سیرت سید المرسلین و یاران با وفایش
سر تاج انبیاء و اولیاء، پیامبر اسلام جناب محمد رسول اللهجو یاران با وفا و مخلص او در لحظة خطرناک و حساس در میدان بدر که از نظر اسباب ظاهری در مقابل دشمن مجهز به سلاح روز دست خالی بودند. مافوق الاسباب فقط از خداوند متعال طلب امداد کردهاند. در سوره انفال کیفیت استغاثة آنها ذکر گردیده است.
﴿إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ ٩﴾ [الأنفال: ۹]
«قابل یاد است هنگامی که شما پروردگار خویش را فریاد زدید و او فوراً به فریاد شما جواب داد که من شما را با هزار ملائکه امداد خواهم کرد در حالی که هم ردیف یکدیگر میآیند».
ملاحظه بفرمائید لحظاتی را که شما از پروردگارتان طلب امداد کردید پس او بفریاد شما جواب مثبت داد و برای امداد و کمک شما فرشتگان معصوم را اعزام گردانید.
خلاصه اینکه در سیرت و داستان انبیاء و اولیاء علیهم الصلاة والسلام که در قرآن مجید بیان شدهاند روشنتر از خورشید است که آنها در تمام مشکلات و معضلات زندگی مستقیماً و بلاواسطه فقط از خداوند متعال استمداد و استغاثه کردهاند و به هیچ عنوان از غیر او تعالی طلب امداد و استغاثه نکردهاند.
مثلاً حضرت یونس÷در شکم ماهی بوسیله تسبیح ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾. از خداوند متعال معذرت خواهی کرده است و خداوند نیز بواسطه این تسبیحات بفریاد او رسیدگی فرموده است چنانچه در سوره انبیاء این مطلب را کاملاً توضیح داده است.
﴿وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَيۡهِ فَنَادَىٰ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَكَذَٰلِكَ نُۨجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٨٨﴾ [الأنبیاء: ۸۶]
«یادی از صاحب ماهی بفرمائید هنگامی که در حال خشم (از قوم خویش بود بطرف کشتی) رفت و تصور میکرد که ما بر او فشار نمیآوریم (لیکن ما او را در شکم ماهی بازداشت کردیم) پس او ما را در تاریکیهای (دریا و شکم ماهی) فریاد زد و گفت که غیر از تو هیچ معبود (و مشکل گشائی) نیست (و از اینکه تو کسی را ناحق بازداشت کنی) پاک و منزّهى تو! البته من از ستمکاران بودم! (چون که قوم را بدون اذن صریح تو ترک کردهام). سپس (فوراً) به فریاد او جواب دادیم و او را از غم نجات دادیم و همین طور مؤمنین را نجات خواهیم داد».
خلاصه اینکه آنچه ذکر شد مشتی است نمونه خروار. اگر اشتیاق تفصیل سیرة انبیاء و اولیاء را دارید قرآن مجید را مطالعه بفرمائید خصوصاً سورههایی مثل انبیاء، صافات و قصص و نمل و غیره که در آنها سیرة انبیاء و اولیاء بیان شده است که همه آنها در مصائب و مشکلات مستقیماً بدون واسطه خداوند متعال را فریاد زدهاند و از او کمک و امداد خواستهاند چنانکه حالت مشترک انبیاء علیهم الصلاة والسلام را در پایان داستان آنها در آیه ۹۰ این طور بیان فرموده است:
﴿إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠﴾ [الأنبیاء: ۹۰]
«بلاشک (همه انبیاء) در کارهای خوب و خیرات از یکدیگر مسارعت میگرفتند در هر حال ما را میخواندند و فریاد میزدند در حالیکه به رحمتها ما راغب و از عذاب ما میترسیدند و فقط برای ما متواضع و خاشع بودند».
در حقیقت خداوند متعالی را خواندن و فریاد زدن و بمحضر او تضرع و عاجزی نمودن بزرگترین عبادت و مغز آنست چون که سرور کائنات فرموده است:
«الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»، «الدُّعَاءُ هُوَ الْعِبَادَةُ»:«خواندن مغز عبادت است، و خواندن همین است عبادت».
همه ما باید به سیرت انبیاء متمسک و مقتدی باشیم چنانچه فرمایش حق سبحانه و تعالی است: ﴿فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡ﴾«به سیرت انبیاء مقتدی باش».
