پيشگفتار
آنهنگام که همه درهای اميد به رويت بسته میشود، و زمين پهناور در ديدگانت به تنگی میگرايد، ندای فطرت و سرشت تو را تنها و تنها بدرگاه آفريدگارت میخواند.
آنهنگام که خودت را موجودی تنهای تنها در ساحل نا اميدی در لابلای خارهای عجز و ناتوانی و... میيابی ناقوس عقل تو را بسوی آفريدگارت میکشاند.
آنهنگام که بر فراش بيماری با چشمانی کم سو نظارهگر شگست و سستی دواها و داروهای پر زرق و برق هستی، صدايی آشنا از اعماق درون تو را بسوی آفريدگارت میخواند.
و آنهنگام که سراب زندگی در بيابانهای سوزان يأس اميدهايت را به آتش میکشد، يکه و تنها به زمين میافتی تا دستان لرزان مناجات بسوی آفريدگارت دراز کنی و با اشکهای توبه و ندامت روزگاران برباد رفته را بازيابی.
پروردگار يکتا، آفرينندهی آسمانها و زمين، خالق ابر و باد و مه و خورشيد و فلک، اله عالميان نظر لطف و کرمش را بر انسان اين موجود طغيانپذير و سرکش افکند و در کالبد خاکی و مملؤ از هوی و هوس شيطانی او روح ملکوتی خويش دميد و او را به مقام برتر خلافت برگزيد. اين دوگانگی آميزش خير و شر در انسان او را فريسه و شکار جذر و مدهای بسياری قرار میدهد تا شايستگی خود را ثابت کند. و چون پروردگارِ انسان او را ضعيف و ناتوان خلق نمود در فراسوی توبه و ندامت برای او راهی گشود برای بازگشت به پاکی و طهارت.
چون بنده دست تضّرع و زاری بسوی پروردگار خويش دراز کند و با دعاء و نیایش درِ ملکوتی او کوبد هرگز و هرگز بیبهره برنخواهد گشت چرا که پروردگار و آفريننده او بسيار سخاوتمند و کريم و بخشاينده است و أبا میورزد که فقير و محتاجی از درِ او نا اميد برگردد.
ای آنکه بهملک خويش پايندهتويی
بر دامن شب صبح نماينده تويی
کار من بيچاره قوی بسته شده
بگشای خدايا که گشاينده تويی
يا رب مکن از لطف پريشان ما را
هرچندکههستجرموعصيانمارا
ذات تو غنی و ما همه محتاجيم
محتاج غير خود مگردان ما را
يارب تو چنانکن که پريشان نشوم
محتاج بهبيگانه و خويشان نشوم
بیمنت خلق خود مرا روزی ده
تا از درِ تو بر درِ ايشان نشوم
غمناکم و از کوی تو با غم نروم
جز شاد و اميدوار و خرم نروم
از درگه همچون تو کريمی هرگز
نوميد کس نرفت و من هم نروم
سنت و رويه الهی بر اينست که هر چند بيش بدرگاهش توسل جويی و زاری گويی در پيش او عزيزتر خواهی بود و بيش به کف خواهی آورد.
و چون پيامبران نزديکترين و عزيزترين بندگان و بردگان پروردگارند و از همه عزيزتر پيامبر بزرگ اسلام جشرط عقل است که برای رسيدن به مدارج والای عزّت و سربلندی در پيش آفريدگار هستی ما نيز دعاهای آن رسول هدايت را وِرد زبانمان کنيم، البته با درک و فهم معنا و مفهوم آنها، از اين رو بر اين شديم ترجمه دعاهای برگرفته شده از قرآن و حديث پيامبر اسلام جکه از ترتيب و تخريج استاد سعيد قحطانی است را به سالکان درب هدايت و عاشقان بهشتهای برين الهی تقديم داريم.
