حجاب چرا؟

فهرست کتاب

خطاب به مخدرات [۱]اسلام

خطاب به مخدرات [۱]اسلام

ای ردایـت [۲]پـرده‌ی نـاموس مـا
تاب تو سرمایه‌ی فانوس ما
طینت پاک تو ما را رحمت است
قوت دین و اساس ملت است
ج کودک ما چون لب از شیر تو شست
لا اله آموختی او را نخست
می‌تراشد مهر تو اطوار [۳]ما
فکر ما گفتار ما کردار ما
ج برق ما کو در سحابت آرمید
بر جبل رخشید و در صحرا تپید
ای امین نعمت آئین حق
در نفس‌های تو سوزد دین حق
دور حاضر تر فروش و پرفن است
کاروانش نقد دین را رهزن است
کور و یزدان ناشناس ادراک او
ناکسان زنجیری پیچاک او
چشم او بیباک و ناپرواستی
پنچه‌ی مژگان او گیراستی
صید او آزاد خواند خویش را
کشته‌ی او زنده داند خویش را
آب بند نخل جمعیت توئی
حافظ سرمایه‌ی ملت توئی
از سر سود و زیان سودا مزن
گام جز بر جاده‌ی آبا مزن
هوشیار از دستبرد روزگار
گیر فرزندان خود را در کنار
این چمن زادان که پر نگشاده اند
ز آشیان خویش دور افتاده‌اند
فطرت تو جذبه‌ها دارد بلند
چشم هوش از اسوه‌ی زهرا مبند
تا حسینی شاخ تو بار آورد
موسم پیشین بگلزار آورد

اقبال لاهوری

[۱] مخدرات:‌ جمع مخدره یعنی زنانی كه در حجاب و پرده هستند. [۲] ردا: ‌چادر. [۳] اطوار:‌ جمع طور، ‌نوع‌ها، روش‌ها.