﴿لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞ﴾ [البقرة: ۲۵۵]
«چرت و خواب بر او عارض نمیشوند».
دلیل سوم الوهیت الله سبحانه و تعالی است. در این صفت خداوند یگانه است چون که جمادات و نباتات با صفت خواب و چرت متصف نمیشوند. حیوانات بخواب میروند و از عارض خواب مبری نیستند. ذوی العقول به سه گروه تقسیم شدهاند:
۱- ملائکه.
۲- انسانها.
۳- جنها.
ملائکه از نوع عوارض بشری پاکاند.
انسانها و جنها به دو گروه تقسیم میشوند. متقین و غیرمتقین. در رأس متقین انبیاء و اولیاء قرار دارند و بر آنها نیز مثل دیگران عارض خواب و چرت عارض میشوند و حتی نسیان و فراموشی نیز پیش میآید. در این مورد از چندین آیات و احادیث پیامبر اسلام جاستدلال کرده میشود.
۱) حدیث لیلة التعریس: که در کتب صحاح روایت شده است که آن حضرتجاز غزوهای با یاران با وفایش بازگشت و تمام شب راه رفتند و غلبة خواب عارض شد و در آخر شب قبل از دمیدن صبح صادق برای رفع خستگی با یاران گرامیش استراحت فرمودند. و حضرت بلالسبرای اذان گفتن و بیدار نمودن آن حضرت و یارانش بیدار ماند. لیکن حضرت بلالسمثل آنها در حالت نشستن و به صبح صادق بفرمان رب العالمین چنان خواب رفتند تا اینکه خورشید طلوع کرد و نماز رسول الله و یاران فداکارش قضا گشت و اول کسی که بیدار شد آن حضرتجبود از حضرت بلال سؤال کرد که چرا ما را بیدار نگردانیدی در حالی که مأمور بیدار کردن ما بودی؟ حضرت بلالسدر جواب چه زیبا عرض کرد که یا رسول الله، آن ذات مقدسی که شما را بخواب برده است مرا نیز در حال نشستن رو بصبح صادق بخواب برده است. پس هنگامی که سرور کائنات و اشرف و اشرف مخلوقات با یاران خودش که بعد از انبیاء علیهم الصلاة والسلام اشرف مخلوقاتاند، بخواب میروند بطوری که نماز صبح آنها قضا میشود. حساب دیگران بجای خودش است. در حقیقت، خواب یکی از نعمتهای بزرگ رب العالمین است و خداوند متعال با این نعمت همه انبیاء و اولیاء را نوازش فرموده است. و بعنوان یک نعمت بزرگ در آیات قرآنی یاد شده است:
﴿وَجَعَلۡنَا نَوۡمَكُمۡ سُبَاتٗا ٩﴾ [النبأ: ۹]
«خواب شما را سبب راحت شما قرار دادهایم».
و در میدان بدر هنگامی که سپاهیان محمدجمغموم و ناراحت بودند، خداوند متعال برای رفع غم و اندوه آنها خواب را بر آنها طاری کرد تا که از غم و اندوه رهائی حاصل کنند. خداوند متعال این نعمت عظیم را در سوره انفال چنین بیان فرموده است:
﴿إِذۡ يُغَشِّيكُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّيُطَهِّرَكُم بِهِۦ وَيُذۡهِبَ عَنكُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّيۡطَٰنِ وَلِيَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمۡ وَيُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ ١١﴾ [الأنفال: ۱۱]
«یاد کنید آن لحظهای را که بر شما خواب سبکی را پوشانید برای ایمنی که از طرف او تعالی بود و نازل فرمود بر شما از آسمان آب را تا که پاک گرداند شما را به آن و دور کند از شما پلیدی شیطان را و مضبوط نگاه دارد دلهای شما و استوار کند به آن قدمهای شما را».
در رأس نعمتهای مذکوره در آیه یازده انفال خواب را قرار داده است. آن هم خواب سبکی که در قسمت سر بود. نعاس خواب سر را میگویند و نوم خواب دل را.
