نخست: ایجاد فتنه و آشوب در بین مسلمانان و همچنین سوء ظن در بین آنان است:
رسول اللهصدر حدیثی که مسلم آن را روایت کرده است، میفرماید:
«إن إبليس قد يئس أن يعبده الصالحون...ولكن يسعى بينهم في التحريش....» [۲].
«بحقیقت شیطان از اینکه بندگان صالح خداوند او را عبادت کنند، ناامیدشده است ولی همیشه در تلاش است تا در بین آنان فتنه وآشوب و جنگ و جدل ایجاد کند».
یعنی سعی میکند که در بین آنان دشمنی، کینه، فتنه و آشوب ایجاد کند و بدین ترتیب با همدیگر مشغول شوند، و در روایتی دیگر آمده است که رسول اللهصفرموده اند: «إنه قد يئس الشيطان أن يعبده الصالحون في جزيرة العرب».
«درحقیقت شیطان از اینکه بندگان صالح خداوند در جزیره العرب (شبه جزیره عربستان) او را عبادت کنند، نا امید شده است».
سوء ظن معمولا از وسوسههای شیطان است، و در حدیثی که ام المومنین صفیه دختر حییلروایت کرده است، میگوید: «كان الرسولجمعتكفا - أي في المسجد- فأتيته أزوره ليلا وحدثته، ثم قمت لأنقلب، أي لأرجع إلى بيتي فقام معي ليقلبني - أي يوافقني - فمر رجلان من الأنصار. فلما رأيا النبي جأسرعا فقال ج: وعلى رسلكما إنها صفية بنت حيي» فقالا:سبحان الله يا رسول الله... فقال رسول الله ج: إن الشيطان يجري من ابن آدم مجرى الدم، وإني خفت أن يقذف في قلوبكما شرا، أو قال: شيئا» [۳]. [حدیث متفق علیه].
«رسول اللهصدر مسجد اعتکاف کرده بود، من هم شبانه برای دیدن او رفتم و با او در رابطه با آنچه که لازم بود صحبت کردم، سپس خواستم که به خانه برگردم، رسول اللهص نیز همراه من آمد، دو مرد از انصار از کنار ما گذشتند، زمانیکه رسول اللهص را دیدند، با عجله تر رفتند. رسول اللهص فرمود: صبرکنید عجله نکنید، همانا این زنی که با من است، - ام المؤمنین- صفیه دختر حیی است».
آن دو مرد گفتند: پاک و منزه است الله ای رسول خدا- سبحان اللهص یا رسول الله (یعنی پناه میبریم به خدای پاک و منزه از اینکه در مورد شما فکربد بکنیم) سپس رسول اللهصفرمودند: «همانا شیطان مانند خون در بدن انسان جاری است (یعنی هر لحظه مانند خون که در بدن جاری است وسوسههای شیطانی نیز در فکر و خاطر انسان نفوذ میکند) ترسیدم که مبادا فکر بدی یا چیزی رادر دل شما بیاندازد. هرگاه مردی با زنی در شب رفت و آمد کند، میتواند زمینه شک و تردید، و سوء ظن برای دیگران فراهم کند به همین دلیل رسول اللهصخواست که این زمینه را از بین ببرد لذا میفرماید: «على رسلكما، إنها صفية» عجلۀ نکنید، همانا این زنی که همراه من است، صفیه است»... با توجه به این مساله میتوان نتیجه گرفت که:
برهرکسی واجب است که هر گاه در مجال اتهام وسوء ظن قرار گرفت، حقیقت موضوع را برای کسی که تو را در آن موقعیت میبیند، توضیح دهی تا واقعیت رابشنودوجای هیچ گونه شک و تردید وسوء ظنی باقی نماند. پس ایجاد سوء ظن در مورد دیگران یکی از راههای نفوذ شیطان است واگر دراین رابطه توانایی مقابله با وسوسههای شیطان را نداشته باشی کاری میکند که همیشه جنبه منفی قضیهای را که میبینی یا میشنوی، در نظر بگیری. همچنین کار دیگر شیطان این است که در بین مردم، فتنه وآشوب ایجاد میکند، با توجه به حدیثی که مسعود بن صردساز رسول اللهصروایت کرده است، سلیمان میگوید: همراه پیامبرصنشسته بودم دو مرد به هم ناسزا میگفتند، چهره یکی از آن دو نفر در اثر شدت ناراحتی و عصبانیت سرخ شده بود، نبی اکرمصفرمود: «إني لأعلم كلمة لو قالها ذهب عنه ما يجد لو قال: أعوذ بالله من الشيطان الرجيم، ذهب عنه ما يجد» [۴].
بحقیقت کلمه یا جملهای را میدانیم که اگر آن جمله را بگوید وضعیت او تغییر پیدا میکند. اگر بگوید: أعوذ بالله من الشيطان الرجيم، «پناه میبرم به خدا، از شرشیطان رانده شده) و ضعیت او تغییر پیدا میکند».
[۲. - رواه مسلم (۲۸۱۲) فی صفات المنافقین، باب «تحریش الشیطان وبعثه سرایاه لفتنة الناس». وفی الترمذی دون لفظ:] …وفی جزیره العرب[، رقم(۱٩۳۸) فی البر والصلة، باب: ماجاء فی التباغض.. [۳] رواه البخاری (۴/۲۴۰) فی الاعتکاف، باب: «هل یخرج المعتکف لحوائجه إلى باب المسجد». ومسلم فی السلام برقم (۲۱٧۴-۲۱٧۵). [۴] رواه البخاری (۱۰/۴۳۱) فی الأدب، باب:«الحذر من الغضب».