در موضوع مناجات و نیایش کتابهای بسيار زيادی به رشته تحرير در آمده که متأسفانه بيشتر اين کتابها شامل احاديث و رواياتی است ضعيف و يا نادرست که به پيامبر اسلام نسبت داده شدهاند، کتاب مذکور چون همه حديثهای آن درست و صحيح بوده و مؤلف کتاب زحمت تخريج آنها و اشاره به مرجع برگرفته شده از آن را متحمّل شده، بر بسیاری از کتابهای ديگر برتری دارد.
شايد اشاره به اين نقطه که بهتر است متن عربی دعاها را حفظ نموده آنها را در مناجاتهايمان به درگاه الهی بخوانيم لازم نباشد، چرا که بر همهگان واضح است که ترجمه هرگز قادر نيست همه جوانب متن اصلی را در برگيرد و همچنين خواندن آيات قرآنی و کلمات و سخنان پيامبراکرم جبه همان صورتی که آنحضرت بر زبان مبارکشان میراندند شايد برای گشايش خزانههای رحمت و قبول درگاه الهی اولاتر باشد.
قرآن کریم اولین معلمی است که به ما نحوه دعاکردن را میآموزاند، سوره مبارکه فاتحه در ابتدای کلام الله مجید نمونهای است والا از نحوه دعا کردن. گویا تضرعی است صادقانه که از سوی بنده به پروردگار عالمیان تقدیم میشود، تا راه راست را بدو بنماید. پس از آن کلام پاک الهی جواب آن تضرع و زاری بنده خاکسار بر دربار خالق است. و شاید حکمت تکرار آن در نمازها بیانگر همین معنا باشد!
پس از قرآن که نمونههایی از دعاهای پیامبران الهی را برای ما نقل کرده، دعاهای ملکوتی و مناجات رسول اکرم جبهترین زمزمههای ایمانی است که میتوان با آنها دروازه کرم و سخاوت الهی را به صدا درآورده کچول حاجت پیش نمود.
دعا و نیایش، و توصیف و ستایش پروردگار یکتا یکی از بارزترین ویژگیهای ادبیات نیاکان ما میتواند به شمار آید که با شنیدن ندای حق بدان لبیک گفته سر سجده در مقابل وحدانیت الهی فرود آوردند.
ادبیات فارسی از ابتدای اسلامش سعی بر این داشت تا از موضوعات پوچی چون چاپلوسی شاهان کناره گرفته، به موضوعات اجتماعی و انسان ساز چشم دوزد. از اینرو ملاحظه میکنید؛ ستایش خداوند یکتا و نیایش با او دیباچه و «تحمیدیه» اغلب نوشتههای صاحب قلمان فارسی است.
در آخر این کتابچه مختصر مختاراتی از این نمونههای ادبی را نیز ضمیمه کردهایم تا خواننده گرامی از آنها بهرهمند گردد. البته شاید نیاز به تکرار نباشد که در آموختن دعا اولویت و فضیلت و برتری از آن دعاهایی است که قرآن کریم به ما آموخته، سپس مناجاتهایی که رسول گرامی اسلامی ج؛ آخرین معلم سعادت و خوشبختی بشریت، برایمان به ارث گذاشته است.
اميدواريم که توانسته باشيم با تقديم اين مناجاتنامه کچکول محتاجی خويش بسوی عاشقان مناجات، و صاحبدلان شب زندهدار دراز کنيم تا شايد نظر لطفی شامل حالمان شده از ما در دعاهايشان يادی بميان آورند.
ای خدا، ای فضل تو حاجتروا
با تو یاد هیچکس نبود روا
این قدر ارشاد تو بخشیدهای
تا بدین، بس عیب ما پوشیدهای
قطرهای دانشکه بخشیدی زپیش
متصلگردان به دانشهای خویش
هم دعا از تو، اجابت هم زتو
ایمنی از تو، مهابت هم ز تو
گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن
مصلحی تو، ای تو سلطان سخن
د. نور محمد امرا
شب ۲۷ / رمضان/ ۱۴۳۱ هـ
اسلام آباد ـ پاکستان