مقدمه نویسنده
الحمد لله رب العالـمين وصلى الله وسلم على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.
أما بعد:
در حقیقت ایمان مسئله ای بسیار بزرگ است، زیرا اسـاس و بنیانی است که سعادت دنیا و آخرت بر آن بنیاد نهاده شده است و از بزرگترین مراتب دین است.
هنگامیکه جبریل جدر حضور صحابه نزد حضرت رسول اکرم جآمد و در مورد اسلام و ایمان و احسان پرسید، گفت ای محمد! در مورد اسلام به من بگو، رسول اکرم جفرمود: «الإِسْلاَمُ أَنْ تَشْهَدَ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَتُقِيمَ الصَّلاَةَ وَتُؤْتِىَ الزَّكَاةَ وَتَصُومَ رَمَضَانَ وَتَحُجَّ الْبَيْتَ إِنِ اسْتَطَعْتَ إِلَيْهِ سَبِيلاً». [ابن خزيمه ودارقطنى]. «اسلام عبارتست از: گواهی دهی و یقین نمائی که معبودی بحق جز خدای یکتا نیست، و محمد فرستاده خداست، و نماز را بر پا داری، و زکات بدهی، و ماه مبارک رمضان را روزه بگیری، و به حج خانه خدا بروی اگر توانائی راه آنرا از قبیل توشه و سواری و غیره داری».
پس آنحضرت جاسلام را به انجام ارکان پنجگانه فوق تفسیر نمود، جبریل در جـواب گفت: راست گفتی. پس: در مورد ایمان به من بگو. حضرت رسول جفرمود: ایمان عبارت است از این که: به یگانگی خداوند ـ در ذات و صفات و أفعالش ـ و به فرشتگان، و کتابهای خدا ـ که بر پیامبران نازل شده است ـ و پیغمبران خدا ـ که برای راهنمائی بشر آنان را فرستاده است ـ و روز قیامت ـ و آنچه مشتمل است بر آن از جزای اعمال و زندگی پس از مرگ و حساب و بهشت و دوزخ ـ و سرنوشت یعنی تقدیر به خیر و شر همگی اینها ایمان بیاوری. پس آنحضرت جایمان را به تصدیق به ارکان ششگانه بالا تفسیر نمود، جبریل گفت: در مورد احسان به من بگو. آن حضرت فرمودند: نکوکاری عبارت است از این که: طوری خدا را عبادت و بندگی کنی که گویا خدا را مىبینی، و اگر تو خـدا را نمىبینی این یقین را داشته باش که خدا تو را مىبیند.
آنحضرت جبیان کرد که نکوکاری فقط یک رکن دارد و آن اینکه خدا را بگونه ای عبادت کنی که او را مىبینی، و اگر تو او را نمىبینی او تو را مىبیند.
پس اینها مراتب سه گانه دین است: اسلام، ایمان، و نیکوکاری، هر مرتبه ای از مراتب آن رکنی دارد، و رکن هر چیز ستون آن چیز است که بر آن ایستاده و پا برجاست، و رکن خانه ستونی است که خانه بر آن بنا شده است.
پس ایمان بر شش رکن و ستون استوار است، که اگر یکی از ارکان آن سقوط کند انسان مؤمن نخواهد بود زیرا یکی از ارکان و ستونهای آنرا از دست داده است.
پس ایمان فقط بر ارکانش استوار است، چنانکه ساختمان بجز بر ارکان و ستونهای خودش ثابت و استوار نخواهد شد.
و این ارکان ششگانه در قرآن ذکر شده است، گاهی ارکان ششگانه یکجا در قرآن ذکر شده است، و گاهی بعضی از آنها فقط ذکر شده است، چنانکه بارى تعالی مىفرماید: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ﴾[البقرة: ۱٧٧]. «بلکه نیکوکار کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب و پیامبران ایمان آورد».
در این آیه خدا پنج رکن از ارکان ایمان را ذکر نموده است.
و همچنین خداونـد مىفرماید: ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦ﴾[البقرة: ۲۸۵]. «رسول(خدا) به آنچه از(سوی) پروردگارش بر او فرو فرستاده شده، ایمان آورده است و مؤمنان(هم). هر یک به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و فرستادگانش ایمان آوردهاند (وگفتند:) میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمىگذاریم».
در آیه کریمه گذشته چهار رکن از ارکان ایمان ذکر شده است.
و گاهی بارى تعالی دو رکن آن را بیان مىرماید و آنهم: ایمان به خدا و روز رستاخیز، چنانکه مىفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّٰبِِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ﴾[البقرة: ۶۲]. «به راستی کسانی از مؤمنان و یهودیان و ترسایان و صابئین که به خدا و روز قیامت ایمان آوردند».
اما ایمان به سرنوشت و تقدیر را خداوند در دو آیه ذکر نموده است: ﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩﴾[القمر: ۴٩] «ما هر چیز را که آفریدیم به قدر و اندازه و از روی تقدیر بود».
و ﴿وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا﴾[الفرقان: ۲]. «همه چیز را آفریده است، آنگاه چنانکه مىباید آنها را به اندازه مقرر کرده است».