پی نمیبرد مگر علماء ربانی و حقانی که بمعرفت الله سبحانه و تعالی رسیدهاند. در واقع معرفت شأن عظیم الله سبحانه و تعالی را دانشمندان علوم نبوت دارند. و این آیه در فضیلت علماء ربانی دلالت صریح دارد که آنها حقیقت امثال را درک میکنند و کسانی که از معرفت خداوند متعال اطلاعی ندارند و منکر آیات الهیاند از روی اعتراض میگویند که ﴿مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۘ﴾[البقرة: ۲۶]«خداوند متعال از ایراد این مثالهای (اهانت آمیز) چه چیزی را اراده کرده است». لذا نصیب آنها از آیات و امثال اعتراض است و بس.