وقتی که اشرف مخلوقات خواب میروند و از فرائض مهم خویش مثل نماز غافل میشوند پس چطور از فریاد فریادکنندگان و از خواندن خوانندگان خویش در هر جا و هر وقت مطلع میشوند؟ تا که حاجت آنها را از خداوند متعال بخواهند و او تعالی به دعاء آنها نسبت به خوانندگانشان جواب بدهد. حالانکه خداوند متعال کسانی را که بغیر از خداوند متعال دیگران را بعنوان حاجت روا و مشکل گشا (مافوق الاسباب) میخوانند سرزنش و نکوهش کرده و در سوره احقاف فتوای ضلالت را برای خوانندگان غیر الله صادر کرده است:
﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥ وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ كَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَكَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ ٦ ﴾ [الأحقاف: ۵-۶]
«چه کسی گمراهتر از کسانی که میخوانند جزء خداوند متعال کسانی را که بفریاد او جواب نمیدهند تا روز قیامت و آنها از فریاد خوانندگان خویش غافلاند. و هنگامی که انسانها حشر کرده میشوند آنها برای خوانندگان خویش دشمن میشوند و عبادت آنها را انکار میکنند».
یعنی مراد از عبادت خواندن و فریاد زدن معبودان خوب و متقین توسط مشرکین است.
در آیات قرآنی گمراهترین انسانها کسانی معرفی شدهاند که غیر از خداوند متعال دیگران را میخوانند و آنها تا روز قیامت بفریاد آنها جواب نمیدهند.
سوال: اگر گفته شود که آیات در مورد خواندن بتها است و کسانی را که انبیاء و اولیا علیهم الصلوة والسلام را میخوانند شامل نمیشوند.
جواب: آیات تنها به بتها و بتپرستان اختصاص ندارند چون که کلمه ﴿مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾آن کسانی و چیزهایی را شامل است که غیر خداوند متعال باشند، پس انبیاء و اولیاء کرام نیز مصداق ﴿مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾هستند چون که غیر اللهاند. و کلمة «من» در ﴿مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُ﴾که اکثراً برای ذوی العقول استعمال میشود بر این مطلب دلالت دارد. و همچنین ضمائر در کلمات ﴿وَهُمۡ ودُعَآئِهِم وغَٰفِلُونَ و وَكَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ﴾در لغت عرب اکثر برای ذوی العقول استعمال میشوند بر این مطلب دلالت دارند که مصداق آیه قرار میگیرد و به هیچ توجیهی از مصداق آیه خارج نمیشود. و آیه را مقید به بتها و خوانندگان بتها گردانیدن در حقیقت ظلم و سوء تفاهم است چون که کلمات عام الاطلاق را مقید کردن نوعی تعدی در کلام الله محسوب میآید. لذا کسانی که غیر خدا را مافوق الاسباب برای جلب منفعت یا دفع مضرت میخوانند. مصداق آیه قرار میگیرند – غیر الله – خواه خاکی باشند یا نوری یا ناری یا از حیوانات یا نباتات یا جمادات همه آنها از فریاد شما اطلاعی ندارند. چه جایی که بمشکلات شما رسیدگی یا اینکه برای شما جلب منافع کنند.
لذا خداوند متعال را فریاد بزنید و فقط او را بخوانید که «الحی القیوم» است و هیچگاه از شما غافل نمیشود و هیچ گونه عارضی از نوع خواب و چرت و نسیان بر او طاری نمیگردد نتیجه اینکه مستحق عبادت فقط خداوند متعال است که هیچ نوع غفلت و نسیانی بر او عارض نمیگردد و او از حال عبادتکنندگان و فریادکنندگان و خوانندگان خویش هر وقت و هر جا آگاه و مطلع است. و در این صفت شریک ندارد و کسانی که غیر الله را هر جا و هر وقت حاضر و ناظر و مطلع بر احوال و بر فریادکنندگان میدانند و میخوانند گمراهترین مخلوق معرفی شدهاند.
اینک در تشریح آیه سوره احقاف اقوال عرفاء و صلحاء امت را بعنوان مؤید نقل میکنیم. شیخ عطار نیشابوری چه زیبا سروده و حق مطلب را ادا کرده است:
در بلا یاری مخواه از هیچ کس
زانکه نبود جز خدا فریادرس
از خدا خواه هر چه خواهی ای پسر
نیست در دست خلائق خیر و شر
غیر حق را هر که خواند ای پسر
کیست در عالم از او گمراهتر
و نیز سعدی (علیه الرحمه) زیبا سروده است:
کریما به بخشای بر حال ما
که هستم اسیر کمند هوا
نداریم غیر از تو فریاد رس
تو این عاصیان را خطا بخش و بس
نگهدار ما را از راه خطا
خطا در گذار و صوابم نما